خلاصه کتاب بی حد و مرز اثر جیم کوییک

بفرست برای دوستت
مشخصات کتاب

فهرست مطالب

خلاصه کتاب بی حد و مرز نوشته جیم کوییک در مورد چگونگی دستیابی به پتانسیل کامل فردی است که جیم کوئیک اساساً این پتانسیل را نامحدود می داند! نویسنده کتاب بی حد و مرز (Limitless)، یعنی جیم کوییک یک متخصص مغز مشهور است، بنابراین این کتاب به بهینه سازی مغز و ذهن شما نیز می پردازد. جیم کویک کارآفرین، سخنران، نویسنده، مربی و مدرس تکنیک های حافظه، تندخوانی، تمرکز و یادگیری است.

 

خلاصه کتاب بی حد و مرز + نکات کلیدی

در این خلاصه، حداقل به 3 سوال زیر پاسخ می دهم:

  1. چرا نویسنده این کتاب را نوشته است؟
  2. ایده های اصلی کتاب چیست؟
  3. چگونه از این کتاب در زندگی خود استفاده کرده ام؟

 

چرا نویسنده این کتاب را نوشته است؟

جیم کوییک به دلیل آسیب مغزی در دوران کودکی با یادگیری دست و پنجه نرم می کرد. (در زندگینامه جیم کوییک به طور کامل داستانش را برایتان تعریف کرده ام) قبل از پایان دانشگاه، او تلاش خود را صرف نحوه یادگیری کرد. پس از مشاهده بهبود قابل توجهی در توانایی یادگیری، او زندگی خود را وقف آموزش در چگونگی یادگیری موثر به دیگران کرد.

او با این باور بزرگ شد که محدودیت های زیادی دارد و چقدر این محدودیت ها برای او فلج کننده است. او امیدوار است که پتانسیل بی حد و مرز دیگران را در جهان ببیند. او سال ‌هاست که این کار را از طریق مشاوره، سخنرانی، برگزاری دوره ‌های آنلاین و پادکست “مغز کوئیک” انجام می ‌دهد. او این کتاب را نوشت تا تمام آموزه های خود را از کارهای گذشته اش تثبیت کند و کتابی قابل دسترس برای عموم مردم منتشر کند.

 

کتاب بی حد و مرز در مورد چیست؟

خلاصه کتاب بی حد و مرز جیم کوییک

کتاب بی حد و مرز اثر جیم کوییک در مورد سلامت مغز است. جیم کوییک در این کتاب به شما یاد می دهد که چطور همه‌ چیز را سریع‌ تر یاد بگیرید، چطور مغزتان را بهبود دهید تا بتوانید بهترین شکل از زندگی خود را کشف کنید.

کوئیک معتقد است که سه کلید برای بی حد و مرز شدن وجود دارد:

  1. طرز فکر
  2. انگیزه
  3. روش ها

🔵 اگر خودگویی منفی یا محدودکننده دارید، با کلید 1 شروع کنید: ذهنیت.

🔵 اگر تلاش می کنید تا اقدامی انجام دهید، با کلید 2 شروع کنید: انگیزه.

🔵 اگر دانش ‌آموزی هستید که می‌ خواهید در مدرسه سریع ‌تر یاد بگیرید، پیشنهاد می‌ کنم مستقیماً به کلید 3 بروید: روش ‌ها.

 

کلید اول: طرز فکر

طرز فکر یعنی باورها، نگرش و فرضیات عمیق ما در مورد اینکه چه کسی هستیم، چگونه دنیا کار می کند، در چه چیزی توانایی و لیاقت داریم و ممکن است چه چیزی را بوجود آوریم.

طرز فکر شبیه بچه فیلی است که به چوبی در زمین بسته می باشد. فیل در کودکی قدرت کافی برای بیرون کشیدن چوب را ندارد، بنابراین در نهایت تلاش خود را متوقف می کند. زمانی که فیل بزرگ می شود، قدرت کافی برای غلبه بر خطر را دارد، اما به دلیل آنچه در کودکی آموخته است، تلاش نمی کند. طرز فکرهای محدودکننده مردم مانند این مثال هستند. برای محدود کردن طرز فکر ما کوئیک در مورد مسائل زیر صحبت می کند:

  • انواع نابغه
  • غلبه بر باورهای محدودکننده
  • 7 دروغ در یادگیری

 

انواع نابغه

در مدرسه یاد گرفتیم که افراد باهوش نمرات خوبی می گیرند. مشکل اینجاست که افراد از طرق مختلف، باهوش هستند و مدرسه همه راه ها را یاد نمی دهد. کوئیک از چهار نوع نابغه نام می برد:

  • نابغه دینامی: آنها خلاقیت و ایده های شگفت انگیزی دارند. مثال: شکسپیر.
  • نابغه بِلیز (آتشین): توانایی فوق العاده ای در برقراری ارتباط با مردم دارند. مثال: اُپرا.
  • نابغه تمپویی: آنها توانایی دیدن تصویر بزرگ را دارند و در مسیر رسیدن به آن چشم انداز بزرگ باقی می مانند. مثال: نلسون ماندلا.
  • نابغه استیل (فولادی): آنها در جزئیات عالی هستند. مثال: سرگئی برین (از بنیانگذاران گوگل)

کوئیک به افراد توصیه می کند که نوع نبوغ خود را شناسایی کنند و توانایی خود را از این منظر ارزیابی کنند.

 

غلبه بر باورهای محدود کننده

در ادامه خلاصه کتاب بی حد و مرز در مرحله بعد، کوئیک در مورد غلبه بر باورهای محدود کننده ما، در سه مرحله صحبت می کند:

مرحله 1: باور محدود کننده خود را نام ببرید. برای مثال، ممکن است فکر کنید که برای دیگران جالب و جذاب نیستید. می توانید نام این باور را «من از بودن در کنار دیگران لذت نمی برم» بگذارید.

