خلاصه کتاب حافظه نامحدود اثر کوین هورسلی

امروز می خواهیم خلاصه کتاب حافظه نامحدود اثر کوین هورسلی را با هم بخوانیم. عنوان انگلیسی این کتاب Unlimited Memory است که در سال 2014 به چاپ رسیده است و بیش از 300 هزار جلد فروخته شد.

شما باید بدانید که چگونه از استراتژی های یادگیری پیشرفته برای یادگیری سریع تر، به خاطر سپردن بیشتر و بهره وری بیشتر استفاده کنید. هر چند وقت یک بار سعی می کنید چیزی را که فکر می کنید مهم است به خاطر می سپارید؟ شما قبلاً با آن شخص ملاقات کرده اید، اما چرا نمی توانید نام او را به خاطر به یاد بیاورید؟

گاهی برای به خاطر سپردن تاریخ تولدها و دیگر تاریخ های مهم تلاش می کنید، آیا امسال دوباره سالگرد ازدواج خود را فراموش کرده اید؟ این موضوع برای خیلی ها اتفاق می افتد، خوشبختانه، راهی وجود دارد که دیگر چیزی را فراموش نکنیم. کتاب حافظه نامحدود چندین روش را ارائه می دهد تا به شما کمک کند اطلاعات را سریع و موثر به خاطر بسپارید. این روش‌ها مانند آنچه در مدرسه آموخته‌اید، نیستند، آنها به شما می ‌آموزند که چگونه از تخیل خود استفاده کنید و در حین یادگیری سرگرم شوید!

بنابراین اگر فرد فراموش کاری هستید، به خواندن ادامه دهید تا بدانید چگونه به حافظه خود تسلط پیدا کنید و به فراموشی پایان دهید.

معرفی کتاب حافظه نامحدود

در مدرسه، همیشه به ما گفته می شود که یادداشت های خود را مرور کنیم. ما به سادگی به کتاب ها و یادداشت ها بارها و بارها نگاه می کنیم به این امید که به نحوی اطلاعات را جذب کرده و در یک آزمون به خاطر بیاوریم. در حالی که ممکن است روز بعد آن را به خاطر بیاوریم، اما در هفته ها یا حتی روزهای بعدی چه اتفاقی برای آن اطلاعات می افتد؟ قطعا آن را فراموش می کنیم.

تحقیقات نشان می ‌دهد که از 12 سال تحصیل در عرض دو سال پس از اتمام مدرسه، بطور متوسط افراد فقط حدود سه هفته درس را به خاطر می‌آورند. چرا این اتفاق می افتد؟ به طور معمول، ما بیشتر اطلاعات خود را در حافظه میان مدت خود ذخیره می کنیم. کلید موفقیت این است که این اطلاعات را به حافظه بلندمدت خود منتقل کنیم.

خوشبختانه کوین هورسلی بر هنر حافظه مسلط است و می خواهد تکنیک های خود را به شما آموزش دهد. هورسلی با استفاده از حافظه نامحدود زندگی خود را بهبود بخشید. هورسلی در مدرسه سختی می‌کشید، او نارساخوان بود و تا زمانی که از دانشگاه فارغ‌ التحصیل شد، هنوز نتوانسته بود کتابی را بخواند.

هورسلی با الهام گرفتن از کتاب از حافظه خود استفاده کن نوشته تونی بوزان، متوجه شد که می تواند ذهن خود را پرورش دهد. او پس از سال ها تمرین در سال 1995 به مسابقات قهرمانی حافظه جهانی پیوست و مقام دوم را کسب کرد.

در سال 1999، او رکورد جهانی به خاطر سپردن 10000 رقم اول پی را شکست و در نتیجه “آزمون اورست حافظه” را پشت سر گذاشت. او شعبده باز نیست اما چگونه آن کار را کرد؟ خوب، به خواندن ادامه دهید تا نکات و ترفندهای او را برای آزادسازی قدرت حافظه خود بیابید.

خلاصه کتاب حافظه نامحدود

فصل 1: هنر تمرکز

از آنجایی که دنیا دائماً در حال تغییر است، ما خودمان را مجبور می ‌کنیم چیزهای جدیدی یاد بگیریم. فرصت یادگیری هر روز ما را احاطه می کند، اما مشکل این است که ما همیشه مانع یادگیری خود می شویم. ما چیزهایی مانند “من به اندازه کافی باهوش نیستم”، “من خیلی پیر هستم” یا “وقت ندارم” را به خودمان می گوییم. اما داشتن حافظه تیز چیزی نیست که شما با آن متولد شوید، در واقع یک مهارت است و مانند هر مهارتی باید آن را آموخت و تمرین کرد.

