خلاصه کتاب هرگز تمام نشد اثر دیوید گاگینز

شما با مطالعه خلاصه کتاب هرگز تمام نشد (Never Finished) اثر دیوید گاگینز یاد خواهید گرفت که بر موانع ذهنی خود غلبه کنید و از محدوده های خود عبور کنید. بنابراین با مطالعه این کتاب شما در اواسط دهه بیست یا سی سالگی قرار می گیرید و متوجه می شوید که تا به حال زندگی نکرده اید و در خواب بوده اید. آیا شما از زندگی لذت می برید و در اوج هستید؟

«هرگز تمام نشد» دومین کتاب دیوید گاگینز است که در سال 2022 منتشر شده است. اولین کتابی که دیوید گاگینز نوشته بود، «نمی توانی به من آسیب بزنی» در سال 2018 بود که قبلا خلاصه اش را در سایت قرار داده ایم و از لینک زیر می توانید بخوانید:

خلاصه کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی

خلاصه کتاب هرگز تمام نشد + نکات کلیدی

در واقع شما در این خلاصه کتاب هرگز تمام نشد دیوید گاگینز یاد خواهید گرفت که زندگی خواستار پیشرفت بی پایان می باشد و در واقع اوج به معنای آغاز است. آنچه که شما برای دستیابی به انتظارات خود نیاز دارید، ایجاد باور از طریق مقاومت روحی و جسمی و همچنین در آغوش گرفتن چالش های پیش رو است.

در زمان بروز مشکل از دیوار کشیدن در اطراف خود دست بکشید

زندگی پر از موانع کوچک و بزرگ برای رسیدن به موفقیت است. موانع کوچک به صورت یک تکلیف گمشده و موانع بزرگ به شکل حوادث آسیب زا یا عدم موفقیت شغلی در زندگی شما وجود دارد. اندازه موانعی که در سر راه شما قرار می گیرد نباید از اهمیت چندانی برخوردار باشد، نکته مهم این است که چگونه می توان با وجود این چالش ها رو به جلو حرکت کرد.

این روش بسیار ساده تر از آن چیزی است که تصور می کنید. بعضی از افراد تمایل به مرور شکست های خود در گذشته دارند. بنابراین آنها سالها پس از خارج شدن از یک رابطه توهین آمیز و بعد از بهبودی در زمینه آسیب های جسمی، هنوز هم پیش خود به عنوان یک فرد شکسته خورده هستند.

آنها در شکست های خود غرق می شوند و به این فکر می کنند که چقدر بدشانس هستند که چنین سرنوشتی را تحمل می کنند. بعضی اوقات، آنها حتی از این شکست ها برای توجیه ضعف خود استفاده می کنند و هرگز پیشرفت نمی کنند!

شما هرگز بصورت کامل بر تجربیات خود کنترل نخواهید داشت. بیشتر اوقات کنترل شما در حد پاسخگویی به وضعیت پیش آمده است. در واقع شما مسئول نحوه عملکرد خود پس از کسب تجربه منفی هستید. این انتخاب شماست که رو به جلو حرکت کنید یا در آن گودال ناامیدی بمانید و اجازه دهید افکار منفی زندگی شما را کنترل کنند.

لازم نیست بلافاصله پس از کسب تجربه منفی، یک پرش بزرگ داشته باشید. انتظار نمی رود روز بعد از یک فاجعه، 100 درصد خوب باشید. نکته اصلی این است که تا جایی که می توانید به سمت پیشرفت حرکت کنید.

هر روز باید به خود نشان دهید که در تلاش هستید تا از زنجیرهای گذشته خود خلاص شوید. بنابراین هرگز پیشرفت را متوقف نکنید. دیر یا زود شما به شخصی که هرگز فکر نمی کنید باشید تبدیل خواهید شد. آنچه که بیش از هرچیزی به زمان نیاز دارد، تمرکز بر آینده است، نه گذشته.

از تجربیات منفی خود به عنوان انگیزه برای رسیدن به ارتفاعات عالی استفاده کنید

اگر بیان می کنید که در زندگی خود هیچ تجربه منفی ای را پشت سر نگذاشته اید، یا دروغ می گویید یا خوشبخت ترین فرد جهان هستید. به احتمال زیاد شما حداقل یک خاطره بد دارید، این تجربه بد می تواند در دوران دبیرستان یا رشد کردن در یک خانواده بد باشد. این اتفاقات در حافظه شما قرار می گیرند و باعث می شود که از آن زمان تاکنون هرگز احساس امنیت یا اعتماد به نفس نکرده باشید.

اولین قدم شما برای مقابله با رویدادهای بد احتمالاً انکار آن است. ممکن است بگویید که این تجربه به اندازه سایر افرادی که شاهد آن بودند، بد نبوده است. حتی ممکن است به جایی برسید که آن را آنقدرها که به نظر می رسد منفی تلقی نکنید. اما هرچه بیشتر با تجربه منفی در کشمکش باشید، بیشتر خود را در عذاب نگه می دارید.

شما هرگز با پنهان کردن درد، متوجه پتانسیل واقعی خود نخواهید شد، بنابراین حافظه بد خود را انکار نکنید. در عوض شما باید آن را بپذیرید و با تمام توان خود با آن روبرو شوید. مطمئناً اینکار برای شما ترسناک و نگران کننده است، اما انجام این کار نه تنها شما را آزاد می کند بلکه شما را رو به جلو سوق می دهد. شما می توانید از دردها به نفع خود استفاده کنید. شما می توانید از تجربیات منفی خود به عنوان انگیزه برای رسیدن به ارتفاعات عالی استفاده کنید.

اگر در اولین قدم برای مواجهه با درد خود مشکل دارید، نوشتن خاطرات بهترین روش برای شما است.

یک روش حتی بهتر این است که صدای خود را ضبط کنید. هر بار که با یک اظهار نظر منفی یا یک خاطره آسیب زا روبرو می شوید، تلفن خود را بردارید و داستان خود را با صدای بلند ضبط کنید. آنچه را که اتفاق افتاده است با جزئیات توضیح دهید.

سپس هر روز به آن گوش کنید. این کار ممکن است در ابتدا برای شما سخت باشد، اما به مرور متوجه خواهید شد که چقدر شجاع شده اید. همچنین شما متوجه خواهید شد که اکنون می توانید با درد خود روبرو شوید.

تنها یک ثانیه می تواند زندگی شما را تغییر دهد

در یک ثانیه چه کاری می توانید انجام دهید؟ مطمئناً نمی توانید یک بشقاب کامل از ماهی قزل آلا بخورید یا یک ایمیل طولانی بنویسید یا مطالعه یک رمان را تمام کنید. اما در همین یک ثانیه شما می توانید زندگی خود را تغییر دهید. این همان چیزی است که دیوید گاگینز آن را “تصمیم یک ثانیه ای” می نامد. کمی بیشتر توضیح می دهم.

ببینید وقتی چالش های زندگی را پشت سر می گذارید، مواردی وجود دارد که به خود شک می کنید. با خود فکر می کنید که شاید تنها شما بودید که نتوانستید یک معامله را انجام دهید، و اکنون با خود می گویید که نمی توانید یک تاجر موفق باشید.

یا با خود فکر می کنید که تنها شما بودید که نتوانستید از دانشگاه هاروارد پذیرش دریافت کنید، بنابراین با خود می گویید که شما هرگز فرد باهوشی نیستید. این موارد مثال هایی است که می توانند شما را بسازد یا از بین ببرد.

بیشتر افراد پس از کسب این تجربیات در محل کار خود، استعفا می دهند. این شک و تردیدها به راحتی رویاهای شما را از بین می برند.

