داستان های انگیزشی

داستان انگیزشی پیشرفت در شرایط سخت – قسمت دوم

پیشرفت در شرایط سخت

در قسمت دوم، جول اوستین در مورد پیشرفت در شرایط سخت صحبت می کند.

داستان انگیزشی 

موضوع: پیشرفت در شرایط سخت

زمان ویدیوی بخش اول: 3 دقیقه و 4 ثانیه

زمان ویدیوی بخش دوم: 1 دقیقه و 14 ثانیه

 

بخش 1

 

اجازه خدا

بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی جول اوستین – نگرش مثبت به زندگی ۱

متن ویدیوی داستان انگیزشی

وقتی که ده سالم بود در لیگ کودکان بیسبال بازی می کردم، من خیلی کم رشد کرده بودم. در واقع مردم من را بادام زمینی صدا می زدند.

من همیشه کوچکترین فرد تیم بودم. وسط یک بازی مهم بودم. جایگاه ها همه پر بود و همه داشتند تماشا می کردند.

من به جایگاه ضربه با چوب رفتم. وقتی که مربی تیم حریف دید که من چقدر کوچک هستم از جایگاه بیرون آمد و خارج از زمین شروع به سر و صدا کردن و فریاد کشیدن سر بازیکنانش کرد و می گفت:

«بیایید نزدیک تر، بیایید نزدیک تر!»

او داشت جفت دستانش را تکان می داد و این صحنه بزرگ را ایجاد می کرد و شاید می گفت:

«این بچه یک بازنده است. ببینید او چقدر کوچک است، او نمی تواند ضربه بزند.»

تمام جایگاه ها داشتند تماشا می کردند. من آنجا خیلی خیلی خجالت زده ایستاده بودم، دوست داشتم قایم شوم. تمام آن تیم کاملاً وارد زمین ما شده بودند، هیچکسی پشت خط نبود!

  داستان انگیزشی رنگ موی نارنجی - قسمت سیزدهم

تمام چیزی که فکر می کردم این بود که حتماً آن مربی، قبلا بازی برادرم «پائول» را دیده است. اما وقتی که این مسئله را دیدم چیزی درونم ایجاد شد.

من با خودم فکر کردم که:

«او نمی داند من چه کسی هستم، او که در من زندگی ندمیده است، او سرنوشت من را مشخص نمی کند. من بنده خداوند بلندمرتبه هستم. من به کمک خداوند هر کاری می توانم بکنم.»

زننده توپ را پرتاب کرد. شاید من کوچک بودم ولی طوری چرخیدم که انگار 300 سانتی متر قد داشتم. هرچه توان داشتم استفاده کردم. خداوند هم به من کمک کرد تا کاملاً با توپ برخورد کنم و آن را کاملاً پشت سرشان بیاندازم.

دو تا جهش داشت و پشت فنس ها افتاد و هیچکس پشت خط نبود، خودم تنها بودم.

 

پیشرفت در شرایط سخت

 

این چیزی هست که می خواهم بگویم. بار بعدی که رفتم تا با چوب ضربه بزنم مربی آنها باز هم مثل قبل با همان هیاهو و اشتیاق بیرون امد، اما این بار او فریاد زد:

«بیایید عقب، بیایید عقب!»

به همین صورت، شما فکر می کنید که دشمنان شما بر علیه تان می آیند و چیزهایی مثل این به شما می گویند که:

تو هرگز خوب نمی شوی

تو هرگز اعتیاد را ترک نمی کنی

تو نمی توانی به رؤیاهایت برسی

تو خیلی کوچک هستی

تو چیزی را که لازم است نداری.

شما هم می توانید این دروغ ها را باور کنید و اجازه دهید با شما در حد متوسط صحبت کنند یا می توانید همان کاری را که من در ده سالگی انجام داد بکنید و بگویید:

  داستان انگیزشی چطور نگران نباشیم؟ - قسمت ششم

«نه! من اینطور فکر نمی کنم، تو محدودیت برای زندگی من تعیین نمی کنی، تو سرنوشت من را مشخص نمی کنی، تو به من نفس نمی دهی. شاید کوچک به نظر برسم، اما من می دانم که پر از قدرت قیام و رستاخیزی هستم.»

روح مشابهی که مسیح را از مرگ بیدار کرد درون ما نیز وجود دارد. وقتی اینگونه با ایمان برخیزید آن دشمنان شما را شکست نمی دهند، بلکه آنها شما را ارتقاء می بخشند.

اگر این کار را چند بار انجام دهید، آنگاه به نیروهایش می گوید:

«عقب بکشید، عقب بکشید، آنها قوی تر از آنچه که به نظر می رسند، هستند. با آنها در نیفتید، آنها به لیکوود می روند! آنها می دانند که به شدت مورد لطف و رحمت هستند، آنها می دانند که پیروز هستند، نه قربانی!»

 

بخش 2

 

پیشرفت در شرایط سخت

بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی جول اوستین – چگونه در زندگی پیشرفت کنیم؟

متن ویدیوی داستان انگیزشی

تا به حال ماشین تان را در خانه شسته اید؟ شما شلنگ آب خودتان را دارید، شیرآب را باز می کنید و شاید یک یا دو متر آب بالا بیاید. اما وقتی واقعاً بخواهید ماشین خودتان را با دقت اسپری و تمیز کنید لازم است عقب تر بروید.

  داستان انگیزشی رسیدن به هدف - قسمت سوم

اگر مثل من باشید آخر شلنگ هم سرلوله نخواهید داشت و آنگاه انگشت شست تان را در انتهای لوله قرار می دهید و جلوی آب را می گیرید. شما فکر می کنید که وقتی جلوی آن را بگیرید آب کمتر می آید اما دقیقاً برعکس است.

وقتی که آن آب را محدود می کنید، چون تحت فشار بیشتری است آب چهار یا پنج متر به بیرون پرتاب می شود و نسبت به وقتی که تحت فشار نیست خیلی دورتر می ریزد.

به همین صورت، وقتی که دشمن تان شما را تحت فشار قرار می دهد، او فکر می کند که قرار است شما را متوقف کند. چیزی که او متوجه نیست این است که تنها کاری که او می کند این است که باعث می شود شما دورتر پرتاب شوید.

وقتی احساس محدود بودن کردید، وقتی با مخالفان رو به رو شدید، ناامید نشوید، آماده پرتاب شدن شوید. برای مرحله جدید آماده شوید، برای ارتقا پیدا کردن آماده شوید.

آن فشار نمی تواند شما را متوقف کند، آن شما را رشد می دهد.

 

قسمت های دیگر را ببینید و دانلود کنید:

قسمت اول

قسمت سوم

قسمت چهارم

قسمت پنجم

قسمت ششم

قسمت هفتم

قسمت هشتم

قسمت نهم

قسمت دهم

قسمت یازدهم

قسمت دوازدهم

 

اگر شما تجربه ای در مورد پیشرفت در شرایط سخت و دشوار زندگی تان داشته اید، در قسمت دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.

 

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها