خلاصه کتاب یادگیری یادگیری یا آموزش نحوه یادگیری اثر باربارا اوکلی به شما فراشناخت می دهد، یعنی یاد می گیرید که چطور یاد بگیرید! همچنین این کتاب به نوجوانان کمک میکند که با تغییر روشهای آموختن، نفرتی که از یادگیری برخی درسها دارند را به اشتیاق و علاقه تبدیل کنند.
بر اساس گفتهی باربارا اوکلی، هر کسی میتواند با به کار بستن تکنیکهای صحیح مطالعه، هر موضوعی را یاد بگیرد. برای اینکه در یک درس خاص عالی شوید، نیازی به استعداد ذاتی یا تواناییهای طبیعی ندارید. اوکلی خودش این موضوع را تجربه کرده است: او در دبیرستان در ریاضیات مردود شد، اما بعدها بر ترس خود از اعداد غلبه کرد و در نهایت موفق به اخذ مدرک دکترای مهندسی شد.
در این خلاصه کتاب، اوکلی و همکار نویسندهاش، ترنس سجناوسکی، تاکتیکهای مطالعهای را توضیح میدهند که میتوانید برای پیشرفت در هر چیزی که یاد میگیرید، به کار ببرید. برای اینکه این تاکتیکها بلافاصله قابل اجرا باشند، این راهنما را به صورت لیستی از نکات عملی مطالعه سازماندهی کردهایم.
به نوعی، این خلاصه کتاب یادگیری نحوه یادگیری” دنبالهای بر کتاب قبلی اوکلی با عنوان “ذهنی برای اعداد” است که اگر در آینده بتوانم حتما خلاصه این کتاب را نیز برای شما در سایت نگرش نیک قرار می دهم.
کتاب “یادگیری نحوه یادگیری” دامنه کمی محدودتری را پوشش میدهد، اما با جزئیات بیشتری به مبانی عصبی یادگیری میپردازد.
برای مثال، اوکلی در کتاب “ذهنی برای اعداد” به مفهوم قطعهبندی (Chunking) و شکل گیری عادت اشاره میکند، اما آنها را در کتاب “یادگیری نحوه یادگیری” پوشش نمیدهد.
با این حال، اوکلی در “ذهنی برای اعداد” در مورد رشد خارهای دندریتی روی نورونها صحبت نمیکند، که همانطور که در این خلاصه کتاب فعلی توضیح خواهیم داد، مفهوم مهمی در “یادگیری نحوه یادگیری” است.
تقويت يادگيري با تقويت سيناپس ها
اوكلي و سجناوسکی چندين استراتژی و نكته يادگيری را پيشنهاد مي كنند كه از نحوه ذخيره اطلاعات در مغز شما استفاده مي كند.
هنگامي كه فكر مي كنيد، سلول هاي مغزی به نام نورون ها با يكديگر ارتباط برقرار مي كنند و الگوي عصبی يا مسيری را ايجاد مي كنند كه نشان دهنده اطلاعات موجود در مغز شما است.
اتصالات بين نورون هايی كه اين مسير را تشكيل مي دهند، سيناپس ناميده می شوند.
هرچه يك ايده خاص در مغز شما سيناپس بيشتری ايجاد كند، بهتر آن را ياد می گيريد، زيرا به نورون های متمايزتری متصل است و به مغز شما مسيرهای عصبی بيشتری برای بازيابی آن می دهد. در اين بخش، ما به بررسی نكات نويسندگان برای استفاده از فرآيند تشكيل سيناپس برای به حداكثر رساندن يادگيری شما می پردازيم.
در آغوش گرفتن سبک یادگیری چندحسی
اولین توصیه اوکلی و سجنوفسکی برای بهبود یادگیری با ایجاد ارتباطات بیشتر، در آغوش گرفتن یادگیری چندحسی است. زیرا هرچه حواس بیشتری را درگیر یادگیری چیزی کنید، بهتر آن را یاد خواهید گرفت.
بسته به سبک یادگیری ترجیحیتان، ممکن است چیزی را بهتر بیاموزید اگر به صورت بصری ارائه شود تا اینکه به صورت کلامی باشد، یا بالعکس.
اما صرف نظر از سبک یادگیری خود، اگر آن را ببینید و بشنوید، حتی بهتر از زمانی که تنها آن را به یک شیوه دریافت میکنید، یاد خواهید گرفت.
دلیل این امر این است که اتصال یک ایده به ورودیهای حواس بیشتر، اتصالات سیناپسی بیشتری را در مسیرهای عصبی بیشتری در مغز شما ایجاد میکند.
این کار یادگیری و به خاطر سپردن را آسانتر میکند زیرا مسیرهای عصبی بیشتری در مغز شما وجود دارد که میتواند از آنها برای بازیابی ایده استفاده کند.
درست کردن استعاره
بک نکتهی دیگر که اوکلی و سجنوفسکی ارائه میدهند این است که شما میتوانید با مرتبط کردن چیزهای جدید به چیزهایی که قبلاً در حافظهتان وجود دارند، به راحتی آنها را به حافظهتان اضافه کنید.
این به این دلیل است که افکار شما بر اساس اتصالات عصبی بنا شدهاند. اتصال یک زنجیره جدید از سیناپسها به یک زنجیره موجود، بازیابی زنجیره جدید را آسانتر میکند.
نویسندگان بر روی تعدادی تکنیک کلیدی برای به یاد ماندنی کردن استعارههای شما تأکید میکنند که به نوبه خود به آنها خواهیم پرداخت.
اول و مهمتر از همه، آنها توصیه می کنند که برای نشان دادن مفهومی که در حال یادگیری آن هستید، تصاویر ذهنی ایجاد کنید، به خصوص اگر مفهوم در ابتدا بصری نباشد. تصاویر، به خاطر سپردن شان نسبت به حقایق انتزاعی مانند اعداد و تاریخ آسان تر است.
پس اگر بتوانید یک حقیقت جدید را به یک تصویر ذهنی مرتبط کنید، نه تنها اتصالات عصبی بیشتری ایجاد میکنید، بلکه آن را به چیزی (یعنی تصویر) متصل میکنید که بازیابی آن از حافظه آسان است.
شاید بتوانیم اینطور استنتاج کنیم که تصاویر به یادماندنیتر هستند چون اتصالات عصبی بیشتری را درگیر میکنند و این اتصالات بیشتر به این دلیل است که برای ذخیره و پردازش آنها به نورونهای بیشتری نیاز است.
جان مدینا، نویسنده کتاب «قوانین مغز»، میگوید حدود 50 درصد از کل نورونهای مغز شما به پردازش اطلاعات بصری اختصاص دارد که گواهی بر سلطه حس بینایی ما بر سایر حواس است.
همچنین می توانید از حروف اختصاری یا راهکارهای یادگیری برای ایجاد استعاره استفاده کنید و اگر استعاره هایتان را خنده دار کنید، حتی به یاد ماندنی تر نیز خواهند شد.
از قدرت استعاره بصورت عاقلانه استفاده کنید
آنتونی رابینز، نویسنده کتاب بیداری غول درون، در مورد چگونگی قدرت استعاره صحبت می کند که نه تنها ایده ها را به یاد ماندنی تر می کند، بلکه برداشت شما از خود ایده ها را نیز شکل می دهد.
او می گوید اگر استعاره هایی را که شما (یا اطرافیانتان) استفاده می کنید تجزیه و تحلیل کنید و آنها را به گونه ای تغییر دهید که دقیق تر یا مثبت تر باشند، می توانید درک خود از موضوع یا نگرش خود نسبت به آن را بهبود بخشید.
به عنوان مثال، دانشمندان قبلاً اتم ها را به عنوان منظومه های شمسی میکروسکوپی تصور می کردند، به طوری که الکترون ها مانند سیارات به دور هسته اتم می چرخیدند.
اما این استعاره به طور ناخودآگاه آنها را مجبور می کرد که تصور کنند الکترون ها در مدارهای دایره ای مانند سیارات حرکت می کنند، که معلوم شد اینطور نیست؛ در عوض، مدارهای الکترون بسته به تعداد الکترون های موجود در اتم و سطح انرژی آنها می توانند اشکال مختلفی داشته باشند.
دانشمندان برای پیشبرد درک خود از ساختار اتمی، مجبور شدند از استعاره منظومه شمسی دور شوند – در عوض، آنها اکنون مدارهای الکترون را بیشتر شبیه امواج ایستاده تصور می کنند.
اول سطحی خوانی کنید
همانطور که در آموزش تندخوانی رایگان جیم کوییک در سایت نگرش نیک به شما یاد دادیم، وقتی می خواهید مطلبی را در کتابی یا مقاله ای بخوانید، ابتدا آن را به صورت گذرا مرور کنید یا سطحی خوانی کنید.
با نگاه کردن به عناوین و تصاویر، برداشت کلی از موضوع به دست آورید. این کار به شما کمک میکند تا مطالب را بهتر جذب کنید؛ زیرا همانطور که قبلا گفتیم، اگر چیزی را به چیز دیگری که قبلا در ذهنتان جای گرفته است (اطلاعاتی که از مرور کردن به دست آوردید) ربط دهید، به خاطر سپردن آن (مثل جزئیات کتاب) آسانتر میشود.
به همین دلیل، اکثر دورههای تندخوانی به شما یاد میدهند که قبل از خواندن دقیق کتاب، آن را مرور کنید. حتی قبل از اینکه دانشمندان مبنای عصبی این کار را درک کنند، فیلسوف قرن بیستم، مورتیمر آدلر، در کتاب «چگونه کتاب بخوانیم» مرور کردن را به عنوان راهی برای درک هستهی اصلی یک کتاب در عرض 15 دقیقه و به خاطر سپردن بهتر مطالب خواندهشده ارائه کرد.
چندین روش خواندن را امتحان کنید
آخرین توصیه اوکلی و سجنوفسکی در مورد چگونگی بهره مندی از فرآیندهای ذخیره سازی اطلاعات در مغز، تنوع بخشیدن به مطالعات شماست.
درست مانند رویکرد چندحسی یا ساختن استعاره، متنوع کردن مطالعات شما آنچه را که یاد می گیرید به مسیرهای عصبی بیشتری متصل می کند که با ایجاد اتصالات سیناپسی بیشتر، به یادگیری بهتر آن کمک می کند. نویسندگان سه روش مجزا برای معرفی تنوع در مطالعات شما را بررسی می کنند:
1- مطالعه در مکان های مختلف
اگر همیشه یک موضوع خاص را در یک مکان مطالعه کنید، مغز شما ممکن است ارتباطات عصبی بین آن موضوع و آن مکان ایجاد کند. این ارتباطات به خاطر سپردن آنچه را که در یک محیط متفاوت مطالعه کرده اید، دشوارتر می کند.
برای مثال، اگر فقط در اتاق خواب خود مطالعه کنید، ممکن است در به خاطر آوردن اطلاعات در مکان آزمون دچار مشکل شوید.
با مطالعه یک موضوع در محیط های مختلف، اطمینان حاصل می کنید که مغز شما آن موضوع را با هیچ محیط خاصی مرتبط نمی کند.
به این ترتیب، قادر خواهید بود اطلاعات را بدون توجه به اینکه کجا هستید به خاطر بیاورید، نه اینکه فقط در مکان خاصی به یاد بیاورید.
2- درهم آمیختن مسائل درسی
یکی دیگر از راههای متنوع کردن مطالعه، «درهم آمیختن» (Interleaving) است. «درهم آمیختن» به معنای تمرین مجموعهای از مسائل است که کل طیف تکنیکهای حل مسئلهای را که یاد گرفتهاید در بر میگیرد، به جای اینکه فقط روی یک تکنیک در یک زمان تمرین کنید.
برای مثال، فرض کنید در حال یادگیری محاسبات عددی هستید. شما قبلا جمع و تفریق را یاد گرفتهاید و حالا ضرب را مطالعه میکنید. اما زمانی که مطالعه میکنید، برخی مسائل جمع و تفریق را نیز در کنار مسائل ضرب خود تمرین میکنید.
نویسندگان میگویند دلیل اینکه این روش مفید است این است که تصمیمگیری در مورد اینکه چه تکنیکی را برای یک مسئله خاص استفاده کنید، به اندازه (و گاهی اوقات حتی مهمتر از) اعمال آن تکنیک برای حل مسئله است.
درهم آمیختن مطالعات به شما تمرین میدهد تا انواع مختلفی از مسائل را که نیاز به رویکردهای متفاوتی دارند، تشخیص دهید. این به شما درک بهتری از زمینهای میدهد که در آن هر روش حل قابل اجرا است، که به نوبه خود، به شما کمک میکند تا روشهای مختلف را با یکدیگر مرتبط کنید. این اتصالات اضافی در ذهن شما باعث میشود تمام تکنیکها در حافظه شما قابل دسترستر شوند.
3- مطالعه چیزی متفاوت برای تغییر
اوکلی و سجنوفسکی هشدار می دهند که وقتی در یک زمینه خاص از تحصیل به یک متخصص تبدیل می شوید، جایی که نمی توانید هیچ ایده جدیدی ارائه دهید، به راحتی می توانید در یک چالش گیر کنید.
برای مقابله با این موضوع، آنها توصیه می کنند مدتی به مطالعه یک موضوع کاملاً متفاوت بپردازید. به این ترتیب، شما به طور طبیعی مفاهیم جدیدی را که یاد می گیرید با آنچه قبلاً می دانید مرتبط می کنید و این به شما دیدگاه های جدیدی می دهد.
یادگیری را با تحریک رشد نورون تقویت کنید
در بخش قبلی، در مورد تکنیکهایی برای اتصال اطلاعات به منظور ایجاد زنجیرههای سیناپسی قویتر در مغز صحبت کردیم. اوکلی و سژنوفسکی همچنین به بحث دربارهی این موضوع میپردازند که چگونه میتوانید با تحریک رشد بخشهایی از نورونهای خود، این زنجیرههای سیناپسی را تقویت کنید.
برای درک اینکه این تکنیکها چگونه یادگیری شما را بهبود میبخشند، باید آناتومی یک نورون را درک کنید. نویسندگان توضیح میدهند که هر نورون یک بازوی بلند به نام «آکسون» و چندین بازوی کوتاه به نام «دندریت» دارد. دندریتها پوشیده از خارهای دندریتی ریز هستند.
آکسون یک نورون، سیگنالهای الکتریکی را برای دریافت شدن توسط خارهای دندریتی نورونهای دیگر در نزدیکی خود، انتقال میدهد. شکاف بین آکسون (فرستنده) و خارهای دندریتی (گیرنده) که سیگنال از آن عبور میکند، همان سیناپس است.
هرچه خارهای بیشتری روی دندریت یک نورون گیرنده وجود داشته باشد و هرچه به آکسونی که سیگنال میفرستد نزدیکتر باشند، سیناپس قویتر است. همانطور که قبلاً گفتیم، سیناپسهای قویتر، به خاطر سپردن اطلاعاتی که در آنها ذخیره شده است را آسانتر میکنند.
ورزش بین مطالعه
اولین توصیه نویسندگان برای تقویت رشد سلولهای عصبی، ورزش کردن بین جلسات مطالعه است. آنها ادعا میکنند که ترکیب کردن ورزش با مطالعه میتواند یادگیری شما را مؤثرتر کند، زیرا تناسب اندام سلامت عصبی را تقویت میکند.
به طور خاص، ورزش باعث میشود بدن شما هورمونی به نام BDNF (فاکتور نورونزایی مشتقشده از مغز) تولید کند که رشد خارهای دندریتی روی نورونها را تحریک میکند و در نتیجه باعث تقویت سیناپسهای شما میشود.
با تکنیک مطالعه “یادآوری فعال” خودتان را محک بزنید
مؤثرترین روش مطالعه، یادآوری فعال (Active Recall) است. یادآوری فعال به جای خواندن مجدد منفعلانه مطالب از روی یادداشت ها یا منابع دیگر، شامل بازتولید یا بازنویسی عمدی ایده ها از حافظه است. یادآوری فعال می تواند بسته به موضوعی که مطالعه می کنید، اشکال مختلفی به خود بگیرد:
- اگر در حال حفظ کردن حقایق هستید، سعی کنید آنها را از حافظه بخوانید یا بنویسید – فقط آنها را در کتاب درسی یا یادداشت های خود دوباره نخوانید.
- اگر در حال یادگیری تکنیک حل مسئله هستید، با استفاده از آن روی یک مسئله کار کنید – فقط یک راه حل نمونه را نخوانید.
- اگر در حال یادگیری یک مهارت عملی هستید، تمرین انجام آن کار را داشته باشید – فقط تماشای انجام آن توسط شخص دیگری کافی نیست.
موضوع مهم در اینجا این است که شما همیشه با تمرین فعال نسبت به مطالعه منفعل بیشتر یاد خواهید گرفت، زیرا یادآوری فعال باعث رشد خارهای دندریتی می شود که اتصالات سیناپسی را به روشی که یادگیری منفعل انجام نمی دهد تقویت می کند.
تکرار با فاصله زمانی
به جای اینکه شب امتحان یا در یک جلسه طولانی همه چیز را مطالعه کنید، بهتر است هر روز کمی مطالعه کنید. نویسندگان، این روش را “تکرار با فاصله زمانی” می نامند و بر این باورند که با پخش کردن مطالعات به این شکل، به زنجیره های سیناپسی که نشان دهنده چیزهایی است که یاد می گیرید، زمان کافی برای رشد و تثبیت در ذهن شما داده می شود.
خواب کافی داشته باشید
آخرین توصیه نویسندگان برای تشویق رشد سلول های عصبی، خواب کافی است. آنها می گویند خواب کلید یادگیری مؤثر است زیرا خواب نقش های مهمی در یادگیری و عملکرد مغز ایفا می کند:
همانطور که قبلا بحث کردیم، فراخوان فعال، رشد خارهای دندریتی جدید را آغاز می کند که اتصالات سیناپسی را تقویت کرده و ایده ها را در مغز تثبیت می کند. با این حال، اوکلی و سژنوفسکی اشاره می کنند که در حالی که فراخوان فعال این رشد را آغاز می کند، خارهای دندریتی فقط در هنگام خواب رشد می کنند.
علاوه بر این، در حالی که شما خواب هستید، خارهای دندریتی بلااستفاده از بین می روند و به مغز شما اجازه می دهند انرژی را به تقویت اتصالاتی که بیشتر از آنها استفاده می کنید، هدایت کند. بنابراین، بدون خواب کافی، قادر نخواهید بود در یادگیری خود پیشرفت کنید، زیرا نمی توانید اتصالات سیناپسی خود را تقویت کنید.
متیو واکر در کتاب “چرا می خوابیم” بینش بیشتری در مورد اهمیت خواب برای یادگیری ارائه می دهد. او خاطرنشان می کند که خواب باعث بهبود ماندگاری بلندمدت حقایق مهم در مغز شما می شود و به آن اجازه می دهد تا حقایق پیش پا افتاده را حذف کند، همانطور که از توصیف اوکلی و سژنوفسکی در مورد اثر خواب بر خارهای دندریتی انتظار می رود.
واکر در ادامه بر این نکته تأکید می کند که مغز شما در هنگام خواب توانایی قابل توجهی برای تمایز بین اطلاعات مرتبط و غیرمرتبط دارد. این امر به مغز شما اجازه می دهد تا اطلاعات را به جوهره آن خلاصه کند و اطلاعات آسیب دیده را ترمیم کند. بنابراین، اگر بعد از مطالعه بخوابید، با درک بهتری از مفاهیم از خواب بیدار می شوید و قادر خواهید بود شکاف هایی را که قبلاً نمی توانستید به خاطر بیاورید، پر کنید.
خواب به سازماندهی اطلاعات در حافظه شما کمک می کند
اکلی و سژنوفسکی بر این باورند که خواب برای سازماندهی اطلاعات در حافظه نیز ضروری است.
آنها توضیح می دهند که با یادگیری چیزهای جدید، زنجیره های سیناپسی جدیدی ابتدا در هیپوکامپ شکل می گیرند. هیپوکامپ بخشی از مغز در نزدیکی مرکز سر شماست که در آن رشد سلول های عصبی جدید به طور ویژه فعال است.
بنابراین، هیپوکامپ شما به عنوان یک منطقه صحنه آرایی اولیه برای اطلاعاتی عمل می کند که در حافظه بلند مدت خود ذخیره می کنید.
هنگامی که می خوابید، مغز شما الگوهای سیناپسی جدید را از هیپوکامپ به قشر مغز کپی می کند، جایی که آنها برای مدت طولانی تثبیت و نگهداری می شوند. این کار فضایی را برای تشکیل الگوهای جدید در هیپوکامپ فراهم می کند.
خواب، مغز شما را پاکسازی می کند
به گفته نویسندگان، دلیل دیگری که خواب برای یادگیری حیاتی است، به مدیریت سموم ناشی از فرآیندهای فکری عادی که نورون های شما تولید می کنند، کمک می کند.
این سموم در هنگام بیداری در مغز شما جمع می شوند، اما هنگام خواب، مغز شما آنها را دفع می کند. بدون خواب کافی، سموم می توانند تا سطوحی انباشته شوند که برخی از عملکردهای مغز را مختل کنند و یادگیری را برای شما سخت تر کنند.
اوکلی و سژنوفسکی همچنین هشدار می دهند که کمبود خواب مزمن و تجمع سموم ناشی از آن، می تواند اثرات منفی دیگری بر بدن شما مانند افزایش خطر ابتلا به سرطان و بیماری های روانی داشته باشد.
به حداکثر رساندن یادگیری با کنترل شیوههای تفکر
اوکلی و سژنوفسکی با تکیه بر توانایی مغز برای جابهجایی بین حالتهای مختلف تفکر، چندین راهکار برای بهبود یادگیری ارائه میدهند. آنها بر این باورند که مغز ما در دو حالت مجزا عمل میکند که هر کدام به شیوهای متفاوت به یادگیری و حل مسئله کمک میکنند. این دو حالت را «تفکر متمرکز» و «تفکر پراکنده» مینامند.
تفکر متمرکز زمانی اتفاق میافتد که روی چیزی، مانند حل یک مسئله خاص، تمرکز میکنیم. در این حالت، فعالیت مغز در شبکه خاصی از نورونها متمرکز میشود (این شبکه بستگی به موضوع تمرکز ما دارد).
تفکر متمرکز میتواند اطلاعات را به طور دقیق پردازش کند، اما دامنهی افکار ما را به ایدههایی محدود میکند که از قبل به آن شبکه عصبی خاص متصل هستند.
آنها سپس توضیح میدهند که تفکر پراکنده زمانی رخ میدهد که اجازه میدهیم ذهن ما بدون تمرکز بر روی موضوع خاصی پرسه بزند. در این حالت، فعالیت مغز «غیرموضعی» است، یعنی در هیچ شبکه خاصی از نورونها متمرکز نمیشود.
تفکر پراکنده اطلاعات را به طور دقیق پردازش نمیکند، اما میتواند ایدهها را از بخشهای مختلف مغز به هم پیوند دهد تا راهحلهای خلاقانه ایجاد کند یا به ما کمک کند تا تصویر کلی را ببینیم.
بین تمرکز و استراحت جا به جا شوید
اولین نکته نویسندگان در رابطه با شیوههای تفکر این است که باید بین دورههای تمرکز ذهنی شدید و استراحتهای ذهنی جابهجا شوید. این کار با به کارگیری انتقال بین دو شیوه تفکر، توانایی شما را در حل مسائل بهبود میبخشد.
در عمل این کار به چه صورت است؟
- اول روی درس خواندنتان تمرکز کنید تا زمانی که گیر کنید یا پیشرفتتان متوقف شود. این تفکر متمرکز به شما امکان میدهد تا مشکل را درک کنید (که نیازمند پردازش اطلاعات دقیق است).
- سپس استراحت کنید و بگذارید ذهنتان پرسه بزند. این کار به حالت پراکنده ذهن شما اجازه میدهد راهحل را پیدا کند، زیرا هنگامی که تفکر متمرکز دیگر پیشرفتی ندارد، راهحل در خارج از شبکه فعال قرار دارد.
- در نهایت، دوباره از تفکر متمرکز برای اجرای راهحل استفاده کنید، زیرا این هم نیازمند پردازش دقیقتری است.
با مسائل سختتر شروع کنید
دومین توصیه اوکلی و سجنوفسکی برای به حداکثر رساندن انواع مختلف تفکر، پرداختن به سختترین مسائل یا موضوعات در ابتدای آزمون، انجام تکالیف یا مطالعه است. آنها دو دلیل برای این کار ارائه می دهند:
1- دلیل اول اینکه، هنگامی که تازه هستید، احتمال بیشتری برای حل یک مسئله نسبت به زمانی که ذهنتان خسته می شود، وجود دارد.
2- دلیل دوم اینکه، شروع با مسائل سختتر به شما زمان بیشتری برای حل آنها می دهد که فرصت های بیشتری را برای جابجایی بین تفکر متمرکز و پراکنده ایجاد می کند. اگر وقت ندارید، می توانید روی یک مسئله سخت کار کنید تا زمانی که گیر کنید، سپس یک یا دو مسئله آسان را حل کنید و بعد دوباره به سراغ مسئله سخت برگردید.