مرحله 2: به حقایق برسید. نکته کلیدی در اینجا این است که روی احساس خود تمرکز نکنید، بلکه بر آنچه واقعاً اتفاق افتاده است تمرکز کنید. برای مثال، ممکن است از صحبت کردن در جمع احساس وحشتناکی داشته باشید. چرا؟ آیا کسی گفته که شما کسل کننده هستید؟ کسی به شما گفته که بروید؟ احتمالا نه. سپس از خود بپرسید: “چه میزان از عملکرد ضعیف من، به دلیل باورهای اشتباهم بوده است؟”

مرحله 3: یک باور جدید ایجاد کنید. باور محدودکننده شما احتمالاً از کلماتی مانند “همیشه” یا “هرگز” استفاده می کند. به عنوان مثال، “من همیشه اشتباه می کنم” یا “من هرگز نمی توانم در مدرسه خوب عمل کنم.” البته هیچکس همیشه یا هرگز کاری انجام نمی دهد. این فقط احساسات شماست که چیزها را اغراق می کند. بنابراین یک باور جدید و دقیق برای جایگزینی باور محدودکننده ایجاد کنید.

شما می ‌توانید متوجه شوید که برخی مواقع در آزمون‌ ها خوب عمل کرده‌اید، بنابراین می ‌توانید این باور را ایجاد کنید که «من همیشه نمره A نمی‌ گیرم، اما وقتی سخت کار می ‌کنم، شانس موفقیت خود را افزایش می ‌دهم».

مثال دیگر: “من ممکن است کاریزماتیک ترین فرد نباشم، اما مطمئناً آنقدر خوب هستم که بتوانم بخشی از یک گفتگوی اجتماعی را تشکیل دهم.”

 

7 دروغ در یادگیری

وقتی جیم کوییک نویسنده کتاب بی حد و مرز از کلمه “دروغ” استفاده می کند، به معنای ایده های محدودکننده و سرگرم کننده است.

🔵 دروغ 1: هوش ثابت است.

باور جدید: اگر باور داشته باشم که هوش من می تواند رشد کند، پیشرفت خواهد کرد و من برای رشد آن تلاش می کنم.

 

🔵 دروغ 2: ما فقط از 10 درصد مغز خود استفاده می کنیم.

باور جدید: من یاد می‌ گیرم که از تمام مغزم به بهترین شکل ممکن استفاده کنم.

 

🔵 دروغ 3: اشتباهات، به معنای شکست هستند.

باور جدید: اشتباهات نشان می دهد که شما در حال تلاش برای چیز جدیدی هستید و در واقع آنها فرصت هایی برای یادگیری هستند. زندگی مقایسه کردن خود با دیگران نیست، بلکه مقایسه کردن خود با دیروزمان است. چیزی به نام شکست وجود ندارد، فقط شکست در یادگیری وجود دارد.

 

🔵 دروغ 4: دانش قدرت است.

باور جدید: باید بر اساس دانش عمل کرد. دانش همراه با عمل، مساوی قدرت است.

 

🔵 دروغ 5: یادگیری چیزهای جدید بسیار دشوار است.

باور جدید: وقتی آموزش را یاد بگیرید، چالش یادگیری می تواند، آسان تر و لذت بخش باشد.

 

🔵 دروغ 6: انتقاد از دیگران مهم است.

باور جدید: این وظیفه دیگران نیست که مرا دوست داشته باشند، یا به من احترام بگذارند. احترام به خودم وظیفه خودم است.

 

🔵 دروغ 7: نابغه متولد می شود.

باور جدید: نابغه متولد نمی شود، بلکه از طریق تمرین عمیق ساخته می شود.

 

کلید دوم: انگیزه

جیم کوئیک در ادامه خلاصه کتاب بی حد و مرز انگیزه را اینگونه تعریف می کند:

«هدفی که فرد برای انجام کاری دارد. انرژی مورد نیاز برای رفتار یک فرد به شیوه ای خاص را انگیزه می گویند.»

در این بخش، کوئیک موارد زیر را بررسی می کند:

  • سه دروغ در مورد انگیزه
  • فرمول انگیزه
  • هدف
  • انرژی
  • گام های کوچک ساده
  • وضعیت جریان

 

سه دروغ درباره انگیزه

🔵 دروغ 1: انگیزه ثابت است.

حقیقت: می توانید انگیزه خود را افزایش دهید.

 

🔵 دروغ 2: باید از کار لذت ببرید تا انگیزه انجام آن را داشته باشید.

حقیقت: شما فقط باید دلیل کافی و قوی برای انجام کارهایتان را داشته باشید، حتی اگر از انجام آن لذت نمی برید.

 

🔵 دروغ 3: انگیزه چیزی است که من یا دارم یا ندارم.

حقیقت: انگیزه را می توان ایجاد کرد.

 

فرمول انگیزه

هدف * انرژی * گام های کوچک ساده = انگیزه

ما به یک هدف روشن نیاز داریم تا بدانیم چرا باید اقدام کنیم. سپس برای اقدام به انرژی کافی نیاز داریم. در نهایت، گام های کوچک ساده از فلج شدن یا غرق شدن شما در حین بازی جلوگیری می کند.

 

هدف

برای اینکه هدف خود را روشن کنید، به وضوح به صورت مکتوب توضیح دهید که چرا باید کاری را انجام دهید پس از خود بپرسید: “چرا باید این کار را انجام دهم؟”

مهم است که هدف و اشتیاق را با هم اشتباه نگیرید. پیدا کردن اشتیاق مانند یافتن یک عشق واقعی است. شما باید به قرارهای زیادی بروید تا همتای کامل خود را پیدا کنید و باید برای ایجاد رابطه تلاش کنید. از آنجایی که می توانید یک اشتیاق را پرورش داد، می توانید اشتیاق های متعددی داشته باشید.

