آموخته ام که هر مانع به این معناست که قدمی به تحقق رؤیاهایم نزدیک تر شده ام. برای رسیدن به درهای باز، باید اول پشت درهای بسته قرار گرفت.
ما بسیاری اوقات از انجام دادن آنچه خداوند از ما می خواهد طفره می رویم. خداوند در اعماق وجودتان با شما کلنجار می رود تا بتوانید خطایی را ببخشید، تناسب اندامتان را به دست آورید، نگرش بهتری پیدا کنید یا زمان بیشتری را با خانواده تان بگذرانید.
شاید شما آرزو یا هدفی دارید که می دانید باید آن را تعقیب کنید، مثل شروع یک حرفه ی جدید، نوشتن یک کتاب، پیوستن به گروه همسرایان یا آموختن نوعی سرگرمی جدید.
می دانیم که خداوند این هدف را در درونمان نهاده است اما خیلی اوقات بهانه هایی می تراشیم که ما را عقب می رانند. بهانه های ما این گونه اند:
«خیلی گرفتارم. خسته و سرخورده ام. استعداد این کار را ندارم. آنها خیلی مرا آزرده اند.»
حرف زدن درباره اهداف و آرزوها کار آسانی است. خیلی از مردم به زندگی متوسطی قناعت می کنند اما خوشبختانه خداوند هرگز آرزوها را بی نتیجه نمی گذارد. ممکن است از آرزوهایمان دست بکشیم، دست از تعقیب فرصت های جدید برداریم و این باور را که می توانیم بر موانع غلبه کنیم از دست بدهیم، اما خداوند هنوز می خواهد ما را به آرزوهایمان برساند و به وعده هایش که در قلب ما نهاده عمل کند.
شاید برداشتن اولین قدم را یک هفته، یک سال یا حتی بیست و پنج سال به تعویق بیندازید، اما خداوند می گوید:
«برای شروع هرگز دیر نیست.» شما هنوز می توانید همان چیزی شوید که خداوند شما را به آن دلیل خلق کرده است. ولی باید نقش خودتان را ایفا کنید و خود را از باتلاقِ درجا زدن بیرون بکشید. شما خیلی پیر یا خیلی جوان نیستید. شما پنجره ی فرصت هایتان را نبسته اید. آرزویتان هنوز در درونتان زنده است.
حالا باید ایمان تان را قوی کنید و بگویید:
«اینک زمان من است. اکنون لحظه من است. من در این نقطه که هستم، نمی مانم. آنقدر که باید به بهانه ها اجازه داده ام که مرا عقب برانند. اما امروز، گام های ایمان را بر می دارم تا به دنبال فرصت های تازه بروم، سرگرمی های جدید را کشف کنم، عادات بد را در هم بشکنم و از شر افکار اشتباه خلاص شوم. می دانم که برای رسیدن به هر آن چیزی که خداوند در قلبم نهاده، اصلاً دیر نیست.
اگر چنین نگرشی داشته باشید، بقیه ی روزهای زندگی تان بهترین دوران زندگی تان خواهد شد. در کتاب مقدس وقتی پولس رسول به تیموتاؤس می گوید:
«هدیه را بگشا. آتش را شعله ورتر ساز»
منظورش این است که «تیموتاؤس، زندگی به سرعت می گذرد. سرنوشتت را تعقیب کن».
شما باید شور خود را نسبت به آنچه خداوند در قلب تان نهاده است، حفظ کنید. اجازه ندهید کسی مأیوس تان کند یا مجموعه ای از ناکامی ها متقاعدتان کنند که دست از تعقیب هدفتان بردارید و همان جا که هستید بمانید.
آموخته ام که هر مانع به این معناست که قدمی به تحقق رؤیاهایم نزدیک تر شده ام. برای رسیدن به درهای باز، باید اول پشت درهای بسته قرار گرفت. ممکن است هزاران بار تلاش کرده و شکست خورده باشید، اما شاید هرگز ندانسته باشید که درِ هزار و یکم همان دری است که قرار است باز شود. آتش اشتیاق را به درون تان بازگردانید.
جملات تأکیدی روز چهارم
من ایمان دارم که برای تحقق بخشیدن به آنچه خداوند در قلبم نهاده، اصلاً دیر نیست. من پنجره ی اقبالم را نبسته ام. خداوند لحظات لطف و رحمتش را در آینده ام قرار داده است. او الان دارد مرا آماده می کند، چرا که می خواهد توفیق ویژه ای را به من عطا کند تا به کمک آن بتوانم به آرزویم جامه ی عمل بپوشانم. این زمان از آنِ من است. این لحظه مال من است. لحظه ای که همین امروز آن را دریافت می کنم!
این باور من است.
برای دریافت انگیزه مقاله متن انگیزشی روانشناسی جول اوستین را بخوانید