اگر کسی خواست آشغال هایش را روی شما خالی کند، ناراحت نشوید. اگر این اشتباه را بکنید، بعد از آن مجبورید آشغال های آنها را با خود حمل کنید و در نهایت آن آشغال ها را روی شخص دیگری خالی می کنید. این داستان را ببینید و این نکته ی عالی را کامل تر دریافت کنید.
داستان انگیزشی
موضوع: قانون کامیون حمل زباله
زمان ویدیو: 1 دقیقه و 55 ثانیه
متن ویدیوی داستان انگیزشی
دوستی دارم به نام دیوید پائولی که کتابی به اسم «قانون کامیون حمل زباله» نوشته است. یک روز تاکسی در شهر نیویورک در حال رفتن به جلسه ای بود، ناگهان ماشینی درست جلوی آنها توقف کرد و راننده تاکسی مجبور شد ترمز کند و به سختی از کنار آن با فاصله خیلی کمی عبور کند.
راننده آن ماشین سرش را از پنجره بیرون آورد و فریاد کشید، خیلی عصبانی و ناراحت شده بود و مشتش را تکان می داد. جالب اینجا بود که مقصر خودش است. اما راننده تاکسی فقط لبخند زد، دست خود را برای او تکان داد و به راهش ادامه داد و وقتش را برای او تلف نکرد.
دیوید صندلی عقب نشسته بود و خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. او گفت آن راننده نزدیک بود با ماشینت تصادف کند و جفتمان را راهی بیمارستان کند. باورم نمی شود که هم سرش داد نکشیدی، چطور توانستی خونسردی خودت را حفظ کنی؟
راننده تاکسی جواب هوشمندانه ای به او داد. او گفت من متوجه شدم که خیلی از آدم ها مثل کامیون حمل زباله هستند. آنها هر جا می روند پر از خشم، ناامیدی و تلخ مزاجی هستند و وقتی آشغال هایشان پُر می شود، نیاز دارند آنها را جایی تخلیه کنند و بعضی وقت ها روی تو تخلیه می کنند اما تو نمی توانی این قضیه را شخصی کنی، چون این موضوع ارتباطی به تو ندارد. فقط لبخند بزن، آرزوهای خوب برایشان کن و به راهت ادامه بده.
کلیدش این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های زباله روزشان را خراب کنند. اگر کسی خواست آشغال هایش را روی شما خالی کند، ناراحت نشوید. اگر این اشتباه را بکنید، بعد از آن مجبورید آشغال های آنها را با خود حمل کنید و در نهایت آن آشغال ها را روی شخص دیگری خالی می کنید.
باید ذهن تان را کنترل کنید. این روزها افراد زیادی ناامیدی، بی احترامی، انتقاد و خشم شان را جایی خالی می کنند. ما نمی توانیم جلوی اینکارشان را بگیریم اما می توانیم کاری کنیم که روی ما تأثیر نگذارند.