از سوی دیگر، هدف این است که از اشتیاق خود برای خدمت به دیگران استفاده کنید. برای مثال، اشتیاق جیم کوئیک یادگیری است و هدف او آموزش نحوه یادگیری به دیگران است.

  جذب مشتریان بهتر و افزایش قیمت بدون مقاومت

گام مهم دیگر در یافتن هدفتان این است که سلسله مراتب ارزش های خود را روشن کنید. به عنوان مثال، ارزش‌های کوئیک به ترتیب عشق، رشد، مشارکت و ماجراجویی است. اگر از او بپرسید که چرا کاری را انجام می دهد، می تواند بگوید زیرا با یکی از ارزش های او همسو است.

اگر از او بخواهید بین گذراندن وقت با خانواده یا ماجراجویی یکی را انتخاب کند، خانواده را انتخاب می کند، زیرا عشق برای او سلسله مراتب بالاتری دارد. هنگامی که می بینید، چگونه انجام کاری با ارزش هایی که آگاهانه تعیین کرده اید هماهنگ است، انگیزه ایجاد می شود.

به عنوان مثال، دانش آموز گروه الف، کتاب های درسی خود را به دلیل خلق و خوی بدش بر نمی دارد. او این کار را انجام می‌دهد، زیرا می ‌خواهد در کلاسی باشد که دوست دارد، تا بتواند آینده بهتری برای خانواده‌اش که فداکاری زیادی برای او کرده اند، بسازد و تحصیلات خوبی داشته باشد.

در نهایت، انگیزه از احساسات ناشی می شود. احساسات اصلی که می توانند ما را برانگیزانند لذت، درد، امید، ترس، پذیرش اجتماعی و طرد اجتماعی هستند.

در اینجا یک تمرین ساده برای ایجاد انگیزه جهت انجام کارها وجود دارد. ابتدا، تمام معایبی را که در صورت انجام ندادن کار باید با آن روبرو شوید، یادداشت کنید.

سپس مطمئن شوید که واقعاً احساسات را در نظر می گیرید. آن را روشنفکرانه نگه ندارید. ما براساس احساسات تصمیم می گیریم. در مرحله بعد، تمام مزایایی را که می توانید از انجام کار به دست آورید، یادداشت کنید. مطمئن شوید که لیست شما واقعاً هیجان انگیز است. سپس آن احساسات را در نظر بگیرید.

 

انرژی

پس از داشتن هدف مشخص برای انجام کاری، شما به انرژی کافی برای اقدام نیاز دارید. اگر هدفی برای مطالعه 30 دقیقه در روز دارید، اما همیشه خسته هستید، ممکن است در تکمیل کار موفق نشوید. چگونه افراد می توانند سطح انرژی بالا را حفظ کنند؟ پیشنهادات اصلی جیم کویک عبارتند از:

  • رژیم غذایی
  • ورزش
  • محیط تمیز
  • گروه دوستان همسن و سال
  • خواب

مردم در گام نخست، نیاز به یک رژیم غذایی خوب دارند. مطالعات نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین رژیم غذایی خوب و مغز سالم وجود دارد. در این لیست کوئیک به 10 غذای برتر برای مغز اشاره می کند:

  1. آووکادو
  2. زغال اخته
  3. بروکلی
  4. شکلات تلخ
  5. تخم مرغ
  6. سبزیجات با برگ سبز
  7. ماهی قزل آلا، ساردین، خاویار
  8. زردچوبه
  9. گردو
  10. آب

نکته جانبی: رسانه پزشکی توصیه می کند که از خوردن تخم مرغ خودداری کنید، زیرا ویروس های رایجی را در داخل خود دارد. این ویروس ها مواد زائدی را آزاد می کنند که می تواند منجر به بیماری مزمن شود.

همچنین این رسانه مصرف زغال اخته وحشی منجمد را بسیار توصیه می کند و می گوید که آنها هزاران بار مغذی تر و قدرتمندتر از زغال اخته های کشت شده هستند، که در پوسته های صدفی پلاستیکی فروخته می شوند. او موافق است که آووکادو و گردو، سالم هستند، اما به مردم یادآوری می کند که از مصرف بی رویه آنها خودداری کنند، زیرا چربی بیش از حد برای کبد مضر است.

همچنین ورزش منظم برای محافظت از حافظه و مهارت های تفکر مهم است. نیازی نیست که یک ورزشکار المپیکی شوید. حتی 10 دقیقه ورزش هوازی در روز می تواند فواید زیادی برای مغز داشته باشد.

یکی دیگر از عوامل مهم، داشتن محیطی تمیز است. این مورد می تواند به معنای داشتن یک محیط کاری مرتب باشد یا همچنین می تواند اجتناب از مکان هایی با هوای آلوده باشد.

همسن و سالان شما نیز بر سطح انرژی شما تأثیر می گذارند. همانطور که جیم ران سخنران انگیزشی گفت، شما میانگین پنج نفری هستید که بیشتر وقت خود را با آنها صرف می کنید. اگر با افراد پرشور و پر انرژی وقت بگذرانید، انرژی آنها را جذب خواهید کرد. اگر با افراد بدبین وقت بگذرانید، انرژی شما تخلیه می شود.

در نهایت، داشتن خواب با کیفیت کافی، کلید داشتن انرژی است. مطالعات نشان می دهد که ورزش منظم بعد از چند ماه می تواند میزان و کیفیت خواب را بهبود بخشد. ورزش یک قرص جادویی فوری برای بهبود خواب نیست، اما اگر به آن پایبند باشید، اثرات بزرگی دارد. مدیتیشن ذهن‌، ابزار دیگری برای کمک به آرامش افرادی است که ذهن شلوغ دارند.

 

گام‌ های کوچک ساده

حتی اگر افراد برای انجام کاری هدف و انرژی داشته باشند، ممکن است بدلیل بزرگ و دشوار بودن یک کار، فلج یا غرق شوند. اینجاست که گام‌ های ساده کوچک به کار می ‌آیند.

یک گام ساده کوچک “کوچکترین اقدامی است که می توانید انجام دهید تا شما را به هدف خود نزدیکتر کند.” به عنوان مثال، اگر وظیفه شما نوشتن یک ایمیل دشوار برای یک همکار است، قدم کوچک ساده ممکن است این باشد که فقط بنشینید. بعد از نشستن، گام کوچک بعدی باز کردن ایمیل است. سپس گام ساده بعدی کلیک بر روی دکمه برای شروع یک ایمیل جدید است.

شاید از خود بپرسید که آیا این روش واقعاً کمک کننده است؟ پاسخ مثبت است، زیرا کارهای ناتمام تا زمانی که به پایان برسد، در جلوی ذهن ما تنش ایجاد می کند. برای مثال، اگر در وسط آبیاری باغ خود هستید و ناگهان همسایه ‌تان از شما بخواهد که به آنها کمک کنید تا یک کاناپه جدید را وارد خانه خود کنند، در تمام مدتی که به آنها کمک می کنید، فقط می خواهید برگردید و آبیاری باغ خود را تمام کنید! درست است؟

 

وضعیت جریان (حالت جاری بودن)

حالت جریان زمانی است که شما آنقدر در انجام کاری غرق می شوید که زمان را از دست می دهید، احساس راحتی به شما دست می دهد و تمرکز کامل را احساس می کنید. کوئیک بیان می ‌کند که اگر فردی به وضعیت جریان دست یابد، انگیزه بالایی برای قرار گرفتن دوباره در وضعیت جریان در آینده خواهد داشت.

حالت جریان چهار مرحله دارد:

🔵 مرحله اول مبارزه است، زمانی که شما تازه شروع کرده اید و سعی می کنید تمرکز کنید.

🔵 مرحله دوم آرامش است، زمانی که شما در کار آرامش دارید.

🔵 مرحله سوم جریان است، زمانی که شما تجربه تمرکز را داشته باشید.

🔵 مرحله چهارم تثبیت است، زمانی که همه چیزهایی را که در طول حالت جریان به دست آورده اید، جمع آوری می کنید.

این مرحله آخر ممکن است کم به نظر برسد، زیرا شما به تازگی از حالت جریان خارج شده اید.

او توصیه های زیر را در مورد یافتن وضعیت جریان بیان می کند:

1- حواس پرتی را حذف کنید.

2- به خود زمان کافی بدهید تا کار را با سرعتی راحت انجام دهید. او حداقل 90 دقیقه را توصیه می کند.

3- کاری را که دوست دارید انجام دهید.

4- اهداف روشنی داشته باشید.

 

کلید سوم: روش ها

او روش ها را این گونه تعریف می کند:

«فرآیندی خاص برای انجام کاری، به ویژه یک روش منظم، منطقی یا سیستماتیک برای آموزش».

این بزرگترین بخش کتاب است:

  1. تمرکز
  2. مطالعه
  3. حافظه
  4. تندخوانی
  5. تفکر

 

تمرکز

بیشتر تفاوت بین عملکرد متوسط و عملکرد فوق العاده، تمرکز است. تمرکز مانند یک ذره بین است که نور خورشید (انرژی شما) را برای ایجاد آتش بزرگ می کند.

پیشنهاد می کنم دوره تمرکز جیم کوییک را حتما ببینید.

دانلود رایگان قسمت اول دوره تمرکز

بسیاری از مردم همیشه به راحتی حواسشان پرت می شود. خبر خوب این است که تمرکز را می توان مانند یک عضله تمرین داد. ما می توانیم آگاهی را مانند یک توپ نورانی درخشان در نظر بگیریم که به نقاط دوردست ذهن شما حرکت می کند. برای بهبود تمرکز، باید آگاهی خود را طوری آموزش دهید که برای مدت طولانی روی یک نقطه از ذهن خود تثبیت شود. اگر متوجه حرکت نور به سمت دیگری شدید، آن را برگردانید.

برای آرام کردن ذهن شلوغ تان، جیم کوییک توصیه های زیر را ارائه می دهد:

🔵 اول روش تنفس 8-7-4 است. شیوه‌ی تنفس به این صورت است که به مدت 4 ثانیه یک نفس عمیق بکشید، بعد برای 7 ثانیه نفس‌تان را حبس کنید و در انتها عمل بازدم را به مدت ۸ ثانیه و از طریق دهان تان انجام دهید. این روش را 4 بار و با تمرکز و آرامش انجام دهید. (قبل از خواب پیشنهاد می کنم انجام دهید تا بتوانید راحت تر به خواب بروید).

🔵 روش دوم این است که کاری را انجام دهید که باعث استرس و کلافگی شما شده است.

🔵 روش سوم، برنامه ‌ریزی برای انجام کارهایی که حواس شما را پرت می کنند مثلا یه زمانی را برنامه ریزی کنید که نوتیفیکیشن های گوشی تان را چک کنید.

 

مطالعه

اطلاعات بسیار زیاد و زمان محدودی برای یادگیری وجود دارد، بنابراین بسیار مهم است که به طور مؤثر مطالعه کنیم. کوئیک بسیاری از تاکتیک های اصلی را یاد می دهد که به نظر من دو تاکتیک اول مهم ترین آنها هستند.

