خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی

بفرست برای دوستت
مشخصات کتاب

فهرست مطالب

امروز می خواهیم خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی را با هم بخوانیم. رابرت کیوساکی یک تاجر آمریکایی است که ریچ گلوبال ال ال سی و شرکت پدر ثروتمند را تاسیس کرد. این اواخر او بر آموزش مالی خصوصی از طریق رسانه های کتاب، ویدئو و سخنرانی تمرکز دارد. او همچنین نویسنده بیش از 26 کتاب از جمله کتاب پرفروش پدر پولدار، پدر فقیر (که بیش از 41 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته شد) است.

 

خلاصه داستان

پدر پولدار پدر فقیر شماره یک کتاب مالی شخصی در تمام دوران نامیده شده است. رابرت کیوساکی طرز فکر و باورهایی را نشان می دهد که افراد ثروتمند را تعریف می کنند. او این طرز فکرها را در مقابل افراد فقیر قرار می دهد. در این کتاب، مثال رابرت از یک مرد فقیر، پدرش بود، در حالی که مرد ثروتمند، مربی مالی رابرت بود. پدر رابرت یک نابغه بود، در حالی که مربی او حتی کلاس هشتم را تمام نکرد. تنها تفاوت معنادار طرز فکر آنها بود.

شماره 1 – همه ما به آموزش مالی نیاز داریم

سواد مالی بسیار نادر است. اکثریت قریب به اتفاق دانش آموزان با داشتن مهارت های مالی صفر مدرسه را ترک می کنند. آنها دانشی را توسعه داده اند که به آنها کمک می کند تا یک حرفه خاص را دنبال کنند، اما نمی دانند چگونه پولی را که به دست می آورند حفظ کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه پول در بیاورند اما نمی دانند چگونه پول خود را خرج کنند. کسب درآمد فقط الگوی جریان نقدی را در ذهن شما تقویت می کند. سواد مالی به شما کمک می کند این الگوی جریان نقدی را کنترل کنید.

 

شماره 2 – تفاوت بین ثروتمند و فقیر

رابرت کتاب را با تشریح تفاوت اصلی بین فقیر و ثروتمند شروع می کند. افراد فقیر و متوسط هم برای پول خود کار می کنند. پولدارها پولشان برایشان کار می کند.

افراد غیر ثروتمند همیشه به دنبال روش های متعارف کسب درآمد هستند. آنها سخت درس می خوانند، نمرات خوبی می گیرند و سپس شغلی مطمئن با مزایای ایمن پیدا می کنند. دلیل اینکه بیشتر مردم این راه را انتخاب می کنند این است که از بی پولی می ترسند.

این تمایل برای دریافت چک به سرعت با تمایل به خرج کردن آنچه برای آن کار کرده اند جایگزین می شود. حتی زمانی که این افراد در محل کار پاداش یا افزایش حقوق دریافت می کنند، پول بیشتر صرف خواهند کرد. این افراد شادی را ناشی از پول می دانند، اما این شادی کوتاه مدت است. بنابراین، آنها برای برآورده کردن خواسته های خود و از بین بردن ترس های خود به کار ادامه می دهند. رابرت توصیه می کند که عقب نشینی کنید و چک های حقوق را فراموش کنید. شروع به فکر کردن در مورد نوآوری کنید.

اکثر مردم در مسابقه موش گیر کرده اند و فرصت های واضح را از دست می دهند. اگر مایل به عقب نشینی هستید، می توانید از فرصت ها استفاده کنید و پول بسیار بیشتری به دست آورید. رابرت توضیح می دهد که سرمایه گذاری زمان خود برای ایجاد دارایی هایی که پول تولید می کنند بسیار ایمن تر است.

 

شماره 3 – خود را تغییر دهید

رابرت تاکید می کند که بسیار مهم است که یاد بگیریم تغییر خودمان آسان تر از اطرافیانمان است. بنابراین، به جای سرزنش دیگران به خاطر ثروتمند نبودن، باید بپذیرید که مشکل شما هستید. اگر متوجه شدید که مشکل خود شما هستید، می توانید خودتان را تغییر دهید، چیزی یاد بگیرید و عاقل تر شوید.

