خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل

امروز قرار است خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل (think and grow rich) را با هم بخوانیم. پس از مصاحبه با اندرو کارنگی، صنعتگر آمریکایی فولاد، ناپلئون هیل تصمیم گرفت تا در زمینه روانشناسی را بررسی کند.

این کتاب نتیجه 20 سال جستجو و مصاحبه با بیش از 500 نفر از افراد موفق در این زمینه بود. اگر به برخی از جملات این کتاب نگاه کنید، این کتاب همچنان منبع مطمئنی برای الهام گرفتن است و همچنین شایسته بارها و بارها بازبینی کردن می باشد.

5 ایده کلیدی کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

✔️هر دستاورد مهمی با باور فردی در زمینه توانایی انجام آن آغاز می شود.

✔️شما همان کسی که فکر می کنید هستید. افکار مثبت را تشویق کنید و ترس و شک را از بین ببرید.

✔️دانش فقط به اندازه برنامه هایی است که باید از آن استفاده کنید.

✔️پایداری، بیمه در برابر شکست است.

✔️سریع تصمیم بگیرید و به راحتی تحت تاثیر نظرات منفی دیگران قرار نگیرید.

13 اصل کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید چیست؟

13 اصل موفقیت ناپلئون هیل، فلسفه ای از موفقیت را ارائه می دهد که قرار است در مورد آن بحث شود. کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید به نوبه خود به هر یک از 13 اصل در این زمینه نگاه می کند. این اصول به شرح زیر است:

✔️ میل

✔️ ایمان

✔️ پیشنهاد خودکار

✔️ دانش تخصصی

✔️ خیال پردازی

✔️ برنامه ریزی سازمان یافته

✔️ تصمیم گیری

✔️ ماندگاری

✔️ قدرت ذهن

✔️ دگرگونی جنسی

✔️ ذهن ناخودآگاه

✔️ مغز

✔️ حس ششم

خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید

در این خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل می خواهیم چک لیست و نکات مهم تک تک فصل های کتاب را با هم بخوانیم:

مقدمه 

افکار ما برگرفته از چیزهای قدرتمندی است که با قطعیت هدف، پایداری و میل همراه است.

ظاهر هرکسی آمادگی او را برای انجام کارها نشان می دهد.

فرصت عادت حیله گرانه ای دارد که از پشت در می لغزد، و اغلب به شکل بدبختی یا شکست موقت مبدل می شود. شاید به همین دلیل است که بسیاری از آدم ها فرصت ها را تشخیص نمی دهند.

شما به چیزی بیشتر از دانستن خواسته هایتان و عزم راسخ برای ایستادن در کنار آن خواسته تا زمانی که آن را درک نکنید، نیاز ندارید.

یکی از رایج ‌ترین علل شکست در زمینه ترک سیگار زمانی است که شکست موقتی بر شما غلبه می‌ کند.

بخش زیاد فروش‌ من دقیقا زمانی بود که مردم گفتند کارهایت انجام نمی شود.

وقتی شروع به فکر کردن و ثروتمند شدن می کنید، متوجه خواهید شد که ثروت با یک حالت ذهنی، با هدف مشخص، با کم کاری یا بدون سخت کوشی برای شما فراهم می شود.

موفقیت نصیب کسانی می شود که هوشیار هستند.

شکست به سراغ کسانی می ‌آید که شکست را قبول دارند.

یک ضعف رایج در آدم ها این است که همه چیز و همه افراد را با برداشت ها و باورهای خود قضاوت می کنند.