اولین نکته تمرکز بر یادآوری فعال به جای تشخیص غیرفعال است. بسیاری از افراد با استفاده از تشخیص غیرفعال مطالعه می کنند، به سادگی به یادداشت های شما نگاه می کنند و متوجه دانش شما می شوند. با این حال زمانی که می خواهند از دانش استفاده کنند، به خاطر سپردن آن سخت می شود. برای به کار بردن یادآوری فعال، ابتدا چیزی را مطالعه کنید، سپس کتاب خود را ببندید و فعالانه آنچه را که به یاد دارید بگویید یا یادداشت کنید. (در واقع برداشت خود را بگویید یا یادداشت کنید)

  لیست اهداف زندگی - 101 هدف زندگی جک کنفیلد

دوم این است که به جای انباشته کردن، تکرارهای فاصله دار را انجام دهید. همانطور که از قبل می ‌دانید، انباشتگی منجر به استرس‌ می شود، اگرچه ممکن است اطلاعات آزمون روز بعد را به خاطر بسپارید، اما پس از آزمون احتمالاً تقریباً همه چیز را فراموش خواهید کرد. جیم کوییک توصیه می کند که یک بار در صبح و یک بار قبل از شام به مدت چهار روز متوالی قبل از یک امتحان بزرگ، دانش خود را مرور کنید.

سوم این است که قبل از مطالعه در یک وضعیت ذهنی متمرکز و مشتاق قرار بگیرید. اغلب این روش می تواند به سادگی نشستن در وضعیتی باشد که گویی می خواهید مهم ترین اطلاعات زندگی خود را یاد بگیرید. اگر خم شویم و خسته باشیم، نتیجه خوبی نخواهیم گرفت.

چهارم این است که از حس بویایی خود استفاده کنید. از آنجایی که بو خاطرات را زنده می کند، می توانید در حین مطالعه، عطر یا ادکلن خاصی را روی مچ دست خود تست کنید، سپس آن بو را در حین آزمون استشمام کنید تا خاطرات برای شما زنده شوند.

پنجم این است که از موسیقی برای یادگیری آسان استفاده کنید. او به طور خاص موسیقی باروک را توصیه می کند، زیرا این سبک موسیقی ذهن را تثبیت می کند تا به شما کمک کند به تمرکز عمیق برسید. در نتیجه به شما کمک می کند واژگان را یاد بگیرید، حقایق را به خاطر بسپارید و به طور موثرتری بخوانید. این نوع موسیقی معمولا 50 تا 80 ضربه در دقیقه دارد.

ششم یادداشت های موثر است. برای انجام این کار، ابتدا برای خودتان روشن کنید که چرا یادداشت برداری می کنید. دوم، تا جایی که ممکن است به جای رونویسی کلمه به کلمه گفته های گوینده، از یافته ها و برداشت های خودتان استفاده کنید. به این ترتیب، شما در واقع آنچه را که گوینده گفته است پردازش می کنید.

سوم، هم باید یادداشت برداری کنید و هم یادداشت بسازید. در سمت چپ صفحه نوت بوک، چیزهایی را که گوینده گفته است، ضبط کنید. در سمت راست، یادداشت های خود را با پاسخ دادن به سؤالات ایجاد کنید. مانند چگونه می توانم از این استفاده کنم؟ چرا باید از این استفاده کنم؟ چه زمانی از این استفاده خواهم کرد؟ ویدیوی زیر را از جیم کوییک ببینید:

 

حافظه

بسیاری از ما دوست داریم حافظه بهتری داشته باشیم. یک حافظه خوب، چه در مورد به خاطر سپردن نام افرادی باشد که اخیراً با آنها آشنا شده ایم و چه در مورد به خاطر سپردن مقادیر زیادی از اطلاعات برای یک آزمون یا ارائه، بسیار مفید است. کویک ابزارهای زیر را برای بهبود حافظه ارائه می دهد:

1- انگیزه، مشاهده و روش ها

انگیزه به سادگی به معنای داشتن هدف قوی برای به خاطر سپردن چیزی است. به عنوان مثال، اگر من یک لیست از 10 کلمه به شما بدهم و به شما بگویم: “اگر بتوانید این لیست را در عرض یک ساعت تکرار کنید، من 1 میلیون دلار به شما می دهم”، احتمالاً می توانید آن لیست را در یک ساعت به خاطر بسپارید. بنابراین ما نیاز به یک دلیل قوی برای یادآوری داریم. مشاهده در اصل به معنای حضور و تمرکز است و روش ها همه تاکتیک هایی هستند که در پاراگراف های زیر توضیح داده شده اند.

 

2- پیوند کلمات به تصاویر (تجسم)

پیوند دادن کلمات به تصاویر بسیار ساده است. اگر نام خانوادگی کسی نانوا است، کافیست که او را در لباس نانوایی، با یک کلاه سفید بزرگ تصور کنید که بوی نان می دهد.

 

3- پیوند دادن اطلاعات جدید به اطلاعات قدیمی (اتصال)

پیوند دادن اطلاعات جدید به اطلاعات قدیمی، کلید حافظه است و ما در تمام زندگی خود این کار را انجام داده ایم. به عنوان مثال، اگر به کلمه “گیلاس” فکر می کنید، ممکن است به رنگ قرمز، شیرین و غیره فکر کنید، تا آن را به یاد آورید.

 

4- اضافه کردن احساسات

به خاطر سپردن اطلاعات به خودی خود سخت است، اما وقتی احساسات را به آن اضافه کنید، به خاطر سپردن آن بسیار آسان تر می شود. ما می توانیم احساسات شوخ طبعی، ماجراجویی یا هیجان را به اطلاعات اضافه کنیم.

 

5- ایجاد یک داستان برای پیوند دادن دنباله ای از کلمات

اگر به دلایلی نیاز به حفظ دنباله ای از کلمات دارید، می توانید با ایجاد یک داستان، کلمات را به هم مرتبط کنید. اکثر مردم فقط از یادگیری طوطی وار استفاده می کنند، یعنی بارها و بارها می گویند “هیدروژن، هلیوم، لیتیوم…” تا زمانی که مغز در نهایت آن را به خاطر بیاورد.

این نوع یادگیری ناکارآمد است. کویک یک مثال داستانی ارائه می دهد:

تصور کنید در کنار یک شیر آتش نشانی غول پیکر ایستاده اید. سپس یک دسته بادکنک را به شیر آتش نشانی وصل می کنید. بالون ها به نوعی، شیر آب را از زمین جدا می کنند تا در بالای آسمان پرواز کند. ناگهان باران شروع به باریدن می کند و بادکنک ها می پرند.