به جای واکنش ناگهانی، یک ثانیه مکث کنید و تصمیم درستی بگیرید. تمام آن احساسات را برای یک ثانیه از خود دور کنید و کنترل افکار خود را به دست آورید. سپس از خود بپرسید که آیا ترک محل کار انتخاب درستی است یا اینکه به دلیل استرس و ناامنی می خواهید این کار را انجام دهید؟ اجازه ندهید که یک لحظه ضعف، تمام رویاهای شما را از بین ببرد. شما باید بیش از حد روی اهداف خود متمرکز شوید.

پس از غلبه بر شک، شما می توانید از قدرت جدید خود برای مقابله با دیگر چالش های زندگی استفاده کنید. شما فردی قوی هستید زیرا برای تصمیم گیری یک ثانیه صبر کرده اید.

روی وظیفه مورد نظر خود تمرکز کنید

تصور کنید که روزها پیاده روی کرده اید اما هنوز هم به قله نرسیده اید. زیرا هدف شما تنها رسیدن به قله و استراحت بعد از صعود است، نه موفقیت. همانطور که شما به اطراف نگاه می کنید، متوجه می شوید که به قله نرسیده اید. زیرا شما قبل از رسیدن به قله واقعی، یک تپه کوچک دیگر برای بالا رفتن دارید. دقیقا زمانی که به جای تمرکز روی پایان رنج، روی وظیفه مورد نظر خود متمرکز می شوید، پیروزی به سراغ شما می آید.

تمرکز روی نقطه پایانی نه تنها باعث ناامیدی شما می شود، بلکه شما را از ذات فعالیت منحرف می کند. شما آنقدر روی نقطه پایانی متمرکز می شوید که هدف را فراموش می کنید. هرچه بیشتر روی مسئولیت های فعلی خود تمرکز کنید، زودتر به نتیجه دلخواهتان خواهید رسید.

نظم و انضباط می تواند به شما در پاسخگویی و انعطاف پذیری بیشتر کمک کند

نظم و انضباط شخصی به معنای انجام کارها به بهترین شکل ممکن است. این موضوع در زمینه ابتکار عمل برای شروع یک کار جدید و پایان دادن به کارهای نیمه تمام، مورد توجه ویژه ای قرار می گیرد. در جای دیگر نظم و انضباط به معنای تلاش برای انجام صحیح کارها، حتی وقتی کسی کار شما را تماشا یا بررسی نمی کند، است.

وقتی شما در انجام کارهایتان نظم و انضباط دارید، مسئولیت پذیری را نیز یاد می گیرید. در نتیجه شما برای انجام کارها نیازی به تشویق دیگران ندارید. بلکه شما به تنهایی بلند می شوید، وظایف خود را یادداشت می کنید و آنها را یک به یک بررسی می کنید. سرانجام شما یاد می گیرید که چگونه برنامه هایتان را در طول روز به پایان برسانید.

نظم و انضباط منجر به افزایش بار ذهنی و جسمی در شما می شود. با تکرار و بهینه سازی وظایف، شما به مرور متوجه افزایش ظرفیت خود برای انجام کارها می شوید. اکنون شما می توانید کاری را که قبلاً باید در طول یک روز کامل انجام می دادید، تنها در 4 ساعت به پایان برسانید. این ویژگی به شما کمک می کند تا در محل کار، دانشگاه و خانواده فرد مفیدتری باشید.

مهمترین مزیت نظم و انضباط، تقویت روحیه است. شما دیگر نسبت به موفقیت افراد دیگر احساس ناامنی نخواهید کرد، زیرا برای رسیدن به اهداف خود متمرکزتر شده اید. در نتیجه بدون شک به اهدافتان خواهید رسید.

برای موفقیت در سطح پایین تلاش نکنید

هر آنچه را که تاکنون بدست آورده اید نام ببرید. اگر موفقیت های شما مشابه اکثر مردم است، احتمالاً چیز زیادی بدست نیاورده اید. از این گذشته، هیچ کس با کوله باری از موفقیت متولد نمی شود. موفقیت در همه انسان ها درست در پایین ترین سطح نردبان شروع می شود. اما این بدان معنا نیست که وقتی می دانید زندگی مورد نظر شما در سطح پایینی قرار دارد، باید از آن راضی باشید.

شما باید خواهان پیشرفت باشید. اینجاست که بسیاری از افراد اشتباه می کنند. آنها ترجیح می دهند در جایی که هستند، بمانند زیرا آنها بیش از حد از ریسک کردن می ترسند. ترس طبیعی است. اما هیچ راه دیگری جز مواجهه با ترس برای تسخیر آن وجود ندارد.

از زمان خود استفاده کنید تا در آینده برای فرصت های بزرگ آماده شوید. از فرصت ها به عنوان یک زمین آموزشی برای تسلط بر مهارت های خود استفاده کنید، تا به نسخه بهتری از خود تبدیل شوید.

مهم نیست که چقدر برای رسیدن به موفقیت آماده می شوید، مهم این است که بدانید همیشه ممکن است شکست بخورید. بیشتر اوقات، عدم کنترل مسائل، دلیل شکست افراد است. در این زمان شکست را به عنوان راهی برای یادگیری و به دست آوردن فرصتی برای تقویت هسته اصلی خود در زندگی در نظر بگیرید.

از استانداردهای عادی پیشی بگیرید و برای خود برنامه ریزی کنید

وقتی کار جدیدی را شروع می کنید، یکی از اولین مواردی که در مورد آن خواهید آموخت، استانداردها و انتظاراتی است که شرکت از کارمندان خود دارد. شما باید برای جلسات آماده باشید، گزارشات پایان ماه را ارسال کنید، در تمام سمینارها بعنوان نماینده برتر شرکت داشته باشید و در نهایت شما می توانید همه این استانداردها را در همه جا و نه تنها در محل کار خود، بکار بگیرید.

مدیران شرکت، هر یک از اعضای تیم را راهنمایی می کنند و اطمینان حاصل می کنند که آنها با اهداف سازمان همکاری می نمایند. از شما بعنوان کارمند شرکت انتظار می رود که این استانداردها را رعایت کنید و آنها را در هر کاری که انجام می دهید بکار بگیرید.

اگرچه این کار قابل تحسین است و این استانداردها شما را به هدف اصلی شما نزدیک می کند، اما گاهی مانع از رسیدن شما به تمام توانتان می شود. زیرا رشد واقعی به معنای پیشی گرفتن از استانداردهای تعیین شده است.

شما باید سعی کنید اطراف خود را با افرادی که به طور مداوم از انتظارات فراتر می روند، احاطه کنید. به این ترتیب خود رقابتی شما، انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهدافتان خواهد داشت.

اگر مایل به انجام کار هستید، عظمت در دسترس شماست.

چگونه عظمت را تعریف می کنید؟ برخلاف تصور عامه، عظمت یک پایه گریزان نیست که شما فقط با استعدادیابی و کسب امتیاز می توانید آن را بدست آورید، شما عظمت را در دسترس خود دارید و فقط حاضر نیستید به دنبال آن باشید.

شما مقصر نیستید. بیشتر اوقات تربیت شما می تواند نقش مهمی در محدود کردن تفکر شما داشته باشد و باعث شود شما باور کنید که برای عظمت، مقدر نیستید.

به محض ورود به جهان، مردم شما را دسته بندی می کنند. شما یک زن هستید، بنابراین نباید مدیرعامل باشید. شما یک مرد هستید، بنابراین باید در امور فنی فعالیت کنید. شما فقط 18 سال دارید، بنابراین باید به دانشگاه بروید و نباید وارد بیزینس شوید. شما در حال حاضر 56 ساله هستید، بنابراین باید در مورد بازنشستگی فکر کنید و به دنبال شغل جدید نباشید.

مردم عادت دارند شما را تعریف کنند حتی قبل از اینکه شما بتوانید خودتان را تعریف کنید و متأسفانه این موضوع در مورد چگونگی دیدن عظمت، ناراحت کننده و عذاب آور است.

مهم نیست که صداهای منفی چقدر بلند هستند، شما باید قدرتمندانه خودتان را برای دیگران تعریف کنید.

