خلاصه کتاب اثر مرکب دارن هاردی

بفرست برای دوستت
مشخصات کتاب

فهرست مطالب

امروز می خواهیم خلاصه کتاب اثر مرکب دارن هاردی را با هم بخوانیم. این کتاب اولین بار در سال 2010 توسط دارن هاردی چاپ شد و معروف ترین و پرفروش ترین کتاب او می باشد. در خلاصه کتاب ترن هوایی کارآفرینی دارن هاردی قبلاً اشاره کرده بودم که این دو کتاب جزو بهترین کتاب های دارن هاردی هستند و هر دو را پیشنهاد می کنم حتما بخوانید.

ادعاهای بازاریابی در رسانه‌ها ما را فریب می‌دهند تا باور کنیم راه‌حل‌های آسان برای زندگی وجود دارد. آن‌ها «رازهای» پولدار شدن، جوان‌تر به نظر رسیدن، کاهش وزن و رسیدن به اهدافمان را ارائه می‌دهند. اما حقیقت این است که هیچ راه‌حل سریعی برای موفقیت وجود ندارد – و هیچ رازی هم در کار نیست.

فصل سوم این خلاصه کتاب در تاریخ 18 مهر 1403 بروزرسانی شد! (بروزرسانی ادامه دارد)

موفقیت به معنای بازگشت به اصول عمیق و ساده‌ی دستیابی به اهداف است. کلید آن مهار قدرت «اثر مرکب» است، چیزی که نویسنده دارن هاردی آن را «سیستم عامل زندگی شما» می‌نامد. به عبارت ساده، اثر مرکب این اصل است که تأثیرات انتخاب‌های کوچک و روزمره با گذشت زمان افزایش می‌یابد و شما را به تغییرات بزرگ – موفقیت یا شکست – سوق می‌دهد. همانطور که در خلاصه کتاب عادت های اتمی جیمز کلیر هم گفت که راز قدرت تغییرات کوچک، در ثبات و مداومت است.

تجربه شخصی و تحقیقات دارن هاردی (شاگرد جیم ران) مبنای شکل‌گیری کتاب اثر مرکب شد. او اصول این کتاب را در زندگی خود به کار گرفته و به موفقیت‌های بزرگی دست یافته است.

او به عنوان دانشجوی موفقیت و دستاوردهای شخصی و رهبر در صنعت توسعه فردی، بی‌شمار ترفند و نکته‌ی خودیاری را دیده، شنیده و خوانده است. او هزاران فلسفه مختلف را آزمایش کرده و بسیاری از کارآفرینان را آموزش داده است. در نهایت، او متوجه شد که همه ایده‌های جدید به چند ایده بنیادی مهم خلاصه می‌شوند که همانا اثر مرکب را تشکیل می‌دهند.

همه ما می‌دانیم که برای موفقیت چه چیزی لازم است؛ بخش دشوار، ایجاد یک برنامه عملی است. هیچ راه‌حل سریعی برای تغییر زندگی شما وجود ندارد. موفقیت به کار سخت، نظم و تعهد نیاز دارد.

هر فصل در این خلاصه کتاب، یکی از اصول اساسی اثر مرکب را بررسی می‌کند که به شما در ایجاد رفتارها و عادت‌های جدید برای پیشبرد موفقیت کمک می‌کند.

 

سرفصل‌های اثر مرکب

کتاب اثر مرکب دارن هاردی دارای ۶ فصل اصلی و چند پرسشنامه است. فهرست کتاب اثر مرکب اینگونه است:

  • تحسین اثر مرکب
  • قدردانی
  • پیامی ویژه از آنتونی رابینز
  • مقدمه
  • فصل اول: اثر مرکب در عمل
  • فصل دوم: انتخاب ها
  • فصل سوم: عادت ها
  • فصل چهارم: تکانش
  • فصل پنجم: تاثیرات
  • فصل ششم: شتاب بخشیدن
  • نتیجه گیری
  • ضمیمه ها
  • پرسش نامه ارزیابی قدردانی
  • پرسش نامه ارزیابی ارزش های اصلی
  • پرسش نامه ارزیابی زندگ
  • پرسش نامه تعیین هدف
  • پرسش نامه ارزیابی عادت ها
  • پرسش نامه تاثیرات ورودی
  • پرسش نامه ارزیابی ارتباطات

 

فصل 1: عملی کردن اثر مرکب

فصل اول کتاب اثر مرکب

ثبات، کلید موفقیت است، اما انجام مداوم کارهایی که برای رسیدن به اهدافمان لازم است، برای بسیاری از افراد به مانعی بزرگ تبدیل می‌شود.

دارن هاردی نویسنده کتاب از سنین پایین، قدرت و اهمیت عادت‌های مثبت به کار گرفته شده به صورت مداوم را درک کرد. او خود را در داستان لاکپشت و خرگوش، به لاکپشت  تشبیه می‌کند که توانایی پیروزی در هر رقابتی را به دلیل پیشرفت مثبت و مداوم خواهد داشت.

هاردی که توسط یک پدر مجرد با تاکید بر سخت‌کوشی، نظم و مسئولیت‌پذیری بزرگ شده است، با ذهنیتی رشد یافت که «جایی برای بهانه نیست» و او را برای رسیدن به موفقیت آماده کرد. او موفقیت خود را به باور داشتن و زندگی کردن با اثر مرکب در هر روز نسبت می‌دهد، چیزی که پدرش مطمئن به انجام آن توسط او بود.

اما اکثر مردم در مسیر تبدیل شدن به یک فرد معتقد واقعی به اثر مرکب با موانعی روبرو می‌شوند. آن‌ها هنوز پاداش‌های ناشی از این اصل را تجربه نکرده‌اند، حجم کاری که نیاز است را درک نمی‌کنند و انتظار راه‌حل‌های فوری دارند. پس بیایید این موانع را بررسی کنیم و یاد بگیریم که چگونه برای همراه شدن با اثر مرکب، بر آن‌ها غلبه کنیم.

 

مانع شماره 1: هنوز پاداش اثر مرکب را درو نکرده‌اید

اگر هنوز به میوه اثر مرکب دست پیدا نکرده‌اید، پس باور کردن این ایده سخت است. اثر مرکب به معنای درو کردن پاداش‌های بزرگ از مجموعه‌ای از انتخاب‌های کوچک و خوب است. نتایج، بسیار زیاد هستند، اما بلافاصله به دست نمی‌آیند. تغییر، در ابتدا، غیرقابل درک به نظر می‌رسد.

از آنجایی که تغییر بلافاصله اتفاق نمی افتد، بسیاری از افراد تلاش برای خودسازی را رها می‌کنند. آن‌ها بعد از چند روز ورزش را کنار می‌گذارند زیرا هنوز اضافه وزن دارند، یا کمک به برنامه بازنشستگی خود را متوقف می‌کنند زیرا می‌توانند از آن پول نقد استفاده کنند. چیزی که مردم درک نمی‌کنند این است که این انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه، که به طور مداوم در طول زمان رعایت شوند، تغییرات عظیمی ایجاد می‌کنند.

 

مثال اول: ۳ میلیون دلار یا یک پنی؟

فرض کنید بین دریافت “3 میلیون دلار نقد” یا “یک پنی که هر روز ارزش آن دو برابر می شود”، حق انتخاب دارید. 3 میلیون دلار وسوسه کننده است، اما جالب اینجاست که در نهایت پنی به پول بیشتری تبدیل می شود.

اگر شما ۳ میلیون دلار را بردارید و دوستتان پنی را بردارد، تا روز پنجم شما ۳ میلیون دلار خود را خواهید داشت و دوستتان ۱۶ سنت. تا روز دهم، دوست شما ۵.۱۲ دلار خواهد داشت. بعد از ۲۰ روز، دوستتان تنها ۵۲۴۳ دلار در مقایسه با میلیون های شما خواهد داشت. اما بعد از آن، جادوی «اثر مرکب» اتفاق می افتد: تا روز ۳۱، دوست شما ۱۰،۷۳۷،۴۱۹ دلار خواهد داشت.

اصل ثبات در طول زمان، دوست شما را با سه برابر پول بیشتر پاداش می دهد – اما در ابتدا، دیدن انتخاب درست بسیار سخت بود.

 

مثال دوم: داستان سه دوست

لری، اسکات و برد سه دوست هستند که از نظر درآمد، وضعیت تاهل، سلامتی و وزن (همه کمی اضافه وزن دارند) زندگی‌های بسیار شبیه به هم دارند.

✔️لری می‌گوید که خوشحال است و به زندگی‌اش بدون هیچ تغییری ادامه می‌دهد، اما همیشه از این موضوع شکایت دارد که «هیچ چیز هرگز تغییر نمی‌کند».

✔️اسکات تصمیم می‌گیرد تغییرات کوچک و مثبتی ایجاد کند. او هر روز مطالعه می‌کند و در رفت و آمد به محل کار به مطالب الهام‌بخش گوش می‌دهد. او تصمیم می‌گیرد روزانه 125 کالری از رژیم غذایی خود کم کند که انجام آن برایش آسان است. او شروع به راه رفتن 2000 قدم بیشتر در روز می‌کند و این تغییر به راحتی در زندگی‌اش جای می‌گیرد. او به این انتخاب‌های ساده پایبند می‌ماند.

✔️برد تصمیم می‌گیرد کمی تفریح بیشتر به زندگی‌اش اضافه کند. او یک تلویزیون بزرگ می‌خرد تا بتواند از برنامه‌های مورد علاقه‌اش لذت بیشتری ببرد. او شروع به امتحان کردن دستورالعمل‌های پخت و پز و دسرهای پرکالری می‌کند و هر هفته یک نوشیدنی اضافه می‌خورد.

بعد از پنج ماه، به نظر می‌رسد هیچ چیز بین این سه دوست تغییر نکرده است. هیچکس متوجه تغییر خاصی نمی‌شود. اما با گذشت 27 ماه، تغییرات شگفت‌آور است. برد که با نوشیدنی‌ها و دستورالعمل‌های جدیدش حدود 125 کالری در روز اضافه کرده، 15.2 کیلوگرم (33.5 پوند) وزن اضافه کرده است. او از شغلش راضی نیست، احساس خوبی ندارد و زندگی زناشویی‌اش آسیب دیده است.

اما اسکات که روزانه 125 کالری کم کرده، 15.2 کیلوگرم (33.5 پوند) وزن کم کرده است. برد اکنون 30.4 کیلوگرم (67 پوند) از اسکات سنگین‌تر است. اسکات همچنین 1000 ساعت را صرف مطالعه و گوش دادن به مطالب مربوط به بهبود فردی کرده است که آن را در محل کار به کار گرفته و باعث ارتقای شغلی و افزایش درآمد او شده است. زندگی زناشویی او هم شاد است. لری، البته، کاملاً به همان شکل باقی مانده است – به جز اینکه شاید کمی تلخ‌تر شده باشد.

اثر مرکب به هر دو صورت عمل می‌کند – می‌توانید از آن به نفع خود (مانند اسکات) استفاده کنید یا اجازه دهید علیه شما کار کند (مانند برد). ممکن است معجزه‌آسا به نظر برسد، اما در واقعیت:

ایجاد تغییرات بزرگ، از انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه ناشی می‌شود که به طور مداوم در طول زمان تکرار می‌شوند. این قدرت اثر مرکب است.

 

اثر موجی

این مثال نشان می‌دهد که چگونه یک تغییر کوچک می‌تواند اثر موجی داشته باشد و باعث تغییرات غیرمنتظره دیگر شود – چه خوب و چه بد.

انتخاب‌های کوچک برد، اثری موجی در سراسر زندگی او ایجاد کرد. برای مثال، یکی از عادت‌های بدی که برد ایجاد کرد، خوردن بیشتر غذاهای چرب بود. او یاد گرفت که مافین‌های خوشمزه‌ای بپزد؛ خانواده‌اش آن‌ها را دوست داشتند و او احساس غرور می‌کرد.

او شروع به پخت‌وپز بیشتر کرد و غذای دستپخت خودش را بیشتر خورد. با این حال، غذای اضافی باعث کاهش انرژی او شد. او به خوبی نمی‌خوابید و عصبانی‌تر می‌شد. این عصبانیت به کارش سرایت کرد و بازخورد منفی دریافت کرد.

با انرژی کمتر و استرس بیشتر، او حتی غذای راحت‌تر (فست‌فود) بیشتری می‌خورد و دیگر با همسرش پیاده‌روی نمی‌رفت. او ناراضی بود و از خودش و دیگران ناراحت می‌شد. همسرش دلتنگ همراهی او می‌شد و ناراحت و دلسرد می‌شد. ازدواج آن‌ها در حالی که برد از درون به خودش نگاه نمی‌کرد و به جای آن همسرش را مقصر می‌دانست، آسیب می دید.

در مقابل، شمارش کالری، تحریک ذهنی و ورزش بیشتر که اسکات انجام می‌داد، اثر موجی مثبتی در کل زندگی‌اش داشت و به شغل و ازدواجش سرایت می‌کرد.

 

مانع شماره 2: نیاز به تلاش مداوم در طول زمان

ایمان آوردن به اثر مرکب دشوار است، زیرا ما عادت نداریم برای رسیدن به نتایج مطلوب، در مدت زمان طولانی، سخت کار کنیم. اثر مرکب به دلیل نداشتن پاداش فوری، یک سیستم چالش برانگیز است – شما باید تلاش کنید.

برای دستیابی به موفقیت واقعی، باید اخلاق کاری نسل‌های گذشته را به دست آوریم. به پدربزرگ و مادربزرگ خود فکر کنید؛ آنها به سختی کار کردند، عادت‌های خوبی را در خود پرورش دادند و در طول زندگی خود نظم را تمرین کردند. اما امروزه، بسیاری از ما از ذهنیتی راضی و خودبزرگ‌بین رنج می‌بریم و برای مهارت‌های موفقیت‌آمیزی مانند پشتکار و سخت‌کوشی ارزش قائل نیستیم.

ممکن است به سطح خاصی از موفقیت برسیم، اما بعد از آن کم‌کاری می‌کنیم – کارهایی را که منجر به موفقیت اولیه ما شد، متوقف می‌کنیم. هاردی [نویسنده کتاب اثر مرکب] این را به قورباغه‌ای در آب جوش تشبیه می‌کند که به دلیل گرم شدن تدریجی آب، بیرون نمی‌ پرد و متوجه نمی‌شود که در حال پخته شدن است.

موفقیت واقعی و پایدار، علی‌رغم میان‌برهایی که ممکن است در رسانه‌ها یا از طرف رهبران خودسازی بشنوید، به تلاش زیاد و مداوم نیاز دارد.

 

مانع شماره 3: راه‌حل‌های فوری وجود ندارند

یکی دیگر از دلایل سخت بودن اجرای اثر مرکب این است که همه ما به راه‌حل‌های فوری عادت کرده‌ایم. ما فکر می‌کنیم موفقیت باید به سرعت سایر امکانات زندگی ما، مانند فست‌فود، تحویل فوری و آب داغ لحظه‌ای به دست بیاید. شاید شما با فکر برنده شدن در لاتاری یا زدن جایزه بزرگ در لاس‌وگاس مجذوب شوید، اما این سناریوها به شدت غیرممکن هستند – احتمال اینکه برنده بزرگ شوید تقریباً صفر است، پس وقت خود را برای این چیزهای بی ارزش تلف نکنید.

اثر مرکب، ایده راه‌حل‌های فوری را از بین می‌برد. موفقیت از تلاش مداوم حاصل می‌شود – کار سخت روزانه و نظم و انضباطی که در طول زمان افزایش می‌یابد. شما می‌توانید زندگی رویایی خود را بسازید، اما این اتفاق یک شبه نمی‌افتد.

اثر مرکب همیشه در حال کار است. اینکه آیا شما را به سمت موفقیت یا شکست هدایت می‌کند، به خود شما بستگی دارد. استفاده از اثر مرکب برای ایجاد یک زندگی بهتر، به معنای ایجاد تغییرات ساده و مثبت و پایبندی به آنهاست.

 

فصل 2: شما انتخاب هایتان را می سازید و انتخاب‌هایتان شما را می‌سازند

هر تصمیمی که می‌گیرید بر اثر مرکب تاثیر می‌گذارد. زندگی شما مجموعه‌ای از انتخاب‌هایتان است. انتخاب‌ها، هر چقدر هم کوچک باشند، مسیر زندگی شما را تغییر می‌دهند زیرا به رفتارها منجر می‌شوند و رفتارها به عادت‌ها تبدیل می‌شوند. انتخاب‌های شما بهترین دوست یا بدترین دشمن شما هستند.

بیشتر مردم عمداً تصمیم‌های بد نمی‌گیرند. هیچ‌کس تلاش نمی‌کند اضافه وزن پیدا کند، طلاق بگیرد یا ورشکست شود. مشکل اینجاست که بسیاری از انتخاب‌های ما در روال‌ها و عادات ما ریشه دارد؛ ما آن‌ها را آگاهانه انجام نمی‌دهیم. وقتی چندین انتخاب کوچک و بد افزایش پیدا کنند، در نهایت به جای بدی می‌رسیم.

هدف این است که از انتخاب‌هایی که دارید آگاه شوید تا روی حالت خودکار زندگی نکنید. با آگاهی می‌توانید مجموعه‌ای از انتخاب‌های کوچک خوب انجام دهید که منجر به رفتارها و عادت‌هایی می‌شود که از یک زندگی شاد و موفق پشتیبانی می‌کنند.

 

انتخاب‌های کوچک، پیامدهای بزرگ

گاهی اوقات شما می‌توانید یک انتخاب بزرگ و فاجعه‌بار انجام دهید که به حرفه یا روابط شما آسیب می‌زند. به اشتباهات افراد مشهور فکر کنید، مانند کمدینی که ویدیوی او در حال پرتاب توهین‌های نژادی ضبط شده است، یا سیاستمداری ضد همجنس‌گرا که در حال درخواست رابطه جنسی همجنس‌گرایانه دستگیر شده است. این اشتباهات و انتخاب ها، فاجعه‌بار هستند و پیامدهای سریع و شدیدی دارند.

با این حال، مشکل واقعی برای اکثر ما چنین اشتباهات عظیمی نیست؛ بلکه انتخاب‌های کوچک و تکراری است که به نظر بی‌اهمیت می‌آیند. زیرا شما به آن‌ها توجه نمی‌کنید و آن‌ها می‌توانند زندگی شما را از مسیر درست خارج کنند.

به عنوان مثال، فرض کنید یک میان وعده می‌گیرید و شروع به تماشای تلویزیون می‌کنید؛ ناگهان دو ساعت بعد می بینید که شما ماندید و یک ظرف بزرگ چیپس سیب زمینی و چند قوطی نوشابه خالی- و یک پروژه مهم را تمام نکرده‌اید. شما این انتخاب‌ها را بدون فکر کردن انجام دادید. وقتی این نوع انتخاب به طور مکرر انجام شود، زندگی شما از مسیر خارج می‌شود.

اثر مرکب همیشه در حال کار است، اما ادامه دادن انتخاب‌های کوچک و ضعیف – که بدون فکر انجام می‌شوند – علیه شما کار می‌کند.

  خلاصه کتاب مثل یک موفق عمل کن مثل یک موفق فکر کن اثر استیو هاروی

 

سپاسگزاری، انتخاب‌های خوب خلق می کند

یکی از این انتخاب‌های کوچک منفی، تمرکز بر ویژگی‌های منفی دیگران یا موقعیت‌ها است. این یک عادت بد است که منجر به یک چرخه منفی‌گرایی مرکب می‌شود. با این حال، تمرکز بر آنچه سپاسگزارش هستید، یک اثر مرکب مثبت ایجاد می‌کند.

برای نشان دادن این موضوع، هاردی داستان دوستی را که ازدواجش در آستانه فروپاشی بود، به اشتراک می‌گذارد. این مرد دائماً از همسرش شکایت می‌کرد و او را منبع ناراحتی خود می‌دید. هاردی تجربه‌ای را که ازدواج خودش را تقویت کرده بود با دوستش در میان گذاشت.

در یک روز شکرگزاری، هاردی تصمیم گرفت یک دفترچه خاطرات یک ساله سپاسگزاری درباره همسرش نگه دارد تا سال بعد در روز شکرگزاری به او هدیه دهد. هر روز آن سال، او چیزی را که از همسرش قدردانی می‌کرد، می‌نوشت، چه یک وعده غذایی، چیزی که او گفته بود، نحوه ارتباط او با دوستانش یا مراقبت از سگ‌هایش، ظاهر او و موارد دیگر.

در حالی که همسرش از این هدیه بسیار خوشحال شد، هاردی کسی بود که بیشترین تأثیر را از این تجربه پذیرفت. او یک سال را صرف تمرکز بر ویژگی‌های مثبت و اغلب ظریف همسرش کرده بود و قدردانی بیشتری نسبت به او پیدا کرده بود. سپاسگزاری و احساسات مثبت او رفتار او نسبت به همسرش را تغییر داد؛ همسر دارن هاردی هم با ویژگی‌ها و رفتارهای شگفت‌انگیزتر نسبت به او پاسخ داد.

دوست هاردی این تمرین سپاسگزاری را امتحان کرد و توانست ازدواج خود را نجات دهد. با نگاه کردن به همسرش از دریچه مثبت‌نگری، رفتار خود را نسبت به او تغییر داد؛ سپس همسرش نیز تصمیم گرفت متفاوت به او پاسخ دهد و همین انتخاب به ظاهر کوچک، منجر به یک چرخه جدید و مرکب از مثبت‌گرایی در رابطه آنها شد.

 

مسئولیت زندگی خود را برعهده بگیرید

شما همیشه 100 درصد کنترل زندگی خود را در دست دارید. وقتی مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده می‌گیرید، قدرت نامحدودی برای کنترل سرنوشت خود در اختیار خواهید داشت. پذیرش 100 درصد مسئولیت زندگی به این معناست که شما کاملاً مسئول کارهایی که انجام می‌دهید و انجام نمی دهید و واکنش شما نسبت به آنچه برایتان اتفاق می‌افتد، هستید. با این طرز فکر شما دیگر تقصیر را به بدشانسی یا شرایط بیرونی نمی‌اندازید.

 

مثال: 0/100

در یک سمینار وقتی هاردی ۱۸ ساله بود، مدرس از شرکت‌کنندگان پرسید که چه مقدار مسئولیت در یک رابطه بر عهده یک نفر است. هاردی گفت ۵۰/۵۰، در حالی که دیگران گفتند ۵۱/۴۹ و ۸۰/۲۰. مدرس نوشت “۱۰۰/۰” و گفت که برای کار کردن یک رابطه، باید حاضر باشید ۱۰۰ درصد بدهید بدون اینکه انتظار چیزی در عوض داشته باشید. این کاملاً به خودتان بستگی دارد.

این موضوع با هاردی همخوانی داشت؛ او فهمید که اگر همیشه ۱۰۰ درصد مسئولیت را در همه زمینه‌های زندگی بر عهده بگیرد، قدرت را در دست خواهد داشت.

مردم فکر می‌کنند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده می‌گیرند، اما بسیاری وقتی کارها طبق برنامه پیش نمی‌رود، به عوامل بیرونی اشاره می‌کنند. قربانی شدن شما را از مسئولیت رها می‌کند وقتی مشکلاتی پیش می‌آید. برای مثال، فرض کنید دیر به سر کار رسیدید. اگر ۱۰۰ درصد مسئولیت زندگی خود را بر عهده نگیرید، تقصیر را به ترافیک یا چیزی که شما را به تأخیر انداخته می‌اندازید. اما اگر ۱۰۰ درصد مسئولیت را بر عهده بگیرید، می‌فهمید که باید زودتر از خانه بیرون می‌آمدید یا قبل از ترک خانه آماده‌تر بودید.

 

حقیقتی در مورد شانس

همه ما تا حدودی خوش‌شانس هستیم. اگر زنده‌ای، سالمی و می‌دانی وعده غذایی بعدی‌ات از کجا تأمین می‌شود، پس بسیار خوش‌شانسی. فراتر از این موارد اولیه، نوع شانسی که ما با موفقیت و اقبال خوب مرتبط می‌دانیم در واقع نتیجه‌ای از یک سری انتخاب‌هاست. ریچارد برانسون، برای مثال، احساس می‌کرد که نه از دیگران خوش‌شانس‌تر است و نه بدشانس‌تر. تفاوت این بود که او از شانس خوب وقتی به سراغش آمد، استفاده کرد.

یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: “شانس زمانی است که فرصت با آمادگی روبرو می‌شود.” هاردی می‌گوید موضوع پیچیده‌تر است. شانس ترکیبی از موارد زیر است:

  1. آمادگی: وقتی با تلاش مداوم برای بهبود، خود را آماده می‌کنی، می‌توانی وقتی فرصت‌های عالی به سراغت آمد، از آن‌ها نهایت استفاده را ببری. آرنولد پالمر، گلف‌باز بزرگ، زمانی گفته بود: “عجیب است؛ هرچه بیشتر تمرین می‌کنم، خوش‌شانس‌تر می‌شوم.”
  2. نگرش: وقتی این نگرش را داشته باشی که شانس در همه جا اطراف توست، می‌توانی در موقعیت‌ها، شرایط و مکالماتی که هر روز با آن‌ها روبرو می‌شوی، شانس خوب پیدا کنی.
  3. فرصت: اگرچه می‌توانی “شانس خودت را بسازی”، این نوع شانس چیزی است که از پیش برنامه‌ریزی نشده است – یک رخداد طبیعی که ناگهان اتفاق می‌افتد.
  4. اقدام: وقتی شانس به دامانت می‌افتد، انجام کاری در مورد آن به عهده توست. وقتی در مورد اتفاقات خوش‌شانسی که برایت می‌افتد اقدام می‌کنی، می‌توانی به موفقیت بزرگی دست یابی.

شانس تبعیض قائل نمی‌شود؛ به همه ما به طور یکسان تعلق می‌گیرد. به جای اینکه وقتی خود را در شرایط نامطلوبی می‌بینی، تقصیر را گردن بدشانسی بیندازی، درک کن که دیگران شرایط بدتری نسبت به تو دارند. به عهده توست که وقتی “بانوی شانس” ظاهر می‌شود، از آن استفاده کنی.

شانس صرفاً یک اتفاق تصادفی نیست، بلکه نتیجه‌ی ترکیبی از آمادگی، نگرش مثبت، استفاده از فرصت‌ها و اقدام به موقع است.

 

ردیابی به شما کمک می‌کند تا انتخاب‌های درستی داشته باشید

وقتی رفتار خود را ردیابی می‌کنید، می‌توانید کنترل انتخاب‌هایی که در طول روز انجام می‌دهید را در دست بگیرید؛ عادات‌تان شروع به کار برای شما می‌کنند و نتایج مثبت به دست می‌آیند.

فرض کنید می‌خواهید وزن کم کنید. اول از همه، درک خوبی از وضعیت فعلی خود داشته باشید و تصویری از جایی که می‌خواهید باشید، بسازید. آیا می‌خواهید دور کمرتان کوچک‌تر شود؟ آیا می‌خواهید لباس شنا بپوشید؟

مرحله بعدی این است که از انتخاب‌هایی که شما را از این تصویر دور می‌کنند آگاه شوید. آیا شب‌ها دیر وقت میان‌وعده می‌خورید؟ نوشابه می‌نوشید؟ آگاهی مهم است زیرا به شما اجازه می‌دهد تا انتخاب‌های هوشمندانه‌تری برای آینده داشته باشید.

سپس، انتخاب‌های خود را در طول روز ردیابی کنید و آن‌ها را در یک دفترچه یادداشت بنویسید. ردیابی راهی است برای بازگرداندن یک زندگی از مسیر خارج شده به مسیر درست. این کار آگاهی کاملی از اقداماتی که در حوزه زندگی که می‌خواهید بهبود دهید، ایجاد می‌کند. وقتی از اعمال خود آگاه هستید و مسئولیت آن‌ها را می‌پذیرید، می‌توانید بهترین استفاده را از خود بکنید.

به عبارت ساده‌تر، اگر می‌خواهید تغییری در زندگی‌تان ایجاد کنید، باید رفتارهای خود را زیر نظر بگیرید و از آن‌ها یادداشت برداری کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا عادات بد را شناسایی کرده و عادات خوب را جایگزین آن‌ها کنید.

برای مثال:

  • اگر می‌خواهید وزن کم کنید، هر چیزی را که در طول روز می‌خورید، یادداشت می‌کنید. بدون هیچ بهانه‌ای.
  • اگر هدف‌تان خلاص شدن از بدهی است، هر پنی که خرج می‌کنید را یادداشت می‌کنید.
  • اگر می‌خواهید تناسب اندام پیدا کنید، هر تمرین و ورزشی را ثبت می‌کنید.

هاردی بخش بزرگی از موفقیت خود را به ردیابی نسبت می‌دهد؛ ردیابی او را مجبور کرد که نسبت به انتخاب‌هایش بسیار آگاه باشد. و وقتی به طور مداوم انتخاب‌های خوبی انجام می‌دهید، جادوی اثر مرکب به کار می‌افتد – یعنی کسب پاداش‌های بزرگ از اقدامات کوچک و به ظاهر بی‌اهمیت.

وقتی به یک داستان موفقیت فکر می‌کنید، بدانید که ردیابی در آن دخیل است. به کازینوهای لاس‌وگاس فکر کنید؛ آن‌ها هر ساعت، هر میزِ قمار و هر برنده‌ای را ردیابی می‌کنند. مربیان حرفه‌ای ورزشکاران، هر تمرین و هر ماده غذایی ورزشکاران خود را ردیابی می‌کنند. پارچ‌های بیسبال همه آمار مربوط به بازی خود را می‌دانند. گلف‌بازان معیارهای متنوعی را در مورد ضربه‌های خود جمع‌آوری می‌کنند. ورزشکاران حرفه‌ای آمار دقیقی نگه می‌دارند – آن‌ها می‌دانند که وقتی آمارشان بهبود می‌یابد، بیشتر برنده می‌شوند و درآمد بیشتری کسب می‌کنند.

به عبارت ساده‌ترکه اگر می‌خواهید در هر زمینه‌ای موفق شوید، باید پیشرفت خود را پیگیری کنید. ردیابی به شما کمک می‌کند تا عادات بد را شناسایی کرده و رفتارهایتان را اصلاح کنید. همچنین، به شما انگیزه می‌دهد و به شما نشان می‌دهد که تلاش‌هایتان نتیجه‌بخش است.

 

ردیابی در زندگی واقعی

ردیابی باعث می‌شود به اعمال خود آگاه شوید و وقتی آگاهانه انتخاب‌های بهتری انجام می‌دهید، دیدگاه بسیار متفاوتی نسبت به زندگی خواهید داشت.

هاردی از خوانندگان می‌خواهد که یک هفته ردیابی را امتحان کنند و روی بخشی که بیش از همه می‌خواهند تغییر دهند، تمرکز کنند.

  • اگر می‌خواهید وزن کم کنید، همانطور که قبلاً ذکر شد، یک هفته تمام چیزهایی را که می‌خورید و می‌نوشید، ردیابی کنید.
  • اگر می‌خواهید از بدهی خلاص شوید، هر پنی که خرج می‌کنید را ردیابی کنید.

همه چیز را به صورت منظم بنویسید، هر روز یک صفحه جدید باز کنید و تاریخ را بنویسید. بعد از یک هفته، احتمالاً از تمام کالری‌ها یا پولی که قبلاً از آن‌ها بی‌خبر بودید، شگفت‌زده خواهید شد.

سپس، ردیابی را برای سه هفته ادامه دهید. جدول زمانی سه هفته‌ای یک معیار خوب است، زیرا ۲۱ روز زمان مناسبی برای ایجاد یک عادت جدید است. یک دفترچه یادداشت همراه خود داشته باشید و همه چیز را در دسته‌ای که روی آن تمرکز می‌کنید، بنویسید.

در طول این دوره ۲۱ روزه ردیابی، متوجه خواهید شد که از آگاه بودن از اعمال خود به شکل دادن به آن‌ها می‌رسید. از خودتان می‌پرسید: “آیا واقعاً آن دونات را می‌خواهم؟” یا “آیا واقعاً باید یک قهوه ۵ دلاری از استارباکس بخرم؟” بعد از دو هفته که به آن دونات ۲۰۰ کالری نه گفتید، یک پوند وزن کم کرده‌اید. دو هفته که به قهوه نه گفتید، ۷۰ دلار پس‌انداز کرده‌اید. وقتی اثر مرکب در طول دوره‌های طولانی‌مدت به کار می‌افتد، وزن قابل توجهی کم کرده‌اید و هزاران دلار پس‌انداز کرده‌اید!

به عبارت ساده‌تر، این متن می‌گوید که ردیابی عادات روزانه به شما کمک می‌کند تا آگاهانه‌تر انتخاب کنید و در نتیجه به اهداف‌تان برسید. با ردیابی، شما می‌توانید عادات بد را شناسایی کرده و آن‌ها را با عادات خوب جایگزین کنید.

 

ردیابی تغییرات کوچک، نتایج بزرگی به همراه دارد

وقتی شروع به ردیابی می‌کنید، از کارهای کوچکی که انجام می‌دهید و به نفع شما نیستند، آگاه می‌شوید. این آگاهی به شما اجازه می‌دهد که اصلاحات کوچکی در مسیر خود ایجاد کنید که با گذشت زمان، نتایج شگفت‌انگیزی به همراه خواهند داشت. ممکن است بلافاصله تشویق یا جایزه‌ای دریافت نکنید، اما در نهایت، اصلاحات شما نتیجه می‌دهد و اثر مرکب، شما را با پاداش‌های بزرگی غافلگیر خواهد کرد.

به یک مسابقه اسب‌دوانی فکر کنید. یک اسب می‌تواند با اختلاف بسیار کم برنده شود، اما جایزه‌ای که برنده می‌شود ۱۰ برابر بیشتر از جایزه نفر دوم است. این اسب ۱۰ برابر سریع‌تر نیست، اما بسیاری از اقدامات کوچک – مانند تمرین بیشتر و تغذیه بهتر – باعث شده‌اند که کمی بهتر شود؛ به اندازه کافی خوب برای پیروزی.

 

اکنون زمان آن است که انتخاب‌های درستی انجام دهیم

وقتی صحبت از اثر مرکب می‌شود، هرچه زودتر تغییرات کوچک و مثبتی ایجاد کنید، بهتر است. برای مثال، اگر از سن ۲۳ سالگی ماهانه ۲۵۰ دلار در یک حساب بازنشستگی انفرادی (IRA) سرمایه‌گذاری می‌کردید، تا سن ۴۰ سالگی دیگر نیازی به سرمایه‌گذاری بیشتر نداشتید و تا سن ۶۷ سالگی بیش از یک میلیون دلار پس‌انداز می‌کردید. اما اگر تا سن ۴۰ سالگی شروع نمی‌کردید، باید تا سن ۶۷ سالگی به سرمایه‌گذاری ادامه می‌دادید و در نهایت کمتر از ۳۰۰ هزار دلار پس‌انداز می‌کردید.

اما این بهانه را نیاورید که برای شروع دیر شده است؛ هیچ‌وقت برای استفاده از قدرت اثر مرکب دیر نیست. شروع کردن در همین لحظه، کلید موفقیت است، صرف‌نظر از اینکه چند ساله هستید. اگر همیشه می‌خواستید پیانو بنوازید اما فکر می‌کنید به دلیل اینکه ۴۰ ساله هستید دیر شده، بدانید که اگر اکنون شروع کنید، تا زمانی که بازنشسته شوید، ۲۵ سال است که پیانو می‌نوازید!

در واقع هر چه زودتر عادات خوب را در زندگی‌مان ایجاد کنیم، نتایج بهتری در طولانی مدت خواهیم گرفت. حتی تغییرات کوچک و مداوم می‌توانند در طول زمان به نتایج بسیار بزرگی منجر شوند.

 

فصل 3: عادات و اهداف

عادت ها، رفتارهایی اکتسابی هستند که تقریباً ناخودآگاه شده‌اند؛ آن‌ها ما را در بسیاری از جنبه‌های زندگی روزمره به حالت «خلبان خودکار» می‌برند. شما چقدر به مسواک زدن دندان‌ها، بستن کمربند ایمنی یا رانندگی به سمت محل کار فکر می‌کنید؟ از آنجایی که عادات به انرژی آگاهانه کمی نیاز دارند، می‌توانند ما را آزاد کنند تا انرژی ذهنی خود را روی تلاش‌های خلاقانه‌تر متمرکز کنیم.

عادات می‌توانند خوب یا بد باشند. در بدترین حالت، عادات می‌توانند بدون اینکه متوجه شوید شما را در مسیر اشتباهی هدایت کنند. این مثل داستان مردی است که سوار بر اسبی با سرعت در حال تاختن است. کسی از او می‌پرسد که به کجا می‌رود و او می‌گوید نمی‌داند – از اسب بپرس. عادات شما درست مثل این اسب هستند که جهت زندگی شما را تعیین می‌کنند.

با این حال، عادات خوب شما را در یک مسیر مثبت هدایت می‌کنند و شما کنترل این مسیر را در دست دارید. اگر شما فردی هستید که غذاهای سال می خورد، احتمالاً عادات غذایی بسیار سالمی دارید. اگر شما فردی دارای تناسب اندام هستید، احتمالاً عادات ورزشی خوبی دارید.

در واقع، به نظر می‌رسد همه افراد موفق، لیستی از عادات خوب را در بسیاری از جنبه‌های زندگی خود دارند. افراد موفق لزوماً باهوش‌تر یا بهتر از دیگران نیستند، اما عادات شان، آن‌ها را به سمت دانش، صلاحیت و مهارت‌های بیشتر سوق می‌دهد.

 

تغییر عادات مخرب

هدف این است که از حالت خودکار خارج شویم و عادات منفی ناخودآگاهی که ما را عقب نگه می‌دارند، تغییر دهیم. اگرچه این عادات به طور ناخودآگاه ایجاد شده‌اند، اما ما می‌توانیم به طور آگاهانه آن‌ها را تغییر دهیم و عادات جدید و مثبتی ایجاد کنیم که به زندگی ما خدمت کنند. ما می‌توانیم خود را با انجام موارد زیر برای این کار آماده کنیم:

✔️ مقاومت در برابر وسوسه لذت آنی

همه ما می‌دانیم که برای داشتن یک زندگی سالم باید چه کارهای “درستی” انجام دهیم. می‌دانیم که نباید برای شام فست فود بخوریم یا سه ساعت در شب تلویزیون‌ و اخبار منفی تماشا کنیم. پس چرا به این عادت‌های بد ادامه می‌دهیم؟ چون مشکل ما نیاز به داشتن لذت آنی است.

  خلاصه کتاب مفید باش اثر آرنولد شوارتزنگر

اغلب، پاداشی که از لذت آنی می‌گیریم، هر گونه نگرانی در ذهن خودآگاه ما را در مورد پیامدهای بلندمدت از بین می‌برد. برای مثال، اگر خوردن یک تکه کیک بلافاصله 50 پوند به وزن شما اضافه می‌کرد، چنگال را زمین می‌گذاشتید. اگر یک تماس فروش کمتر در محل کار باعث می‌شد بلافاصله اخراج شوید، آن تلفن را برمی‌داشتید. اما از آنجایی که پیامدهای این اقدامات کوچک ممکن است سال‌ها طول بکشد تا ظاهر شوند، به لطف اثر مرکب، انتخاب لذت آنی به جای رفتار صحیح آسان است.

اولین قدم این است که بیدار شویم و پیامدهای واقعی عادت‌های بدی که به آن‌ها می‌پردازیم را درک کنیم و بدانیم که حتی کوچک‌ترین تغییرات می‌توانند تأثیر چشمگیری بر نتایج زندگی شما داشته باشند.

به هواپیمایی فکر کنید که در حال سفر بین قاره‌ای است؛ اگر بینی هواپیما در ابتدای کار حتی یک درصد از مسیر خارج شود، هواپیما در نهایت 150 مایل از مسیر اصلی منحرف خواهد شد. این مثل یک عادت بد است؛ این رفتار در لحظه زیاد مهم به نظر نمی‌رسد، اما در نهایت می‌تواند شما را در زندگی‌تان از مسیر اصلی خارج کند.

 

✔️ یافتن دلیل خود – انگیزه خود برای تغییر

تغییر عادات بدِ ریشه دار، به چیزی بیشتر از اراده نیاز دارد. اراده احتمالا در گذشته، شما را ناامید کرده است. به تصمیماتی که رها کردید و رژیم‌های غذایی که کنار گذاشته‌اید فکر کنید. اراده به اندازه کافی قوی نیست که شما را از بازگشت به عادات بد ریشه دارتان باز دارد.

به جای اراده، دارن هاردی پیشنهاد می‌کند که از چیزی که او “قدرت چرایی” می‌نامد استفاده کنید. شما باید بفهمید که چه می‌خواهید و چرا می‌خواهید آن را داشته باشید وگرنه خیلی زود تسلیم می‌شوید. “چرا”ی شما باید فوق‌العاده انگیزه‌بخش باشد زیرا باید شور و اشتیاق شما را برانگیزد. در واقع احساساتی هستند که به شما کمک می‌کند تا استقامت کنید. دانستن “چرایی” به شما کمک می‌کند تا در شرایط سخت پابرجا بمانید.

“چرا”ی واقعی شما نباید در مورد پول یا اهداف مادی باشد. باید از جایی عمیق‌تر بیاید که قلب و روح شما را درگیر کارتان کند. بسیاری از افراد موفق که تمام ثروت مادی مورد نظرشان را دارند، عمیقاً ناراحت هستند و با ترس و ناامیدی دست و پنجه نرم می‌کنند.

این به این دلیل است که تمرکز بر دستاورد بدون تحقق، شما را خالی می‌گذارد. یافتن انگیزه اصلی شما کلید است زیرا تنها یک “چرا” بسیار قوی می‌تواند رضایت واقعی شما را به همراه آورد.

 

✔️ تعریف و تنظیم “ارزش‌های اصلی” خود

ارزش‌های اصلی شما به “قدرت چرا”ی شما منجر می‌شود. تعریف ارزش‌های اصلی شما وقتی می‌خواهید زندگی‌تان را تغییر دهید، یک قدم حیاتی است؛ بدون ارزش‌های مشخص، ممکن است ناخودآگاه انتخاب‌هایی کنید که با خواسته‌هایتان در تضاد هستند. برای مثال، اگر صداقت برایتان مهم است اما با افرادی معاشرت می‌کنید که دروغ می‌گویند و تقلب می‌کنند، این یک تضاد ایجاد می‌کند.

وقتی ارزش‌های اصلی مشخصی دارید، تصمیم‌گیری آسان‌تر می‌شود زیرا می‌توانید از خودتان بپرسید که کدام انتخاب با آن ارزش‌ها همسو است. اگر چیزی با آن‌ها همسو نباشد، می‌توانید آن را فراموش کنید.

 

✔️ یافتن اینکه با چه کسی و چه چیزی مبارزه می‌کنید

یک مبارزه انگیزشی می‌تواند به شما قدرت و هدف بدهد. در طول تاریخ، مبارزه با یک دشمن منجر به نوآوری و تحول شده است. به داوود و گلایت، راکی و آپولو کرید یا مایکروسافت و اپل فکر کنید.

انگیزه همیشه از یک مکان والا نمی‌آید؛ یک احساس یا تجربه منفی می‌تواند به “قدرت چرا”ی شما سوخت برساند و نتایج موفقی به همراه داشته باشد. همه ما توانایی این را داریم که تجربیات دردناک گذشته خود را بگیریم و از آن‌ها برای ایجاد تغییرات سازنده استفاده کنیم. برای مثال، پیت کارول، مربی بزرگ فوتبال، با احساس حقارت بزرگ شده بود زیرا بسیار کوچک بود. او احساس می‌کرد که باید بجنگد و ارزش خود را ثابت کند و با موفقیت بزرگی پاداش گرفت.

ارزش‌های اصلی مانند یک قطب‌نما عمل می‌کنند که به شما کمک می‌کند تا تصمیمات درستی بگیرید و در مسیر درست حرکت کنید. همچنین، تجربیات منفی و چالش‌ها می‌توانند به عنوان یک نیروی محرکه قوی برای ایجاد تغییر عمل کنند.

 

✔️ تعیین اهداف و دستیابی به آنها

برای رسیدن به موفقیت، یادگیری نحوه تعیین و دستیابی موثر به اهداف بسیار مهم است.

اهداف مشخص در همه زمینه‌های زندگی – کسب‌وکار، ثروت، سلامتی و روابط – مهم هستند زیرا پس از دستیابی، می‌توانند زندگی شما را از فراوانی پر کنند. اثر مرکب همیشه در حال کار است، اما بدون یک هدف مشخص، نمی‌تواند شما را به زندگی بهتری برساند.

وقتی اهداف خود را تعریف می‌کنید، به مغزتان چیزی می‌دهید که روی آن تمرکز کند و به دنبال آن بگردد، و قانون جذب را فعال می‌کند. برای بسیاری از ما، قانون جذب مرموز و عرفانی به نظر می‌رسد، اما در واقع بسیار منطقی است.

ما فقط کسری از چیزهایی را که در اطراف ما اتفاق می‌افتد، می‌بینیم، می‌شنویم و تجربه می‌کنیم. بنابراین، وقتی هدف خود را به وضوح تعریف می‌کنید، تصور می‌کنید و روی آن تمرکز می‌کنید، می‌توانید آن را به زندگی خود جذب کنید. تا قبل از اینکه افکار شما بتوانند روی آن تمرکز کنند و مغز شما را به دیدن آن هدایت کنند، برای شما قابل دسترسی یا قابل مشاهده نبود.

برای مثال، فرض کنید می‌خواهید یک نوع جدید از خودرو را بخرید. ناگهان شما آن مدل و مارک را همه جا می‌بینید، در حالی که قبلاً هرگز متوجه آن‌ها نشده بودید. آیا آن‌ها به تازگی ظاهر شدند؟ البته که نه – آن‌ها همیشه آنجا بودند، اما شما توجهی نمی‌کردید. آن‌ها آنجا بودند اما برای شما “وجود نداشتند”.

وقتی اهداف خود را به وضوح تعریف می‌کنید، جهان را بسیار متفاوت تجربه می‌کنید و فرصت‌ها، افراد و منابع مورد نیاز برای دستیابی به آن هدف را جذب می‌کنید. این چیزها همیشه وجود داشتند، اما برای شما نامرئی بودند.

وقتی اهداف خود را به وضوح تعریف می‌کنید، مغز شما به دنبال راه‌هایی برای تحقق آن‌ها می‌گردد و شما فرصت‌های بیشتری برای دستیابی به آن‌ها پیدا می‌کنید.

 

✔️ تبدیل شدن به فردی که می‌خواهید باشید

وقتی یک هدف را به وضوح تعریف کردید، گام بعدی این نیست که بفهمید برای رسیدن به آن چه کاری باید انجام دهید، بلکه این است که بفهمید برای رسیدن به هدفتان باید چه کسی شوید.

جیم ران این ایده را به زیبایی بیان می‌کند: “اگر می‌خواهید بیشتر داشته باشید، باید بیشتر شوید… موفقیت چیزی است که با تبدیل شدن به فردی که هستید، به سمت خود جذب می‌کنید.”

به ویژگی‌هایی که برای رسیدن به هدفتان نیاز دارید فکر کنید. بدون این ویژگی‌ها، می‌توانید همه کارهای درست را انجام دهید اما هرگز موفق نخواهید شد.

پس برای دستیابی به اهدافمان، باید بر روی توسعه مهارت‌ها، تغییر عادات و تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودمان تمرکز کنیم. صرفاً انجام کارهای درست بدون تغییر درونی، منجر به موفقیت پایدار نخواهد شد.

 

فصل چهارم: تکانش

در خلاصه کتاب اثر مرکب فصل چهارم آمده است که:

ثبات و پایداری، مواد اولیه اصلی در ایجاد اثر مرکب هستند.

اما تصمیمات روزانه فعال و تغییر عادت عمدی دشوار است. از گود بیرون افتادن راحت است و این دقیقاً همان لحظاتی است که نیروی فزاینده به کمک شما می‌آید.

تو وقتی نیروی فزاینده را می‌شناسی که از انجام ندادن چیزی که به بخشی عادی از برنامه روزانه‌ات تبدیل شده، حس عجیبی پیدا می‌کنی. این حس، قطب نمایی است که هنگام سفر در دریای متلاطم تو را در مسیر درست نگاه می‌دارد و مانند جریان هوایی است که تو را از این آب‌های مواج به بیرون هدایت می‌کند.

چگونه می‌توانی آن را بسازی؟ یکی از قدرتمندترین راه‌های ساختن نیروی فزاینده، چیره شدن بر روتین‌های روزمره است و مهم‌ترین روتین‌ها، آن‌هایی هستند که در آغاز و پایان روزت قرار دارند.

تا زمانی که صبح‌ها و بعدازظهرهایت را کنترل کنی، میدانی که می‌توانی باقدرت روزت را آغاز و به پایان برسانی. آغاز و پایان قدرتمند بهترین شانس تو برای پیروزی باثبات هستند.

برای راهنمایی‌های کاربردی، دارن هاردی متن مفصلی درباره روتین‌های صبحگاهی‌اش نوشته است که می‌توانید در وب سایتش با نام مراسم دو ساعت شخصی دارن (Darren’s Two-Hour Morning Ritual) آن را مشاهده کنید. چارت زمانی این برنامه را در زیر می‌توانید ببینید:

  • ۵:۰۰ بیدار شدن (هشت دقیقه)
  • انعکاس سه چیزی که از آن قدردانم.
  • تصویرسازی مهر ورزیدن به اطرافیانم.
  • تصویرسازی هدف اولویت اولم و سه اقدام برای پیش بردن آن.
  • ۵:0۸ برخاستن (دو دقیقه)
  • ۵:۲۰ حرکات کششی (ده دقیقه)
  • ۵:۳۰ مطالعه (۳۰ دقیقه)
  • 6:00 کار عمیق (۶۰ دقیقه)
  • ۷:۰۰ باز سنجی (۱۵ دقیقه)
  • مرور کردن اهداف در مقیاس بزرگ
  • مشخص کردن سه عدد از مهم‌ترین وظایف برای امروز.

 روتین عصرانه دارن بسیار ساده‌تر و شامل تنها سه قدم زیر است:

  • مقایسه کارهای انجام‌شده با برنامه‌ریزی. از خودت بپرس: من امروز چه چیزی یاد گرفتم؟ از چه چیزی برای بهتر شدنِ فردا می‌توانم استفاده کنم؟
  • انعکاس اندیشه‌ها و بینش‌های جدید. از خودت بپرس: امروز در مقایسه با چیزی که فکر می‌کردم اتفاق میافتد، چگونه بود؟ چرا؟
  • خواندن 10 صفحه از کتابی انگیزشی: اگر در انتخاب کتاب مشکل داری، از طریق لینک زیر می‌توانید فهرست بالابلندی از آن‌ها را مشاهده کنی.

نکته جالب: اگر متوجه چیزی در مراسم صبحگاهی و عصرانه خود شدی که قبلاً به تو انرژی می‌داده ولی دیگر نتایج پرقدرتی ارائه نمی‌دهد، از تغییر دادن روتین خودت هراس نداشته باش. مراسم تو برای کمک به تو ساخته شده، پس نگذار که طرز فکر خشک و منجمد در مسیر خروجی‌های خوب قرار بگیرد.

بعدازآن چه؟ هنگامی‌که ضرباهنگ زندگی‌ات مرتب شد، بر روی تنظیم ضرباهنگ هفتگی، ماهانه و فصلی‌ات تمرکز کن. دارن پیشنهاد می‌دهد که یک دفتر ثبت ضرباهنگ داشته باشی تا بتوانی عادت‌ها و اقدامات منظم خود را زیر نظر بگیری.

در بین فایل‌های دانلودی رایگان وب‌سایت او و همچنین سیستم مشابهی در برنامه‌ریز اصول و روش هنر پیمایش زندگی (The Art Of Living’s Tracktion) می‌توانید قالب‌های مفیدی را پیدا کنی.

مهم‌ترین نکته: عادت‌ها و مراسم‌هایت را به‌تدریج انجام بده. تبدیل‌شدن یک‌شبه از شخصی که عاشق فیلم دیدن و لم دادن روی مبل است به کسی که روزانه ۲۰ کیلومتر دوندگی می‌کند، باعث فرسایش و آسیب‌دیدگی تضمینی می‌شود. این‌گونه ناپایداری‌ها هزینه بسیاری دارند. مانند قطاری که از ریل خارج شده و برگرداندن آن به مسیر کاری بسیار پرزحمت است.

همین نکته نیز برای روتین‌ها صادق است. تدریجی بودن باعث ثبات می‌شود و ثبات نیروی فزاینده را می‌سازد و نیروی فزاینده حفظ ضرباهنگ را ممکن می‌سازد.

به‌عبارت‌دیگر: واقع‌بین باش و به‌تدریج با سبک زندگی جدیدت سازگار شو.

 اقدامات گام‌به‌گام:

  • روتین‌های صبحگاهی و عصرانه خود را بساز.
  • 3 بخش از زندگی‌ات که در آن به‌اندازه کافی ثابت‌قدم نیستی را فهرست کن. این بخش‌ها چه هزینه‌هایی را برای تو در بر داشته‌اند؟ تصمیم بگیر که از حالا در آن‌ها ثابت‌قدم بمانی.
  • دفتر ثبت ضرباهنگی برای نوشتن نیم دوجین از رفتارهای کلیدی‌ات داشته باش.

 

 فصل پنجم: تأثیرات

در خلاصه فصل پنجم کتاب اثر مرکب آمده است که تغییر کردن، حتی بدون خلاف جریان آب شنا کردن، چالشی به‌اندازه کافی سخت است. به همین دلیل است که یکی از مهم‌ترین گام‌هایی که می‌تواند نیروی محرکه‌ای برای آغاز موفقیت تو باشد، دسته‌بندی آگاهانه اطلاعات، ارتباطات و محیط اطراف توست که در آن زندگی می‌کنی.

مغز تو ماشین پردازش اطلاعات است. زباله تحویلش بدهی، به تو زباله پس می‌دهد.

راهکار دارن هاردی برای تغییر کیفیت تفکر، تغییر کیفیت ورودی‌های زیرکانه‌ای است که در زیر مشاهده می‌کنید:

  • محافظت در برابر زباله: خودت را در رژیم رسانه‌ای قرار بده. خواندن اخبار و غیره را متوقف کن.
  • به دسته شنوندگان خودرویی به پیوند: هر موقع که دستانت آزاد بود و فرصتی داشتی، کتاب‌ها و دروس صوتی گوش بده و به مغزت جذب کن.

هرکجا که هستی، هر کاری که می‌کنی، به‌طور مداوم در حال بمباران اطلاعاتی هستی.

مأموریت خود را این بگذار که هر چه منابع غیرمفید، تنفر برانگیز و آسیب‌زننده را که می‌توانی با جایگزین‌های سالم‌تر برای داشتن حیات خردمندانه‌تر و شادتر جایگزین کنی.

 

کنترل کردن روابط

افرادی که با تعامل و رابطه دارند («گروه مرجع» تو) تا ۹۵ درصد بر موفقیت یا شکست تو در زندگی اثرگذارند.

اول‌ از همه روابط دوستانه‌ات را کنترل کن:

  • روابط حالِ حاضر ارزیابی کن: آیا با افرادی احاطه شده‌ای که تو را دوست دارند، از تو حمایت می‌کنند و برای تو الهام‌بخش هستند؟ اگر این‌طور نیست، چرا؟
  • روابط ایدئال خودت را تصویرسازی کن: اگر می‌توانستی ۵ دوست خیالی را به زندگی‌ات بیاوری، آن‌ها چه کسانی بودند و چه خصوصیاتی داشتند؟
  • از شر بدترین‌ها به‌طور کامل خلاص شو: باوجوداینکه حذف آنی افراد سخت است، راه‌هایی را برای این کار پیدا کن؛ از افراد فاصله بیشتری بگیر یا از رفت‌وآمد با آن‌ها اجتناب کن.
  • هوشیارانه افراد باقیمانده را محدود کن: در مواجهه با عزیزان، کیفیت افراد بسیار مهم‌تر از تعداد آن‌هاست.
  • دایره بهترین‌ها را گسترش بده و همتاسازی کن: از خودت بپرس که افرادی مانند بهترین دوستانم در چه مکان‌هایی پیدا می‌شوند؟ چطور می‌توانم دوستان بیشتری مثل آن‌ها پیدا کنم؟

بعدازآن یک یا چند شریک با بالاترین عملکرد پیدا کن. افرادی که اهداف، ارزش‌ها و مقاصد مشترک دارند و می‌خواهند مانند تو، به بهترین خودشان تبدیل شوند. با آن‌ها ارتباط طولانی‌مدت به‌وسیله تماس‌ها و پیام‌های هفتگی ایجاد کن تا بتوانید پاسخگوی یکدیگر باشید.

در آخر موضوع کاشتن بذر و سرمایه‌گذاری روی مربی و مشاورها را مدنظر داشته باش. «هرگز از کسی که حاضر نیستی جایگاهت را با او عوض کنی، مشاوره نخواه.» و برای حاصل شدن بهترین نتیجه، راه‌هایی را پیدا کن تا بدون ایجاد تعهد و مشکل برای دیگران، از آن‌ها کمک یا مشورت بگیری. (گفتنی است که مربی‌گری می‌تواند به‌صورت کلی یا تا قسمتی به‌صورت غیرمستقیم باشد، مثلاً از طریق کتاب‌ها و برنامه‌های صوتی)

کنترل محیط اطرافت را به دست آور

آخرین مورد از فهرست تأثیرات ما، کنترل بی‌رحمانه محیط فیزیکی و روانی است.

هوشیارانه کنترل هر چیزی که تو را احاطه کرده به دست آور؛ چه فیزیکی، احساسی یا ذهنی، ازجمله (به‌خصوص) مکان و فضایی که در آن زندگی می‌کنی. (برای مثال می‌دانی هر ۲۰ دقیقه پیمایش مسافت روزانه از محل سکونت تا محل کار، اثر منفی مشابه و برابر با دریافت ۱۹% حقوق کمتر در رضایت شغلی دارد؟) تمامی هرج‌ومرج‌های ناتمام و سمی (هم ذهنی و فیزیکی) که می‌توانی را از زندگی‌ات حذف کن.

  خلاصه کتاب ایلان ماسک اثر والتر ایزاکسون

و به یاد داشته باش: «در زندگی آن چیزی نصیبت می‌شود که می‌پذیری و فکر می‌کنی ارزشش را داری.»

 اقدامات گام‌به‌گام:

  • تأثیر رسانه و اطلاعات بر زندگی‌ات را شناسایی کن. روش‌هایی را شناسایی کن که زندگی‌ات را در برابر اطلاعات منفی محافظت کنی و آن را با اطلاعات مثبت پر کنی.
  • روابط کنونی را ارزشیابی کن. کدام‌یک را باید متوقف یا محدود کنی؟ چگونه رابطه‌هایت را گسترش خواهی داد؟
  • شریکی که به دنبال بهترین خودش بودن است را انتخاب کن و تصمیم بگیر که چه زمان و هرچند وقت یک‌بار و چگونه پاسخگویی همدیگر باشید.
  • 3 بخش در زندگی‌ات را شناسایی کن که بیشترین تمرکز را برای بهبود بخشیدن آن‌ها داری. مربی را در هرکدام از این بخش‌ها پیدا و با او تعامل کن.

 

فصل ششم: شتاب بخشیدن

در خلاصه فصل ششم کتاب اثر مرکب آمده است که کمی انرژی بیشتر به افکار یا تلاش‌ها، نه‌تنها نتایج را بهبود می‌بخشد، بلکه آن‌ها را چند برابر بهتر می‌کند.

همه ما با لحظات سرنوشت‌ساز یا دیوارهایی در زندگی‌مان روبه‌رو شده‌ایم. هنگامی‌که حس می‌کنیم دیگر راهی پیش رو باقی نمانده است. با این لحظات مانند مانع برخورد نکن، بلکه آن‌ها را به چشم فرصت ببین.

اول‌ازهمه، درک کن که تنها پشت این دیوارهاست که رشد حقیقی اتفاق می‌افتد. همه‌چیزهای قبل از دیوار تنها تمرین بوده است.

دوم اینکه بدان همه افراد دیگر هم به همین دیوار برخورد می‌کنند و اکثریت بسیار زیادی، پشت آن تسلیم می‌شوند. به همین دلیل است که دشت‌های دل‌باز موفقیت در دیگر سوی آن‌ها قرار دارد.

از عموم مردم پیشی بگیر. کار غیرمنتظره را انجام بده. تا می‌توانی به دنبال هر فرصتی باش تا دیگران را با سطح، سرعت و اصالت دستاوردهایت شگفت‌زده و «متحیر» کنی.

به برآورده کردن توقعات بسنده نکن. انتخاب کن که بهتر عمل کنی و بازهم تصمیم بگیر که از آن‌هم بهتر باشی.

اقدام خارق‌العاده انجام بده. از اثر مرکب بهره ببر و خودت را در مسیر پیشرفت چشمگیر درآمد، زندگی و موفقیت خواهی دید.

 اقدامات گام‌به‌گام:

  • لحظه‌های سرنوشت‌ساز را شناسایی کن و عهد ببند که هر موقع به آن لحظه‌ها رسیدی، از آن‌ها عبور کنی.
  • 3 بخش در زندگی‌ات پیدا کن که می‌توانی در آن‌ها «فراتر» از خودت عمل کنی. برای بهتر بودن در آن حوزه‌ها برنامه‌ریزی کن.
  • 3 بخش در زندگی‌ات را مشخص کن که در آن‌ها می‌توانی فراتر از انتظار واقع شوی. برنامه‌ریزی کن که کجا و چگونه لحظات «متحیرکننده» بسازی.
  • 3 روش را شناسایی کن که کار غیرمنتظره انجام دهی. بدان که کجا می‌توانی در چیزهای معمولی، عادی و قابل‌انتظار، متفاوت ظاهر شوی.

 

آنتونی رابینز در مورد کتاب اثر مرکب چه می گوید؟

اثر مرکب، دستورالعملی اجرایی است که به شما آموزش می دهد سیستم خود را کنترل کنید، در آن مهارت یابید و آن را به شکل نیازها و خواسته هایتان درآورید. اگر تنها یک بار این کار را انجام دهید، دیگر چیزی نیست که نتوانید به دست آورید.

این کتاب، همان نقشه جامع و ملموس است. اجازه دهید این کتاب، انتظارات شما را تغییر دهد، فرضیات قبلی شما را پاک کند، حس کنجکاوی تان را برانگیزد و به زندگی شما ارزش دهد. همین امروز شروع کنید.

از توانایی های این ابزار قدرتمند بهره بگیرید. از این کتاب استفاده کنید تا زندگی و موفقیتی را که همیشه می خواسته اید، کسب کنید. اگر این اصول و تمام کارهای دیگر را به درستی انجام دهید، مطمئن هستم بهترین زندگی ممکن را تجربه خواهید کرد.

 

جمع‌بندی و قدم‌های بعدی

اثر مرکب نوشته دارن هاردی کتابی قدرتمند با پیامی ساده است؛ انتخاب‌های به‌ظاهر کوچک که به‌طور مداوم در طول زمان انجام می‌شوند، به تغییرات متحول کننده زندگی منجر می‌شوند و این نیروها می‌توانند به نفع یا به علیه تو عمل کنند. دارن فرایند ۶ مرحله‌ای و آسانی را ارائه می‌دهد تا از این نیروها به نفع خودت استفاده کنی:

  • قدرت اثر مرکب را بپذیر.
  • ریز تصمیم‌های هوشیارانه بگیر و آن‌ها را زیر نظر داشته باش.
  • عادت‌های خوب را پرورش بده و عادت‌های بد را ممنوع کن.
  • روتین‌های روزانه و ماهانه تنظیم کن.
  • محیط اطرافت را بهینه‌سازی کن.
  • کار خارق‌العاده انجام بده.

این فرایند آسان است ولی راحت نیست. به همین دلیل است که کتاب اثر مرکب با اقدامات و قالب‌های کاربردی پرشده است.

اما توپ توی زمین توست و انتخاب تو، حمله کردن و جلو رفتن است.

تو می‌توانی این خلاصه کتاب‌ها را رها کنی و به زندگی‌ات همان‌گونه که هست، ادامه دهی. به جریان آسودگی خودت برگردی و قدرت اثر مرکب را به دست تقدیر بسپاری و طی 5، 10 یا ۱۵ سال آینده می‌توانی محصول الابختکی را برداشت کنی که در باغ زندگی‌ات ریشه دوانده است.

یا می‌توانی به آن چیزی که امروز در اینجا یاد گرفتی عمل کنی و به اثر مرکب معتقد باشی. مسئولیت نیروهایی که آینده‌ات را شکل می‌دهند به عهده بگیری و تصمیم بگیری خارق‌العاده‌تر شوی.

 

بهترین جملات کتاب اثر مرکب

بهترین جملات کتاب اثر مرکب

این جملات شاخص کتاب اثر مرکب از کتابخانه مرکزی افکار همیشه در حال رشد به نام هنرِ زندگی (The Art Of Living) آمده است که حاوی حکایت‌ها، یادداشت‌ها و جملات شاخص انگیزشی است.

«تو هیچ‌گاه زندگی‌ات را تغییر نمی‌دهی، تا زمانی که چیزی را در طول برنامه روزانه‌ات تغییر دهی. راز موفقیت تو در روتین‌های روزانه‌ات نهفته است.»

«آرزو نکن که ای‌کاش آسان‌تر بود، آرزو کن که ای‌کاش تو بهتر می‌بودی.»

«تنها تو مسئول کاری که می‌کنی یا نمی‌کنی هستی، و مسئول چگونگی پاسخ دان به کارهایی که برای تو انجام می‌شود.»

«انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه + ثابت‌قدم بودن+ زمان= تفاوت اساسی.»

«قدرت اراده را کنار بگذار. اکنون زمان قدرت چرایی‌هاست. انتخاب‌های تو تنها زمانی معنی پیدا می‌کنند که به خواسته‌ها و رؤیاهایت پیوند می‌خورند. خردمندانه‌ترین و انگیزاننده ترین انتخاب‌ها آن‌هایی هستند که با هدفت، خود واقعی‌ات و والاترین ارزش‌هایت تطابق دارند. اگر چیزی را می‌خواهی، باید چرایی خواستن آن را بدانی، وگرنه به‌راحتی از خواستنش دست می‌کشی.»

«این چیزهای بزرگ نیستند که در آخر روی‌هم انباشته می‌شوند، این صدها، هزارها یا میلیون‌ها چیز کوچک است که چیز عادی را از خارق‌العاده مجزا می‌کند.»

«اولین قدم به سمت تغییر، آگاهی است. اگر می‌خواهی از جایی که هستی به‌جایی که می‌خواهی برسی، باید از تصمیم‌هایی که تو را از مقصد دلخواهت دور می‌کنند، آگاه شوی.»

«تو انتخاب‌هایت را می‌سازی و بعد انتخاب‌هایت، تو را می‌سازند.»

«فرمول (کامل) برای شانس آوردن: آمادگی (رشد فردی)+ نوع نگرش (باورها، طرز تفکر)+ فرصت (چیز خوبی در مسیرت قرار می‌گیرد)+ اقدام (کاری درباره آن چیز خوب کردن)= شانس.»

«دنبال افراد مثبتی باش که موفقیتی که تو می‌خواهی را به دست آورده‌اند تا بتوانی مانند آن را در زندگی خودت بسازی. این مثل را به خاطر بسپار: هیچ‌گاه از کسی که حاضر به عوض کردن جایگاهت با او نیستی، مشورت نخواه.»

 

بهترین جملات شاخص کتاب اثر مرکب

این جملات شاخص کتاب اثر مرکب از کتابخانه مرکزی افکار همیشه در حال رشد به نام هنرِ زندگی (The Art Of Living) آمده است که حاوی حکایت‌ها، یادداشت‌ها و جملات شاخص انگیزشی است.

«تو هیچ‌گاه زندگی‌ات را تغییر نمی‌دهی، تا زمانی که چیزی را در طول برنامه روزانه‌ات تغییر دهی. راز موفقیت تو در روتین‌های روزانه‌ات نهفته است.»

«آرزو نکن که ای‌کاش آسان‌تر بود، آرزو کن که ای‌کاش تو بهتر می‌بودی.»

«تنها تو مسئول کاری که می‌کنی یا نمی‌کنی هستی، و مسئول چگونگی پاسخ دان به کارهایی که برای تو انجام می‌شود.»

«انتخاب‌های کوچک و هوشمندانه+ ثابت‌قدم بودن+ زمان= تفاوت اساسی.»

«قدرت اراده را کنار بگذار. اکنون زمان قدرت چرایی‌هاست. انتخاب‌های تو تنها زمانی معنی پیدا می‌کنند که به خواسته‌ها و رؤیاهایت پیوند می‌خورند. خردمندانه‌ترین و انگیزاننده ترین انتخاب‌ها آن‌هایی هستند که با هدفت، خود واقعی‌ات و والاترین ارزش‌هایت تطابق دارند. اگر چیزی را می‌خواهی، باید چرایی خواستن آن را بدانی، وگرنه به‌راحتی از خواستنش دست می‌کشی.»

«این چیزهای بزرگ نیستند که در آخر روی‌هم انباشته می‌شوند، این صدها، هزارها یا میلیون‌ها چیز کوچک است که چیز عادی را از خارق‌العاده مجزا می‌کند.»

«اولین قدم به سمت تغییر، آگاهی است. اگر می‌خواهی از جایی که هستی به‌جایی که می‌خواهی برسی، باید از تصمیم‌هایی که تو را از مقصد دلخواهت دور می‌کنند، آگاه شوی.»

«تو انتخاب‌هایت را می‌سازی و بعد انتخاب‌هایت، تو را می‌سازند.»

«فرمول (کامل) برای شانس آوردن: آمادگی (رشد فردی)+ نوع نگرش (باورها، طرز تفکر)+ فرصت (چیز خوبی در مسیرت قرار می‌گیرد)+ اقدام (کاری درباره آن چیز خوب کردن)= شانس.»

«دنبال افراد مثبتی باش که موفقیتی که تو می‌خواهی را به دست آورده‌اند تا بتوانی مانند آن را در زندگی خودت بسازی. این مثل را به خاطر بسپار: هیچ‌گاه از کسی که حاضر به عوض کردن جایگاهت با او نیستی، مشورت نخواه.»

 

درس ها و نکات مهم کتاب اثر مرکب

درس ۱: وقتی‌که هدف جدیدی را در زندگی‌ات می‌خواهی، بلافاصله آن را به عادت روزانه تبدیل کن.

همه ما این مسیر را رفته‌ایم؛ زمانی شکوهمند و درون بینانه که تصمیم می‌گیری «قدمی محکم» برداری و همین حالا تغییری ایجاد کنی. ولی صبح روز بعد فرا می‌رسد و ایده تو در مورد ۱۰ کیلومتر دوندگی روزانه، دیگر چندان خوب به نظر نمی‌رسد.

تغییر همیشه عملی ترکیبی از زمان و رفتار انسان است. این دو عامل باهم رابطه خطی دارند. اگر مقدار زمان زیادی را روی تغییر موردنیازت نگذاری، این تغییر به عادت ماندگار تبدیل نخواهد شد. ولی خب هفته‌ای ۴۰ ساعت تلاش کردن برای تغییر شدنی نیست. پس چه باید کرد؟

آسان است: لحظه‌ای که هدف جدیدی را در زندگی‌ات می‌خواهی، بلافاصله آن را به عادت روزانه بسیار کوچک که برایت قابل انجام است تبدیل کن.

برای مثال اگر می‌خواهی سلامت باشی، تنقلات بعد از ناهارت را با یک سیب جایگزین کن. اگر می‌خواهی نویسنده شوی، روزانه ۲۵۰ کلمه بنویس. در نهایت اگر می‌خواهی باکسی آشنا و عاشقش بشوی، روزانه یک پیام به یک نفر بفرست.

من نمی‌گویم که پیدا کردن عادت درست آسان است، این کار مقداری آزمودن نیاز دارد. اما وقتی‌که چیزی پیدا کردید که توانستید آن را طبق برنامه روزانه مدیریت کنید، اینجا همان‌جایی است که داستان شما جالب می‌شود.

 

درس ۲: روتین روزانه‌ای بساز که بتوانی آن را رعایت کنی و ادامه دهی. این‌گونه نیروی فزاینده‌ات را از دست نخواهی داد.

تنها زمانی می‌توانی عادتی را به روتین موردنظرت برای افزایش نیروی فزاینده اضافه کنی که آن عادت‌ها را به‌طور مداوم انجام دهی.

نیروی فزاینده قانونی در فیزیک و دلیل به وجود آمدن گلوله‌های برفی بزرگ است. با هل دادن گلوله‌ای کوچ برف از بالای تپه، آن گلوله بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود. هرچه این گلوله سریع‌تر حرکت کند، برف بیشتری را به خودش جذب می‌کند که باعث بزرگ‌تر شدنش می‌شود و سرعت آن‌ها نیز بیشتر می‌کند. این چرخه‌ای هم فزاینده است که در رفتار انسان نیز مصداق دارد.

هر چه رفتار خوب بیشتری انباشته کنی، تصمیم‌های بهتری خواهی گرفت تا جایی که انتخاب گزینه درست واقعاً آسان می‌شود.

این روند به‌جایی می‌رسد که احساس توقف‌ناپذیر بودن می‌کنی، چون نیروی فزاینده را در کنارت داری.

به دلیل روش عملکرد نیروی فزاینده، سخت‌ترین بخش کار، آغاز آن است. به همین دلیل در ابتدا باید روی ساختن روتینی تمرکز کنی که بتوانی به‌طور مداوم آن را انجام دهی، حتی اگر به‌طور کامل نتوانی آن را اجرا کنی.

برای مثال 3 روز در هفته باشگاه رفتن به مدت 3 هفته، حتی اگر برای 2 بار اول تمرینات را کمتر انجام دهی، بسیار بهتر است تا تلاش برای 5 بار در هفته باشگاه رفتنی که نیمی از جلساتش را غیبت داشته باشی.

پس به انجام عادت‌ها ادامه بده تا به روتین دائمی تبدیل شوند.

 

درس ۳: از نیروهای فزاینده‌ات برای فراتر بردن محدودیت‌هایت استفاده کن، حتی اگر مجبور باشی در ابتدا خودت را فریب دهی.

هدف داشتن روتین خوب این است که نیروی فزاینده‌ای به شما می‌دهد و این نیرو برای وقتی خوب است که بیشترین نیاز را به آن دارید: اولین باری که به یک محدودیت برمی‌خورید.

درجایی از زندگی کاهش وزنت متوقف می‌شود، دیگر قادر به سریع‌تر دویدن نیستی یا نوشته‌های وبلاگت دیگر بهتر نمی‌شوند. این همان جایی است که می‌توانی روی تمام قدرتی که تاکنون برای خود ساخته‌ای حساب باز کنی و از آن برای تخریب چنین دیوار استعاره‌ای استفاده کنی، حتی اگر به‌دروغ مصلحتی متوسل شوی.

برای مثال وقتی‌که آرنولد شوراتزنگر (Arnold Schwarzengger) به حداکثر میزان وزنه‌برداری‌اش رسید، عقب‌نشینی کرد تا دسته‌ای دیگر از ماهیچه‌ها را پرورش دهد، نیروی پشتیبان بیشتری به دست آورد و ۵ تا ۶ تکرار حرکت را به برنامه ورزشی اضافه کرد. «تقلب‌هایی مانند این میانبر نیستند، بلکه راه‌های انحرافی‌اند.»

در مسئله کاهش وزن می‌توانی برای چند روز به‌جای ناهار، فقط آب بخوری و برای دویدن، مسیری انتخاب کنی که شیبی بیشتر از معمول دارد. برای نویسندگی هم یک صفحه اضافی درباره موضوعی متفاوت بنویسی.

پیچش‌هایی مانند موارد گفته‌شده پیدا کن تا نیروی فزاینده‌ات به کار گرفته شود و به تو اجازه دهد تا سریع‌تر از محدودیت‌هایت عبور کنی. بدین گونه نیروی فزاینده‌ی حتی بیشتری بسازی و اثر مرکب را قوی‌تر کنی.

 

آیا کتاب اثر مرکب ارزش خواندن دارد؟

قبل از هر چیزی می خواهم به این سوال جواب دهم. به نظرم کتاب اثر مرکب یکی از کاربردی ترین کتاب های حوزه موفقیت و رشد فردی هست که خواندن آن را شدیدا به شما توصیه می کنم. همانطور که می دانید صرفا خواندن کتاب یا بدست آوردن دانش، کافی نیست. دانش یک قدرت بالقوه هست و این اجرا کردن و پیاده سازی آن دانش هست که قدرت واقعی را نصیب شما می کند.

گام های عملی این کتاب به شما کمک می کند که آن دانشی که از این کتاب بدست می آورید را پیاده سازی کنید تا قدرت موجود در آن را در زندگی خود به طور موثر ببینید.

پس خواندن این کتاب را حتی برای چندین بار به شما پیشنهاد می کنم و 100 درصد، ارزش وقت و انرژی ای که برای مطالعه، یادگیری و اجرای گام های آن می گذارید، دارد.

 

مسیر کارآفرینی دارن هاردی

امتیاز 4.08 از 24 رای

آموزش پیشنهادی
دوره دارن هاردی ترن هوایی کارآفرینی

آیا ویدیوهای آموزشی نویسنده این کتاب در سایت نگرش نیک موجود است؟

آیا پادکست (صوت فارسی) این
خلاصه کتاب نیز موجود است؟

اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
macan
macan
2 سال قبل

کتاب اثر مرکب رو هر کی نخونه ضرر کرده، این کتاب رو 50 بار خوندم تا الان، مرسی که خلاصه اش رو گذاشتین، اینم چند بار خوندم یاداوری شد برام

نرگس عالیوند
نرگس عالیوند
2 سال قبل

مرسی آقای باقرپور خیلی عالی بود

عارف جهانی
عارف جهانی
2 سال قبل

دارن هاردی خیلی اموزشای خوبی داره، جزو اساتیدیه که همیشه کتاباش روی من تاثیر زیادی داشت، متشکرم که خلاصه کتابش رو برامون گذاشتین

محمود حسینی
محمود حسینی
2 سال قبل

خلاصه کتاب بهترین سال زندگی دارن هاردی رو هم لطفا بذارین

sokratospapastatopolos
sokratospapastatopolos
1 سال قبل

سلام
این کتاب خیلی خوب نشون میده که کوچیک ترین کارها چقدر میتونه روی زندگیمون تاثیر بزاره و اثر پروانه ای رو کامل نشونمون میده من این کتابو به خواهر ۱۱ سالم دادم و با اینکه ۵ کتاب مثل قورباغه ات را قورت بده و تخت خوابت را مرتب کن و … رو خونده میگه این از بقیه بهتره(اینو گفتم برای اینکه به ضرب المثل حرف راستو از بچه بشنو هم گریزی زده باشم😁)

hsybook100358406217
hsybook100358406217
2 ماه قبل

کتابی کاربردی و مطالب روان بیان شده، ممنونم

آموزش بعدی: مستند سورس (منبع) از دکتر جو دیسپنزا

خانه
منو
کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی
×