رابرت تاکید می کند که بسیار مهم است که یاد بگیریم تغییر خودمان آسان تر از اطرافیانمان است. بنابراین، به جای سرزنش دیگران به خاطر ثروتمند نبودن، باید بپذیرید که مشکل شما هستید. اگر متوجه شدید که مشکل خود شما هستید، می توانید خودتان را تغییر دهید، چیزی یاد بگیرید و عاقل تر شوید.

یادگیری ترکیبی از انرژی، اشتیاق و میل خواهد داشت. با این حال، شما همچنین باید خشم را به طور مثبت مهار کنید. رابرت خشم را بسیار مهم توصیف می کند، زیرا اشتیاق صرفاً ترکیبی از عشق و خشم است. ما باید با اشتیاق به جای ترس هدایت شویم.

 

شماره 4 – از حسابداری برای حفظ پول خود استفاده کنید

اکثر مردم بر این باورند که پولدار شدن موثرترین راه برای ثروتمند شدن است. اگرچه شما نیاز به کسب درآمد دارید، اما مهمتر است که بدانید چگونه پول خود را نگه دارید. ثروت ارزش خالص نیست. ثروت تعداد روزهایی است که اگر امروز دست از کار بکشید می توانید زنده بمانید.

حسابداری محرک ترین موضوع نیست. با این حال، رابرت معتقد است که اگر می خواهید ثروتمند شوید، این مهم ترین موضوع است. اولین و مهمترین درس این است که شما باید تفاوت بین دارایی و بدهی را درک کنید. دارایی ها چیزهایی هستند که می خواهید بخرید. افراد ثروتمند کسانی هستند که دارایی ها را به دست می آورند، در حالی که افراد فقیر کسانی هستند که بدهی ها را به دست می آورند.

دارایی چیزی است که پول را در جیب شما می گذارد. بدهی چیزی است که پول را از جیب شما خارج می کند. بسیاری از مردم خرید خانه را به عنوان خرید دارایی می دانند. اما، بدهی های زیادی در ارتباط با یک خانه وجود دارد: پرداخت وام مسکن، بیمه، مالیات بر دارایی، و مقادیر قابل توجهی از پول گیر کرده در یک خانه. بنابراین، ما باید خانه را به عنوان یک بدهی در نظر بگیریم. دارایی هایی را که می توان برای پوشش بدهی های مرتبط با یک خانه خریداری کرد، شناسایی کنید.

  10 کلید موفقیت تونی رابینز

 

5- چگونه مالیات ها به نفع ثروتمندان بوده است

امروز ثروتمندان بازی هوشمندانه تری انجام می دهند. آنها به طور قانونی از مالیات اجتناب می کنند، در حالی که طبقه متوسط بیشتر هزینه های دولت را می پردازد. از لحاظ تاریخی، مالیات توسط طبقه فقیر و متوسط برای مالیات فقط بر ثروتمندان به تصویب می‌رسید. مالیات به جای تنبیه ثروتمندان، فقرا و طبقه متوسط را مجازات می کند. وقتی دولت طعم پول را چشید، اشتهایشان بیشتر شد. مشکل این بود که اشتهای دولت برای پول آنقدر زیاد بود که به زودی باید از طبقه متوسط مالیات گرفته شود.

یکی از ابزارهای مالیاتی مهمی که ثروتمندان از آن استفاده می کنند، 1031 است. صرافی مشابه به شما امکان می دهد پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه را در فروش املاک به تعویق بیندازید. می توانید این کار را با استفاده از درآمد حاصل از فروش برای خرید یک ملک دیگر انجام دهید. علاوه بر این، شرکت ها به شما اجازه می دهند دارایی های جداگانه ای را ایجاد کنید که درآمد ایجاد می کند.

نکته کلیدی در اینجا این است که در حالی که یک فرد قبل از هزینه ها مالیات می گیرد، یک شرکت پس از هزینه ها مالیات می گیرد. این قانون ساده به این معنی است که شما می توانید به طور قانونی تعطیلات، هزینه های ماشین، عضویت در باشگاه سلامت و وعده های غذایی رستوران را حذف کنید. فقرا مالیات می دهند و بعد خرج می کنند. ثروتمندان پول خرج می کنند و سپس مالیات می پردازند.

ثروتمندان از روشنفکران پیشی گرفته اند. آنها یاد گرفته اند که چگونه به طور قانونی از مالیات اجتناب کنند. این تنها به این دلیل امکان پذیر است که ثروتمندان تحصیلات مالی دارند. امور مالی در مدارس آموزش داده نمی‌شود، بنابراین یک روشنفکر معمولی نمی‌داند چگونه ثروتمندان از مالیات اجتناب می‌کنند. ثروتمندان به جای اینکه اجازه دهند دولت آنها را مجازات کند، به قوانین مالیاتی که وضع شده است واکنش نشان می دهند.

در اینجا چهار اصل اساسی سواد مالی ارائه شده توسط رابرت آمده است:

  1. حسابداری – توانایی خواندن و درک صورت های مالی.
  2. سرمایه گذاری – علم پول درآوردن. خلاقیت همراه با استراتژی و فرمول.
  3. درک بازارها – علم عرضه و تقاضا. سرمایه گذاری های فنی (احساس محور) و بنیادی (حس اقتصادی).
  4. قانون – درک مالیات و اجتناب از دعاوی حقوقی.

 

شماره 6 – حرفه خود را با تجارت خود اشتباه نگیرید

بیشتر مردم برای دیگران کار می کنند جز خودشان. آنها ابتدا برای صاحبان شرکت، سپس برای دولت از طریق مالیات، و در نهایت برای بانکی که مالک وام مسکن آنها است، کار می کنند.

طبقه فقیر و متوسط بیشتر وقت و انرژی خود را صرف کار برای افراد دیگر می کنند. یک آمریکایی به طور متوسط پنج یا شش ماه از سال را فقط با پرداخت مالیاتی که به دولت می پردازد کار می کند.

حرفه خود را با کسب و کار خود، به عبارت دیگر، ستون دارایی خود اشتباه نگیرید. مدرسه سنتی و مسیر شغلی به طور کلی یک چیز ضروری است. مشکل این است که شما معمولاً همان چیزی می شوید که مطالعه می کنید. بر ستون دارایی خود به جای ستون دارایی مرتبط با موضوع خود تمرکز کنید.

می توانید کار روزانه خود را حفظ کنید و پول خود را در دارایی ها قرار دهید. دارایی هایی که می توانید در حین کار از آنها استفاده کنید سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، املاک اجاره ای، اسکناس ها و حق امتیاز مالکیت معنوی است. وقتی یک دلار در ستون دارایی شما قرار گرفت، هرگز آن را خارج نکنید. وقتی می خواهید بدهی بخرید، ابتدا دارایی را بخرید که پول نقد کافی برای پوشش آن تولید کند.

 

شماره 7 – ذهن شما با ارزش ترین دارایی شماست

سیصد سال پیش، زمین به گونه ای بود که ما ثروت را تعریف می کردیم. در طول انقلاب صنعتی، صنعتگران صاحب ثروت بودند. امروزه ثروت اطلاعات است.

افراد فقیر اغلب شکایت دارند که پول کافی برای استفاده از معاملاتی که می بینند ندارند. آنها تنها کار سخت، پس انداز، و قرض گرفتن را به عنوان رویکردهای عملی خود می بینند. ثروتمندان می دانند که ذهن آنها با ارزش ترین دارایی آنهاست.

اکثر مردم سرمایه گذاری های بسته بندی شده را از شرکت های املاک، دلالان بورس و غیره خریداری می کنند. برای انجام این کار، شما باید سه مهارت را توسعه دهید:

  1. 1. چگونه فرصتی را پیدا کنیم که دیگران از دست داده اند،
  2. 2. چگونه پول جمع آوری کنیم،
  3. چگونه افراد باهوش را سازماندهی کنیم.

شما باید ریسک کنید فرض کنید شما مطلع هستید و یک سرمایه گذاری را درک می کنید. در این صورت، برای کسی که صرفاً تاس می‌اندازد و دعا می‌کند، خطرناک نیست.

 

شماره 8 – به جای متخصص، عمومی باشید

نویسنده از جوانان می خواهد که «به دنبال کار برای آنچه می آموزند، بیشتر از آنچه به دست می آورند، بگردند». به جای اینکه به دنبال تخصص باشید، سعی کنید کمی در مورد چیزهای زیادی بیاموزید.

  خلاصه کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی دیوید گاگینز

تخصص برای اشتغال است نه برای پولدار بودن. مشاغلی را انتخاب کنید که مهارت های حیاتی را برای مدیریت جریان نقدی، سیستم ها و افراد به شما ارائه می دهند. نویسنده به شما توصیه می‌کند شغلی پیدا کنید که مهارت‌های ارتباطی، فروش و بازاریابی شما را توسعه دهد. این مهارت ها کاملا مکمل مهارت های دیگر هستند و هر کدام برای خلق ثروت ضروری هستند.

 

شماره 9 – ستون های دارایی افراد باسواد مالی

رابرت پنج دلیل را فهرست می کند که حتی افراد با سواد مالی ممکن است ستون دارایی های خود را توسعه ندهند:

  1. ترس – به طور خاص، ترس از دست دادن پول. افرادی که پول در می آورند از از دست دادن آن نمی ترسند. ثروتمندان ثروت خود را به طور پیوسته از طریق از دست ندادن پول نمی سازند. آنها یاد می گیرند که چگونه ضررهای خود را محدود کنند و آن ضررها را به فرصت تبدیل کنند.
  2. بدبینی – بدبینی از شک و ترس کنترل نشده ناشی می شود و گران است. یک بدبین همیشه بهانه ای برای غیرممکن بودن چیزی دارد. به جای تحلیل، انتقاد می کنند. به عنوان مثال، افرادی که نمی خواهند در املاک و مستغلات سرمایه گذاری کنند، می گویند: “من نمی خواهم توالت ها را تعمیر کنم.” پدر ثروتمند ملکی را به قیمتی می‌ خرید که به او اجازه می‌ داد یک مدیر ملک استخدام کند و جریان نقدی مثبت را حفظ کند.
  3. تنبلی – معمولاً تنبل ترین افراد کسانی هستند که مشغول هستند. افراد مشغول می مانند تا از مشکلاتی که نمی خواهند با آنها روبرو شوند اجتناب کنند یا از کارهای لازم برای توسعه توانایی ثروتمند شدن اجتناب کنند. افراد ثروتمند تمایلی دارند که بر تنبلی آنها غلبه می کند.
  4. عادات بد – زندگی ما بیشتر بازتاب عادات ماست تا تحصیلات ما. به عنوان یک قانون اساسی، نویسنده اصرار دارد که «اول به خودتان پول بدهید». به جای اینکه ابتدا به رئیس، مأمور مالیات یا صاحبخانه خود پول بدهید، ابتدا از خود – از نظر جسمی، روحی و مالی – مراقبت کنید.
  5. تکبر – نویسنده تکبر را به عنوان منیت به اضافه جهل تعریف می کند. راه حل ساده است: آموزش مالی.

 

خلاصه و بررسی نهایی پدر پولدار، پدر فقیر

در نهایت، رابرت توضیح می دهد که چگونه می توانید سفر خود را به سمت آموزش مالی و ثروت آغاز کنید.

