روز یازدهم: نگران عدم آگاهی خود نباش
ایمان می گوید: «خدایا، نمی دانم چگونه می خواهم این بچه ها را بزرگ کنم، اما قرار نیست با نگرانی و استرس زندگی کنم. نمی دانم کسب و کارم چگونه می خواهد پیش برود، اما وقتی پاسخی ندارم به تو اعتماد می کنم. نمی دانم چگونه می توانم خانواده ام را تغییر دهم، اما وقتی راهی نمی بینم به تو اعتماد دارم. من متوجه می شوم که لازم نیست همیشه همه چیز را بدانم، زیرا تو می دانی و تو جهان را کنترل می کنی.»
این نگرش ایمان چیزی است که به خدا اجازه می دهد کارهای بزرگی برایت انجام دهد تا راه هایی را در جایی که شما نمی بینید، برایت بسازد.
واقعیت این است که او قبل از ایجاد مشکل برای شما، راه حل دارد.
او می تواند به شما نشان دهد که چگونه مشکلات حل می شود. او می تواند تمام جزئیات را به شما بدهد، اما اگر اینطور نیست، این یک آزمایش است. او نمی خواهد شما در حال حاضر همه چیز را بدانید. آیا نسبت به عدم آگاهی راحت هستید؟ آیا وقتی نمی بینید که چگونه چیزی می تواند اتفاق بیفتد، به خدا اعتماد خواهید کرد؟
ممکن است مشکلاتی داشته باشید که نمی دانید، نمی توانید دلیلشان را بفهمید و پاسخی برای آنها نمی بینید. اشکالی ندارد شما مجبور نیستید آن را ببینید. ناامید نشوید و شروع به شکایت نکنید. خدا پشت پرده کار می کند. او می داند قرار است اتفاقاتی بیفتد که شما آن را ندیده اید. قرار است همه چیز غیرعادی باشد. اما نگران نباشید، در نهایت متوجه خواهید شد که آن مشکلات و اتفاقات در ظاهر بد، همه شان به نفع شما تمام خواهند شد.
موسی همه پاسخ ها را نداشت. او نمی دانست بنی اسرائیل چگونه از صحرا عبور خواهند کرد، اما خدا به آنها مانا داد تا هر روز صبح بخورند، چیزی شبیه نانی که روی زمین تشکیل می شود. او آب را از سنگی غیرعادی و غیر معمول بیرون آورد. آنها را در روز با ابر و در شب با ستونی از آتش هدایت می کرد. او دیوارهای اریحا را نه با جنگیدن و نه با تلاش، بلکه صرفاً با راهپیمایی بنی اسرائیل فرو ریخت. آنها حفاظت و تدارک ماوراء طبیعی را تجربه کردند.
عدم دسترسی شما به پاسخی، به این معنی نیست که خدا در زندگی شما حاضر نمی شود و کارهای شگفت انگیزی انجام نمی دهد.
اعلام کنید
امروز اعلام می کنم که زندگی من در دستان خدای من امن و امان است. من به او اعتماد خواهم کرد و از ندانستن جزئیات راحت خواهم بود.
من اعلام می کنم که خداوند همه چیز را به نفع من انجام می دهد و من را برای چیزهایی بهتر از تصوراتم آماده می کند. او پیشاپیش من می رود تا مسیرهای کج را صاف کند و مرا در مسیر ترک نمی کند. من اعلام می کنم که با ایمان راه می روم، نه با دید، زیرا می دانم که او هر وعده ای را عملی خواهد کرد.
دعا کنید
خدای عزیز؛
حتی اگر چیزهایی وجود دارد که نمی توانم بفهمم، به تو اعتماد دارم. شاید هنوز جواب را نبینم، اما ایمانم را از دست نخواهم داد. اجازه نمی دهم دلسردی یا شکایت وارد قلبم شود. من می دانم که تو در پشت صحنه کار می کنی.
تو در حال آماده کردن نعمت هایی هستی که من نمی توانم آن ها را ببینم. من اطمینان دارم که این نعمت ها آنقدر غیرعادی و زیبا خواهند بود که بدانم از جانب تو هستند. من مشتاقانه منتظرم که خوبی تو را تجربه کنم، آن را در زندگی خود احساس کنم و بدانم که در راه است.
ممنونم که مرا دوست داشتی و دعای مرا شنیدی.
به این سوالات جواب دهید
1- به این فکر کنید که چگونه می توانید با وجود ندانستن راحت باشید. با توجه به آنچه خوانده اید، چگونه می توانید این را در زندگی امروز خود اِعمال کنید؟ در مورد آینده چطور؟
2- تصور کنید در موقعیتی هستید که معمولاً ناامید یا ناراحت می شوید. شاید در ترافیک یا موقعیت بزرگتری باشید که مدتی در مورد آن دعا کرده اید. فکر کنید و بنویسید که چگونه این اصل می تواند در این مواقع به شما آرامش دهد؟