آیا برای ایجاد زمان برای انجام کار دلخواه خود انرژی می گذارید و فکر می کنید که چکار کنید تا این زمان را بتوانید ایجاد کنید؟ زمان مانند طلای گمشده است، گرانبها اما غیرقابلدسترس. این یک منبع محدود است که باید با دقت از آن محافظت کنیم، اما در عوض، اغلب اجازه میدهیم از بین انگشتان ما خارج شود، تسلیم کسانی که آن را مطالبه میکنند و فعالیتهایی که آن را میمکد، میشود. این مبارزه مداوم میتواند ما را به مسیر پشیمانی سوق دهد، درسی که بسیاری خیلی دیر یاد میگیرند.
به افشاگریهای Bronnie Ware توجه کنید که دریافت که مردم در بستر مرگ حسرتهای مشترکی دارند. در صدر فهرست آنها آرزوهایی مانند زندگی واقعی خود، کار بیشازحد، بیان احساسات خود، حفظ دوستیها و اجازه دادن به خود برای تجربه بیشتر شادی بود. یک مطالعه سال 2018 با این موضوع همخوانی دارد و نشان میدهد که مردم اغلب از اینکه رؤیاهای خود را دنبال نکردهاند و به پتانسیل کامل خود نرسیدهاند، پشیمان هستند.
اول به این سوال جواب دهید:
چه اقداماتی می توان برای ایجاد زمان برای انجام کار دلخواه انجام داد؟
جواب این سوال را در انتهای این درس به شما خواهیم داد ولی قبل از مطالعه، خودتان فکر کنید.
حال به این سوال جواب دهید:
راه خروج از این هزارتوی پر از حسرت چیست؟
پاسخ در تغییر ذهنیت ما نهفته است. این در مورد ایجاد انتخابهای سخت اما حیاتی است که یک حصار اطراف زمان ما قرار دهد که اغلب به این معنی است که باید فعالیتها و افراد خاصی را رها کنیم تا برای دیگران فضایی ایجاد کنیم.
بسیاری از ما کار یا خانواده را بیش از همهچیز در اولویت قرار میدهیم. بهراحتی میتوان فهمید که چرا اغلب احساس استرس بیشازحد میکنیم، قادر به به اشتراکگذاری لحظات باکیفیت با عزیزان خود نیستیم و دائماً نگران آنچه دیگران در مورد کار و عملکرد شخصی ما فکر میکنند هستیم.
ما آنقدر درگیر این نگرانیها هستیم که فراموش میکنیم از خود سؤال مهمی بپرسیم:
آیا واقعاً در زندگی دلخواه خود زندگی میکنیم؟
حقیقت تلخ این است که برای داشتن زندگی پربارتر، باید وقت بیشتری را صرف بیش از فقط کار یا تعهدات خانوادگی کنیم.
اکنون، ممکن است تعجب کنید: “چگونه میتوانم این کار را انجام دهم؟ برنامه من قبلاً با وظایف و تعهدات پر شده است.”
خب، قرار است در درس سوم آموزش ایجاد تعادل بین کار و زندگی به این موضوع بپردازیم و به شما روشهای عملی برای بازپسگیری زمان خود و زندگی کردنِ زندگی ای که واقعاً میخواهید را ارائه دهیم.
چرا باید برای کار دلخواه تان، وقت ایجاد کنید؟
به زمان خود مانند شن در ساعت شنی فکر کنید که دائماً در حال ریزش است. نمیتوانید لیوان را وارونه کنید تا شن ازدسترفته را دوباره به دست آورید؛ درست مانند زمان، وقتی رفت، برای همیشه رفته است.
با افزایش سن، این کمبود زمان بیشتر آشکار میشود و شما را هرچه بیشتر در موقعیت داشتن احساس فقر زمانی قرار می دهد. به همین دلیل است که بسیار مهم است که وقت خود را برای چیزهایی که دوست دارید و واقعاً برای شما مهم هستند صرف کنید؛ در غیر این صورت، آن لحظات ارزشمند هرگز اتفاق نخواهند افتاد.
مدیریت نادرست زمان میتواند منجر به احساساتی شود که انگار زندگی در کنترل شما نیست. تصور کنید که یک خط از دومینوها را قرار دادهاید و به اولین مهره دومینو ضربه می زنید. چه اتفاقی میافتد؟ یکییکی، همه آنها بهسرعت به ترتیب میافتند:
اولین دومینو، فرسودگی است
شما تحتفشار مداوم هستید، بیشتر و بیشتر انجام میدهید، اما هرگز احساس نمیکنید که کافی هستید. روزهای شما به یک تارعنکبوت از فعالیتها تبدیل میشود و استراحت تبدیل به یک رویای دوردست میشود. شما ازنظر جسمی خسته، ازنظر عاطفی تخلیهشده و ازنظر ذهنی خالی هستید.
دومینو بعدی، استرس است
شلوغی و جنبوجوش مداوم، تعقیب بیپایان زمان، باعث میشود همیشه احساس ناراحتی کنید. ذهن شما در حالت بیشفعالی است، سطح استرس شما سر به فلک میزند و آرامش در هیچ کجا از زندگی شما دیده نمیشود.
