جیم کوییک مربی تندخوانی سایت نگرش نیک توضیح میدهد که در دوران کودکی دچار آسیب مغزی شده و مشکلات جدی یادگیری داشته است. یکی از بزرگترین چالشهای او خواندن بوده و نسبت به بقیه هم سن و سالانش چند سال بیشتر طول کشیده تا بتواند خواندن را یاد بگیرد. به همین دلیل به مباحث چطور سریعتر بخوانیم یا چگونه تندخوان شویم که در این مطلب یاد می گیرید، بسیار علاقهمند است. خب برویم این آموزش مفید و کاربردی را از زبان جیم کوییک شروع کنیم.
امروز میخواهم به شما یاد بدهم که چگونه با سرعت بیشتری بخوانید و در عین حال درک مطلب را به همان اندازه حفظ و یا حتی بهتر کنید تا در نهایت بتوانید به یک تندخوان تبدیل شوید.
قدرت تندخوانی
اجازه بدهید با پرسیدن چند سوال شروع کنم:
- آیا احساس میکنید زیر بار انبوهی از خواندنیها و کمبود وقت له شدهاید؟
- آیا کتابهایی در قفسهتان دارید که هنوز نخواندهاید؟
- آیا کتابهای خودیاری میخرید اما آنها روی قفسه خاک میخورند و به جای اینکه به خودتان کمک کنند، به قفسه کمک میکنند، درست است؟
ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم، عصری که دانش نه تنها قدرت، بلکه سود هم به ارمغان میآورد و منظورم صرفاً سود مالی نیست، هرچند آن هم واضح است، هر چه سریعتر یاد بگیرید، سریعتر به سود میرسید.
اما منظور من همچنین گنجینههای هر حوزهی زندگی شماست، روابطتان، سلامتتان، حرفهتان، هر آنچه که مهم است. با سرعت عمل بالاتر، نفوذ بیشتر، درآمد بیشتر، هوش سرشارتر، هر آنچه که آرزوی قلبی شماست، به دست خواهید آورد.
بنابراین، هنگامی که از مخاطبان یا تیمها میپرسم که چه مقدار زمان را صرف پردازش اطلاعات میکنند، اکثر مردم میگویند تقریباً چهار ساعت یا بیشتر در روز.
خب، به تمام اطلاعاتی که باید پردازش کنید فکر کنید. همهی وبسایتها، ایمیلها، برنامههای تجاری، کتابها، روزنامهها، مجلات، هر آنچه که یاد میگیرید. بخش زیادی از آن از طریق کلمه نوشتهشده به دست میآید. تصور کنید که بتوانید سرعت خواندن خود را دو برابر کرده و دو ساعت در روز صرفهجویی کنید. دو ساعت در روز طی یک سال چقدر میشود؟
730 ساعت. یا فرض کنید فقط یک ساعت در روز صرفهجویی میکنید. یک ساعت در روز طی یک سال چند ساعت میشود؟
آفرین. 365 ساعت میشود. 365. عدد بزرگی است. آن را بر 40 تقسیم کنید، مانند یک هفته کاری 40 ساعته. چند هفته میشود؟
این تقریباً نه هفته است، نه هفته. این یعنی دو ماه بهرهوری که فقط با صرفهجویی یک ساعت در روز به دست میآورید… و این قدرت یادگیری تندخوانی است.
با این حال، چالش این است که سرعت خواندن سنتی مدتها با مرور سطحی یا رد شدن از کلمات و یا فقط فهمیدن کلیت متن خوانده شده مرتبط بوده است.
من افراد برجستهای را در آموزش، فناوری، شرکتهای آمریکایی، امور خیریه، وکلای سرگرمی و مشاوران مالی و پزشکان آموزش دادهام. منظورم این است که آیا میخواهید پزشکتان فقط کلیت مطالبی را که میخواند درک کند؟ قطعا نه. بنابراین، خواندن چیزی مفهومی ندارد مگر اینکه بتوانید آن را درک کرده و آن را در جای دیگری به کار ببرید.
حال، به سراغ تکلیف میرویم. برای اینکه بتوانید چیزی را بهبود بخشید، باید بتوانید آن را اندازهگیری کنید، درست است؟ برای اینکه بتوانید آن را مدیریت کنید، باید قادر به اندازهگیری آن باشید. بنابراین، میخواهم یک ترفند مغزی سریع در مورد اینکه چگونه سریعتر بخوانید و تمرکز خود را بالا ببرید به شما آموزش دهم. اما چگونه متوجه خواهید شد که این روش مؤثر است؟ زیرا به یک نقطه شروع نیاز دارید.