کویک داستان را ادامه می دهد و هر رویداد نشان دهنده یک عنصر از جدول تناوبی است. او سپس اولین رویداد، یعنی هیدرانت، که نشان دهنده هیدروژن است را توضیح می دهد. رویداد دوم، بالن ها، نشان دهنده هلیوم است.

رویداد سوم، باتری ‌ها، لیتیوم و غیره را نشان می ‌دهند. توجه کنید که داستان از تجسم، تداعی و احساسات استفاده می ‌کند. از آنجایی که داستان بسیار پر جنب و جوش است، به خاطر سپردن داستان آسان است، و از آنجایی که شما هر رویداد مهم را به یک کلمه مرتبط کرده اید، به راحتی می توانید دنباله ای را که باید، به خاطر بسپارید. (جیم کوییک در دوره ذهن برتر خود که در سایت نگرش نیک قرار گرفته است، کامل این مورد را توضیح می دهد)

 

6- استفاده از روش داستان مکان

روش داستان مکان اساساً داستانی با یک ویژگی اضافی است. داستان شما شامل گذر از قسمت ‌های مختلف یک محیط (مانند یک خانه) می ‌شود و هر محیط دارای یک شی است که چیزی را در فهرستی که سعی می ‌کنید به خاطر بسپارید، نشان می‌ دهد. مزیت این روش این است که لازم نیست هر بار داستان جدیدی ارائه دهید.

شما فقط از همان داستان استفاده می کنید، با این تفاوت که موارد را در هر بخش تغییر می دهید. برای مثال می توانید یک عمارت بزرگ با 10 اتاق را تصور کنید و در طول داستان از هر 10 اتاق عبور می کنید. در هر اتاق یک شی متفاوت پیدا می‌ کنید که می ‌توانید آن را متناسب با فهرستی که می ‌خواهید حفظ کنید، تغییر دهید. باز هم شما باید با استفاده از تجسم، تداعی و احساسات، داستان را پر جنب و جوش کنید. قسمت اول دوره ذهن برتر جیم کوییک را برایتان می گذارم همینجا آنلاین ببینید یا دانلود کنید:

 

[دانلود ویدیو]

تندخوانی

توانایی خواندن سریعتر بدون از دست دادن درک مطلب، یک مهارت کلیدی برای یادگیری است. خواندن، مغز شما را فعال می کند و حافظه، تمرکز، دایره لغات، تخیل و درک شما را بهبود می بخشد. دو چالش اصلی وجود دارد که سرعت مطالعه و تمرکز ما را محدود می کند. اول برگشت به عقب حین مطالعه است، یعنی زمانی که شما در حال مطالعه هستید و سپس فراموش می کنید که در کدام خط بودید، بنابراین باید به عقب برگردید و دوباره بخوانید.

دوم، زمزمه کردن و صدای درونی شماست، که تک تک کلمات را با صدای بلند در سرتان تکرار می کند. یکی از تصورات غلط مردم در مورد تندخوانی این است که درک مطلب کاهش می یابد. در واقع اگر تندخوانی را به درستی انجام دهید برعکس است. درک مطلب باید افزایش یابد، زیرا تمرکز شما بیشتر است.

کویک رانندگی در بزرگراه را مثال می زند. وقتی واقعاً سریع رانندگی می کنید، تمرکز بیشتری پیدا می کنید. به طور مشابه، وقتی واقعاً سریع مطالعه می کنید، بسیار متمرکز می شوید و بنابراین درک مطلب باید افزایش یابد. کویک توصیه های زیر را برای بهبود سرعت خواندن و تمرکز ارائه می دهد:

  1. از انگشت یا خودکار به عنوان تنظیم کننده بصری در صفحه استفاده کنید تا مطالب را گم نکنید.
  2. خود را مجبور کنید که خیلی سریع بخوانید و سپس سرعت خود را کاهش دهید. اکنون باید بتوانید سریع و متمرکز بخوانید.
  3. با شمارش در حین خواندن، زمزمه کردن را کاهش دهید.
  4. دید محیطی خود را گسترش دهید.
  5. هر بار فقط 20 دقیقه مطالعه کنید و سپس 5 دقیقه استراحت کنید. سپس آنچه را که در ابتدا و در پایان می خوانید به راحتی به خاطر خواهید آورد.
  6. به جای نگاه کج، به صفحه مستقیم نگاه کنید.
  مهارت های کلامی در فروش [حرفه ای]

به عنوان مثال، کتاب درسی را مستقیماً جلوی چشمان خود قرار دهید. این روش باعث کاهش فشار چشم می شود. نیازی نیست که هر کلمه را با صدای بلند در ذهن خود بگوییم تا کلمات یک صفحه را درک کنیم.

در روش تندخوانی، کلمات نشان دهنده نمادها هستند. از آنجایی که ما 95 درصد از کلمات را قبلاً در صفحه دیده ‌ایم، نیازی به تلفظ آن کلمات در ذهن خود نداریم تا بفهمیم چه اتفاقی می ‌افتد. بنابراین تندخوان ها در زمان مطالعه، به جای شنیدن داستان، تصاویر را می بینند. به همین دلیل است که کویک توصیه می ‌کند هنگام خواندن، آگاهانه «….. 1.2.3» را بشمارید تا عادت زمزمه کردن را کاهش دهید. (قسمت نهم دوره تندخوانی رایگان این مورد کامل توضیح داده شده است)

یکی از دلایلی که ما آهسته می خوانیم این است که یک کلمه را در یک زمان می خوانیم. اما در واقع می‌ توانیم گروه‌هایی از کلمات را با هم بخوانیم. به عنوان مثال، “کارت گزارش” را می توان به عنوان یک گروه از کلمات خواند. برای اینکه توانایی خود را برای خواندن گروهی از کلمات در یک زمان افزایش دهیم، باید از دید محیطی خود استفاده کنیم.