  1. دلیلی بزرگتر از واقعیت داشته باشید: باید دلیلی داشته باشید که می خواهید ثروتمند شوید. ثروتمند بودن به خاطر آن شما را از واقعیت های سخت زندگی محافظت نمی کند. شناسایی این دلیل با دانستن اینکه چه چیزی را نمی خواهید (مثلاً در کل زندگی خود کار کنید و غیره) و آنچه می خواهید شروع می شود.
  2. انتخاب روزانه: هر روز و هر دلار یک انتخاب برای ثروتمند یا فقیر بودن است. عادات خرج کردن ما منعکس کننده این است که چه کسی هستیم (نه برعکس).
  3. دوستان خود را با دقت انتخاب کنید: دوستان خود را بر اساس میزان پولی که دارند انتخاب نکنید. با این حال، باید مراقب باشید که در اطراف افراد بدبین یا افرادی که دوست ندارند در مورد پول صحبت کنند، قرار نگیرید. آنها به شما مالیده می شوند. تمام تلاش خود را بکنید تا از افرادی یاد بگیرید که از شما حمایت می کنند، به شما آموزش می دهند و شما را به فرد بهتری تبدیل می کنند. اطراف خود را با افراد تحصیل کرده مالی احاطه کنید.
  4. به یک فرمول تسلط داشته باشید و سپس فرمول جدیدی یاد بگیرید: اکثر مردم با فرمول اصلی “سخت کار کنید، صورت حساب های خود را پرداخت کنید و برای بازنشستگی پس انداز کنید” متوقف می شوند. شما همچنین باید روش های جدید انجام کارها را بیاموزید. به عنوان مثال، شما باید یاد بگیرید که چگونه در موارد سلب مالکیت سرمایه گذاری کنید. این را عملی کنید و قبل از اینکه به رویکرد دیگری بروید، این روش کسب درآمد را کامل کنید. در اینجا دو مهارت برای یادگیری وجود دارد. در مرحله اول، توانایی گسترش ذهن خود برای یادگیری سایر فرمول های درآمدزا. دوم، نظم و انضباط برای اجرای هر یک از آنها قبل از حرکت.
  5. ابتدا به خودتان بپردازید: اگر این کار را انجام ندهید، چیزی برای پرداخت به خودتان پیدا نمی کنید. این یک تغییر اساسی در ذهنیت است.
  6. به کارگزاران خود به خوبی پرداخت کنید: این شامل همه حرفه ای هایی می شود که به آنها اعتماد دارید. فقط افراد حرفه ای را انتخاب کنید که خدمات آنها باعث کسب درآمد (یا صرفه جویی در هزینه) شما می شود و به آنها خوب پرداخت کنید. این بخشی از رشد ستون دارایی شما است.
  7. “هندی دهنده” باشید: اولین سوال سرمایه گذاران پیچیده همیشه این است که “چقدر سریع پولم را پس می گیرم؟” اطمینان حاصل کنید که جنبه مثبت قابل توجهی دارید در حالی که جنبه منفی خود را محدود می کنید. نه تنها بازگشت سرمایه را در نظر بگیرید، بلکه دارایی هایی را که هنگام پس گرفتن پول خود به صورت رایگان دریافت می کنید نیز در نظر بگیرید.
  8. دارایی‌ها چیزهای تجملاتی را می‌خرند: تا زمانی که دارایی‌ای را ایجاد نکرده‌اید که هزینه آن را بپردازد، کالای لوکس نخرید.
  9. نیاز به قهرمانان: قهرمانان سرمایه گذاری را پیدا کنید که آن را بی دردسر جلوه دهند. از آنها تقلید کنید و از آنها الهام بگیرید.
  10. آموزش دهید و دریافت خواهید کرد: هر چه بیشتر به مردم بیاموزید، بیشتر یاد خواهید گرفت. این اصل در جاهای دیگر زندگی نیز صادق است. اگر اول بدهید، متوجه خواهید شد که کارها خیلی راحت‌تر به سراغتان می‌آیند.
  11. کاری را که انجام می دهید متوقف کنید: کمی استراحت کنید و به این فکر کنید که چه چیزی برای شما مفید است و چه چیزی برای شما مفید نیست.
  12. به دنبال ایده های جدید باشید: کتاب هایی در موضوعات مختلف بخوانید و از آنها بیاموزید.
  13. فردی را پیدا کنید که در کاری که می خواهید انجام دهید موفق بوده است: اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که در موفقیت در رشته شما آگاه هستند.
  14. مایل به یادگیری باشید: سعی کنید مخالف متکبر باشید. هر مهارتی را که می توانید بیاموزید. هرگز تصور نکنید که در مورد یک موضوع به اندازه کافی دانش دارید.
  15. پیشنهادهای زیادی بدهید: هرگز نمی دانید کدام پیشنهاد پذیرفته می شود. هرچه پیشنهادهای بیشتری ارائه دهید، احتمال بیشتری برای دریافت یک معامله عالی وجود دارد. رد شدن همیشه بخشی از فرآیند است.
  16. با جستجوی خریداران و سپس فروشندگان شروع کنید: این یک نکته برای جمع آوری یک معامله است. شما می خواهید بدانید زمانی که تصمیم به فروش یک محصول گرفتید، خریدارانی وجود خواهند داشت. پس از ایجاد این امر، می توانید به دنبال فروشندگان این محصول باشید.
  17. از تاریخ درس بگیرید: افراد موفق گذشته را مطالعه کنید و از آنها الگوبرداری کنید.
  18. عمل همیشه بر بی عملی غلبه می کند: اگر مطمئن نیستید چه کاری باید انجام دهید، فقط باید آن را انجام دهید. عمل ناقص بهتر از انفعال کامل است.
  دو استراتژی برای مبارزه با انگیزه محو شده