تمرین مطالعه: بخش اول
پس اکنون آنچه میخواهم انجام دهید این است که کتابی عمومی بگیرید و سرعت مطالعه خود را بر حسب کلمه در دقیقه محاسبه کنید. می توانید از مقاله محاسبه سرعت مطالعه که قبلا در سایت نگرش نیک گذاشتیم، استفاده کنید.
انجام این تمرینات بسیار مهم است. به یاد داشته باشید، دانش به خودی خود قدرت نیست، بلکه تنها نیروی بالقوه است. تنها زمانی به قدرت تبدیل میشود که واقعاً از آن استفاده کنید. بنابراین، قدم اول، سنجش سرعت فعلی تان است، باید بدانید الان در چه نقطه ای قرار دارید.
جیم کوییک می گوید دو دارایی بزرگ شما:
1- مغزتان است که بهترین ابزار ثروتسازی است که تا به حال وجود داشته است. همه چیز را در دنیای شما خلق میکند و
2- زمان شماست، زیرا زمانی که از دست میدهید دیگر قابل بازگشت نیست.
بنابراین، حتی بهتر از مدیریت زمان، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به روز خود نگاه کنید و ببینید بیشترین زمان را کجا صرف میکنید و ببینید که در آن زمینه میتوانید مؤثرتر و کارآمدتر شوید؟ این همان چیزی است که من آن را «تندخوانی» میدانم.
موانع تندخوانی
تندخوانی از دو بخش تشکیل شده است:
- سرعت خواندن و
- درک مطلب.
داشتن یکی بدون دیگری فایدهای ندارد. برای اینکه بتوانیم تندخوان شویم، باید موانعی که سد راه یادگیری مهارت تندخوانی برای ما هستند را برداریم. بنابراین، میخواهم به سرعت چند مانع اصلی را که بر سر راه مطالعه سریعتر شما قرار میگیرند را بیان کنم:
1- فقدان آموزش
اولین مانع بر سر راه خواندن مؤثر، فقدان آموزش است. آیا شما با توانایی خواندن به دنیا آمدهاید؟ قطعاً خیر. اینطور نیست که به دنیا آمده باشید و شروع به خواندن مجلات در اتاق انتظار کنید، درست است؟
پس خواندن، یک مهارت است و مانند همه مهارتها و استعدادها، میتواند از طریق آموزش مناسب پرورش یابد. با این حال، آخرین باری که در کلاسی به نام «مطالعه» شرکت کردید چه زمانی بود؟ آن موقع چند ساله بودید؟ شاید ۶، ۷ یا ۸ ساله.
اجازه دهید سوالی از شما بپرسم. آیا از زمان کودکی، دشواری و نیاز به درک مطلب افزایش یافته است؟ کمی یا زیاد؟ بسیار زیاد. اما اکثر مردم هنوز با همان سطح مهارت آن دوران میخوانند. آیا این منطقی به نظر میرسد؟ پس باید در این زمینه آموزش ببینید.
2- فقدان تمرکز
دومین مانع بر سر راه خواندن مؤثر، چیزی است که قطعاً با آن ارتباط برقرار میکنید: فقدان تمرکز. آیا تا به حال صفحهای از یک کتاب را خواندهاید، به انتهای آن رسیدهاید و فراموش کردهاید که چه خواندهاید؟ برمیگردید و دوباره آنچه را که خواندهاید مرور میکنید و باز هم نمیفهمید که چه خواندهاید و چه اتفاقی افتاده است؟ کجا رفت؟ این تمرکز شماست، درست است؟ چه تعداد از افراد چیزی را میخوانند و نمیتوانند تمرکز کنند؟ بنابراین، این یک بخش کلیدی است.
افسانه تندخوانی
باوری نادرست وجود دارد که خوانندگان سریع یعنی افرادی که تندخوانی را بلدند، درک کمتری از مطلب دارند. اما در واقعیت برعکس این موضوع است. تجربه نشان داده است که بسیاری از دانشجویان تندخوانی، درک بهتری نیز کسب می کنند؛ چرا که تمرکز بالاتری دارند.
