خلاصه کتاب عادت های اتمی اثر جیمز کلیر

بفرست برای دوستت
مشخصات کتاب

فهرست مطالب

امروز می خواهیم خلاصه کتاب عادت های اتمی اثر جیمز کلیر (Atomic Habit – james clear)  را با هم بخوانیم. در این کتاب از زبان نویسنده کتاب یعنی جیمز کلیر داستان خودش را می شنوید. مطالعه‌ی کتاب نویسنده‌ هایی که از تجارب خود می‌ نویسند، برای من و شما بسیار جذاب است.

جیمز کلیر از حادثه‌ها، موفقیت ساخته است. تجاربش را به راهکارهای کاربردی و عملی تبدیل و آنها را در کتابش جمع آوری کرده است. خواندن این کتاب از کسی که ملقب به “متخصص عادت‌” هاست، می‌تواند برای شروعِ تغییر انتخابی عالی باشد.

 

کتاب عادت های اتمی در سه جمله

✔️عادت اتمی یک تمرین یا روال منظم است که نه تنها کوچک و آسان است، بلکه منبع قدرت باورنکردنی نیز هست. در واقع این عادت جزء سیستم رشد مرکب است.

✔️شما ممکن است عادت های بد را بارها و بارها تکرار کنید نه به این دلیل که نمی خواهید تغییر کنید، بلکه به این دلیل که سیستم اشتباهی را برای تغییر خودتان استفاده می کنید.

✔️اگر بخواهید سال‌ها به تغییراتی که در ابتدا کوچک و بی‌اهمیت به نظر می‌رسند، پایبند باشید نتایج قابل توجهی را به همراه خواهند داشت.

 

پنج ایده بزرگ از کتاب عادت های اتمی

✔️عادات، منافع مرکب خودسازی هستند.

✔️اگر نتایج بهتری می خواهید، هدف گذاری را فراموش کنید. در عوض روی رفتارهای خود تمرکز کنید.

✔️موثرترین راه برای تغییر عادات خود این است که بر روی آنچه می خواهید به دست آورید تمرکز نکنید، بلکه روی کسی که می خواهید تبدیل شوید تمرکز کنید.

✔️مجموعه ساده ای از چهار قانون تغییر رفتار، قوانینی است که می توانیم از آنها برای ایجاد عادات بهتر استفاده کنیم. این قوانین عبارتند از: (1) تغییرات را آشکار می کنند، (2) تغییرات را جذاب می کنند، (3) تغییرات را آسان می کنند، و (4) تغییرات را راضی می کنند.

✔️محیط، دست نامرئی است که رفتار انسان را شکل می دهد.

 

خلاصه کتاب عادات اتمی

فصل اول: قدرت شگفت انگیز عادت های کوچک

“موفقیت محصول عادات روزانه است، نه تغییراتی که یک بار در زندگی اتفاق می افتد.”

“شما باید بیشتر نگران مسیر فعلی خود باشید تا نتایج فعلی.”

نتایج شما معیاری از عادات شما هستند. دارایی خالص شما معیاری برای سنجش عادت های مالی شماست. وزن شما معیاری برای سنجش عادات غذایی شما است. دانش شما معیاری از عادات یادگیری شما است. مشغله شما معیاری برای سنجش عادت های کاری شما است. آنچه را که تکرار می‌کنید به دست می‌آورید.

“زمان فاصله بین موفقیت و شکست را بزرگتر می کند. عادت های خوب زمان را به شما متحد می کند. و در مقابل عادت های بد زمان را دشمن شما می کند.”

“اهداف شما برگرفته از نتایجی هستند که می خواهید به دست آورید. و سیستم ها راهی برای ارتباط با فرآیندهایی هستند که منجر به آن دست یابی نتایج می شوند.”

اگر می‌خواهید پیش‌بینی کنید که در زندگی به کجا می‌رسید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که منحنی دستاوردها یا ضررهای کوچک را دنبال کنید و ببینید که چگونه انتخاب‌های روزانه‌ تان بر روی زندگی شما در ده یا بیست سال آینده تاثیر می گذارند.