این روش برای تفکر پراکنده به اندازه استراحت واقعی مؤثر نیست، اما همچنان برخی از تفکرهای پراکنده را تحریک می کند که می تواند به شما در پیدا کردن راه حل کمک کند. (ناگفته نماند که خیلی از متخصصان دیگر با این روش مخالف هستند و اعتقاد دارند که ابتدا باید از مسائل آسان شروع کرد تا مغز تحریک شود.) نظر شما چیست؟
بهرهگیری کارآمد از حافظه شما
در نهایت، بیایید در مورد برخی نکات مبتنی بر بهترین استفاده از حافظه مغزتان صحبت کنیم. اوکلی و سجنوفسکی اشاره می کنند که مغز شما دارای دو نوع حافظه متفاوت است:
- حافظه فعال و
- حافظه بلندمدت.
حافظه فعال شما در قشر پیش پیشانی (بخشی از مغز درست پشت چشمان شما) قرار دارد. هر چیزی را که در حال حاضر به طور فعال در مورد آن فکر می کنید نگه می دارد و تمایل دارد هر اتصال عصبی را که برای بیش از ده ثانیه استفاده نشده رها کند. به طور متوسط، فقط می تواند حدود چهار ایده (یا زنجیره های فعال سیناپس ها) را به طور همزمان نگه دارد.
از سوی دیگر، حافظه بلندمدت شما در قشر مغز (قسمت بیرونی مغز) قرار دارد، اگرچه زنجیره های سیناپسی برای خاطرات بلندمدت در ابتدا در هیپوکامپ شما شکل می گیرند. این می تواند مقدار نامحدودی از اطلاعات و ایده ها را در خود جای دهد و به طور نامحدود آنها را ذخیره کند، اما برای فکر کردن به هر یک از آنها، باید آنها را در حافظه فعال بارگذاری کنید.
اجتناب از حواس پرتی
اولین توصیه اوکلی و سجنوفسکی در مورد چگونگی استفاده کارآمد از دو نوع حافظه مغز، حذف عوامل حواس پرتی در هنگام مطالعه است. حواس پرتی بخشی از ظرفیت محدود حافظه فعال شما را اشغال می کند. از آنجایی که شما با اتصال ایده ها در حافظه فعال یاد می گیرید، کاهش میزان حافظه فعال که در اختیار دارید، یادگیری شما را کند می کند.
بنابراین، نویسندگان توصیه می کنند که هنگام مطالعه، برای مثال، تلفن همراه خود را بی صدا کنید، تلویزیون را خاموش کنید، مکان آرامی برای مطالعه پیدا کنید، یا یک تایم مشخص را برای مطالعه در نظر بگیرید تا بتوانید به دوستانتان بگویید که در آن زمان مزاحم شما نشوند.
اجتناب از مولتی تسکینگ (چند وظیفه ای)
انجام چند کار بصورت همزمان برای شما مفید نیست. هنگامی که روی چند کار به طور موازی کار می کنید، دائماً تمرکز خود را از یکی به دیگری تغییر می دهید. هر بار که از یک کار به کار دیگر سوئیچ می کنید، مغز شما باید حافظه فعال خود را پاک کرده و اطلاعات متفاوتی را در آن بارگذاری کند. این کار انرژی ذهنی می طلبد، بنابراین هر چه بیشتر چندوظیفه ای انجام دهید، از نظر ذهنی خود را خسته می کنید.
تمرینات کتاب یادگیری یادگیری
اوکلی و سژنوفسکی می گویند که جابجایی بین تفکر متمرکز و پراکنده برای تحریک خلاقیت و حل مسئله مهم است. در این تمرین، برنامه خود را برای تسهیل جابجایی بین حالت های تفکر بهینه سازی خواهید کرد.
تمرین: بین تفکر متمرکز و پراکنده جابجا شوید
- از کارهایی که در لیست کارهای این هفته خود دارید، کدامیک نیاز به تمرکز شدید دارند؟
- کدام کارهای لیست کارهای شما نیاز به تمرکز شدید ندارند؟ (برای مثال، لباس شستن)
- چطور می توانید برنامهی این هفته تان را برای جابهجایی بین حالت تمرکز (focused-mode) و حالت پراکنده (diffuse-mode) بهینه کنید؟ (برای مثال، شاید اول کار سخت را انجام دهید، بعد کار آسان را انجام دهید و بعد مجدد به سراغ انجام کار سخت بروید)