سریال جول اوستین – قسمت یازدهم
مدت: 16 دقیقه و 20 ثانیه
قسمت یازدهم را می توانید رایگان دانلود کنید یا همینجا آنلاین تماشا کنید:
متن قسمت یازدهم سریال «10 نکته ناب از جول اوستین»:
نکته اول: ساخت عادت های جدید
سالما می گوید:
«خداوند قدرت کنترل خونسردی مان را در زمان های بحرانی زندگی به ما داده است.»
او نمی گوید که خداوند ما را از همه مشکلات و مخالفان و دشمنان و افراد منفی باف دور می کند.
او می گوید که سختی ها وارد زندگی ما می شوند، ما این فرصت را داریم که عصبی شویم، اما خداوند این قدرت را به ما داده است تا خونسردی خود را حفظ کنیم.
پس دیگر به خودتان نگویید که نمی توانم در این مورد کاری بکنم، این فرد در سرکار مدام روی اعصاب من راه می رود.
بدانید که شما این قدرت را دارید که بتوانید آرام بمانید و چیزی قرار نیست شما را ناراحت کند، چون این یک رفتاری است که باید یاد بگیرید.
✔ آنها حرف خوبی به من نزدند و من دلخور شدم.
✔ ترافیک سنگین است و من ناراحت شدم.
✔ کسی به من گستاخی می کند جول من نمی توانم کاری انجام دهم و اجازه می دهم به رفتارشان ادامه دهند.
مشکل الان اینجاست که قدرت در درون شما وجود دارد فقط اینکه هنوز یاد نگرفته اید آن را تحت کنترل خود در بیاورید.
شما باید تلاش کنید تا دوباره یاد بگیرید که چگونه باید اینجور مواقع واکنش نشان داد. شما باید عادت های جدیدی را در خود ایجاد کنید.
دفعه بعد که اتفاقی برایتان افتاد که شما خوشتان نیامد، چند لحظه صبر کنید و بگویید:
«خدایا متشکرم که این قدرت را به من دادی که بتوانم آرام بمانم. خدایا متشکرم که به من جرأت انضباط شخصی و کنترل نفس خود را دارم.»
شما مجبور نیستید اجازه دهید که یک اتفاق تلخ شما را سال ها همچنان ناراحت نگه دارد.
باید روش خود را عوض کنید.
نکته دوم: شما فقط یک ماه دیگر زنده هستید
چه می شد اگر می دانستیم تنها یک ماه دیگر می توانیم زندگی کنیم؟
متعجب می شویم اگر بفهمیم که همین الان چه تعداد زیادی از این زباله ها هستند که اجازه می دهیم ما را ناراحت کنند؟
اما اگر آگاه شویم که زمان ما محدود است حتی هیچ توجهی هم به آنها نمی کنیم. می خواهم به شما بگویم که زمان ما محدود است.
کتاب مقدس می گوید:
«زندگی ما مثل مِه می باشد، لحظه ای هستیم و لحظه ای دیگر نیستیم.»
حرفی که همسرتان می زند و شما را عصبانی می کند، اگر می دانستیم که تنها یک ماه دیگر زنده هستیم:
اجازه نمی دادیم که این حرف ها ما را آزار دهد. روی چیزهای خوب تمرکز می کردیم نه روی چیزهایی که باب میل مان نبود.
دیگر به خاطر ماندن در ترافیک گله و شکایت نمی کردیم و از بودن در ترافیک خوشحال بودیم، چون زنده ایم و یک روز دیگر فرصت داریم تا از زندگی لذت ببریم.
می گویید من مجبورم به سر کار بروم اما من می گویم این فرصت نصیب من شده که یک شغلی داشته باشم.
خیلی ها هیچ شغلی ندارند، بعضی ها الان را در بیمارستان سپری می کنند بعضی ها هم توانایی انجام کاری را ندارند.
اما من سپاسگزارم که در این شغل مشغول کار هستم.
می گویید امروز یکشنبه است، مجبورم دوباره به کلیسا بروم اما من می گویم من این فرصت را دارم که امروز به کلیسا بروم.
خدا با من خوب بوده است باید بروم از او سپاسگزاری کنم، نه تنها باید به کلیسا بروم بلکه فقط باید به کلیسای لیکوود بروم و باید به حرف های این کشیش خوش تیپ گوش کنم.
اما جول، رئیس من آدم منصفی نیست، خیلی کنار آمدن با او سخت است، این موقعیتی نیست که من می خواهم در آن باشم.
واقعیت این است که همین الان شخص دیگری می خواهد جای تو باشد و خیلی خوشحال هم می شد اگر می توانست جای تو صاحب شغلی که داری، شود.
شاید خیلی عالی نباشد اما همیشه نگرش درستی داشته باش، خداوند با دادن این شغل به تو، لطف بزرگی در حقت کرده است.
اجازه نده زندگی ات را تلخ کند، اگر شما از امتحان سربلند بیرون بیایید و از جایی که اکنون در آن هستید، خوشحال و سپاسگزار باشید، سپس خداوند درهای جدیدی را به رویت باز می کند.
اما اگر از جایی که هستید خوشحال نباشید احتمالاً به جایی که می خواهید هم نخواهید رسید.
نکته سوم: کاری که باید ابتدای صبح انجام دهیم
خیلی مهم است که هر صبح روزتان را با آرامش و بدون استرس و عجله و فشارهای عصبی شروع کنید.
به طلوع خورشید نگاه کنید، به آواز پرندگان گوش کنید. خوبی های خداوند را احساس کنید و از خدا به خاطر موهبت هایی که به شما داده است، تشکر کنید.
ما باید هر روز صبح این تصمیم را بگیریم:
من امروز پر از «احساس خوب» هستم.
ابتدای هر روز تصمیم بگیرید که قرار است از امروزم کلی لذت ببرم.
اگر کسی خواست زباله هایش را روی شما تخلیه کند و گستاخی کند، ذهن خود را مدیریت کنید و اگر وسوسه شدید تا ناراحت شوید به خودتان یادآوری کنید که من قدرت حفظ آرامش را در خود دارم.
اگر این کارها را انجام دهید من باور دارم و اعلام می کنم که:
✔ نه تنها از زندگی تان لذت بیشتری می برید
✔ بلکه شما از تمام ناامیدی ها، تلخی ها و عصبانیت های غیرضروری رها خواهید شد،
✔ به مراحل بعدی صعود پیدا می کنید،
✔ شادتر زندگی خواهید کرد و
✔ به سرنوشت خودتان دست پیدا می کنید.
نکته چهارم: بی احترامی به خداوند
این بی احترامی به خداوند است که روزتان را با ناراحتی، ناامیدی یا عصبانیت بگذرانید. خداوند به تو زندگی بخشیده تا اینجا باشی. او می توانست هر شخص دیگری را انتخاب کند اما او، تو و من را انتخاب کرد.
با خوشحال بودن، شاکر بودن، نگرش خوبی داشتن و بهترین ها را در زندگی دیدن، می توانیم خدا را خشنود کنیم.
نکته پنجم: خدا می داند چطور خواسته تان را به شما برساند
زمانی که شروع به دعا کردن می کنید، خالق جهان هستی هم به نفع شما دست به کار می شود.
ممکن است اتفاقاتی که می خواهید طبق زمانبندی شما رخ ندهد یا آنطور که شما می خواستید انجام نشود اما خداوند بسیار وفادار است و به قولی که به شما داده است، عمل خواهد کرد.
شاید زمان خیلی زیادی است که صبر کرده اید اما درون شما باید عزم راسخ و احساس اعتماد به نفسی باشد که می گوید:
من می دانم که جواب در راه است، من می دانم که جریان معجزه در زندگی من جاری شده است.
من مطابق خواست و اراده خداوند درخواست کردم و می دانم که فقط موضوع زمان است تا من به خواسته ام برسم.
شما می گویید جول این به نظر خوب می آید، بسیار امیدوارکننده است، اما من باور ندارم که برای من اتفاقی که می خواهم بیفتد، باور ندارم فقط به خاطر اینکه تو این حرف ها را می زنی، چیزی تغییر کند.
من می گویم پس این چیزها برای تو نیست، برای کسانی هست که به آن باور دارند. برای کسانی هست که باور دارند کنترل همه چیز در دستان خداوند است.
او هست که معجزه ها را در زندگی ما به جریان می اندازد. فرشته ها به زودی به ما می رسند و بیست و یکمین روز بسیار به ما نزدیک است.
یک بار من یک جفش کفش برای دویدن از اینترنت سفارش دادم. وقتی برای خرید کلیک کردم متوجه شدم که 4 تا 6 هفته طول می کشد تا به دستم برسد.
چند ساعت بعد ایمیلی همراه با یک شماره تأیید شده دریافت کردم که می توانستم از آن طریق سفارش ام را پیگیری کنم و می توانم هر زمانی که خواستم به سایت شرکت مراجعه کنم و وضعیف سفارش ام را آنجا ببینم.
چندهفته اول وقتی پیگیری می کردم نوشته بود در حال ساخت است، یعنی در حال تولید کفش های من بودند.
یک هفته بعد ایمیلی دریافت کردم که می گفت کفش آماده شده است. این بار وقتی به سایت دیدم تا سفارشم را پیگیری کنم، نوشته بود کفش را ارسال کرده اند.
من نمی دانستم که الان کفش ها کجا هستند، نمی دانستم که چه زمانی به من تحویل داده می شوند، تمام چیزی که می دانستم این بود که آنها در راه هستند.
نگران این نبودم که کفش ها چگونه فرستاده می شوند یا از چه مسیری می آیند.
کفش ها می توانستند در آن طرف دریاها ساخته شده باشند و توسط هواپیما به نیویورک فرستاده شده باشند، بعد با کامیون به هیوستون بفرستند و از آنجا هم به پست مرکزی ارسال شوند.
مسیر ارسال مرا نگران نمی کرد، چرا؟
چون می دانستم که آن کفش ها به اسم من ثبت شده است و یک شماره تأیید شده داشتم. فقط موضوع زمان مطرح بود تا اینکه من به کفش هایم برسم. بعد از چند روز در خانه ام را زدند و کفش هایم را برایم آوردند.
وقتی خداوند وعده ای به شما می دهد،
✔ شما نمی دانید که چگونه این اتفاق برایتان می افتد،
✔ نمی دانید که خداوند از چه مسیری آن را برای شما ارسال می کند،
✔ نمی دانید دقیقاً چه زمانی به دست شما می رسد،
اما چیزی که می دانید این است که شما یک شماره تأیید شده پیش خداوند دارید. شما این قول خدا را می توانید در کتاب مقدس پیدا کنید.
✔ خدایا تو گفتی که سلامتی ام را دوباره به من بر می گردانی.
✔ تو گفتی که من همیشه قرض خواهم داد اما هیچوقت قرض نخواهم گرفت.
✔ تو گفتی که فرزندان من بر روی زمین سربلند خواهند شد.
✔ تو گفتی که با این خاکستر، زیبایی خواهی آفرید.
وقتی اجازه دهید این وعده ها به باور شما تبدیل شود آنگاه خداوند اسم شما را روی آنها هک می کند و اگر شما آن قول ها را می توانستید در کامپیوتر خود پیگیری کنید می دیدید که نوشته است:
در حال انتقال و ارسال است.
پس الان شما دیگر نباید نگران این موضوع باشید که چگونه به شما تحویل داده می شوند، خدا از چه طریقی آنها را به شما می رساند یا چه زمانی آنها به دست شما می رسند.
چون خدا خودش می داند که چگونه آنها را به دست شما برساند. چیزی که اسم شما روی آن هک شده باشد، در نهایت به دست شما خواهد رسید.
نمی خواهم به شرکت های پست بی احترامی کنم، آنها ممکن است اشتباه کنند، اما خدا هیچوقت اشتباه نمی کند.
خدمات تحویل دهی شما 100 درصد دقیق و مطمئن و به موقع می باشد.
اگر ایمان خود را حفظ کنید و به این موضوع باور پیدا کنید، چیزی که به شما تعلق داشته باشد در زمان مشخص و سروقت به دست شما خواهد رسید.
نکته ششم: چقدر خواسته تان را می خواهید؟
شما چقدر برای رسیدن به خواسته ای که خدا در قلب شما کاشته است، مشتاق هستید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که در مقابل مخالفان دوام بیاورید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که برخی توهین ها را نادیده بگیرید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که وقتی شرایط باب میل شما نیست، شما باز هم کار درست را انجام دهید؟
✔ آیا آنقدری مشتاق هستید که وقتی شرایط باب می گوید این اتفاق نمی افتد، باز هم برای رسیدن به خواسته تان تلاش کنید؟
بیشتر سختی هایی که در زندگی با آنها مواجه می شویم، مثل تأخیر در کارها یا زمان هایی که به نظر عادلانه نمی رسند، فقط یک امتحان از طرف خداست.
خداوند می خواهد ببیند که چقدر شما برای رسیدن به خواسته تان مشتاق هستید؟
اگر می خواهید به چیزی که باور دارید برسید باید کاری کنید که دیگران حاضر نیستند انجام دهند.
دیگران ممکن است ایمان خود را وقتی شرایط غیرممکن به نظر می رسد، از دست بدهند. دیگران ممکن است به شرایط بد فعلی شان راضی باشند و همانجا بمانند، ممکن است ناامید شوند و بگویند:
خودت با دعا کردن و ایمان الکی داشتن اذیت نکن، بیخود امیدوار نباش و وقتت را تلف نکن!
اما شما باید مثل باردامیس عمل کنید و بگویید:
خدایا می دانم که این غیرممکن به نظر می رسد اما می دانم که تو غیرممکن را ممکن می سازی، همه بر علیه من هستند اما خدا می دانم که تو با من هستی.
✔ وقتی من برای سه تا شرکت تقاضای کار فرستادم، هر سه به من جواب رد دادند، من فکر می کنم که دیگر نمی توانم کار پیدا کنم.
در این مواقع با احترام به شما می گویم که شما برای رسیدن به خواسته تان مشتاق نیستید.
✔ با دو تا دختر قرار گذاشته بودم و هر دوی آنها به من گفتند که من برای آنها مناسب نیستم، فکر کنم هیچوقت نتوانم ازدواج کنم.
باز هم به شما می گویم که شما برای رسیدن به خواسته تان مشتاق نیستید، وگرنه چندین میلیون دختر دیگر هم توی دنیا هست.
✔ من می خواهم حالم خوب شود، اما گزارشات پزشکی می گویند که این اتفاق نمی افتد.
وقتی که تمام شرایط بر علیه شماست باید خواسته تان را در یک سطح بالاتر بخواهید.
چقدر برای خلاص شدن از شر بدهی هایتان مشتاق هستید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که یک مدت چیزهایی که از پس هزینه شان بر نمی آیید را نخرید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که نخواهید سر این چیزها با دوستان تان رقابت کنید؟
✔ آنقدری مشتاق هستید که خدا را با بخشیدن درصدی از درآمدتان به نیازمندان خشنود کنید؟
✔ چقدر برای رسیدن به جایگاه شغلی بالاتر مشتاق هستید؟
✔ آیا حاضرید برای رسیدن به آن زودتر سرکار بروید یا بیشتر از چیزی که لازم است کار کنید؟
✔ آیا حاضرید که دوره های آنلاین را بگذرانید تا مهارت هایتان را افزایش دهید؟
اما من نمی خواهم این دوره های آنلاین را بگذرانم، نمی خواهم بیشتر کار کنم، فقط می خواهم به آن جایگاه شغلی بالاتر دست پیدا کنم.
این یعنی شما برای رسیدن به خواسته تان مشتاق نیستید. شما باید از دیگران متمایز باشید.
چقدر مشتاق هستید تا ازدواج یا روابط تان نتیجه خوبی داشته باشد؟
آنقدری مشتاق هستید که وقتی دیدید دارید به آنها حرف های ناراحت کننده می زنید، زبان خود را گاز بگیرید؟
آنقدری مشتاق هستید که وقتی مشکلی پیش آمد که شما مقصرش نبودید را حل کنید؟
سطوح جدید زیادی پیش روی ما قرار دارد، اما بستگی به این دارد که ما چقدر خواهان رسیدن به خواسته مان باشیم.
نکته هفتم: برای رسیدن به خواسته تان حاضرید چه کارهایی بکنید؟
قرار نیست خداوند همه کارها را برایمان انجام دهد. ما باید سهم خودمان را انجام دهیم. شما می توانید دعا کنید که:
خدایا کمکم کن که احساس بهتری داشته باشم، اصلاً انرژی ندارم، همیشه خسته ام.
✔ آیا غذاهای خوب و سالم می خورید؟
✔ آیا ورزش می کنید؟
✔ آیا به اندازه کافی می خوابید؟
✔ آیا زندگی تان را با استرس و نگرانی می گذرانید؟
اگر شما سنگ های خود را تکان دهید آنگاه خداوند چیزی را که می خواهید به شما می دهد.
شما نمی توانید قوانین طبیعت را نادیده بگیرید و انتظار داشته باشید که یک زندگی پر از نعمت و سلامتی داشته باشید.
✔ آیا آنقدری برای داشتن سلامتی مشتاق هستید که در روز 43 شیشه نوشابه کوکا ننوشید و فقط سه ساعت در شب نخوابید؟
بگذریم!
✔ آیا آنقدری برای ترک اعتیادتان مشتاق هستید که دور و بر افرادی نباشید که به شما آسیب می زنند و باعث می شوند در همین شرایط باقی بمانید؟
جول می دانم که آنها دوستان خوبی برای من نیستند اما من دوست دارم که با آنها باشم!
خب پس شما برای ترک اعتیادتان به اندازه کافی مشتاق نیستید. خداوند چیزی که می خواهید را به شما نمی دهد مگر اینکه شما هم سهم خود را انجام دهید.
وقتی او می بیند که شما تمام تلاش تان را می کنید او هم تمام تلاش اش را می کند تا شما را به خواسته تان برساند.
اما اگر شما حاضر نباشید همین کارهای معمولی را انجام دهید، او هم حاضر نمی شود کارهای خارق العاده ای برایتان انجام دهد.
سرنوشت شما مهم تر از آن است که وقت خود را با افرادی بگذرانید که کمکی به بهتر شدن شما نمی کنند.
✔ شما به چه کسی اجازه می دهید که روی شما تأثیر بگذارد؟
آیا فردی است که شما را به چالش بکشد، الهام بخش شما باشد یا باعث رشد شما شود؟
شما آنفدر وقت ندارید که آن را با افرادی بگذرانید که عادت بد را در شما تقویت می کنند.
زمان در حال عبور است، ما این فرصت را نداریم که دوباره زندگی کنیم، فقط همین یکبار است.
✔ می گوید اگر به احساسات آنها لطمه بزنم چه؟
می گویم اگر به سرنوشت خودت نرسی چه؟
اگر مانع تبدیل شدن تو به کسی که برای آن خلق شده ای، بشوند چه؟
ممکن است آنها به اندازه کافی برای رسیدن به خواسته شان مشتاق نباشند، ممکن است آنها با معمولی بودن اوکی باشند، به شرایط فعلی راضی باشند یا بخواهند با سختی زندگی شان را بگذرانند، این انتخاب آنهاست.
اما شما نباید اینگونه باشید. شما بذرهای بزرگی درون خود دارید. شما مقدر شده اید که ردپای خوبی از خود به جای بگذارید.
شما آفریده نشده اید تا مثل بقیه باشید، معمولی باشید، با اعتیاد زندگی کنید یا بی مصرف باشید و در کمبود و مشکلات زندگی کنید.
شما آفریده شده اید تا از بقیه متمایز باشید و یک سر و گردن از بقیه بالاتر باشید. پس سهم خودت را انجام بده و خودت را متمایز کن.
نکته هشتم: آیا شما انضباط شخصی دارید؟
باید حاضر شوید کارهایی را بکنید که دیگران حاضر نیستند انجام بدهند. بله این کار مطمئا نیازمند انضباط شخصی می باشد و باید بتوانید به آرزوهای نفسانی خود نه بگویید.
اما درد انضباط شخصی بسیار کمتر از درد پشیمانی است.
✔ سخت است که زبان تان را گاز بگیرید و احساسی که دارید را به زبان نیاورید، اما دردش کمتر از آن است که کسی را که دوستش دارید ترکتان کند.