اجازه دهید بیشتر توضیح دهم. مغز انسان، ابررایانه ای شگفت انگیز است. اما هنگام خواندن، ما این ابررایانه را بصورت تک تک کلمات تغذیه می کنیم. این سرعت خواندن به قدری پایین است که حتی سخن گفتن به این آهستگی نیز غیرمعمول به نظر می رسد. چنین روندی قطعا منجر به کند شدن ذهن و کاهش تمرکز می شود.
خواندن با سرعت پایین، باعث حواس پرتی، خواب آلودگی و سرگردانی ذهن می شود.
آیا افراد زیادی از خواندن به عنوان راهی برای خوابیدن استفاده نمی کنند؟ همان کتابی که برای مدت زمان زیادی و به طرز خجالت آوری در کنار تخت خواب رها شده است، گواه این مدعاست.
یکی از اصول اساسی حافظه این است که تلفیق اطلاعات با احساسات، منجر به شکل گیری حافظه بلندمدت می شود. اما اگر احساس شما صفر باشد، حاصلضرب صفر در هر عددی چیست؟
بله، حاصلضرب آن صفر است. به همین دلیل است که بسیاری از افراد آنچه را که می خوانند به خاطر نمی آورند، چون به آن متن، احساسی ندارند.
مطلب این است که اگر محرک مورد نیاز مغزتان را به آن ندهید، به دنبال سرگرمی در جای دیگری، به شکل حواس پرتی، خواهد گشت و به همین دلیل است که ذهن شما اغلب سرگردان می شود و تمرکز خود را از دست می دهید؛ زیرا در واقع، شما بیش از حد کند می خوانید. پس اگر متنی را با سرعت بالا بخوانید، تمرکز شما بالاتر می رود و در نتیجه درک مطلب شما نیز افزایش می یابد.
درک مطلب همانند رانندگی با خودرو است. فرض کنید با سرعت سی کیلومتر در ساعت در کوچه پس کوچه های محل زندگی تان در حال رانندگی هستید؛ آیا تمام حواس و تمرکز خود را صرف رانندگی می کنید؟ قطعا خیر. چه کارهایی انجام می دهید؟ به رادیو گوش می دهید، به فکر قبض ها هستید، به فکر بچه ها هستید، شاید حتی قهوه تان را می نوشید؛ به عبارتی می توانید همزمان به پنج کار مختلف مشغول باشید.
اما نکته اینجاست که هنگامی در اتوبان با سرعت 120 کیلومتر در ساعت در حال رانندگی مستقیم هستید، آیا تمرکز کم تری، کمی بیشتر یا بسیار بیشتری خواهید داشت؟ قطعا بسیار بیشتر، درست است؟
تمام حواس تان به مسیر پیش روی تان معطوف است. این همان خواندن مؤثر یا همان خواندن سریع است که ما آن را «SPEED READING» (تندخوانی) می نامیم. بنابراین، می خواهم این باور غلط را از میان بردارم زیرا قصد دارم به شما بیاموزم که چگونه سریع تر بخوانید.
چطور سریعتر بخوانیم؟
اکنون به یک ترفند مغزیِ سریع برای اینکه بتوانید 25، 50 و حتی 100درصد سریعتر بخوانید اشاره میکنم. این تکنیک، «استفاده از ابزار بصری» نام دارد.
هنگام خواندن، انگشت، هایلایتر، خودکار، مداد و یا حتی ماوس رایانهی خود را به کار گیرید تا به آرامی زیر کلمات خط بکشید. این روش با فنون سنتی تندخوانی که در آن انگشت بر روی صفحه به شکل S یا Z حرکت میکند، متفاوت است. چرا که در روشهای سنتی، بخشهای زیادی از متن نادیده گرفته میشود و کلمات بسیاری از قلمروی خواندن خارج میگردند.
من به شما توصیه نمیکنم انگشتتان را به شکل S یا Z حرکت دهید. بلکه منظور من این است که به آرامی و بدون تماس با صفحه یا نمایشگر، زیر کلمات را خط بکشید تا تمرکزتان را حفظ کنید.
اکنون به دلایل کارآمدی این روش اشاره میکنم. نخست آنکه، کودکان به طور غریزی از انگشت خود برای خواندن استفاده میکنند تا زمانی که به آنها گفته شود این کار را انجام ندهند. دوم اینکه، شما نیز ناخودآگاه از این روش بهره میگیرید.
شاید بگویید: «جیم، من هنگام خواندن از انگشتم استفاده نمیکنم.» اما اگر از شما بخواهم تعداد خطوطی را که در ۶۰ ثانیه خواندهاید بشمارید، مطمئن هستم که صد در صد از افراد از انگشت یا یک هدایتگر دیداری برای شمارش اعداد ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ استفاده خواهند کرد.
سومین دلیل، تمایل ذاتی چشم به حرکت است. چشم شما جذب حرکت میشود. این بدان معناست که اگر چیزی در اتاق یا بیرون از آن حرکت کند، به آن توجه میکنید؛ چرا که این غریزهی بقاست. درست مانند زمانی که مثل یک شکارچی در میان بوتهها به دنبالِ صیدِ غذایتان میگردید.
فرض کنید بوتهای در کنار شما تکان میخورد. آن موجود میتواند یک خرگوش یا حتی یک هویج باشد! اما نکتهی مهم این است که هر حرکتی در محیط پیرامونتان نیازمند توجه است. چرا که آن حرکت میتواند به معنای نهارِ شما، یا حتی به معنای تبدیل شدنِ شما به نهار باشد، درست است؟
بنابراین، چالش اصلی هنگام مطالعهی ما، حفظ تمرکز است. استفاده از راهنماهای بصری، به مانند زیرخط کشیدن کلمات، به تمرکز ما کمک میکند. بدین طریق، توجه شما به دنبال اطلاعات هدایت میشود و پراکنده نمیگردد.
دلیل دیگری برای استفاده از راهنماهای بصری، ارتباط آن با سیستم عصبی و اعصاب شماست. منظورم چیست؟ آیا تا به حال طعم یک محصول عالی را چشیدهاید؟ فرض کنید یک هلوی تازهچیده شده از باغ یا بازارچهی محلی را میخورید؛ نه هلوهایی که در موم خوابانده شدهاند و ماهها در قفسهی فروشگاه ماندهاند.
آیا تا به حال طعم یک هلوی بهشتی را چشیدهاید؟ در واقعیت، شما طعم هلو را نمیچشید، بلکه آن را بو میکنید. حواس بویایی و چشایی شما چنان به هم پیوند خوردهاند که ذهنتان نمیتواند تفاوت آنها را تشخیص دهد. البته زمانی که بیمار هستید و نمیتوانید نفس بکشید، متوجه این تفاوت خواهید شد؛ چرا که غذا بیمزه خواهد شد.
پیوند حواس بویایی و چشایی به مانند پیوند حس بینایی و لامسه است. به همین دلیل، زمانی که هنگام مطالعه انگشت خود را روی خطوط متن حرکت میدهید، احساس میکنید بیشتر با متن ارتباط برقرار میکنید. حتی افرادی که بینایی خود را از دست دادهاند، از حس لامسه برای خواندن استفاده میکنند؛ آنها بریل میخوانند!
بنابراین، تشویقتان میکنم که هنگام مطالعه از انگشت خود استفاده کنید.
تمرین مطالعه: بخش دوم
بسیار خب، حالا نوبت انجام تمرین است. به همان صفحهای از کتاب که مطالعه آن را نیمهتمام رها کردهاید، بازگردید. زمانسنج خود را روی ۶۰ ثانیه تنظیم کنید و این بار متن را با استفاده از ابزار بصری و خط کشیدن زیر خط با انگشت یا مداد بخوانید.. سپس زمانسنج را متوقف کرده مطابق قبل، سرعت مطالعه خود را محاسبه کنید.
در قسمت دیدگاه های پایین همین صفحه بنویسید که در ابتدای تمرین، سرعت خواندنتان بر حسب کلمه در دقیقه چه مقدار بوده است و سپس با تمرین کردن با انگشت به چه عددی رسیدهاید. این کار، نمونهای فوقالعاده از تواناییهای شماست.
حالا آیا آمادهاید تا یک تندخوان حرفه ای شوید؟ ذهنهای چابک از یک هدایتگر بصری استفاده میکنند. این امر سرعت و تمرکز خواندن شما را به میزان قابل توجهی افزایش خواهد داد و در نتیجهی این تمرکز، درک مطلبتان نیز بهتر می شود و از خواندن با سرعت بالا لذت بیشتری خواهید برد.
به یاد داشته باشید که شما سریعتر و باهوش تر از آن چیزی هستید که فکر می کنید.