1-  آرزو: نقطه شروع همه دستاوردها

• هیچ راه احتمالی برای عقب نشینی خود باقی نگذارید. اهدافتان را به یک وضعیت انجام یا مرگ تبدیل کنید.
• هر فردی که در هر کاری برنده می شود باید حاضر باشد کشتی های خود را بسوزاند و همه راه های عقب نشینی را از بین ببرد. تنها با انجام این کار می توانیم به پیروزی برسیم.
• آرزو کردن ثروت نمی آورد. اما آرزوی ثروت همراه با برنامه ریزی، ابزارهای مشخص، پشتکار و عدم به رسمیت شناختن شکست، ثروت می آورد.
• اگر ثروت بزرگی را در تخیل خود نمی بینید، هرگز آنها را نخواهید یافت.
• کسانی که از ایده های جدید می ترسند قبل از شروع، محکوم به فنا هستند.
• میل شعله ور به بودن، نقطه شروعی است که رویا بیننده باید از آن بلند شود.
• بین آرزوی چیزی و آمادگی برای دریافت آن تفاوت وجود دارد. هیچ کس برای چیزی آماده نیست، مگر اینکه باور کند می تواند آن را بدست آورد. حالت ذهنی شما باید باورهای شما باشد، نه امید یا آرزو. ذهن باز برای باور ضروری است. ذهن های بسته ایمان، شجاعت و باور را القا نمی کنند.
• همه دستاوردها، صرف نظر از ماهیت یا هدف، باید با میل شدید و سوزان به چیزی مشخص شروع شوند.

6 گام برای رسیدن به ثروت (یا رسیدن به هر هدفی)

1- مقدار دقیق پول مورد نظر خود را مشخص کنید.

2- دقیقاً مشخص کنید که در ازای پولی که می خواهید چه چیزی را می خواهید بدهید.

3- روز مشخصی را تعیین کنید که قصد دارید پول مورد نظر خود را در اختیار داشته باشید.

4- یک برنامه مشخص برای انجام خواسته خود ایجاد کنید. چه آماده باشید چه نباشید، بلافاصله شروع کنید.

5- یک بیانیه واضح و مختصر از برنامه های خود برای شماره 1-4 در بالا بنویسید.

6- بیانیه مکتوب خود را با صدای بلند، دو بار در روز بخوانید.

2- ایمان: تجسم و اعتقاد برای رسیدن به آرزو

• تکرار تأیید دستورات به ضمیر ناخودآگاه شما، تنها روش شناخته شده برای رشد داوطلبانه ایمان است.
• شما می توانید به وسیله ضمیر ناخودآگاه خود به خواسته هایتان برسید.
• ذهن شما مهم ترین ماهیت برای رسیدن به آرزوها است.
• تشویق احساسات مثبت و حذف احساسات منفی ضروری است.
• ایمان «اکسیر ابدی» است که به افکارات شما حیات، قدرت و عمل می بخشد.
• ایمان پادزهر شکست است.
• هر انسانی همان چیزی است که به آن فکر می کند.
• مراقب افکار خود باشید. زیرا ممکن است ضمیر ناخودآگاه ترس های شما را به واقعیت تبدیل ‌کند، همان‌طور که شجاعت یا ایمان را به واقعیت می رساند.

فرمول اعتماد به نفس

در ادامه خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید، می خواهیم فرمول گام به گام ساخت اعتماد به نفس ناپلئون هیل را با هم یاد بگیریم:

1- به توانایی خود برای رسیدن به هدف خود ایمان داشته باشید. بنابراین، برای دستیابی به آن، خواهان اقدام مداوم و مستمر باشید.

2- درک کنید که افکار شما باعث عمل می شود. هر روز 30 دقیقه روی فکر کردن به فردی که می ‌خواهید تبدیل شوید تمرکز کنید. یک تصویر ذهنی واضح از دستیابی به هدف خود ایجاد کنید.

3- هر خواسته ای که دائماً در ذهن خود دارید، در نهایت عملی می شود. بنابراین، روزانه ده دقیقه را به افزایش اعتماد به نفس خود اختصاص دهید.

4- توضیحی از هدف خود را به وضوح یادداشت کنید.

5- درک کنید که هیچ ثروت یا مقامی نمی تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد، مگر اینکه بر اساس حقیقت و عدالت ساخته شود. بنابراین برای خیر و صلاح دیگران تلاش کنید. با خود تکرار کنید که دیگران به من ایمان خواهند داشت زیرا من به خودم ایمان دارم.

3- پیشنهاد خودکار: وسیله ای برای تأثیرگذاری بر ضمیر ناخودآگاه

• کلمات ساده و غیر عاطفی بر ضمیر ناخودآگاه تأثیر نمی گذارند.
• ضمیر ناخودآگاه هر دستوری را که به آن داده می شود با روحیه ایمان مطلق می پذیرد و بر اساس آن دستورات عمل می کند، اگرچه دستورات اغلب باید بارها و بارها تکرار شوند.

4- دانش تخصصی: مشاهده تجربیات شخصی

• دانش عمومی در انباشت پول کاربرد کمی دارد.
• دانش، قدرت نیست. دانش قدرت بالقوه است. دانش در صورتی که برنامه‌ های عملی بصورت مشخص سازماندهی شود و به سوی یک هدف معین هدایت شود قدرت می ‌یابد.
• انباشت ثروت های بزرگ نیاز به قدرت دارد و قدرت از طریق دانش تخصصی بسیار سازمان یافته و هوشمندانه به دست می آید، اما این دانش لزوماً در اختیار فردی نیست که ثروت را انباشته می کند.
• همانطور که دانش به دست می آید، باید سازماندهی شود و برای یک هدف مشخص، از طریق برنامه های عملی استفاده شود.
• کسانی که موفق نیستند معمولاً این اشتباه را مرتکب می شوند که دوره کسب دانش با تمام شدن مدرسه به پایان می رسد.
• مدرسه فقط راه را برای یادگیری و نحوه کسب دانش بصورت عملی هموار می کند.
• فردی که بعد از اتمام مدرسه مطالعه را متوقف می کند، برای همیشه به طور ناامیدکننده ای محکوم به حد وسط است، صرف نظر از اینکه خواسته اش چه باشد. راه موفقیت، راه پی گیری مستمر دانش است.
• موفقیت و شکست تا حد زیادی نتیجه عادت است.

5- تخیل: کارگاه ذهن

• تنها محدودیت انسان استفاده از عقل، رشد و تخیل اوست.
• هر چه بیشتر از تخیل استفاده کنید بهبود می یابد.
• برنامه های عملی باید با کمک تخیل شکل بگیرد.
• ثروت تنها با سخت کوشی و صداقت به دست نمی آید. آنها در پاسخ به خواسته های قطعی و بر اساس رفتارهای اصولی هر فرد بدست می آید و نه از روی شانس.
• ایده یک انگیزه فکری است که با توسل به تخیل، عمل را تحریک می کند.
• داستان هر فرد ثروتمندی عملا از روزی شروع می شود که خالق ایده و فروشنده ایده دور هم جمع شدند و هماهنگ باهم کار کردند.

6- برنامه ریزی سازمان یافته: تبلور میل در عمل

• هیچ فردی به وسیله تجربه، تحصیلات، توانایی بومی و دانش کافی و بدون همکاری افراد دیگر ثروتمند نمی شود.
• به برنامه ریزی اصولی ادامه دهید تا زمانی که راهی را پیدا کنید که برای ثرتمند شدن درست است.
• شکست موقت شکست دائمی نیست. ممکن است فقط به این معنی باشد که برنامه های شما درست نبوده است. طرح های دیگری بسازید. همه چیز را از نو شروع کنید.
• هیچ کس هرگز شلاق نمی خورد، مگر اینکه در ذهن خودش دست از کار بکشد.
• کسی که تسلیم می شود هرگز برنده نمی‌شود.
• اکثر رهبران بزرگ، ابتدا پیروان باهوشی بودند.
• فردی که می تواند به بهترین نحو از یک رهبر پیروی کند، معمولاً فردی است که به سرعت به رهبری تبدیل می شود.

چگونه برنامه های عملی بسازیم؟

1- با افرادی که برای ایجاد و اجرای برنامه های خود نیاز دارید متحد شوید.

2- تصمیم بگیرید که چه مزایایی را می توانید به تک تک اعضای گروه خود در ازای همکاری آنها با شما ارائه دهید.

3- با این گروه حداقل دو بار در هفته، و در صورت امکان بیشتر، تا زمانی که به اهدافتان برسید، ملاقات کنید.

4- هماهنگی کامل را بین خود و همه اعضای گروه خود حفظ کنید.

عوامل مهم رهبری

• شجاعت تزلزل ناپذیر.
• خودکنترلی.
• احساس عدالت خواهی شدید.
• قطعی بودن تصمیم.
• قطعی بودن طرح ها.
• عادت به انجام کارها.
• شخصیت خوشایند.
• همدردی و تفاهم.
• تسلط بر جزئیات.
• تمایل به قبول مسئولیت کامل.
• همکاری.

10 علت شکست در رهبری

• ناتوانی در سازماندهی جزئیات.
• عدم تمایل به ارائه خدمات فروتنانه.
• انتظار پرداخت بدون منطق مشخص.
• ترس از رقابت از طرف پیروان.
• نداشتن تخیل.
• خودخواهی.
• بی اعتدالی.
• بی وفایی.
• تأکید بر «اقتدار» در رهبری.
• تاکید بر عناوین.

8 عنصر یک برنامه شغلی خوب

1. سطح تحصیلات
2. تجربه مرتبط
3. مراجع: کارفرمایان، معلمان یا سایر افراد برجسته
4. ارائه تصویری از خودتان
5. برای یک موقعیت خاص اقدام کنید.
6. شرایط منحصر به فرد خود را برای آن موقعیت بیان کنید.
7. پیشنهاد همکاری خود را بر اساس موارد زیر شفاف کنید:

• – اعتماد شما به توانایی خود برای فعالیت در آن موقعیت
• – اطمینان به فعالیت در آن شغل پس از دوره آزمایشی
• – عزم شما برای داشتن موقعیتی که به دنبال آن هستید.

8. آگاهی از کسب و کار کارفرمای آینده خود

چگونگی دست یابی به اهداف

1- دقیقاً تصمیم بگیرید که چه نوع شغلی می خواهید. اگر وجود ندارد، شاید بتوانید آن را ایجاد کنید.

2- شرکت یا فردی را که می خواهید برای آن کار کنید انتخاب کنید.

3- کارفرمای آینده خود را از نظر سیاست ها، پرسنل و شانس پیشرفت بررسی کنید.

4- بررسی کنید که چه کاری را می توانید انجام دهید و به برنامه ریزی راه ها و روش ها برای انجام آن بپردازید.

5- شغل را فراموش کنید. روی آنچه می توانید انجام بدهید تمرکز کنید.

6- برنامه های خود را برای رسیدن به اهدافتان روی کاغذ بنویسید.

7- دانش خود را برای شرکتی که به شما نیاز دارد خرج کنید.

30 علت اصلی شکست

• زمینه ارثی نامطلوب.
• نداشتن هدف مشخص در زندگی.
• عدم جاه طلبی برای هدف گذاری بالاتر از حد متوسط.
• آموزش ناکافی.
• عدم انضباط نفس.
• عدم سلامتی
• تأثیرات نامطلوب محیطی در دوران کودکی.
• تعلل.
• عدم پشتکار.
• شخصیت منفی.
• فقدان میل جنسی کنترل شده.
• میل کنترل نشده برای چیزی.
• نداشتن قدرت تصمیم گیری مشخص.
• یک یا چند مورد از شش ترس اساسی.
• انتخاب نادرست همسر در ازدواج.
• احتیاط بیش از حد.
• همکاری اشتباه در تجارت.
• خرافات و تعصب.
• انتخاب شغل اشتباه.
• عدم تمرکز در تلاش.
• عادت به خرج کردن بی رویه.
• عدم اشتیاق.
• عدم تحمل.
• بی اعتنایی.
• ناتوانی در همکاری با دیگران.
• داشتن قدرتی که با تلاش و کوشش به دست نیامده است.
• عدم صداقت.
• خودپرستی و خودپسندی.
• حدس زدن به جای فکر کردن.
• کمبود سرمایه.

28 سوالی که هر سال باید به آنها پاسخ دهید

1- آیا به هیچ یک از اهدافم رسیده ام؟

2- آیا بهترین کارم را انجام داده ام؟

3- آیا بیشترین کاری را که می توانستم انجام داده ام؟

4- آیا همکاری و سرگرمی داشته ام؟

5- آیا خودم را معطل کرده ام؟

6- آیا شخصیت خود را بهبود بخشیده ام؟

7- آیا پیگیری تکمیل برنامه های خود بوده ام؟

8- آیا تصمیم گیرنده خوبی بوده ام؟

9- آیا به هر یک یا چند مورد از شش ترس اساسی اجازه داده ام که کارایی من را کاهش دهد؟

10- آیا ریسک مناسبی کرده ام؟

11- آیا روابط من با دوستانم خوشایند بوده است یا ناخوشایند؟

12- آیا تمرکزم را از دست داده ام؟

13- آیا من نسبت به دیگران و ایده های جدید مدارا کرده ام؟

14- از چه راه هایی مهارت هایم را ارتقا داده ام؟

15- آیا خودم را کنترل نکرده ام؟

16- آیا کنترل نفس خود را از دست داده ام؟

17- آیا نسبت به دیگران بی احترامی کرده ام؟

18- آیا نظرات من بر اساس حقایق یا حدس ها بوده است؟

19- آیا زمان و هزینه های خود را به درستی بودجه بندی کرده ام؟

20- چقدر وقت تلف می کنم تا بهترین باشم؟

21- چگونه می توانم زمان خود را مجدداً بودجه بندی کنم و در سال آینده کارم را با کارایی بیشتری انجام دهم؟

22- آیا کار اشتباهی انجام داده ام؟

23- در چه مواردی از حد انتظار فراتر رفته ام؟

24- آیا نسبت به کسی بی انصافی کرده ام؟

25- آیا اگر جای شخص دیگری بودم، از کار کردن با خودم هیجان زده می شدم؟

26- آیا در حرفه ام درست هستم؟

27- آیا مردم از خدمات من راضی بوده اند؟

28- رتبه فعلی من در اصول اساسی موفقیت چیست؟

پیشنهاد می کنم خلاصه کتاب اصول طلایی موفقیت ناپلئون هیل را بخوانید.

7- تصمیم: تسلط بر کارها

• به سرعت به تصمیمات رسیدگی کنید. سپس برای تغییر نظر خود کند باشید.
• اگر تحت تأثیر نظرات دیگران باشید، هیچ تمایلی برای تغییر نخواهید داشت.
• اگر سریع تصمیم‌ گیری بگیرید، چشم‌ها و گوش‌های خود را کاملاً باز و دهان خود را بسته نگه دارید.
• خرد اصیل معمولاً از طریق فروتنی و سکوت آشکار می شود.
• به دنیا بگویید که قصد انجام چه کاری را دارید، اما ابتدا آن را نشان دهید.
• افرادی که می دانند چه می خواهند به طور کلی به آن می رسند.
• 98 درصد از مردم در جایی که امروز باید باشند کار نمی کنند، زیرا آنها تصمیمی برای برنامه ریزی یک موقعیت مشخص و دانش برای انتخاب کارفرما را نداشتند.

8- پایداری: تلاش مستمر لازمه القای ایمان است.

• قدرت اراده و میل، وقتی به درستی ترکیب شوند، یک جفت مقاومت ناپذیر می سازند.
• تداوم یعنی مشخص کردن همان چیزی که کربن برای فولاد است.
• نقطه شروع همه دستاوردها میل است. میل ضعیف نتایج ضعیفی به همراه دارد.
• هیچ جایگزینی برای تداوم وجود ندارد.
• پایداری، بیمه در برابر شکست است.
• هرگز در هیچ تماسی بدون پشتکار به موفقیت قابل توجهی نخواهید رسید.
• تنها «شکست»ی که هر کسی می تواند به آن تکیه کند، «شکستن» خودساخته است.
• ثروت به خواسته ها پاسخ نمی دهد. آنها به برنامه های قطعی، پشتوانه قطعی و با پشتکار مداوم پاسخ می دهند.

علائم عدم تداوم

• ناتوانی در تشخیص و تعریف دقیق آنچه می خواهید.
• اهمال کاری
• عدم علاقه به یادگیری چیزهای جدید
• بلاتکلیفی
• عادت به تکیه بر بهانه ها به جای تلاش واقعی برای حل مشکل
• رضایت از خود
• بی تفاوتی
• سرزنش دیگران به خاطر اشتباهات خود
• ضعف میل
• تمایل به ترک در اولین نشانه شکست
• فقدان برنامه ریزی سازمان یافته
• غفلت از حرکت بر روی ایده ها یا درک فرصت
• آرزو کردن به جای خواستن
• سازش با فقر به جای هدف گرفتن ثروت
• جستجوی میانبرها و معاملات ارزان
• ترس از انتقاد

چگونه استقامت را توسعه دهیم؟

1- هدف معینی را که پشتوانه اش میل سوزان برای تحقق باشد مشخص کنیم.

2- برنامه معین که در عمل مستمر بیان می شود تعیین کنیم.

3- ذهنی محکم در برابر همه تأثیرات منفی و دلسردکننده از جمله پیشنهادات منفی بستگان، دوستان و آشنایان داشته باشیم.

4- یک اتحاد دوستانه با یک یا چند نفر که شما را برای رسیدن به اهداف تشویق می کنند داشته باشید.

9- قدرت ذهن: نیروی محرک

• قدرت ذهن یعنی هماهنگی دانش و تلاش، بین دو یا چند نفر برای دستیابی به یک هدف مشخص است.
• محاصره کردن خود با گروهی که آماده و مایل هستند از صمیم قلب به شما کمک کنند، مزایای اقتصادی آشکاری دارد.
• هیچ دو ذهنی هرگز بدون ایجاد نیروی سوم، نامرئی و ناملموس که ممکن است به ذهن سوم تشبیه شود، به هم نمی رسند.
• قدرت بزرگ از طریق اصول بنیادی ذهن انباشته می شود.

10- رمز و راز جنسیت: دگرگونی

• رابطه جنسی قوی ترین خواسته های انسان است.
• مردانی که بیشترین موفقیت را دارند، مردانی هستند که طبیعت جنسی بسیار توسعه یافته دارند.
• مردانی که ثروت های زیادی جمع کرده اند و به شهرت برجسته ای دست یافته اند یک زن با انگیزه داشته اند.
• احساسات جنسی، راز توانایی خلاقیت است.
• غده جنسی را بردارید و منبع اصلی اثر را از بین ببرید.
• انسان تنها زمانی به مقام نابغه می رسد که ذهن خود را به گونه ای تحریک کند که از طریق قوه خلاق تخیل، از نیروهای موجود استفاده کند.
• عواطف انسانی، جهان را اداره می کند و سرنوشت را رقم می زند. مردم اعمال خود را نه از طریق عقل بلکه از طریق احساسات تحت تأثیر قرار می دهند.
• در واقع محرک ذهن، تأثیراتی است که به طور موقت یا دائم ارتعاشات فکر را افزایش می دهد.
• یک انسان متوسط، دوره ای به بیشترین ظرفیت خود برای خلقت بین چهل تا شصت می رسد.
• عشق به تنهایی باعث خوشبختی در ازدواج نمی شود، و همچنین رابطه جنسی به تنهایی باعث خوشبختی نمی شود. وقتی این دو احساس زیبا در هم آمیخته می‌شوند، ازدواج ممکن است به موفقیت برسد.

10 محرک ذهن

• رابطه جنسی
• عشق
• شهرت، قدرت و پول
• موسیقی
• دوستی
• اتحاد ذهنی
• رنج متقابل
• پیشنهاد خودکار
• ترس
• مواد مخدر و الکل

چگونه به دانشکده خلاق خود برسید؟

• ذهن خود را طوری تحریک کنید که با استفاده از یک یا چند منبع از 10 منبع (بالا) در سطحی بالاتر از حد متوسط ارتعاش کند.
• ابتدا روی عوامل شناخته شده خود تمرکز کنید و سپس تصویر کاملی از عوامل ناشناخته را در ذهن خود ایجاد کنید.
• اجازه دهید ضمیر ناخودآگاه شما را تصاحب کند.
• با پاک کردن ذهنتان از تمام افکار، آرامش داشته باشید و منتظر بمانید تا پاسخ در ذهنتان جرقه بزند.

11- ذهن ناخودآگاه: حلقه اتصال

• ضمیر ناخودآگاه حلقه اتصال بین ذهن محدود انسان و هوش نامتناهی است.
• وسیله ای است که از طریق آن دعا می تواند به منبعی که قادر به اجابت دعا است منتقل شود. (مانند رادیویی که زبان را به طول موجی تبدیل می کند که می تواند مسافت های زیادی را طی کند)
• ضمیر ناخودآگاه شما چه تلاشی برای تأثیرگذاری بر آن انجام دهید یا نه داوطلبانه عمل می کند. به همین دلیل است که تسلط بر تکانه های منفی و تغذیه فعالانه با غذای مطلوب بسیار مهم است.
• انسان چیزی را که در اندیشه تصور نمی کند نمی آفریند.
• ضمیر ناخودآگاه شما بهترین پاسخ را به زبان عاطفه یا احساس می دهد.
• ذهن خود را با احساسات مثبت پر کنید.
• وجود یک منفی در ضمیر خودآگاه شما برای از بین بردن تمام شانس های کمک سازنده ضمیر ناخودآگاه شما کافی است.

7 احساس مثبت اصلی

1. میل
2. ایمان
3. عشق
4. رابطه جنسی
5. اشتیاق
6. عاشقانه
7. امید

7 احساس منفی اصلی

1. ترس
2. حسادت
3. نفرت
4. انتقام
5. حرص و آز
6. خرافات
7. عصبانیت

12- مغز: ایستگاه پخش و دریافت اندیشه

• ضمیر ناخودآگاه «بخش ارسال کننده» مغز است که ارتعاشات فکر از طریق آن پخش می شود.
• تخیل خلاق «مجموعه دریافت کننده» است که از طریق آن ارتعاشات فکری دریافت می شود.
• ما از نیروی ناملموس اندیشه کم می دانیم.

13- حس ششم: درب معبد خرد

• فقط پس از تسلط بر 12 اصل قبلی به دست می آید.
• درک حس ششم فقط از طریق مراقبه و از طریق رشد ذهن از درون حاصل می شود.
• با کمک حس ششم، خطرات قریب الوقوع هشدار داده می شود و می توان به موقع از آنها اجتناب کرد.

چگونه از شش شبح ترس سبقت بگیریم؟

• بلاتکلیفی در شک متبلور می شود، این دو در هم می آمیزند و تبدیل به ترس می شوند.
• ترس چیزی بیش از یک حالت ذهنی نیست.
• وضعیت ذهنی ما تابع کنترل و جهت است. ما بر افکار خود کنترل مطلق داریم.
• هر فکری تمایل دارد که خود را در معادل فیزیکی خود بپوشاند.
• افکار ترس و فقر را نمی توان به معنای شجاعت و سود مالی ترجمه کرد.
• انتقاد یکی از انواع خدمات است که همه به مقدار زیادی از آن نیاز دارند.
• با رسیدن به یک تصمیم کلی مبنی بر اینکه هیچ چیزی که زندگی ارائه می دهد ارزش بهای نگرانی را ندارد، عادت نگرانی را از بین ببرید. با این تصمیم، متانت و آرامش فکری به وجود می آید که شادی را به همراه خواهد داشت.
• رایج ترین نقطه ضعف همه انسان ها عادت باز گذاشتن ذهن خود در برابر تأثیر منفی دیگران است.
• کنترل ذهن نتیجه نظم و انضباط شخصی و عادت است.
• شما یا ذهن خود را کنترل می کنید یا آن شما را کنترل می کند.
• عملی ترین روش برای کنترل ذهن، مشغول نگه داشتن آن به یک هدف مشخص و یک برنامه مشخص است.

6 ترس اساسی

1. فقر
2. انتقاد
3. بیماری
4. از دست دادن عشق به کسی
5. پیری
6. مرگ

در ادامه خلاصه کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید هیل بیان می کند که همه ترس ها را می توان در یکی از این عناوین دسته بندی کرد. همانطور که همه افکار هیجانی به عمل فیزیکی تبدیل می شوند، تمام افکار مرتبط با ترس هرگز نمی توانند منجر به اعمال سود مالی قابل توجهی شوند.

با این حال، ترس چیزی جز حالت ذهنی نیست و ذهن می تواند هدایت شود. بنابراین، شما می توانید با کنترل ذهن خود، سرنوشت خود را کنترل کنید و به این ترتیب، بر ترس غلبه کنید و تمام ثروت های مورد نظر خود را جمع آوری کنید.