 

کتاب در سه جمله

  1. پدر پولدار، پدر فقیر درباره رابرت کیوساکی و دو پدرش – پدر واقعی او (پدر فقیر) و پدر بهترین دوستش (پدر پولدار) – و روش هایی است که هر دو نفر افکار او را در مورد پول و سرمایه گذاری شکل دادند.

۲- برای ثروتمند شدن نیازی به کسب درآمد بالا ندارید.

  1. افراد ثروتمند باعث می شوند که پول برای آنها کار کند.

 

پنج ایده بزرگ

  1. فقرا و طبقه متوسط برای پول کار می کنند. پولدارها پول برایشان کار می­کند.
  2. مهم این نیست که چقدر پول در می آورید. این مقدار پولی است که نگه می دارید.
  3. افراد ثروتمند دارایی هایی را به دست می آورند. طبقه فقیر و متوسط بدهی هایی به دست می آورند که فکر می کنند دارایی هستند.
  4. استعداد مالی کاری است که وقتی پول را به دست می آورید با پول انجام می دهید، چگونه مردم را از گرفتن آن از شما باز می دارید، چگونه آن را برای مدت طولانی تری نگه دارید و چگونه کاری می کنید که پول برای شما سخت کار کند.
  5. قدرتمندترین دارایی همه ما ذهن ماست.

 

درس ­های پدر پولدار، پدر فقیر

  1. درس 1: ثروتمندان برای پول کار نمی کنند.
  2. درس 2: چرا سواد مالی را آموزش دهیم؟
  3. درس 3: به کسب و کار خود فکر کنید.
  4. درس 4: تاریخچه مالیات ها و قدرت شرکت ها.
  5. درس 5: ثروتمندان پول را اختراع می کنند.
  6. درس 6: کار کنید برای یادگیری – برای پول کار نکنید.

👇این خلاصه کتاب ها رو هم بخون👇

امتیاز 3.72 از 25 رای

آموزش پیشنهادی

آیا ویدیوهای آموزشی نویسنده این کتاب در سایت نگرش نیک موجود است؟

آیا پادکست (صوت فارسی) این
خلاصه کتاب نیز موجود است؟

اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
sokratospapastatopolos
sokratospapastatopolos
1 سال قبل

سلام
این کتاب چون بیشتر فوکوسش رو مالیات هست کمتر ما ایرانی ها لمسش میکنیم ولی از نظر کار کردن برای خودمون و ذهنیت خوبی راجب پول بهمون میده

مهران محمدی
مهران محمدی
1 سال قبل

این کتاب با بقیه‌ی کتاب ها فرق داره اینو باید هر چند وقت یکبار دوباره بخونی

آموزش جدید: مسترکلاس خواب – دکتر متیو واکر

خانه
منو
کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی
×