• شما می توانید بعنوان اولین زن خلبان در کشور خود فعالیت کنید.
• شما می توانید بدون رفتن به دانشگاه میلیونر شوید.
• شما می توانید بعنوان یک فرد 50 ساله از دانشگاه فارغ التحصیل شوید.

همیشه برای شکستن باورهای اشتباه باید شخصی پیش قدم باشد. پس همین حالا شما در این مسیر پیش قدم شوید.

کتاب های دیوید گاگینز

دیوید گاگینز نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی است. او به خاطر کتاب‌های خودآموزی پرفروشش، از جمله «نمی‌توانی به من آسیب بزنی» و «هرگز تمام نشد» شناخته شده است. گاگینز در کتاب‌هایش داستان‌های زندگی خود را به اشتراک می‌گذارد و به خوانندگان می‌آموزد که چگونه بر چالش‌ها غلبه کنند و به اهدافشان برسند.

1- کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی

این کتاب دیوید گاگینز داستان زندگی فوق‌العاده او را روایت می‌کند. او در این کتاب از دوران جوانی خود به عنوان فردی افسرده و چاق می‌  گوید و شرح می‌دهد که چگونه با تلاش و پشتکار به عضو نیروی دریایی ایالات متحده، دونده فرا ماراتن و دوچرخه‌سوار مسافت‌های طولانی تبدیل شد.

2- کتاب هرگز تمام نشد

دیوید گاگینز در این کتاب خود که الان در این صفحه در حال خواندن خلاصه کتاب هرگز تمام نشد هستید و در سال 2022 به چاپ رسیده است، به خواننده می‌آموزد که چگونه با تکیه بر تجربیات شخصی اش، استقامت ذهنی و اراده خود را تقویت کرده است.

در این کتاب، دیوید گاگینز به شما راهکارهای عملی ارائه می‌دهد تا بتوانید بر چالش‌های ذهنی خود غلبه کنید و به اهداف خود برسید. او به شما می‌آموزد که چگونه از منطقه امن خود خارج شوید، به خودتان ایمان داشته باشید و با تمام توان برای رسیدن به آرزوهایتان تلاش کنید. او معتقد است که رشد و پیشرفت واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که از مرزهای امن خود عبور کنیم.

اگر به دنبال کتاب هایی هستید که به شما انگیزه و الهام دهد تا بر چالش‌های خود غلبه کنید و به اهدافتان برسید، خواندن کتاب های دیوید گاگینز را به شما توصیه می کنم.

کتاب های دیوید گاگینز به دلیل لحن انگیزشی و الهام‌بخش و همچنین داستان‌های واقعی و ملموس گاگینز مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفته است.

گاگینز در کتاب های خود به خوانندگان می آموزد که چگونه نظم و انضباط را در زندگی خود ایجاد کنند و به تعهدات خود پایبند باشند و این کار را با تعریف داستان های واقعی از زندگی خود و واکنش هایی که در شرایط سخت زندگی اش نشان داد، به خوانندگانش منتقل می کند.  او معتقد است که با داشتن ذهنیت قوی، هیچ چیز نمی‌تواند مانع رسیدن شما به اهداف تان شود.

خلاصه نهایی

برای رسیدن به اهدافتان، ابتدا باید بر موانعی که جامعه برای شما ایجاد کرده است، غلبه کنید. این امر مستلزم علاقه شما نسبت به پیشرفت های بزرگ، حرکت به سمت آینده، فراموشی گذشته و در نهایت نادیده گرفتن دشواری و درد است.

در اینجا یک توصیه نهایی وجود دارد:

افرادی که اطراف شما را احاطه می کنند باید اولین کسانی باشند که حداکثر پتانسیل شما را باور دارند. با مردمی در ارتباط نباشید که شما را عقب نگه می دارند. اطرافیانتان باید شما را به سمت بالا سوق دهند و شما را به سمت اهدافتان هدایت کنند.

نظر شما چیست؟

مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب هرگز تمام نشد دیوید گاگینز برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.

راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