✔ سخت است که از غذاهای بد و چیزهایی که برایتان خوب نیست بگذرید، اما دردش کمتر از آن است که بیمار باشید.
✔ سخت است که با دوستی که به شما آسیب می رساند قطع رابطه کنید، اما دردش کمتر از آن است که به رؤیاهایتان نرسید.
یکی از غم انگیزترین چیزها این است که به آخر زندگی تان برسید و از خودتان بپرسید که:
✔ چه کسی می توانستم باشم و نشدم؟
✔ چه می شد اگر به آن افراد اجازه نمی دادم که مرا از معجزه زندگی ام دور کنند؟
✔ چه می شد اگر با دوستانی که مرا به سازش با زندگی تشویق می کردند، قطع رابطه می کردم؟
✔ الان کجا می توانستم باشم؟
✔ چه می شد اگر با همسرم با احترام برخورد می کردم؟
✔ چه می شد قدمی از روی ایمان در کسب و کارم بر می داشتم و همیشه در حاشیه امن خود کار نمی کردم؟
نیازی نیست این سوالات را از خودتان بپرسید. شما از همین الان می توانید شروع کنید. برای تبدیل شدن به کسی که خدا شما را برای آن حلق کرده است، دیر نیست.
نکته نهم: برای موفقیت، الزاما نیازی به داشتن استعداد نیست
بین «رؤیا» و «آرزو» تفاوت وجود دارد. آرزو چیزی است که شما فقط امیدوارید اتفاق بیفتد اما رؤیا چیزی است که همراه با عمل می باشد.
کتاب مقدس می گوید ایمان بدون عمل، بی معنی است. افرادی که موفق هستند همیشه بیشترین استعداد را نداشته اند، بیشترین آموزش را ندیده اند یا بیشترین فرصت ها را نداشته اند.
خیلی اوقات آنها فقط بیشتر از بقیه مشتاق رسیدن به خواسته شان بوده اند. شما باید چیزی را که خداوند درون تان قرار داده است، دنبال کنید. منفعل بودن و بی تفاوتی شما را از رسیدن به سرنوشت تان باز می دارد.
مسیح می گوید آنهایی که گرسنه و تشنه موفقیت هستند، به آن می رسند.
قانون این است:
اگر شما تشنه رسیدن به چیزی نباشید، به آن نخواهید رسید.
✔ آیا شما تشنه رسیدن به سلامتی هستید؟
✔ آیا تشنه رسیدن به رؤیاهایتان هستید؟
✔ آیا تشنه پیدا کردن نیمه گمشده تان هستید؟
شما می توانید به دیگران یاد دهید که ایمان داشته باشند، می توانید تشویق شان کنید تا باور داشته باشند، اما نمی توانید کاری کنید تا تشنه چیزی بشوند، این چیزی است که باید از درون مان بیاید.
باید بدانید که شخصیتی بسیار بزرگتر از چیزی که الان هستید، در آینده شما قرار دارد.
آیا واقعاً مشتاق رسیدن به خواسته تان هستید یا فقط همینطوری چیزی را درخواست کرده اید؟
نکته دهم: اگر واقعاً بخواهید کاری را انجام دهید، راهش را پیدا می کنید
از گفتن جملاتی مثل:
✔ خیلی سخت است،
✔ خیلی زود است،
✔ خیلی شکست خورده ام،
دست بردارید.
شما کاری را که واقعاً بخواهید، می توانید انجام دهید. سرنوشت تان را فقط به خاطر اینکه واقعا چیزی را به اندازه کافی نمی خواستید، از دست ندهید.
چیزی که خدا درون شما قرار داده است، ارزش جنگیدن دارد. ارزش این را دارد که مدتی را در سختی بگذرانید.
می ارزد که کمی انعطاف پذیر باشید، صبح ها زود بیدار شوید و دوباره تلاش کنید و کارهایی را انجام دهید که دیگران حاضر نیستند انجام دهند.
اگر از دیدن این قسمت لذت بردید، آدرس زیر را برای دوستان خود ارسال کنید:
negareshenik.ir/tenpoint11