دومینوی آخر، مشکلات سلامتی
بدن شما شروع به واکنش به فشار مداوم شما میکند. اختلالات خواب، سردردهای مزمن، بیماریهای مکرر – اینها فقط چند مورد از علائمی هستند که بدن شما ممکن است نشان بدهد. شما در مسیر سریع فدا کردن رفاه خود هستید، فقط به این دلیل که اجازه دادهاید زندگی شما از تعادل خارج شود.
ایجاد زمان برای مراقبت از خود و رشد شخصی
بیایید موضوع را اینجا روشن کنیم. مراقبت از خود به معنای خودخواهی نیست. اولویتبندی رشد شخصی به معنای نادیده گرفتن دیگران به نفع خود نیست. مسئولیت اول هر فردی، مراقبت از زندگی شخصی خود است. هیچکس دیگری نمیتواند این مسئولیت را برای شما بر عهده بگیرد.
از خود بپرسید:
- اگر خیلی خسته هستی که نتوانی بایستی، چگونه میتوانی از دیگران حمایت کنی؟
- اگر چشم اندازهای خود را گسترش ندهی، چگونه میتوانی به دیگران در سفر رشد خود کمک کنی؟
- اگر مهارتهای شما راکد باشند، چقدر ارزش واقعی میتوانی ارائه دهی؟
- اگر در دریایی از ناامیدی و بدبختی غرق باشی، چه نوع انرژی را به جهان میفرستی؟
درک ارزش مراقبت از خود و رشد شخصی مانند یافتن یک کلید طلایی است. این موضوع آنقدر قدرت دارد که می تواند مزایای متعددی را برای شما ایجاد کند.
بهبود سلامتی خود
اولازهمه، مراقبت از خود و رشد شخصی، بهطور قابلتوجهی سلامت جسمی و روانی شما را بهبود میبخشد و سطح انرژی شما را تقویت میکند. بدون سلامتی، هر چیز دیگر بیاهمیت است. وقتی دائماً احساس بیماری میکنید، رسیدن به هر چیزی دشوار است.
توسعه ذهن خود
در مرحله بعد، درهای تازهای را به روی دیدگاهها و ایدههای جدید باز میکند. این مانند اضافه کردن رنگهای جدید به پالت شما است که به شما طیف وسیعتری برای نقاشی کردن بوم زندگی شما میدهد.
همانطور که رشد میکنید، مهارتهای خود را گسترش میدهید و ذهن خود را باز میکنید. این نهتنها زندگی شما را غنی میکند بلکه به اطرافیان شما نیز منتقل میشود زیرا شروع به افزودن ارزش به روابط خود میکنید و حتی تأثیر گستردهتری برجهان میگذارید.
ایجاد زمان برای مراقبت از خود و رشد شخصی به شما کمک میکند تا اطمینان حاصل کنید که زندگی شما متعادل است، نهفقط به خاطر خودتان، بلکه برای همه چیزهایی که با آنها تعامل دارید.
ایجاد زمان برای زندگی کامل
زندگی یک بوم نقاشی است که با نخهای مختلف بافتهشده است، هرکدام جنبه مهمی از وجود ما را نشان میدهد. این موارد عبارتاند از:
- سلامت جسمانی
- خانواده و روابط
- کار و پیشرفت شغلی
- قدرت ذهنی
- سلامت معنوی
- ثروت و رضایت مالی
در نگاه اول، عناصر زندگی ما – سلامت جسمی، روابط، مشاغل، قدرت ذهنی، سلامت معنوی و رضایت مالی – ممکن است به نظر قطعات جداگانهای باشند؛ اما درواقع، آنها به هم بافتهشدهاند و مانند یک زنجیری عمل میکنند که هر حلقه به حلقههای دیگر وابسته است. وقتی یک حلقه میشکند، کل زنجیره میتواند فرو بریزد.
بیایید تصویر واضحتری ترسیم کنیم:
فرض کنید سلامت شما روبهزوال است. درنتیجه، توانایی شما برای کار مؤثر کاهش مییابد و ممکن است در حفظ نقش فعال در روابط خود با مشکل مواجه شوید. پس تأثیر سلامت ضعیف فراتر از حوزه جسمی است؛ در همه زوایای زندگی شما نفوذ میکند.
از سوی دیگر، فرض کنید در شغلی گیرکردهاید که هیچ شادی یا رضایتی به شما نمیدهد. نهتنها زندگی حرفهای شما تحت تأثیر قرار میگیرد، استرس مالی و عدم رضایت میتواند بر سلامت روان شما فشار وارد کند و بهنوبه خود بر روابط و زندگی خانوادگی شما تأثیر بگذارد.
و اگر شما یک کارآفرین هستید، آیا همهچیز را نادیده میگیرید؟ ممکن است سلامتی شما روبهزوال برود، روابط شما ممکن است دچار مشکل شود و حتی قدرت ذهنی شما نیز آسیب ببیند.