همانطور که می توانید از طریق تمرین به بدنی عضلانی برسید، با تمرین نیز می توانید به تمرکز بهتری برسید. اما مشکل عصر دیجیتال امروزی این است که ما دائماً در ارتباط هستیم. به روزت نگاه کن، صبح خود را چگونه آغاز می کنید؟ بسیاری از ما حتی قبل از اینکه از رختخواب بلند شویم، روز خود را با چک کردن تلفن هایمان شروع می کنیم. وقتی بالاخره توانستیم از رختخواب بیرون بیاییم، به سختی وقت صبحانه خوردن داریم، و حتی ممکن است صبح خود را صرف تماس های کاری و استرس در ترافیک کنیم. قبل از اینکه صبح سر کار حاضر شویم، ذهن ما در هزاران جهت مختلف حرکت کرده است و در انجام تنها کاری که باید انجام دهیم یعنی تمرکز شکست می خوریم.

برای تسلط بر هنر تمرکز، اولین قدم این است که از شر هرگونه درگیری در ذهن خود و از شر صداهای مزاحم خلاص شوید.

مطمئناً بسیاری از شما افکاری در سرتان می‌چرخد، حتی ممکن است در همین لحظه افکار آزاردهنده‌ای داشته باشید که سعی می ‌کنید از آن عبور کنید. اما چگونه می توانید از شر اینها خلاص شوید و آرامش پیدا کنید؟ البته، شما می توانید تمرین مراقبه را انتخاب کنید، اما یک راه ساده تر برای انجام این کار بدون تسلط بر مراقبه وجود دارد. ابتدا، باید چند وظیفه را متوقف کنید. وقتی چند کار را انجام می دهید، صد در صد خود را صرف یک کار نمی کنید.

به گفته متخصصان علوم اعصاب، انجام چند کار حتی می تواند تا 50 درصد سرعت ذهن شما را کاهش دهد. نه تنها سرعت ذهن شما کاهش می یابد، بلکه احتمال اشتباه تا 50 درصد افزایش می دهید. بنابراین زمانی که با خانواده تان وقت می گذرانید، با کنار گذاشتن گوشی خود، به طور کامل در اختیار آن ها قرار می گیرید. علاوه بر این، می‌ توانید با دانستن هدف، علایق و کنجکاوی ذهن خود را آزاد کنید. هدف به شما انگیزه برای یادگیری می دهد، بنابراین آن را مشخص کنید. به جای گفتن «یاد خواهم گرفت که حافظه ام را تقویت کنم»، بگویید «حداقل پنج راهکار برای بهبود حافظه ام یاد خواهم گرفت.»

زمانی که به چیزی علاقه مند هستید، به احتمال زیاد روی آن تمرکز خواهید کرد. بنابراین سعی کنید آنچه را که می خواهید یاد بگیرید با چیزی که به آن علاقه دارید هماهنگ کنید. ممکن است مجبور شوید طرز فکر و دیدگاه خود را تغییر دهید تا چیزی جالب تر از خودتان بسازید. در نهایت، کنجکاوی خود را با پرسیدن این سوال از خود، “چگونه می توانم از این مهارت بهره مند شوم؟” تحریک کنید.

وقتی فهمیدید که مهارت جدید چگونه زندگی شما را بهبود می بخشد، احتمال بیشتر متوجه می شوید که چگونه تمرکزتان را بهبود ببخشید و استراتژی‌ها را بیاموزید تا به شما در حفظ اطلاعات کمک کند.

فصل 2: از روش دیدن استفاده کنید.

آیا تا به حال به انتهای صفحه ای که به تازگی خوانده اید رفته اید و متوجه شده اید که آنچه خوانده اید را فراموش کرده اید؟ این اتفاق برای بسیاری از ما می افتد، اما چرا؟ به این دلیل است که هنگام مطالعه از تخیل خود استفاده نکردید. حافظه عکاسی نیست، بلکه یک فرآیند خلاقانه است. به عنوان مثال، وقتی رمانی را می خوانید، کلماتی که می خوانید به یک فیلم در ذهن شما تبدیل می شوند. شما شروع به تجسم شخصیت ها، محیط و اتفاقات در حال وقوع می کنید.