 

اگر دوست داشتید تندخوانی را (رایگان) از جیم کوییک یاد بگیرید، روی عکس زیر کلیک کنید و تعهد بدهید که این دوره را تا آخر پیش می روید. سرعت مطالعه شما در این دوره آموزش تندخوانی رایگان جیم کوییک حداقل 3 برابر خواهد شد.

آموزش تندخوانی تصویری

 

تفکر

همانطور که آلبرت انیشتین گفت:

“ما نمی توانیم مشکلات را با استفاده از همان تفکری که در زمان ایجاد آنها داشته ایم، حل کنیم.”

بنابراین، ما در مشکلات گیر می کنیم، زیرا نمی توانیم تفکر خود را ارتقا دهیم.

کویک این مدل های ذهنی را به اشتراک می گذارد تا به ما کمک کند متفاوت تر و خلاقانه تر فکر کنیم:

  • شش کلاه تفکر
  • هشت نوع هوش
  • سه سبک یادگیری
  • قانون 70/40 برای تصمیم گیری
  • ایجاد فهرستی از کارهایی که نباید انجام دهید، برای افزایش بهره وری
  • مطالعه خطاها
  • تفکر مرتبه دوم
  • تفکر تصاعدی

 

شش کلاه تفکر

در ادامه خلاصه کتاب بی حد و مرز، جیم کوییک می گوید بیشتر مردم به یک مشکل فقط از یک منظر یعنی از منظر خودشان نگاه می کنند. شش کلاه تفکر، روشی است که می توانید از آن برای مشاهده یک مسئله از دیدگاه های مختلف استفاده کنید. اصل اساسی عبارت است از:

  • کلاه سفید = حالت جمع آوری اطلاعات
  • کلاه زرد = بحث مثبت و موافق
  • کلاه سیاه = بحث منفی
  • کلاه قرمز = تجزیه و تحلیل احساسات در بازی
  • کلاه سبز = راه حل های طوفان فکری
  • کلاه آبی = حالت مدیریت.

اطمینان حاصل کنید که همه چیز را در دستور کار قرار داده اید. این یک تمرین عالی برای انجام در یک جلسه تیمی یا فردی است. در خلاصه کتاب شش کلاه تفکر در این مورد بیشتر یاد بگیرید.

 

هشت شکل هوش

از هشت شکل هوش می توان برای شناسایی نقاط قوت شما در نحوه تفکرتان استفاده کرد. بیشتر افراد هوش چندگانه دارند، اما در یکی دو مورد غالب هستند.

  • فضایی: بر حسب فضای اطراف خود فکر می کند. (به عنوان مثال، هنرمندان، خلبانان)
  • جسمی- حرکتی: از بدن خود برای بیان استفاده می کند. (مثلاً ورزشکاران)
  • موزیکال: ریتم، زیر و بمی، ملودی، لحن، تن صدا را بطور قوی حس می کنند. (خوانندگان)
  • زبانی: واقعاً با کلمات هماهنگ هستند. (مثلاً شکسپیر)
  • منطقی-ریاضی: در دیدن روابط منطقی بین اعمال یا نمادها عالی هستند. (به عنوان مثال، انیشتین)
  • بین فردی: در برقراری ارتباط با احساسات افراد عالی هستند. (مثلاً اپرا)
  • درون فردی: در درک و مدیریت احساسات درون فردی عالی هستند.
  • طبیعت گرایانه: قادر به دیدن تمام پیچیدگی ها و زیبایی های دنیای طبیعی هستند. (به عنوان مثال، جین گودال)

سعی کنید با هوش های چندگانه مشکلات را به نحو احسنت حل کنید.

 

سه سبک یادگیری

سه سبک یادگیری عبارتند از:

تصویری: شما برای یادگیری از طریق تصاویر، نمودارها و فیلم ها آماده می شوید.

شنیداری: شما ترجیح می دهید از طریق گوش دادن یاد بگیرید.

حرکتی: شما ترجیح می دهید از طریق تعامل فیزیکی و رویکردهای عملی یاد بگیرید.

دانستن سبک یادگیری غالب، به شما کمک می‌کند سریع ‌تر یاد بگیرید، اما آزمایش عمدی سایر سبک ‌های یادگیری نیز می ‌تواند به شما کمک کند، خلاق ‌تر فکر کنید.

 

قانون 70/40 برای تصمیم گیری

قانون 70/40 برای تصمیم‌ گیری بیان می‌ کند: با کمتر از 40 درصد اطلاعات موجود تصمیم نگیرید، و تا بیش از 70 درصد منتظر نمانید.

 

تهیه لیست کارهایی که نباید انجام دهید

بسیاری از مردم لیست کارهایشان را آماده می کنند، اما لیست ها در نهایت بسیار طولانی و طاقت فرسا می شوند. هدف لیست کارهایی که نباید انجام دهید این است که به شما کمک می کند عوامل حواس پرتی را حذف کنید و کارهای بی اهمیت را انجام ندهید. لیست کارهایی که نباید انجام دهید احتمالاً مواردی مانند بررسی رسانه های اجتماعی، پاسخ دادن به ایمیل و غیره است.

 

مطالعه خطاها

مطالعه خطاهای ما روشی حیاتی است تا مطمئن شویم یک اشتباه را دو بار مرتکب نمی شویم. ابتدا، مشخص کنید که چه اتفاقی افتاده یا هنوز رخ نداده است. سپس بپرسید چرا آن اشتباهات رخ داده است. با پرسیدن «چرا» تا جایی که امکان دارد به حفاری عمیق ‌تر ادامه دهید. سپس تصمیم بگیرید که چگونه می توانید از اشتباه مشابه در آینده جلوگیری کنید و چگونه می توانید دفعه بعد شرایط بهتری برای موفقیت ایجاد کنید.

 

تفکر مرتبه دوم

تفکر مرتبه دوم می تواند برای تجزیه و تحلیل گزینه های آینده استفاده شود. اساساً، شما فقط از خود می ‌پرسید و  به تدریج فکر کنید، مانند پنج روز، پنج ماه، پنج سال. اکثر مردم بلندمدت فکر نمی کنند، بنابراین این مدل ذهنی به رفع این مشکل کمک می کند. به عنوان مثال، ممکن است از خود بپرسید: «آیا باید امشب بیرون بروم؟ اگر بیرون بروم پشیمان خواهم شد که درس نخواندم و در یک ماه ممکن است یک عادت بد داشته باشم.

 

تفکر تصاعدی

کوییک در مورد تفکر تصاعدی بسیار می نویسد، زیرا انجام آن سخت است. ایده اصلی این است که تفکر افزایشی در مورد ساختن چیزی بهتر است. در حالی که تفکر تصاعدی در مورد ایجاد چیزی متفاوت است. تفکر افزایشی به معنای بهبود 10 درصدی است، در حالی که تفکر تصاعدی به دنبال بهبود 10 برابری است.

مثالی که جیم کوییک ارائه می‌کند این است که یک نفر در تلاش است تا بفهمد چگونه می ‌تواند با همه اعضای خانواده سه بار در هفته شام بخورند. یک فرد با طرز فکر خطی به برنامه های همه نگاه می کند و سعی می کند زمان های مناسب را پیدا کند. یک فرد با طرز فکر تصاعدی فکر می کند شاید «شام» هدف نباشد. هدف این است که در طول هفته لحظات باکیفیت تری داشته باشیم که همه بتوانند در کنار هم باشند. در این صورت، زمان ‌بندی مشکل نیست، بلکه مشکل این است که چگونه برای زمان خود برنامه ریزی کنیم.

 

بخشی از متن کتاب بی حد و مرز را بخوانید

واقعیت این است که یادگیری همیشه آسان نیست، اما تلاش برای یادگیری مناقع زیادی برای شما به همراه خواهد داشت. اگر تا به ‌حال سعی کرده‌اید با تیغه‌ای که زیاد تیز نیست، چوبی را ببُرید، می‌دانید که برای انجام این کار زمان و توانی بیش از آن‌چه که باید، نیاز دارید. تقریباً به همین ترتیب، نداشتن انگیزه یا استفاده از روش‌های ناکافی، سرعتتان را کُند می‌کند و باعث می‌شود احساس کنید یادگیری بسیار سخت است.

نکته اصلی برداشتن گام‌های ساده و کوچک است. به سنگ‌تراش فکر کنید. سنگ‌تراش ممکن است فعال شود و برای مدتی به بلوک سنگی‌اش چکش بزند که فقط فرورفتگی‌هایی را این‌جا و آن‌جا ایجاد می‌کند. اما در یک لحظه، سنگ ترَک خواهد خورد.

آیا تنها در آن لحظه این کار انجام شد؟ نه؛ به‌خاطر تمام تلاش مداومی بود که سنگ را آمادۀ شکافتن کرد. شما هم باید مثل سنگ‌ تراش به یادگیری نگاه کنید. نیاز است صبر و شکیبایی و نگرش مثبت داشته باشید و با نیازهایتان سازگار باشید.

اگر از آن دسته از افراد یادگیرنده هستید که با داشتن کتابی در دست، تمام تلاشتان را به کار می‌ برید خارق‌العاده است. اما اگر متوجه شده اید که این روش برایتان کاربردی نیست، چرا باید پی‌درپی همان کار را امتحان کنید؟ به‌دنبال روش‌های دیگری برای یادگیری باشید که برایتان مفید باشند.

نکته حیاتی در یادگیری، ثبات‌ قدم است. باید صبور باشید تا مدام بارها و بارها آن را تکرار کنید. وقتی که این کار را انجام می‌ دهید، نه‌ تنها پاداش دانشِ به‌ سختی کسب‌ شدۀ خود را درو خواهید کرد، بلکه به‌دلیل پرورش سرسختی برای ادامۀ تلاش، فرد بهتری خواهید بود.

 

دانلود کتاب بی حد و مرز به انگلیسی

در انتهای این خلاصه کتاب می خواهم پی دی اف انگلیسی کتاب بی حد و مرز جیم کوییک را برای شما قرار دهم، می توانید از لینک زیر دانلود کنید:

[دانلود نسخه انگلیسی کتاب]

Rating 3.92 from 49 votes

آموزش پیشنهادی و مکمل

آیا ویدیوهای آموزشی نویسنده این کتاب در سایت نگرش نیک موجود است؟

آیا پادکست (صوت فارسی) این
خلاصه کتاب نیز موجود است؟

guest
11 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
MF
MF
10 ماه قبل

با سلام و عرض ادب. سپاس فراوان بابت این خلاصه کتاب عالی با نکات کاربردی و مفید

فاطمه دهقانی
فاطمه دهقانی
10 ماه قبل

کتاب بی حد و مرز رو من چندین بار خوندم و فقط می تونم بگم عالیه این کتاب، مرسی از این خلاصه کتاب عالی که برام مرور شد.

آریان
آریان
10 ماه قبل

جیم کوییک رو خیلی دوست دارم، ممنونم که آموزش های جیم کوییک رو توی سایت گرانبهاتون قرار دادید

محمد کیان
محمد کیان
9 ماه قبل

خیلی عالی بود

sokratospapastatopolos
sokratospapastatopolos
8 ماه قبل

سلام میشه گفت از یکی بهترین منبع ها برای تقویت حافظه هست و به شرط تمرین و تکرار خیلی تاثیر میزاره روی حافظه

Mti
Mti
3 ماه قبل

شاهکار ! به شیوه شگفت آوری این سایت کاربردی و دلنشینه

جدیدترین: دوره طراحی مجدد سرنوشت دکتر جو دیسپنزا

خانه
منو
×