تجربه ۱۵ – ۱۵: روز دوازدهم

روز دوازدهم: برنده جنگ درون شو

چیزی که برخی افراد را محدود می کند این نیست که استعداد ندارند یا از لطف خدا برخوردار نیستند بلکه این است که آنها تسلیم همان چیزهایی می شوند که می دانند برایشان مانع است.

دفعه بعد که وسوسه شدید حسادت کنید، عیب جویی کنید یا از چیزی انتقاد کنید، به نفس خود بگویید:

«نه، من آنجا نمی روم. من برای آنها خوشحال خواهم شد. من بهترین ها را در مردم می بینم.”

وقتی می خواهید تمام شب را پشت کامپیوتر بیدار بمانید، به نفس خود بگویید:

«امشب نه. یا می روم عبادت می کنم یا می روم بخوابم. من از خودم مراقبت خواهم کرد.»

دفعه بعد که دوستانی که شما را پایین می کشند و باعث سازش شما می شوند، می خواهند دور هم جمع شوند، به آنها بگویید:

ببخشید، چیزی پیش آمده است. من نمی توانم امشب با شما بنشینم.»

اجازه ندهید که نفس شما، دیکتاتور باشد. شما باید مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیرید. نفس، شما را به جایی نمی برد که مولد باشد.

منضبط بودن کار آسانی نیست. زمانی که فردی بی ادب و گستاخ است، دور شدن، تسلیم نشدن در برابر وسوسه و زود بیدار شدن برای برتری در کار دشوار است. نفس شما می خواهد راحت باشد. نفس شما راه آسان را می خواهد، اما نمی توانید همیشه راحت باشید و به سرنوشت خود برسید.

اگر اکنون کارهای سخت را انجام دهید، بعداً برکات و لطفی را خواهید دید که هرگز ندیده بودید.

نفس همیشه خواهان ارضای آنی است. “اگر به این شخص بگویم، اگر این کالا را که توان مالی آن را ندارم بخرم، یا اگر بخوابم و از کار صرف نظر کنم، در حال حاضر احساس خوبی خواهم داشت.» اما مهم است که بعداً به آن فکر کنید. ما باید در حال رشد باشیم و باید قوی تر شویم.

رشد ما الان باید بیشتر از پنج سال پیش باشد. اگر من مانند سال های پیش رفتار می کنم، در واقع نفسم را بر تخت سلطنت نشانده ام. اگر همچنان به همان شیوه سال ‌های قبل توهین می کنم، ناراحت می شوم و حسادت می ‌کنم، به نفس خود اجازه می‌ دهم زندگی من را دیکته کند. من نمی گویم باید کامل باشیم، اما باید در حال رشد باشیم.

اعلام کنید

امروز اعلام می ‌کنم که بر اساس روح راه می ‌روم نه بر اساس نفس. من دیگر برده چیزی نیستم که منجر به نابودی من شود. من اعلام می‌ کنم که آزاد شده‌ ام تا زندگی سرشاری را داشته باشم که خدا مرا به آن فرا خوانده است.

خودِ قدیمی ام را کنار می گذارم و لباس جدیدم را می پوشم. من به آرامش، شادی و خویشتن‌ داری عمل می کنم تا پیروزی و برکتی را که فقط خدا می‌ تواند برایم به دست آورد، نصیبم شود.

دعا کنید

خدای عزیز؛

من امروز نزد تو می آیم و اعتراف می کنم که ضعیف هستم. گاهی اوقات به خشم، تنبلی یا وسوسه های دیگر تسلیم می شوم. از تو ممنونم که عشق تو قوی تر از روش های قدیمی من است. خدایا کمکم کن تا از تغذیه منفی ها دست بردارم. به من نشان بده که چگونه تلخی، حسادت، سازش را گرسنه نگه دارم. انضباط را به من بیاموز و بگذار لطفت مرا فرا گیرد.

حتی اگر امیال من به طور کامل ناپدید نشوند، من به قدرت تو برای مقاومت و انتخاب بهتر اعتماد دارم. لطفا به من یادآوری کن که بهانه نیاورم، بلکه قدرت تو را در درون خود بشناسم. هر بار که غلبه می کنم، قوی تر می شوم.

ممنونم که مرا دوست داشتی و دعای مرا شنیدی.

به این سوالات جواب دهید

1- همانطور که در مورد چگونگی پیروزی در جنگ درون فکر می کنید، چه ایده هایی برای شما برجسته است؟ برای فصلی که در حال حاضر در آن هستید، چه نکاتی مهم ‌تر است؟

2- زندگی تحت رهبری روح می تواند تحقق، آرامش و «شادی غیرقابل توصیف» را به ارمغان آورد. اما برای لذت بردن از میوه های آن، باید بر کشمکش های روزانه با نفس غلبه کنیم. در مورد چیزی در زندگی خود بنویسید که شما را از داشتن بهترین نعمت های خدا باز می دارد و بنویسید که چگونه می توانید بر آن غلبه کنید؟