“لحظه های پیشرفت اغلب نتیجه بسیاری از اقدامات قبلی است که پتانسیل لازم برای ایجاد یک تغییر اساسی را ایجاد می کند.”

اگر در تلاش برای ایجاد یک عادت خوب یا ترک عادت بد هستید، به این دلیل نیست که توانایی خود را برای بهبود از دست داده اید. اغلب به این دلیل است که شما هنوز از عادات اتمی نوشته جیمز کلیرعبور نکرده اید.

“وقتی شما از فلات پتانسیل نهفته عبور کنید، مردم آن را موفقیت یک شبه می نامند.”

“هدف از تعیین اهداف، بردن بازی است. هدف از ساختن سیستم ها ادامه بازی است. و تفکر بلندمدت واقعی، تفکر بدون هدف است. این موارد به هیچ دستاورد واحدی اشاره ندارند. بلکه در مورد چرخه پالایش بی پایان و بهبود مستمر است.”

“در نهایت، تعهد شما به فرآیند است که پیشرفت شما را تعیین می کند.”

“عادت ها منافع مرکب بهبود هستند.”

“حرکت به سمت 1 درصد بهتر شدن بصورت روزانه اهمیت زیادی دارد.”

“عادت ها شمشیر دو لبه هستند. آنها می توانند برای شما یا علیه شما کار کنند، به همین دلیل است که درک جزئیات ضروری است.

تغییرات کوچک اغلب تا زمانی که از آستانه بحرانی عبور نکنید، هیچ تفاوتی در شما ایجاد نمی کنند. و قوی ترین نتایج هر فرآیند ترکیبی به تعویق می افتد. شما باید صبور باشید.

عادت اتمی عادت کوچکی است که بخشی از یک سیستم بزرگتر است. همانطور که اتم ها بلوک های سازنده مولکول ها هستند، عادات اتمی نیز بلوک های سازنده نتایج قابل توجه هستند.

“اگر می خواهید نتایج بهتری داشته باشید، پس هدف گذاری را فراموش کنید. در عوض روی سیستم خود تمرکز کنید.”

“شما به سطح اهداف مورد نظر خود نمی رسید. بلکه شما به سطح سیستم های خود سقوط می کنید.”

 

فصل دوم: ​​چگونه عادات شما هویت شما را شکل می دهد. (و بالعکس)

” به دو دلیل تغییر عادات ما چالش برانگیز است: (1) ما سعی می کنیم چیز اشتباه را تغییر دهیم و (2) ما سعی می کنیم عادات خود را به روشی اشتباه تغییر دهیم.”

“سه لایه تغییر رفتار وجود دارد: تغییر در نتایج شما، تغییر در فرآیندهای شما، یا تغییر در هویت شما.”

نتایج مربوط به چیزی است که به دست می آورید. فرآیندها مربوط به کاری است که شما انجام می دهید. هویت چیزی است که شما به آن اعتقاد دارید.

“در صورتی که بدنبال نتیجه دلخواهتان باشید، باید تمرکزتان بر روی آنچه می خواهید به دست آورید باشد. عادات مبتنی بر هویت، یعنی تمرکزتان بر روی فردی است که می خواهید به آن تبدیل شوید.”

“شکل نهایی انگیزه درونی زمانی رخ می دهد که یک عادت بخشی از هویت شما شود.”

  خلاصه کتاب بزرگترین راز اثر راندا برن

این یک فرآیند دو مرحله‌ای ساده است: نوع فردی را که می‌خواهید باشید، را تعیین کنید. با بردهای کوچک آن را به خودتان ثابت کنید.

از خود بپرسید، “چه کسی می تواند به نتیجه ای که می خواهم برسد؟”

“موثرترین راه برای تغییر عادات خود این است که روی آنچه می خواهید به دست آورید تمرکز نکنید، بلکه روی کسی که می خواهید تبدیل شوید تمرکز کنید.”

هویت شما از عادات شما پدیدار می شود. هر عملی که انجام می دهید گامی برای تبدیل شدن به فردی که می خواهید است.

“برای اینکه به بهترین نسخه از خود تبدیل شوید باید به طور مداوم باورهای خود را ویرایش کنید و هویت خود را ارتقا و گسترش دهید.”

دلیل واقعی اهمیت دادن به عادات این نیست که آنها می توانند نتایج بهتری برای شما به ارمغان بیاورند (اگرچه می توانند این کار را انجام دهند)، بلکه به این دلیل است که می توانند باورهای شما را در مورد خودتان تغییر دهند.

 

فصل سوم: چگونه در 4 مرحله ساده عادت های بهتری ایجاد کنیم

در فصل سوم خلاصه کتاب عادت های اتمی آمده است که هر زمان که می خواهید رفتار خود را تغییر دهید، از خود بپرسید:

چگونه می توانم آن را آشکار کنم؟

چگونه می توانم آن را جذاب کنم؟

چگونه می توانم آن را آسان کنم؟

چگونه می توانم آن را رضایت بخش کنم؟

“عادت، رفتاری است که به اندازه کافی برای شما تکرار شده است تا خودکار شود.”

“هدف نهایی عادات، حل مشکلات زندگی با کمترین انرژی و تلاش است.”

“هر عادتی را می توان به یک حلقه بازخورد تقسیم کرد که شامل چهار مرحله است: نشانه، ولع، پاسخ و پاداش.”

“چهار قانون تغییر رفتار مجموعه ساده ای از قوانینی است که می توانیم برای ایجاد عادات بهتر از آنها استفاده کنیم. آنها (1) آن را آشکار می کنند، (2) آن را جذاب می کنند، (3) آن را آسان می کنند، (4) آن را راضی می کنند.

 

فصل چهارم: مردی که درست به نظر نمی رسید.

اگر در تعیین نحوه ارزیابی یک عادت خاص مشکل دارید، از خود بپرسید: آیا این رفتار به من کمک می‌کند تا آن گونه باشم که می‌خواهم؟ آیا این عادت به هویت مورد نظر من رأی مثبت می دهد یا علیه آن عمل می کند؟

“با تمرین کافی، مغز شما نشانه هایی را دریافت می کند و نتایج خاصی را بدون فکر کردن آگاهانه در مورد آن پیش بینی می کند.”

وقتی عادت‌های ما خودکار می‌شوند، دیگر به کاری که انجام می‌دهیم توجه نمی‌کنیم.

فرآیند تغییر رفتار همیشه با آگاهی شروع می شود. قبل از اینکه بتوانید عادت های خود را تغییر دهید باید از عادت های خود آگاه باشید.

“اشاره کردن و تماس گرفتن، سطح آگاهی شما را از یک عادت ناخودآگاه به سطح آگاهانه تر با شفاهی کردن اعمال شما تغییر می دهد.”

“کارت امتیاز عادت ها یک تمرین ساده است که می توانید از آن برای آگاهی بیشتر از رفتار خود استفاده کنید.”

 

فصل پنجم: بهترین راه برای شروع یک عادت جدید

“قانون اول، آشکار شدن تغییر رفتار است.”

بسیاری از مردم فکر می‌کنند که فاقد انگیزه هستند، در حالی که چیزی که واقعاً فاقد آن هستند، وضوح است.

دیدرو بیان می‌کند که به دست آوردن یک دارایی جدید اغلب ایجاد مصرف گرایی به صورت مارپیچی است که منجر به خریدهای اضافی می‌شود.

یکی از بهترین راه‌ها برای ایجاد یک عادت جدید این است که عادت فعلی‌ای را که هر روز انجام می‌دهید شناسایی کنید و سپس رفتار جدید خود را در بالای آن قرار دهید. به این روش انباشتن عادت می گویند.

“فرمول انباشته عادت این است: “بعد از [عادت فعلی] ، [عادت جدید] را انجام خواهم داد.”

“دو نشانه رایج در این مورد زمان و مکان هستند.”

“هدف در این روش پیاده سازی استراتژی است که می توانید از آن برای جفت کردن یک عادت جدید در یک زمان و مکان خاص استفاده کنید.”

“فرمول این روش: من تغییر رفتار را در یک زمان و مکان خاص انجام می دهم.”

روی هم چیدن عادت ها یک استراتژی است که می توانید از آن برای جفت کردن یک عادت جدید با یک عادت فعلی استفاده کنید.

“فرمول انباشتن عادت این است: بعد از [عادت فعلی] ، من [عادت جدید] را انجام خواهم داد.”

 

فصل ششم: انگیزه بیش از حد ارزیابی می شود.

در فصل ششم خلاصه کتاب عادت های اتمی آمده است که:

“محیط دست نامرئی است که رفتار انسان را شکل می دهد.”

“تغییرات کوچک در این زمینه می تواند منجر به تغییرات بزرگ رفتاری در طول زمان شود.”

“هر عادتی با یک نشانه آغاز می شود. ما بیشتر متوجه نشانه‌هایی می‌شویم که برجسته هستند”.

“نشانه های عادات خوب را در محیط خود آشکار کنید.”

به تدریج، عادات شما نه با یک محرک بلکه با کل زمینه رفتاری شما مرتبط می شود. و در نهایت زمینه تبدیل به سرنخ می شود.

ایجاد عادات جدید در یک محیط جدید آسان تر است زیرا شما دیگر با نشانه های قدیمی مبارزه نمی کنید.

 

فصل هفتم: راز خود کنترلی

وارونگی قانون اول تغییر رفتار، نامرئی کردن آن است.

“وقتی عادتی شکل گرفت، بعید است که فراموش شود.”

افراد با اعتماد به نفس بالا تمایل دارند زمان کمتری را در موقعیت‌های وسوسه‌انگیز صرف کنند. اجتناب از وسوسه آسان تر از مقاومت در برابر آن است.

یکی از عملی ترین راه ها برای از بین بردن یک عادت بد، کاهش قرار گرفتن در معرض نشانه هایی است که باعث آن می شود.

“خودکنترلی یک استراتژی کوتاه مدت است، نه بلند مدت.”

 

فصل هشتم: چگونه یک عادت را مقاومت ناپذیر کنیم؟

“قانون دوم می گوید که تغییر رفتار فرصت ها را جذاب می کند.”

“هر چه یک فرصت جذاب تر باشد، احتمال ایجاد عادت بیشتر است.”

عادت‌ها یک حلقه بازخورد مبتنی بر دوپامین هستند. وقتی دوپامین افزایش می یابد، انگیزه ما برای عمل نیز افزایش می یابد.

  خلاصه کتاب قدرت من هستم جول اوستین + سمینار کامل

آن چیزی که ما را وادار به اقدام می کند؛ انتظار پاداش است نه تحقق آن. هر چه انتظار بیشتر باشد، افزایش دوپامین بیشتر می شود.

وسوسه یکی از راه‌های جذاب‌تر کردن عادت‌های شماست. استراتژی این است که کاری را که می خواهید انجام دهید با عملی که باید انجام دهید هماهنگ کنید.

 

فصل نهم: نقش خانواده و دوستان در شکل دادن به عادات شما

“فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم تعیین می کند که کدام رفتارها برای ما جذاب هستند.”

ما تمایل داریم عاداتی را بپذیریم که توسط فرهنگ ما ستایش و تایید شده است، زیرا تمایل شدیدی به تناسب و تعلق به قبیله داریم.

ما تمایل داریم که از عادات سه گروه اجتماعی تقلید کنیم: نزدیکان (خانواده و دوستان)، وابستگان (قبیله) و قدرتمندان (افراد دارای مقام و منزلت).

یکی از موثرترین کارهایی که می توانید برای ایجاد عادات بهتر انجام دهید این است که به فرهنگی بپیوندید که رفتار مطلوب شما را رفتاری عادی می دانند و شما با آن گروه نقاط مشترک دارید.

رفتار عادی قبیله اغلب بر رفتار مطلوب فرد غلبه دارد. مثلا ما بیشتر ترجیح می‌دهیم که با اکثریت اشتباه کنیم تا اینکه رفتار خودمان که بر پایه حق است را بپذیریم.

اگر رفتاری بتواند تأیید، احترام و تحسین ما را به دنبال داشته باشد، آن را جذاب می‌دانیم.

 

فصل دهم: چگونه علت عادات بد خود را بیابید و برطرف کنید.

وارونگی قانون دوم این است که تغییر رفتار فرصت ها را غیرجذاب می کند.

“هر رفتاری یک ولع سطحی و یک انگیزه اساسی عمیق تر را به همراه دارد.”

“عادت های شما راه حل های امروزی برای خواسته های باستانی هستند.”

علت عادت‌های شما در واقع پیش‌بینی‌هایی است که قبل عادت ها رخ می دهد. پیش‌بینی منجر به یک احساس می‌شود.

“مزایای اجتناب از یک عادت بد را برجسته کنید تا عادت های بد غیرجذاب به نظر برسند.”

عادات زمانی جذاب هستند که آنها را با احساسات مثبت مرتبط کنیم و زمانی که آنها را با احساسات منفی مرتبط کنیم غیرجذاب هستند. قبل از یک عادت سخت کاری را انجام  دهید که از آن لذت می برید و یک مراسم انگیزشی برای خودتان ایجاد کنید.

 

 

فصل یازدهم: آهسته راه بروید، اما هرگز به عقب نروید.

“قانون سوم تغییر رفتار این است که آن را آسان کنید.”

“موثرترین شکل یادگیری تمرین است، نه برنامه ریزی.”

“روی اقدام کردن تمرکز کنید، نه اینکه در حرکت باشید.”

“تشکیل عادت فرآیندی است که طی آن یک رفتار از طریق تکرار به تدریج خودکارتر می شود.”

“مدت زمانی که شما یک عادت را انجام داده اید به اندازه تعداد دفعاتی که آن را انجام داده اید مهم نیست.”

 

فصل دوازدهم: قانون کمترین تلاش

“رفتار انسان از قانون کمترین تلاش پیروی می کند.”

ما به طور طبیعی به سمت گزینه ای که به کمترین میزان کار نیاز دارد، گرایش خواهیم داشت.

“محیطی ایجاد کنید که انجام کار درست تا حد امکان آسان باشد.”

اصطکاک مرتبط با رفتارهای خوب را کاهش دهید. وقتی اصطکاک کم است، عادت ها آسان می شوند.

اصطکاک مرتبط با رفتارهای بد را افزایش دهید. وقتی اصطکاک زیاد است، عادت ها سخت می شوند.

“محیط خود را برای سهولت در اقدامات آینده آماده کنید.”

 

فصل سیزدهم: چگونه با استفاده از قانون 2 دقیقه جلوی تعلل را بگیریم؟

قانون دو دقیقه می گوید: وقتی عادت جدیدی را شروع می کنید، انجام آن کمتر از دو دقیقه طول می کشد.

“هرچه بیشتر برای شروع یک فرآیند نیاز به تشریفات داشته باشید، احتمال لغزش شما در حالت عمیق تمرکز برای انجام کارهای بزرگ، بیشتر می شود.”

هر روز، تعداد انگشت شماری از لحظات وجود دارد که تأثیری بسیار بزرگی برای ما به ارمغان می آورد. جیمز از این انتخاب های کوچک به عنوان “لحظه های تعیین کننده” یاد می کند.

“لحظات تعیین کننده گزینه های موجود را برای آینده شما تعیین می کند.”

“یک عادت باید قبل از بهبود ایجاد شود.”

عادت‌ها را می‌توان در چند ثانیه تکمیل کرد، اما چند دقیقه یا چند ساعت طول می کشد تا بر رفتار شما تأثیر بگذارد.

“بسیاری از عادات در لحظات تعیین کننده رخ می دهند. انتخاب ها مانند یک دوشاخه در جاده هستند و شما را به سمت یک روز پربار یا غیرمولد می فرستند.”

قبل از بهینه سازی استانداردها را رعایت کنید. شما نمی توانید عادتی را که وجود ندارد، بهبود بخشید.

 

فصل چهاردهم: چگونه عادت های خوب را اجتناب ناپذیر و عادت های بد را غیرممکن کنیم؟

وارونگی قانون سوم این را می گوید که تغییر رفتار، کار را دشوار می کند.

“دستگاه تعهد انتخابی است که شما در زمان حال انجام می دهید و رفتار بهتری را در آینده قفل می کند.”

“راه نهایی برای قفل کردن در رفتارهای آینده، خودکار کردن عادت های خود است.”

انتخاب‌های یک‌باره مانند خرید یک تشک بهتر یا ثبت‌نام در یک طرح پس‌انداز خودکار اقدامات واحدی هستند که عادت‌های آینده شما را خودکار می‌کنند و بازدهی فزاینده‌ای را در طول زمان به ارمغان می‌آورند. “استفاده از فناوری برای خودکار کردن عادات شما، قابل اعتمادترین و موثرترین راه برای تضمین رفتار صحیح است.”

 

فصل پانزدهم: قانون اصلی تغییر رفتار

قانون چهارم تغییر رفتار، رضایت بخش کردن آن است.

زمانی که تجربه رضایت‌بخش باشد، ما به احتمال زیاد رفتاری را تکرار می‌کنیم.

مغز انسان به گونه‌ای تکامل یافته که پاداش‌های فوری را بر پاداش‌های تاخیری اولویت می‌دهد.

قانون اصلی تغییر رفتار این را بیان می کند: رفتاری که باعث می شود فوراً پاداش بگیرید، تکرار می‌شود. از آنچه که باعث می شود بلافاصله مجازات شوید اجتناب کنید.

“برای اینکه عادت خود را حفظ کنید، باید فوراً احساس موفقیت کنید، حتی اگر به مقدار کمی باشد.”

“سه قانون اول تغییر رفتار فرصت ها را آشکار، جذاب و آسان می کند و احتمال انجام یک رفتار را افزایش می دهد. قانون چهارم تغییر رفتار فرصت ها را رضایت بخش می کند و احتمال تکرار یک رفتار را افزایش می دهد.

  7 مرحله قانون جذب | آموزش گام به گام قانون جذب + ویدیو

 

فصل شانزدهم: چگونه هر روز به عادات خوب پایبند باشیم؟

قانون گودارت که به نام اقتصاددان چارلز گودارت نامگذاری شده است، می گوید: «وقتی یک معیار به یک هدف تبدیل می شود، دیگر معیار خوبی نیست.

“یکی از رضایت بخش ترین احساسات، احساس پیشرفت است.”

ردیاب عادت یک راه ساده برای اندازه‌گیری این است که ببیند آیا عادتی را انجام داده‌اید یا خیر. نمونه این ردیاب علامت‌گذاری X در تقویم است.

ردیاب‌های عادت و سایر اشکال بصری اندازه ‌گیری می‌توانند با ارائه شواهد واضحی از پیشرفت شما، عادات شما را رضایت بخش کنند.

سعی کنید رگه عادت خود را زنده نگه دارید و زنجیره را نشکنید.

هرگز دوبار از دست ندهید. اگر یک روز را از دست دادید، سعی کنید هر چه سریعتر به مسیر خود بازگردید.

“فقط به این دلیل که می توانید چیزی را اندازه گیری کنید، به این معنی نیست که آن چیز مهم ترین است.”

 

فصل هفدهم: چگونه یک شریک مسئولیت پذیر همه چیز را تغییر می دهد؟

وارونگی قانون چهارم تغییر رفتار فرصت ها را رضایت بخش نمی کند.

اگر یک عادت بد دردناک باشد یا رضایت بخش نباشد، کمتر احتمال دارد که آن عادت بد را تکرار کنیم.

“یک شریک مسئولیت پذیر می تواند هزینه ای فوری برای عدم اقدام ایجاد کند. ما عمیقاً به آنچه دیگران در مورد ما فکر می کنند اهمیت می دهیم و نمی خواهیم دیگران نظر منفی درباره ما داشته باشند.

یک قرارداد عادت می تواند برای افزودن هزینه اجتماعی به هر رفتاری استفاده شود. هزینه ها زیر پا گذاشتن وعده های شما را عمومی و دردناک می کند.

“دانستن اینکه شخص دیگری شما را تماشا می کند می تواند یک انگیزه قوی باشد.”

 

فصل هجدهم: حقیقت در مورد استعداد (زمانی که ژن ها مهم هستند و نیستند)

“راز به حداکثر رساندن شانس موفقیت در انتخاب میدان رقابت مناسب است.”

اگر عادت مناسب را انتخاب کنید در نتیجه می بینید که پیشرفت آسان است. و در مقابل اگر عادت اشتباه را انتخاب کنید می بینید که زندگی یک مبارزه است.

ژن ها را نمی توان به راحتی تغییر داد، زیرا آنها یک مزیت قدرتمند در شرایط مساعد و یک ضرر جدی در شرایط نامساعد ایجاد می کنند.

عادت‌ها زمانی آسان‌تر می‌شوند که با توانایی‌های طبیعی شما هماهنگ باشند. عاداتی را انتخاب کنید که به بهترین وجه برای شما مناسب است.

بازی ای را انجام دهید که به نفع نقاط قوت شما باشد. اگر نتوانستید بازی‌ای را پیدا کنید که به نفع شما باشد، آن را بسازید.”

ژن ها نیاز به کار سخت را در ما برطرف نمی کنند. آنها به ما می گویند که باید روی چه چیزی سخت کار کنیم.

 

فصل نوزدهم: قانون طلایی – چگونه در زندگی و کار با انگیزه بمانیم؟

قانون طلایی بیان می‌کند که انسان‌ها هنگام کار بر روی وظایفی که نشان دهنده نهایت توانایی‌های فعلی‌شان است، اوج انگیزه را تجربه می‌کنند.

“بزرگترین تهدید برای موفقیت شکست نیست بلکه خستگی است.”

همانطور که عادت‌ها روتین می‌شوند، کمتر جالب و کمتر رضایت‌بخش می‌شوند و در نتیجه ما خسته می شویم.

هرکسی زمانی که انگیزه داشته باشد می تواند سخت کار کند. این توانایی ادامه دادن در زمانی که کار برای همان فرد هیجان انگیز نیست، تفاوت را ایجاد می کند.”

“حرفه ای ها به برنامه پایبند هستند و آماتورها اجازه می دهند که زندگی مانع شود.

 

فصل بیستم: مضرات ایجاد عادات خوب

مزیت عادات این است که می‌توانیم بدون فکر کردن، کارها را انجام دهیم. نکته منفی این است که ما به اشتباهات کوچک توجه نمی کنیم.

“عادات + تمرین عمدی = تسلط”

انعکاس و بازبینی فرآیندی است که به شما این امکان را می دهد در طول زمان نسبت به عملکرد خود آگاه باشید.

هرچه بیشتر به یک هویت بچسبیم، رشد فراتر از آن برای ما سخت‌تر می‌شود.

👇این خلاصه کتاب ها رو هم بخون👇

Rating 4.78 from 9 votes

آموزش پیشنهادی و مکمل

آیا ویدیوهای آموزشی نویسنده این کتاب در سایت نگرش نیک موجود است؟

آیا پادکست (صوت فارسی) این
خلاصه کتاب نیز موجود است؟

guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فاطمه ترابی
فاطمه ترابی
1 سال قبل

خسته نباشین
کاش از کتاب باشگاه پنج صبحی ها هم بزارین

جدیدترین: دوره طراحی مجدد سرنوشت دکتر جو دیسپنزا

خانه
منو
×