با این حال، وقتی صحبت از کتاب‌ های غیرداستانی می‌ شود، این فرآیند خلاقانه اتفاق نمی ‌افتد. برخی سعی می کنند آنچه را که خوانده اند با تکرار مکرر کلمات تا زمانی که متوجه شوند به خاطر بسپارند، اما این تکنیک کاملاً اشتباه است. درعوض، شما باید یاد بگیرید تصویرسازی کنید. البته یادگیری از این طریق نیاز به تمرین دارد، بنابراین از روش دیدن استفاده کنید. دیدن مخفف حواس، اغراق و انرژی است.

بیایید نگاهی به کلمه “سیب” بیندازیم. وقتی به یک سیب فکر می کنید، می توانید آن را ببینید، بچشید، بو کنید و حتی آن را در ذهن خود لمس کنید. با این حال، حروف “س-ی-ب” هرگز به ذهن شما خطور نکرده است، درست است؟

حالا، شما می خواهید آن را اغراق کنید. شاید به جای تصور یک سیب با اندازه معمولی، سیبی به بلندی یک آسمان خراش را تصور کنید. در نهایت، باید به تصاویر خود انرژی بدهید. سیب خود را به رقص درآورید، به آن دست‌، پا یا حتی صورت بدهید. به یاد داشته باشید، شما در حال ساختن یک فیلم در ذهن خود هستید، بنابراین آن را تا حد امکان سرگرم کننده بسازید.

می ‌توانید با تقسیم کردن کلمات به بخش‌ ها، اطلاعات را زنده کنید. فرض کنید می‌ خواهید پایتخت‌ شهرها و کشورها را یاد بگیرید، بسیاری از مردم فقط سعی می ‌کنند آن‌ها را حفظ کنند و امیدوارند اطلاعات را حفظ کنند. در عوض، سعی کنید آن را سرگرم کننده کنید!

بیایید نگاهی به پایتخت استرالیا، کانبرا بیندازیم. اگر می خواهید آن را به خاطر بسپارید، با تجسم یک کانگورو که در حال خوردن مقداری توت است، از حواس خود استفاده کنید. یادگیری لازم نیست جدی باشد، با آن سرگرم شوید، با تخیل خود بازی کنید تا حافظه شما بهتر شود. هنگام تلاش برای یادگیری یک زبان خارجی نیز می توانید از این تکنیک استفاده کنید. به عنوان مثال، کلمه اسپانیایی برای خورشید sol است. به خورشید فکر کنید که کف پای شما را می سوزاند. یا کلمه ژاپنی forchest را در نظر بگیرید که به معنی منو است. سعی کنید برای یادگیری آن از تخیل خود استفاده کنید. همانطور که می بینید، استفاده از تخیل برای فیلم سازی ذهنی، کلید به خاطر سپردن اطلاعات است.

فصل 3: سازماندهی اطلاعات با استفاده از روش خودرو

اکنون که می دانید چگونه اطلاعات را در ذهن خود به فیلم تبدیل کنید، زمان آن فرا رسیده است که یاد بگیرید چگونه آن فایل ها را سازماندهی کنید و آنها را در حافظه بلند مدت خود ذخیره کنید. بهترین راه برای سازماندهی اطلاعات از طریق روش ماشین است که در آن از ماشین خود به عنوان یک محفظه ذخیره سازی طولانی مدت استفاده می کنید. این تمرین، اطلاعات جدید را با چیزی که قبلاً با آن آشنا هستید ترکیب می کند.

محفظه هایی که برای ذخیره خاطرات خود استفاده می کنیم باید برای ما آشنا باشند، خوشبختانه ما در به خاطر سپردن مسیرها و مکان های خاص متخصص هستیم. به مسیر خود برای رسیدن به محل کار فکر کنید، احتمالاً می توانید هر پیچ، چراغ توقف و سرعت گیر را در حال حاضر در ذهن خود تصور کنید. بنابراین برای این روش باید مکان‌ های خاصی را که در ذهن شما آشناست به خاطر بسپارید. این روش ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما به یاد داشته باشید که اگر می خواهید متفاوت باشید، باید کارها را متفاوت انجام دهید. همانطور که داستان زیر را می خوانید، سعی کنید سناریو را به تصویر بکشید و خواهیم دید که در پایان چقدر خوب مطالب را به یاد خواهید آورد.