Leon Ho نویسنده این مقاله می گوید: من از شنیدهها صحبت نمیکنم. من این مسیر را پیمودهام، با این چالشها روبرو شدهام و واقعیت وحشیانه زندگی را که توسط مدیریت نادرست زمان پرتابشده است، تجربه کردهام. این یک درس سخت بود، اما یکی بود که چشمانم را برای اهمیت ایجاد وقت برای آنچه واقعاً در زندگی مهم است باز کرد.
وقتی سعی میکردم بیزینسم را گسترش دهم، خودم را با توجه بسیار محدودیتهای خود فرسوده کردم تا اینکه بدن و ذهنم به من سیگنال توقف واضح و روشن دادند. من با درد شدید کمر، ذهنی بیقرار که اجازه خوابیدن نمیداد و تخلیه انرژی مداوم مبارزه میکردم. زمانی که میخواستم با همسر و فرزندانم بگذرانم بیشتر و بیشتر کوچک میشد، آنها احساس بیتوجهی میکردند و احساس گناه بهشدت روی من سنگینی میکرد.
با وخیمتر شدن سلامت جسمی و روانی من، انگیزهام نیز کاهش یافت. کارم که برای آن سخت جنگیده بودم، ناگهان تاریک به نظر میرسید. اعتمادبهنفس من سقوط کرد و بهرهوری و خلاقیت من نیز با آن پایین آمد.
این مانند انداختن یک سنگریزه در یک برکه است – اثرات زنجیرهای میتواند به پیامدهای دورودراز و مخرب منجر شود.
اینجاست که خودمراقبتی و رشد شخصی وارد میشوند که نقش حیاتی در حفظ تعادل ظریف دارند. آنها در مورد تقویت توانایی شما در مدیریت تمام جنبههای زندگی شما و تقویت هر حلقه در زنجیره هستند.
تمرین خودمراقبتی به شما سلامتی و آرامش ذهنی بهتری میدهد، به شما امکان میدهد در محل کار مشارکت بیشتری داشته باشید و بهطور فعال در روابط خود شرکت کنید.
به همین ترتیب، رشد شخصی مهارتهای شما را گسترش میدهد و مسیرهای جدیدی را برای پیشرفت شغلی ایجاد میکند که درنهایت به رضایت مالی منجر میشود.
با تصمیمات آگاهانه در مورد نحوه استفاده از زمان خود، ما فقط طول عمر خود را افزایش نمیدهیم؛ ما کیفیت زندگی خود را بهبود میبخشیم – به زندگی خود سال اضافه میکنیم، نهفقط سال به زندگی خود.
چطور برای کارهایی که می خواهید، وقت ایجاد کنید؟
بنابراین، چگونه میتوانید شروع به ایجاد وقت برای آنچه میخواهید در زندگی کنید؟ طبق ۴ مرحله زیر می توانید پیش بروید:
1- تصمیم بگیرید چه میخواهید
با تعریف اهداف خود شروع کنید. نهفقط برای کار، بلکه برای سلامتی، روابط و سرگرمیهای خود هدف تعیین کنید. زندگی خود را بیشازحد به سمت شغل خود منحرف نکنید. بالاخره شما فقط یک کارمند نیستید، شما یک انسان کامل با زندگی پرجنبوجوش هستید.
2- اهداف خود را کوچکتر کنید
یک هدف بزرگ ممکن است ترسناک به نظر برسد، مانند کوهی که باید فتح شود. آن را به قدمهای کوچک تقسیم کنید و به یک مسیری تبدیل میشود که بهراحتی میتوانید آن را طی کنید. از مقاله لیست اهداف زندگی جک کنفیلد برای هدفگذاری خود کمک بگیرید.
3– کارهای خود را درجهبندی کنید
اکنونکه کارهای خود را دارید، تصمیم بگیرید که کدام یک از آنها در اولویت هستند. فقط روی کار تمرکز نکنید. وظایف خود را متعادل کنید تا هیچ بخشی از زندگی خود را نادیده نگیرید.
4- زمانبندی کنید
از تقویم استفاده کنید. زمانهای مشخصی را برای وظایف مختلف اختصاص دهید. این کار به شما اطمینان میدهد که بخشی از روز خود را صرف کارهایی میکنید که دوست دارید و به آنها اهمیت میدهید.
سخن پایانی
ایجاد وقت برای آنچه برای شما مهم است، بهویژه برای مراقبت از خود و رشد شخصی و همچنین برای نزدیک شدن شما به زندگی کاملتر و متعادلتر، بسیار مهم است. مراقبت از خود به معنای خودخواهی نیست، با این کار میتوانید بهترین خود را برای دیگران نشان دهید.
رشد شخصی به معنای جدا شدن از جمعیت نیست بلکه در مورد تکامل یافتن است، بنابراین میتوانید کارهای بیشتری برای خود و دنیای اطراف انجام دهید. اگر روی خود سرمایهگذاری نکنید، نهتنها خودتان را ناکام میگذارید، بلکه اطرافیان خود را نیز ناکام میگذارید؛ بنابراین، همین حالا وقت خود را برای خود اختصاص دهید. آینده از خودتان تشکر خواهید کرد.