جی شتی, مقالات

7 پرسش و پاسخ با جی شتی

پرسش و پاسخ

جی شتی در شبکه های اجتماعی مثل یوتیوب بسیار فعال است و سوالات بسیاری در حوزه های مختلف از او پرسیده می شود. او در این مقاله می خواهد به بیشترین سوالاتی که از او پرسیده می شود، جواب دهد. سوالاتی در حوزه ی روابط، رشد فردی، نحوه ی کنار آمدن با غم و ناراحتی، چگونگی رفع افسردگی.

سوال شماره 1: رابطه ام با همسرم خوب پیش نمی رود، نمی دانم چکار کنم؟ طلاق بگیرم یا به زندگی ام ادامه دهم؟

هر نوع پایان یا وقفه در رابطه، زمان خوبی برای تعریف مجدد روابط و تعریف مجدد خودتان است. این امر به شما فرصتی می دهد تا به شخصی تبدیل شوید که قبلاً نمی توانستید بشوید و به شما این امکان را می دهد که خود را با افرادی که از قبل نمی شناسید احاطه کنید. به شما یک فرصت دوم و یک فرصت جدید می دهد.

می تواند وسوسه انگیز باشد که بخواهیم همه چیز مثل گذشته باقی بماند. تغییر می تواند ترسناک باشد و از دست دادن افراد دردناک است. 

شما نمی خواهید کسی را مجبور کنید که در زندگی شما باشد. شما نباید بخواهید کسی در زندگی شما بماند فقط به این دلیل که قبلا در زندگی شما بوده و اکنون از این که یک نفر دیگر را انتخاب کرده است ناراحت هستید. شما نباید در جبهه گیری گم شوید و فکر کنید «من فقط می خواهم که آنها کنار من باشند».

شما می بایست افرادی را پیدا کنید که بتوانند با شما رشد کنند و شما را به جلو سوق دهند.

سوال شماره 2: اگر شخصی به طور مرتب با شما قطع ارتباط می کند، آیا باید او را ببخشید و رابطه را با او ادامه دهید؟

 

تصمیم سختگیرانه بر اساس احساساتی محدود یا خاص صحیح نیست. من از آنهایی که این سوال را از من می پرسم می گویم تا طرفین هنگامی که در آرامش و شادی هستند در مورد مسائل روابط خود صحبت کنند. پیش قدم باشید. تعلل برای رفع چالش ها تا زمانی که همه چیز دیگر سمی شده است، امکان داشتن مباحثه سالم را از بین می برد.

اما وقتی زمان صحبت فرا رسید، این سه مرحله را دنبال کنید:

1- از همدیگر بپرسید که عوامل محرکی که باعث می شود خشم بین تان خیلی بد اوج بگیرد، چیست؟  آنها را شناسایی و برای حذف آنها از زندگی و روابط خود تلاش کنید.

  خلاصه کتاب نیروی حیات اثر تونی رابینز

2- در مورد نحوه ی جدل خود واقع گرا باشید و اینکه دفعه بعد که مجادله ایی پیش می آید قرار است چگونه باشد؟ رویکرد تیمی به مسائل می تواند تفاوت بسیاری ایجاد کند.

3- بررسی کنید که آیا این مسئله یک طرفه است یا نه؟ اگر فقط یکی از طرفین با این مسئله دست و پنجه نرم می کند، ممکن است موارد شخصی عمیق تری وجود داشته باشد که باید بررسی و جهت دهی شوند.

سوال شماره 3: چگونه می توانم هدفی پیدا کنم، از منطقه امن خود خارج شوم و بر ترسم غلبه کنم تا بتوانم چیزهای جدیدی را امتحان کنم؟

فعال شوید و جهش کنید. برای یک دوره یا سمینار ثبت نام کنید. در مورد چیزی که می خواهید یاد بگیرید کارگاه آموزشی پیدا کنید و برای آن ثبت نام کنید.

انرژی همگام دیگرانی که می خواهند به همان شیوه یاد بگیرند و رشد کنند، میل و عزم شما برای ادامه کار را تقویت می کند.

درمورد اینکه چه عواملی باعث دلهره شما می شوند، صادق باشید. اگر ترس از عدم شناخت کافی یا در مقابل دیگران احمق به نظر رسیدن است، در مورد شروع کار استراتژیک باشید.

اگر نگران آنچه دیگران فکر می کنند هستید، به جایی بروید که با غریبه ها شروع به آموختن کنید، زیرا کمتر احساس می کنید توسط افرادی که نمی شناسید قضاوت می شوید. در خصوص مکاشفه ی خود واقع بین باشید و اگر فکر می کنید آماده نیستید، یکباره به بخش پرعمق استخر نپرید.

اگر تازه می خواستم یاد بگیرم که چگونه با یک اتومبیل سرعتی، مسابقه دهم، یکباره با رانندگان فرمول یک مسابقه نمی دادم. به قسمت مبتدی ها می رفتم. واقع بین بودن در مورد سطح دانش و توانایی تان به شما کمک می کند فشار انتظارات غیرواقعی را برطرف کنید.