ماشین خود را در ذهن خود مشاهده کنید و تصور کنید که یک سیب را به جلو فشار می دهید. یک هویج بردارید و آن را روی کاپوت بکوبید. روی شیشه جلو، تکه نانی را می بینید که می دانید برف پاک کن های شما را خراب می کند. بعد، داخل ماشینتان شوید و میوه‌ های خشک را روی داشبورد بپاشید، واقعاً این ها را تصور کنید. سپس بنشینید و احساس کنید توت فرنگی و زغال اخته زیر پای شما له می شوند. چند تخم مرغ به سر مسافر بیندازید، حالا تخم مرغ روی صورتشان است. در صندلی عقب، شروع به ریختن دانه ها و آجیل می کنید.

از ماشین پیاده شوید و یک پرتقال عظیم را روی سقف تصور کنید. سپس در صندوق عقب ماشین را که ماهی در آنجا است باز کنید، واقعا ماهی را بو کنید. در لوله اگزوز، کلم بروکسل و کلم بروکلی در حال هستند. در نهایت تصور کنید لاستیک های ماشین شما از سیب زمینی ساخته شده است! دور ماشینتان بچرخید و تمام جزئیات را دوباره ببینید، واقعاً تصاویر را در ذهنتان شفاف کنید، برای این کار از روش دیدن استفاده کنید. آنچه شما به تازگی یاد گرفتید، چهارده ماده غذایی فوق العاده است که نشان داده شده است که شادابی شما را بهبود می بخشد و ذهن شما را چابک و هوشیار نگه می دارد.

این تکنیک چگونه کار می کند؟ وقتی از ماشین خود یا مکانی آشنا استفاده می کنید، از چیزی استفاده می کنید که قبلاً در حافظه بلند مدت شما ذخیره شده است. تنها کاری که کردید این بود که خاطرات جدیدی را به آن بچسبانید. از فرمول LTM + STM = MTM پیروی کنید. به عبارت دیگر، حافظه بلند مدت به اضافه حافظه کوتاه مدت برابر با حافظه میان مدت است. به این ترتیب با سازماندهی اطلاعات یافتن، به خاطر آوردن آن آسان تر می شود. راز یادگیری سریع سازماندهی برتر است.

فصل 4: هرگز یک نام را فراموش نکنید.

شما یا کسی که می ‌شناسید ممکن است از آن دسته افرادی باشید که به می‌گویند: «من نام ‌ها را به سختی به یاد می آورم».

بسیاری بر این باورند که توانایی به خاطر سپردن اسامی طبیعی است، یا در آن مهارت دارید یا خیر. با این حال، اگر استراتژی درستی را به کار ببرید، می توانید نام هر فردی که با او در تماس هستید را به خاطر بسپارید. اگر می خواهید نام ها را بخوبی به خاطر بسپارید، باید روی چهار C تمرکز کنید.

چهار C عبارتند از: تمرکز، ایجاد، اتصال و استفاده مداوم.

اگر بتوانید این سیستم را به خاطر بسپارید، می توانید از سناریوی ناخوشایند یا حتی شرم آور فراموشی نام ها جلوگیری کنید. ابتدا باید روی مکالمه تمرکز کنید. معمولا وقتی با افرادی آشنا می ‌شویم، آنقدر سریع اسمشان را می‌ گویند که حتی کسی نمی ‌تواند آن را بفهمد. برای جلوگیری از این وضعیت، باید فرد سرعت را کم کند تا ما آن نام را بشنویم. اگر نامی را نشنیدید، هرگز آن را به خاطر نخواهید آورد. اگر متوجه نشدید، از شخص بخواهید دوباره آن را بگوید. به خصوص اگر نام دشواری است، از شخص بخواهید که آن را نیز هجی کند. با این روش تا حد زیادی حافظه خود را بهبود می بخشید.

در مرحله بعد، باید یک تصویر برای نام در ذهن خود ایجاد کنید. به عنوان مثال، ممکن است شنیده باشید که افراد می گویند: “من چهره را بخاطر دارم، اما نمی توانم نامش را به خاطر بیاورم.” زیرا چهره‌ ها در ذهن ما تصویری را تشکیل می‌ دهند، در حالی که نام‌ها اینطور نیستند. برای به خاطر سپردن اسامی، باید از نام آن یک تصویر بسازیم. وقتی کسی خود را به شما معرفی می کند، فقط بیست ثانیه فرصت دارید در مورد نام او فکر کنید. به عنوان مثال، نام خانوادگی نویسنده، Horsley است که می تواند تصویری از یک اسب را برای ما تداعی کند. برخی از نام ها ممکن است سخت باشند، اما با کمی خلاقیت می توان به هر نامی معنا داد و به تصویر تبدیل کرد.

از آنجایی که یادگیری به معنای ایجاد ارتباط است، باید یاد بگیرید که چگونه شخص ناشناس را به چیزی که با آن آشنا هستید متصل کنید. شما می توانید این کار را به روش های مختلفی انجام دهید، یکی از آنها از طریق اتصال مقایسه ای است. با این روش، شما به سادگی به کسی فکر می کنید که قبلاً با همین نام او را می شناسید. فرض کنید با شخصی به نام جورج ملاقات می کنید، می توانید شخص دیگری را که به نام جورج می شناسید تصور کنید یا حتی به شخص مشهوری مانند جورج کلونی فکر کنید.

یا شاید شخصی که ملاقات می کنید ویژگی قابل توجهی داشته باشد، سپس آن نام را به چیزی که به یاد دارید متصل کنید. فرض کنید با ملاقات با همکار جدیدتان، جنیس، متوجه شدید که او چشمان آبی یخی دارد. نام او نیز شبیه به زنجیره یخی به نظر می رسد. حالا بین نام او و زنجیره یخی که در چشمان آبی او می چرخد ارتباط برقرار کنید!

متأسفانه اگر از این تکنیک ها پیروی نکنید، همچنان خاطرات را در حافظه میان مدت خود ذخیره می کنید. برای اینکه اطلاعات جدیدی در حافظه بلند مدت شما قرار گیرد، باید هر روز از آن استفاده کنید.

فصل 5: راز به خاطر سپردن اعداد و تاریخ

تصور کنید که یک لیست طولانی از ارقام به صورت تصادفی در مقابل شما قرار می گیرد. فکر می کنید چند تا را می توانید به خاطر بسپارید؟ بطور متوسط یک فرد فقط هفت رقم را به خاطر می آورد. با این حال، یک حافظه آموزش دیده بی حد و حصر است. هورسلی می تواند یک عدد تصادفی 50 رقمی را در کمتر از 20 ثانیه و 100 رقم را در 45 ثانیه به خاطر بسپارد. راز آن صرفاً باهوش بودن نیست، بلکه به کارگیری استراتژی مناسب است. وقتی استراتژی درستی را به کار می ‌گیرید، می‌ توانید «قدرت‌ های فوق‌ انسانی» در تسلط بر حفظ اعداد را نیز توسعه دهید.

اعداد، بر خلاف حروف، معنای زیادی ندارند. بنابراین، استراتژی که هورسلی استفاده می کند، تبدیل اعداد به کلمات و سپس به تصاویر است.  بنابراین به هر عدد از صفر تا نه می توان یک حرف را براساس شکل ظاهر عدد یا صدای حرف اختصاص داد.  مثلا صفر می تواند صدای “ص” داشته باشد و شکل آن مانند چرخ است.

با کمک این روش می توانید هر دنباله ای از اعداد را به خاطر بسپارید، اما در مورد تاریخ ها چطور؟ چگونه می توانید از این تکنیک برای یادآوری تاریخ های مهم استفاده کنید؟

راز به خاطر سپردن تاریخ ها این است که شما فقط باید سه رقم آخر را به خاطر بسپارید زیرا بیشتر تاریخ هایی که می خواهیم به خاطر بسپاریم در هزار سال گذشته رخ داده اند. فرض کنید می‌ خواهید سال 1969 را به یاد بیاورید. اعداد 9-6-9 را بردارید و با حروف صدادار موجود در آن کلمه بسازید. همچنین ما می توانیم از اصل دیدن برای بخاطر سپردن تاریخ ها استفاده کنیم.

در حالی که این روش حفظ کردن احمقانه به نظر می رسد، به یاد داشته باشید که یادگیری باید یک تجربه سرگرم کننده و خلاق باشد. البته، این تکنیک نیز به طور طبیعی به وجود نمی آید، بلکه نیاز به تمرین دارد. اما وقتی این کار را انجام دهید، هیچ محدودیتی برای حافظه شما وجود نخواهد داشت و دانش بیشتری خواهید داشت و دوستان خود را تحت تاثیر قرار می دهید!

فصل 6: اهمیت نظم و انضباط و بررسی

اگر تمام تکنیک هایی را که تا کنون آموخته اید به کار ببرید، متوجه خواهید شد که به کارگیری تکنیک ها برای تبدیل شدن به یک استاد حافظه کافی نیست. تصور کنید که به یک استاد حافظه با کسب مدال طلای المپیک تبدیل شوید. اما باید بدانید که ورزشکاران فقط با استفاده از تکنیک ها مدال طلا نمی گیرند. بلکه آنها تمرین می کنند. همه این ها نیاز به خود انضباطی دارد. لازم نیست هر روز خود را تنبیه کنید تا به حافظه خود تسلط پیدا کنید.

اما چه اقدامات روزانه را باید انجام دهید؟ هنگامی که از تکنیک های حافظه این کتاب استفاده می‌ کنید، به شما تضمین می شود که اطلاعات را در حافظه میان‌ مدت خود ذخیره می‌ کنید، اما برای انتقال آن اطلاعات به حافظه بلندمدت باید مرور و بازبینی کنید. ذهن خود را مانند یک حساب بانکی تصور کنید، هر چه بیشتر سرمایه گذاری کنید بیشتر رشد می کند.

پس از ایجاد تصاویر واضح در ذهن خود و ده دقیقه پس از دریافت اطلاعات، آنها را به جلو و عقب مرور کنید. مرور تصاویر به عقب به شما کمک می کند تا آنها را به طور موثرتری به خاطر بسپارید.

وقتی این کار را بعد از یک ساعت، سپس یک روز، سه روز، هفت روز، چهارده روز، بیست و یک روز، بیست و هشت روز، دو ماه، سه ماه انجام دادید، اطلاعات برای همیشه در حافظه شما می ماند. در مورد بهبود حافظه هیچ جادویی وجود ندارد، فقط مدیریت است. در حالی که کلید تازه نگه داشتن اطلاعات در ذهن شما نظم و انضباط است. این روش اطلاعات را زنده و بیدار نگه می دارد تا بتوانید اطلاعات بیشتری را با آنچه در حال حاضر وجود دارد متصل کنید.

مهارت های حافظه ابزار مهمی در خودسازی شما هستند، اما باید انرژی لازم را برای انجام آن فراهم کنید. اگر روی حافظه خود کار کنید، بهبود اعتماد به نفس خود را نیز مشاهده خواهید کرد. به یاد داشته باشید که برای متفاوت شدن باید “متفاوت انجام دهید.” پس این ابزارها را بردارید، آنها را از آن خود کنید، سخت تمرین کنید و قدرت حافظه خود را آزاد کنید.

فصل 7: خلاصه نهایی

اگر می خواهید استاد حافظه شوید، باید اطلاعات را زنده کنید. برای انجام این کار، ابتدا باید روی اطلاعاتی که به شما ارائه می شود تمرکز کنید. اگر مایل به دریافت اطلاعات نیستید، هرگز آن را به خاطر نخواهید آورد!

در مرحله بعد، باید ایجاد کنید و متصل شوید. از تخیل خود استفاده کنید و یک فیلم در ذهن خود بسازید تا به شما کمک کند اطلاعات را به خاطر بسپارید.

از حواس خود استفاده کنید: آن را در ذهن خود ببینید، بچشید، بو کنید، بشنوید و حتی لمسش کنید. اگر بتوانید اطلاعات را زنده کنید، به احتمال زیاد آنها را به خاطر خواهید آورد.

سپس، باید آن اطلاعات را به چیزی که قبلاً می ‌دانید متصل کنید. دانش جدید خود را بر روی چیزی که از قبل وجود دارد بسازید! البته، اگر اطلاعات هرگز به حافظه بلند مدت شما منتقل نشود، همه این تکنیک ها بی فایده خواهند بود. برای انجام این کار، به نظم و انضباط زیادی نیاز دارید و زمان خود را صرف بررسی آنچه ذخیره کرده اید خواهید داشت. اگر بتوانید از این تکنیک ها استفاده کنید و زمان و تلاش خود را صرف کنید، دیگر هیچ چیز را فراموش نخواهید کرد.