باور, مقالات

چگونه باورهای خود را تغییر دهیم؟

چگونه باورهای خود را تغییر دهیم؟

چگونه باورهای خود را تغییر دهیم ؟ در این مقاله می خواهیم 5 راه کاربردی برای تغییر باورها به شما یاد بدهیم. هویت شما از باورهای شما نشات می گیرد. هیچ فردی در دنیا وجود ندارد که با باورهای از پیش تعیین شده متولد شده باشد. هر باوری از جمله باورهای مربوط به خودتان، از طریق تجربه آموخته و مشروط می شود.

زمان تقریبی مطالعه این مطلب: 9 دقیقه و 30 ثانیه

(اگر فرصت ندارید الان این مطلب را بخوانید، از انتهای این صفحه می توانید فایل صوتی را دانلود کنید و گوش کنید.)

به طور دقیق تر، عادات شما چگونگی تجسم هویت خود را نشان می دهد. وقتی هر روز می‌نویسید، هویت یک فرد خلاق را تجسم می کنید. وقتی هر روز تمرین می کنید، هویت یک فرد ورزشکار را تجسم می کنید.

هر چه بیشتر یک رفتار را تکرار کنید، هویت مرتبط با آن رفتار را بیشتر تقویت می‌کنید. اگر چندین سال به طور مکرر به کلیسا و یا مسجد بروید، شواهدی دارید که نشان می‌دهد فرد مذهبی هستید. هر چیزی که ما فرض می‌کنیم درست است را می‌توان به عنوان یک باور تلقی کرد.

ما از باورهای خود برای درک و حرکت در این جهان استفاده می‌کنیم. ما همچنین از باورهای خود برای حفظ امنیت خود استفاده می کنیم. به همین دلیل است که ما معمولاً سعی می کنیم پس از شکل گیری باورهای خود آن ها را حفظ کنیم و با دقت از آنها مراقبت کنیم.

باورهای ما به عنوان خلبان خودکار ناخودآگاه ما عمل می‌کنند. پس از شکل گیری، این باورها در ما ریشه می کنند. ما آنها را بدیهی می دانیم و همچنین باورهایمان را واقعی فرض می کنیم، خواه واقعاً درست باشند یا نباشند.

باورهای ما تعیین می کند که آیا چیزی یا کسی را خوب یا بد، درست یا غلط، زیبا یا زشت، مطلوب یا نامطلوب، امن یا خطرناک، شایسته یا نالایق، یا قابل قبول یا غیرقابل قبول بدانیم. در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا به شما بگوییم که چگونه باورهای خود را تغییر دهیم؟

 

چگونه باورها شکل می گیرند؟

باور چیست

ایجاد یا تغییر باورها معمولاً به دو صورت شکل می‌گیرند:

1- از طریق تجربیات، استنباط‌ها و استنتاج‌های ما

2- با پذیرش آنچه دیگران به ما می‌گویند درست است.

بیشتر باورهای اصلی ما در کودکی ایجاد می شوند، وقتی به دنیا می آییم، با قواره ای پاک و بدون باورهای قبلی وارد این دنیا می شویم. ما تأثیرپذیر هستیم و تقریباً در همه چیز به دنبال معنا هستیم زیرا به طور طبیعی کنجکاو هستیم. والدین و محیط اطراف ما نقش مهمی در شکل گیری باورهای ما از سنین بسیار پایین دارند. محیط مدرسه و دوستان ما نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند.

  خلاصه کتاب قانون 10 برابر اثر گرنت کاردون

از آنجایی که ما در کودکی قادر به تشخیص حقیقت و دروغ نیستیم، اغلب آنچه را که به ما گفته می شود به عنوان حقیقت می پذیریم. ما همچنین به شدت تحت تأثیر آنچه تجربه می کنیم هستیم. وقتی بزرگتر می شویم و شروع به رفتن به مدرسه می‌کنیم و با دوستان جدیدی ملاقات می کنیم، باورهای ما تحت تأثیر محیط و مجموعه ای کاملاً جدید از افراد قرار می گیرند. معلمان ما چیزهایی را به ما می گویند که ما آنها را به عنوان واقعیت می پذیریم.

مثلاً فرض کنید در کلاس ریاضی ضعیف عمل می‌کنیم. معلم ما ممکن است به ما بگوید که ما در ریاضیات خیلی خوب نیستیم یا تنبل هستیم. سپس شروع می کنیم به باور آنچه به ما گفته می شود، به خصوص اگر تجربه بیش از یک بار تکرار شود.

خیلی زود باور می‌کنیم که واقعاً در ریاضی بد هستیم یا ذاتاً تنبل هستیم. هنگامی که موضوعی را به عنوان واقعیت می‌پذیریم و آن را باور می کنیم، در ضمیر ناخودآگاه ما باقی می ماند. ضمیر ناخودآگاه ما نمی داند یا به درستی یا نادرستی این باور اهمیت نمی‌دهد. ضمیر ناخودآگاه ما به سادگی آن را به عنوان واقعیت برای استفاده بعدی ذخیره می‌کند.

 

چگونه باورهای خود را تغییر دهیم؟

راه های تغییر باور

هنگامی که باورهای محدود کننده خود را شناسایی کردید، زمان آن فرا می رسد که آن را با باورهای توانمند جایگزین کنید. سوال اینجاست که چگونه باور خود را تغییر دهیم؟ در جواب این سوال باید بگوییم که این کار یک کار ساده است که نیاز به تکرار و تلاش دارد. این امر به این دلیل است که ما سال‌ها را صرف تقویت این باور محدود کننده در خود کرده‌ایم، بنابراین آنها ریشه‌دار شده‌اند. اما خبر خوب این است که این باورها را می توان تغییر داد و با باورهای بسیار بهتری جایگزین کرد. در اینجا می خواهیم 5 راه برای تغییر باورها را یاد بدهیم:

 

1- باور محدود کننده خود را شناسایی کنید

برای اینکه بدانیم چگونه باور خود را تغییر دهیم؟ ابتدا باید باور خود را شناسایی کنیم. یک باور محدود کننده را انتخاب کنید و به این فکر کنید که چگونه آن باور شما را عقب نگه داشته و علیه شما عمل کرده است. به عنوان مثال، بیایید بگوییم که باور محدود کننده شما این است که اکثر مردم صادق نیستند و نمی توان به آن ها اعتماد کرد.

  زندگینامه ارل نایتینگل + ویدیوها

شاید این باعث شده است که نسبت به افرادی که نمی شناسید بی اعتماد شوید. ممکن است متوجه شوید که حتی زمانی که بچه هایتان حقیقت را می گویند حرف آن ها را باور نمی کنید، که باعث می شود مدام آنها را چک کنید و آنها را آزار دهید. یا شاید شما هیچ دوست صمیمی ندارید زیرا از نزدیک شدن به کسی می ترسید از ترس اینکه ممکن است با بی صداقتی به شما صدمه بزنند.

 

2- عادت های اشتباه را از خود دور کنید

پس از اینکه باورهای غلط خود را کشف کردید به دنبال مسائلی بگردید که مشخص کند این باورها اشتباه هستند. با توجه به مثال قبلی خود در مورد بی اعتمادی به دیگران، به این فکر کنید که شخصی که با او قرار ملاقات داشتید حقیقت را به شما گفت حتی اگر بدانید این کار برای شما سخت و مشکل باشد. یا به این فکر کنید که فرزندانتان علیرغم اینکه در کنار شما نبودند، کار درست را انجام دادند.

اجازه دهید شواهد غلط از بین بروند تا زمانی که در قلب و ذهن خود بدانید که باور محدود کننده شما نادرست بوده است. مدتی را صرف فکر کردن به این موضوع کنید تا زمانی که بدانید باور محدود کننده شما بر اساس واقعیت نیست.

 

3- عادت های منفی خود را با عادت های مثبت جایگزین کنید

گام سوم این است که باور محدود کننده یا منفی خود را با باوری توانمند و مثبت جایگزین کنید. با ادامه مثال بی اعتمادی در بالا، می توانید به خود بگویید که بیشتر مردم صادق و درستکار هستند. در این مرحله شما باید از شواهد مختلفی برای تقویت این باور استفاده کنید. شما می بایست باور محدود کننده قدیمی خود را رها کنید، و همینطور اعتراف کنید که اشتباه بوده و شما را محدود می کند و در قلب و ذهن خود شروع به باور کنید که مردم به طور کلی ذاتا صادق هستند.

 

4- به آن ها شک کنید

شک شروع به تخریب باورها می کند. اولین قدم در هر تلاشی برای بازسازی سیستم اعتقادی شما باید همیشه از اینجا شروع شود. اگر برای یک باور شک نداشته باشید، نمی توانید آن را ببینید. حتی اگر شما دارای بسیاری از باورهای قدرتمند و آسیب ‌رسان باشید ممکن است که حتی از وجود آن ‌ها باخبر نباشید زیرا در آنها شکی ندارید.

  معرفی 17 تا از مهم ترین مهارت های فروش

اگر می‌خواهید خود را از شر یک باور منفی خلاص کنید، پس کمی به آن باور منفی شک کنید. قدم بعدی تشدید این شک و تردید است تا جایی که این باور تقریباً مضحک به نظر می رسد. از آنجا که ایجاد شک ساده ترین مرحله در کل این فرآیند است، تشدید آن ایده بسیار خوبی است.

فرض کنید باور شما این است که جذاب نیستید. می‌توانید با یافتن تمام لحظات زندگی‌ تان که این باور در آن‌ ها درست نبوده، شک و تردید ایجاد کنید. این احتمال وجود دارد که بتوانید لحظاتی از زندگی خود را جمع آوری کنید که در آن افراد به آنچه می خواهید بگویید علاقه مند بودند یا از شما تعریف و تمجید کردند.

به این فرآیند ایجاد شک و یافتن مراجع مخالف می گویند. به اندازه کافی این و هر باوری شروع به سست شدن خواهد کرد. فرآیند ایجاد شک نباید برای به تعویق انداختن مرحله بعدی مورد استفاده قرار گیرد. شک و تردید زیاد طول نمی کشد. برخی از باورها به سرعت مضحک به نظر می رسند و برخی دیگر ممکن است همچنان قوی و پا برجا باشند.

 

5- باورهای جدید خود را به خودتان یادآوری کنید

مرحله پنجم و آخرین مرحله این است که هر روز باورهای جدید خود را به خود یادآوری کنید. به یاد داشته باشید، بیشتر مردم تقریباً یک عمر را صرف چسبیدن به باورهای محدود کننده خود کرده‌اند، بنابراین عادت مجدد و جایگزینی آن‌ ها با باورهای قدرت‌ بخش کمی زمان می‌ برد.

هرچه بیشتر آگاهانه باورهای جدید خود را به خود یادآوری کنید، فکر کنید و آنها را در ذهن خود احساس کنید، سریعتر می توانید باورهای قدیمی را جایگزین کنید. سعی کنید زمانی که برای اولین بار از خواب بیدار می شوم، چندین بار در طول روز (اگر مجبورید زنگ ساعت را تنظیم کنید)، و قبل از اینکه شب بخوابید، باورهای جدید قدرت بخش خود را به خودتان یادآوری کنید.

 

پارادایم شیفت

 

صوت فارسی این مقاله را دانلود کنید و در ماشین یا هر جای دیگری که دوست داشتید، گوش کنید:

دانلود فایل صوتی

guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سعید باقری
سعید باقری
1 سال قبل

ممنون خیلی مختصر و مفید و کاربردی بود

جلیل شعبانی
جلیل شعبانی
2 ماه قبل

من با اینکه با مبحث باورها آشنایی داشتم ولی اینارو نمیدونستم، مرسی بابتش واقعا 😍