سوال شماره 4: چگونه با درد از دست دادن عزیزان کنار بیایم؟

یک نامه می تواند دروازه ای قدرتمند برای بهبودی باشد. من شما را تشویق می کنم به شخصی که برای او سوگوار هستید نامه ای بنویسید، گویی که با او صحبت می کنید. تمام مواردی که اگر نگویید بعدا پشیمان می شوید را منعکس کنید. در مورد احساسات خود صادق باشید و آنچه را که بیشتر از همه هنگام بودن با آن فرد دوست داشتید را بگویید. نامه را با دست بنویسید و با صدای بلند بخوانید.

  استفاده از ردیاب عادت و قوانین آن

من احساس می كنم كه بیشتر درد ما هنگام از دست دادن یك عزیز، مواردی است كه ما هرگز نگفته و ابراز نكرده ایم. برون ریزی یا بیان آن چیزها می تواند شروع قدرتمندی برای بهبود باشد.

راه دیگر برای بهبود این است که به درس هایی که از آن شخص آموخته اید فکر کنید. زندگی آنها هدیه ای به شما بود. گرامی داشتن تاثیری که بر شما گذاشتند، می تواند باعث شود که آنها همیشه نزدیک به شما به نظر برسند، حتی اگر جسم آنها غایب باشد.

خانمی به تازگی با من این موضوع را به اشتراک گذاشته است که پس از از دست دادن یکی از اعضای خانواده اش در اثر تیراندازی، واقعاً در مجادله با خویش است.

تنها راهی كه او توانست پیش برود و مجادله را پشت سر بگذارد، این بود كه بفهمد چه تاثیری از این شخص گرفته است.

سرانجام ، عظمت فرد را با حمایت از اهداف خیرانه و موسسات خیریه ای که او به آنها اعتقاد داشت، ارج بگذارید.

سوال شماره 5: اولین اصل برای نگه داشتن افراد در مسیر صحیح و در رشد مداوم چیست؟

من مدیتیشن و ورزش را دو نکته مهم در رشد خودم می دانم. من در کتاب جدید خودم به نام «مانند یک راهب فکر کنید»، در مورد سه نوع مراقبه بحث می کنم. تمرین یک یا هر سه مورد، همانند ورزش جسمی، تاثیرات معجزه آسایی بر روی سلامت روان شما خواهد داشت. همچنین شما را به نوشتن اهدافتان ترغیب می کنم. داشتن یک دید واضح از آنچه که برای آن کار می کنید، قسمت مهمی از رسیدن به آنجاست.

سوال شماره 6: توصیه شما برای افرادی که با افسردگی و استرس دست و پنجه نرم می کنند، چیست؟

من به شمایی که واقعاً دچار این مشکل هستید اصرار می کنم که:

اول از یک پزشک کمک بگیرید.

دوم، بیرون بروید. داروی طبیعت معجزه می کند. بیرون بروید، در آفتاب خیس شوید، پاهایتان را دراز کنید و ذهن خود را پاک کنید.

سوم، خود را با افراد الهام بخشی که به شما انگیزه می دهند و به شما کمک می کنند تا برای حرکت رو به جلو متمرکز شوید، احاطه کنید.

  خلاصه کتاب قانون 80/20 اثر ریچارد کخ

سوال شماره 7: چه کسی بیش از همه روی جی شتی تأثیر گذاشته و از آن الهام گرفته است؟

من بسیاری از رشد خود را به افرادی مانند آلبرت انیشتین، استیو جابز و مارتین لوتر کینگ جونیور نسبت می دهم.

من هرگز با آنها ملاقات نكرده ام، اما آثار آنها را خوانده ام. من چگونگی نگاه آنها به تصمیمات را خوانده ام و در مورد آنچه آنها به آن باور داشتند، مطالعه کرده ام.

یک جمله از استیو جابز وجود دارد که زندگی من را تغییر داده است. او گفته است:

افرادی که آنقدر دیوانه هستند که باور کنند می توانند دنیا را تغییر دهند، کسانی هستند که این کار را می کنند.

 

من همچنین در طول مدت حضور خود در دیجیتال مارکتینگ تحت تأثیر یک مربی قرار گرفتم. او دائماً طرز فکر و تفکر من را به چالش می کشید.

او این ذهنیت را در من ایجاد كرد كه هرگز قانع و راضی نشوم و همیشه رشد كنم. وقتی ما فقط یک قدم به جلو حرکت می کردیم، او مرا مجبور می کرد چهار قدم دیگر به جلو بروم. ما یک قدم دیگر به جلو حرکت می کردیم و او من را به چالش می کشید که پنج قدم دیگر جلو بروم. اینگونه است که اکنون طرز فکر رشد دائم در من شکل گرفته است.

«به چالش کشیدن خودم برای رشد»، این طرز فکر، برای من یکی از زیباترین هدایایی است که هر کسی می تواند هدیه دهد. 

دیگر مطالب جی شتی را هم ببینید:

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها