با مطالعه خلاصه کتاب شش کلاه تفکر اثر دکتر ادوارد دوبونو یاد خواهید گرفت که چگونه با حداکثر کارایی فکر کنید.
بسیاری از ما احساس می کنیم که افکارمان همیشه درهم و برهم است. آنها بدون هیچ قافیه یا دلیلی به سراغ ما می آیند. احساسات با افکار منطقی، خاطرات و امید به آینده در هم می آمیزند تا شبکه پیچیده ای را تشکیل دهند.
این موضوع تفکر واضح را دشوار می کند، به خصوص وقتی صحبت از تصمیم گیری می شود. با این حال، از آنجایی که تفکر مانند هر مهارت دیگری است، ما می توانیم گام های فعالی برای بهبود آن برداریم.
این کتاب یک سیستم کامل برای تصمیم گیری بهتر با باز کردن شبکه پیچیده افکاری که تفکر ما را مختل می کند، ارائه می دهد. هدف روش شش کلاه تفکر، تقسیم بندی انواع مختلف افکار است. به گونه ای که به هر یک از آنها فرصتی شایسته داده شود، بدون اینکه روند تفکر را مختل کند.
خلاصه کتاب شش کلاه تفکر + نکته کلیدی
پس از خواندن این کتاب، یاد خواهید گرفت:
- گاهی اوقات احساسات خود را بروز دهید؛
- با ۶ کلاه تفکر برای افزایش کارایی آشنا می شوید.
- چگونه یک شرکت، مشکل 100000 دلاری خود را در 12 دقیقه حل کرد.
شش کلاه تفکر ابزاری است که به ما کمک می کنند تا ایده های جدید را درک کنیم
مانع اصلی در راه شفاف اندیشی، سردرگمی است. هنگامی که اطلاعات را پردازش می کنیم، همزمان با تعدادی از افکار مختلف روبرو می شویم. افکاری که احساساتی، اطلاعاتی، منطقی، خلاقانه و آینده نگر هستند.
تلاش برای پردازش همه آنها در یک زمان، مانند تلاش برای شعبده بازی است. در روش شش کلاه، هر «کلاه» رنگ سفید، قرمز، سیاه، زرد، سبز یا آبی مخصوص به خود را دارد که به آسانی یادآوری می شود و هریک از آنها نشان دهنده نوع خاصی از تفکر است.
فرض کنید شما یک مدیر هستید و می خواهید واکنش عاطفی تیم خود را نسبت به چیزی بدانید. اما می دانید که آنها مستقیماً احساسات واقعی خود را نشان نمی دهند.
مردم از احساسات خود به دلیل قضاوت شدن می ترسند و ترجیح می دهند از موضوع اجتناب کنند. از آنجایی که همه اعضای تیم می دانند که کلاه قرمز نشان دهنده افکار عاطفی است، اینگونه بیان می کنند «بیایید کلاه قرمز را امتحان کنیم».
خنثی بودن رنگ به تیم اجازه می دهد بدون احساس خجالت فکر کند. به همین دلیل است که در عمل، کلاه ها فقط با رنگ مورد اشاره قرار می گیرند، نه با عملکرد.
علاوه بر این، روش شش کلاه تضمین می کند که کل گروه به همان شیوه فکر می کنند. تصور کنید در یک خانه بزرگ در یک گردهمایی هستید. یک نفر در حیاط جلویی، دیگری در حیاط پشتی، دیگری در پشت بام، دیگری در اتاق غذاخوری و یکی در دو طرف ایستاده است.
هر فرد نمای متفاوتی از خانه دارد. اگر می خواهید موضوعی را از یک نقطه نظر ببینید، همه باید یک کلاه به سر داشته باشید. بنابراین، روش شش کلاه، تیم شما را قادر می سازد تا در تفکر موازی ای شرکت کنید، که در آن همه از یک منظر به مشکل نگاه می کنند.
هنگام استفاده از شش کلاه، قوانینی را در نظر داشته باشید.
دو روش به نام های یکبار مصرف یا به صورت متوالی برای استفاده از این کلاه ها وجود دارد. هنگامی که کلاه ها به تنهایی استفاده می شوند، به عنوان نمادهایی عمل می کنند که نشان می دهد می خواهید روی نوع خاصی از تفکر تمرکز کنید. در طول یک گفتگو یا بحث، ممکن است به نقطه ای برسید که نیاز به ایجاد نظرات تازه داشته باشید.
گفتن چیزی مانند “من فکر می کنم ما در اینجا به تفکر کلاه سبز نیاز داریم” به شما امکان می دهد به راحتی نظراتتان را منتقل کنید. هنگامی که افراد در واژگان و استفاده از کلاه آموزش ببینند، دقیقاً می دانند که چگونه به درخواست شما پاسخ دهند. آنها از تفکر کلاه سبز راهنمایی می خواهند و می توانند به گزینه های جایگزین فکر کنند.
بعد از روش یکبار مصرف، استفاده متوالی وجود دارد. در این مورد، بسته به آنچه که گروه شما می خواهد انجام دهد، از هر کلاهی که دوست دارید، به دفعات و به هر ترتیبی که می خواهید استفاده کنید. به عنوان مثال، رهبر ممکن است از گروه بخواهد که رنگ کلاه خود را از سفید به زرد تغییر دهند و کلاه قرمز را به طور کامل کنار بگذارند!
صرف نظر از نحوه مصرف کلاه، شما باید نظم و زمان را در نظر بگیرید. اعضای گروه باید نظم و انضباط داشته باشند، و فقط از کلاه مورد نیاز در آن لحظه استفاده کنند. فقط رهبر گروه، رئیس یا تسهیل کننده، قدرت تغییر رنگ را دارد. خوشبختانه، توسعه این رشته، تنها با تمرین آسان تر می شود. بنابراین به آن ادامه دهید.
هر زمان که گروه شما کلاهی بر سر می گذارد، زمان خود را جهت تقویت تمرکز، متمرکز نگه دارید و صحبت های بیهوده را کاهش دهید. به همین دلیل، توصیه می شود که اگر چهار نفر در جلسه باشند، شما باید چهار دقیقه را صرف هر کلاه کنید. اکنون که هدف و اهمیت کلاه ها را درک کرده اید، در بخش زیر هر کدام را به صورت جداگانه بررسی می کنیم.
کلاه سفید شامل تفکر و مانند یک کامپیوتر است: به دنبال داده ها و اطلاعات باشید.
نقش آفرینی را به عنوان یک رایانه تصور کنید. شما محاسبات را بررسی می کنید و حقایق را به شیوه ای خنثی و عینی با بهترین صدا بازگو می کنید. و می توانید تفسیری را که برای آن در ذهن شما برنامه ریزی نشده بود فراموش کنید! شما فقط به حقایق اهمیت می دهید.
تفکر با کلاه سفید مانند مثال بالا است. کلاه سفید برای بحث در مورد هر اطلاعاتی که در حال حاضر در دسترس است و شناسایی هر گونه اطلاعاتی که ممکن است لازم باشد استفاده می شود. وقتی کلاه سفید به سر می کنید، نگران نظرات نیستید، بلکه به حقایق و ارقام اهمیت می دهید. این بدان معناست که هیچ استدلالی وجود ندارد. اگر حقایق با یکدیگر تناقض دارند، شما با آنها به طور مساوی رفتار می کنید.
چه زمانی برای سر گذاشتن کلاه سفید مناسب است؟ معمولاً برای اینکه پایه و اساس بحث خود را با ارائه اطلاعات زمینه ای در ابتدای یک جلسه تفکر پایه ریزی کنید، از این کلاه استفاده می کنید. همچنین می توانید از آن در پایان یک جلسه تفکر به عنوان نوعی گزارش جمع بندی، یا تأیید اینکه پیشنهادها با اطلاعات موجود مطابقت دارند، استفاده کنید.
به عنوان مثال، تصور کنید که رئیس بازاریابی شرکت شما می خواهد استراتژی های فعلی خود را اصلاح کند. او می تواند یک جلسه تیمی را با درخواست تفکر کلاه سفید برای تعیین اعداد سخت استراتژی فعلی، مانند محدوده و بودجه، آغاز کند.
همچنین می توانید از کلاه سفید برای یافتن گزینه های جایگزین در زمانی که پیشنهادها با اطلاعات موجود در تضاد هستند، استفاده کنید. به عنوان مثال، پس از در نظر گرفتن یک استراتژی جدید که بیش از بودجه شما است، رئیس بازاریابی می تواند دستیابی به اطلاعات بیشتری، مانند تعداد ساعات کارمندی در دسترس را درخواست کند.
با تفکر کلاه سفید، به این فکر می کنید که چه اطلاعاتی دارید و چه داده هایی از دست رفته است. سپس از خود می پرسید که چگونه می توانید آن اطلاعات را به بهترین شکل بدست آورید.
مهمتر از همه، به یاد داشته باشید که هنگام استفاده از کلاه سفید، خنثی و بی طرف ماندن بسیار مهم است. سفید، نشان دهنده بی طرفی است. بنابراین، جایی برای شایدها وجود ندارد و فقط به حقایق فکر کنید. فکر کردن با کلاه سفید را با بیان آنچه معتقدید درست است شروع نکنید. به حقایق سخت، مانند داده های آماری، پایبند باشید.
وقتی کلاه قرمز به سر می کنید با احساسات خود صادق باشید.
کلاه قرمزی نشان دهنده آتش و گرما است. برای احساساتی شدن آماده شوید! پوشیدن کلاه قرمز، به اعضای تیم شما این فرصت را می دهد تا احساسات، عواطف و شهود خود را بدون نیاز به توضیح یا توجیه بیان کنند.
شهود شما احتمالاً بر اساس یک تجربه انباشته است، بنابراین حتی گفتن جملاتی مانند “من احساس می کنم این یک تاکتیک خطرناک است” می تواند مفید باشد. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید شهود همیشه صحیح نیست، بنابراین باید با احتیاط رفتار کرد.
طیف وسیعی از احساسات را می توان در زیر کلاه قرمزی بیان کرد: می توانید اشتیاق خود را بیان کنید (“من آن را دوست دارم!”، دوگانگی (“من در این مورد چندان مطمئن نیستم”) یا حتی نارضایتی (“من از آن متنفرم!”). البته همه احساسات به خوبی در این دسته بندی ها قرار نمی گیرند.
اگر مردم می گویند که درباره چیزی «احساسات مختلط» دارند، از آنها بپرسید که چه احساساتی در این ترکیب وجود دارد. اینکار می تواند مشکل باشد، زیرا بیان مناسب احساسات فردی، در هر فرهنگی متفاوت است. در حالی که در ایالات متحده ممکن است کسی نارضایتی خود را به روشی کاملاً مستقیم بیان کند (“چه ایده بدی!”)، در ژاپن همین احساسات بسیار محدودتر به نظر می رسند (“باید در نظر بگیرم.”).
رهبر هرگز نباید از کسی بخواهد که احساسات خود را توضیح دهد یا توجیه کند. وقتی مردم احساس می کنند که باید احساسات خود را تأیید کنند، فقط آنهایی را منتقل می کنند که قابل تأیید است. افراد باید احساسات را همانطور که در آن لحظه به وجود می آید، بیان کنند.
افراد در تمرینات کلاه قرمز همیشه باید مشارکت کامل داشته باشند، یعنی هر فرد در گروه باید احساسات خود را در مورد موضوع مورد بحث بیان کند. نباید به کسی اجازه عبور داد. همچنین گروه باید با گوش دادن دقیق به همه این باور را منتقل کند که احساسات آنها مهم است.
این روش تضمین می کند که ابراز یک احساس نامطلوب یا تنها ماندن در بیان یک احساس خاص با تحقیر یا تنبیه مواجه نخواهد شد. شما هر زمان که کلاه قرمزی بر سر می گذارید، می توانید دقیقاً احساس خود را در مورد آن موضوع بیان کنید.
کلاه سیاه، خطرات احتمالی و پیامدهای منفی را به شما هشدار می دهد.
در ادامه خلاصه کتاب شش کلاه تفکر آمده که تصور کنید در حالی که بعنوان یک قاضی، دادگاه قتل را اداره می کنید، لباس سیاه خود را پوشیده اید. شما مسئول سنجیدن همه شواهد با نهایت دقت و احتیاط هستید، تا در نهایت زندگی یک نفر در تعادل باشد.
پوشیدن کلاه سیاه نیز اینگونه است: شما در چارچوب قانون می مانید، مشکلات را گوشزد می کنید و ارزش ها و اخلاقیات را محکم نگه می دارید. کلاه سیاه با احتیاط ما را از انجام کارهایی مانند اعمال غیرقانونی و خطرناک باز می دارد. ما با استفاده از مکانیزم ذاتی به نام مکانیسم عدم تطابق، قضاوت های انتقادی خود را بر تجربیات گذشته استوار می کنیم.
همانطور که یک حیوان می آموزد که کدام توت ها سمی هستند (بر اساس تجربیات ارثی)، بقای شرکت شما نیز به میوه هایی که برای چیدن انتخاب می کند بستگی دارد. هنگام استفاده از کلاه سیاه می توانید از این نوع اشتباهات اجتناب کنید.
این روش به شما کمک می کند تا عناصر خط مشی، استراتژی، اخلاق و غیره خود را که با یکدیگر در تضاد هستند، پیدا کنید. فقط مطمئن شوید که اجازه نمی دهید کلاه سیاه شما را بیش از حد محتاط کند.
برخی افراد زمان زیادی را برای این مرحله می گذرانند و در یافتن عیوب وسواس دارند. در اینجا مقایسه ای وجود دارد. ما می دانیم که غذا برای زندگی ضروری است. همچنین می دانیم که غذای زیاد می تواند باعث اضافه وزن، مشکلات سلامتی و حتی مرگ شود. وسواس در مورد کلاه سیاه تقریباً به همین شکل عمل می کند.
در حالی که کلاه سیاه برای تصمیم گیری لازم است، شما نباید در کاربرد آن زیاده روی کنید. یکی از ارزش های بزرگ روش شش کلاه این است که با صرف زمان برای هر کلاه، همه چیز را متعادل می کنیم. پس تمام وقت خود را زیر کلاه سیاه نگذرانید!
کلاه زرد به شما اجازه می دهد نقش یک خوش بین ابدی را بازی کنید.
آیا تا به حال فکر کرده اید که همه چیز در دنیا درست به نظر می رسد؟ این لحظات زمانی اتفاق می افتند که با کلاه زرد فکر می کنید، و مشخصه آن خوش بینی و تمرکز بر مزایای بالقوه است. تسلط بر کلاه زرد سخت تر از کلاه سیاه است. ذهن ما به طور طبیعی تمایل دارد به ما در برابر خطر هشدار دهد. برای اینکه بتوانیم چیزهای مثبت را پیدا کنیم، باید حساسیت ارزشی ایجاد کنیم.
کلاه زرد بسیار مهم است، زیرا تأثیرات مثبت یک ایده همیشه بلافاصله آشکار نمی شود و تلاش برای دستیابی به چیزی که مزایای آن نامشخص است اتلاف وقت است. هنگام پوشیدن کلاه زرد، باید مواردی را در نظر بگیرید. مثلا چگونه برنامه بازاریابی جدید شما می تواند تصویر برند شما را تغییر دهد و به مشتریان جدید دست یابد.
مثبت بودن کلاه زرد باید منطقی باشد. اگرچه کلاه زرد برای یافتن ارزش تلاش می کند، اما این بدان معنا نیست که ما باید خود را فریب دهیم. از آنجایی که کلاه زرد به ما اجازه می دهد تا دیدگاه ها و رویاهای خود را بیان کنیم، اما به واقعگرایی بیش از فانتزی اهمیت می دهد، بنابراین رویاها باید با انتظارات واقع بینانه تنظیم شوند.
به عبارت دیگر، وقتی کلاه زرد را بر سر می گذارید، در مورد اینکه طرح بازاریابی جدید، چگونه شرکت شما را نجات می دهد، نباید از شما یک تریلیونر بسازد. درعوض، به این فکر کنید که برنامه بازاریابی جدید شما به طور واقع بینانه چه چیزهای خوبی را برای شرکت می تواند به دست آورد.
تفکر کلاه زرد سوالاتی از این قبیل را مطرح می کند: ارزش های بالقوه این ایده چیست؟ چه کسانی سود می برند؟ تحت چه شرایطی؟ ارزش ها چگونه تحویل داده می شوند؟ چه ارزش های دیگری وجود دارد؟
اگر ایده ای امیدوارکننده و منطقی است، کلاه زرد می تواند به ایجاد انگیزه و تشویق تیم شما کمک کند تا اقدامات لازم برای تحقق آن را انجام دهند.
کلاه سبز، فضا را برای جذاب ترین ایده ها مهیا می کند.
اکنون زمان خلاقیت است! کلاه سبز همه چیز درباره ایده ها، مفاهیم و جایگزین ها است. همه این ها شامل گزینه های بدیهی برای وضعیت موجود و ایده های تازه هستند. پوشیدن کلاه سبز به این معنی است که برای هر گونه پیشرفت احتمالی در وضعیت خود آماده باشید و جایگزین های خارق العاده را در نظر بگیرید، که ممکن است غیرواقعی به نظر برسد! علاوه بر این، کلاه سبز به ما اجازه می دهد تا نتایج احتمالی را در نظر بگیریم. زیرا پیشرفت بدون چشم انداز خلاقانه برای آینده، می تواند متوقف شود.
فکر کنید دو هزار سال پیش فناوری چینی بسیار پیشرفته تر از فناوری غربی بود. اما از آن زمان تا کنون، به نظر می رسید که پیشرفت تکنولوژی چین به دیوار برخورد کرده است. چرا؟ رایج ترین توضیح این است که چینی ها به سادگی از وضعیت خود بسیار راضی بودند. آنها جهت انگیزه برای پیشرفت، در مورد احتمالات آینده خیال پردازی نمی کردند.
علاوه بر این، از کلاه سبز می توانید برای غلبه بر مشکلاتی که هنگام تفکر کلاه سیاه با آن مواجه می شوید، استفاده کنید. در حالی که کلاه سیاه ممکن است به شما کمک کند تا یک خطر بزرگ را در استراتژی بازاریابی جدید خود مشخص کنید، کلاه سبز ممکن است به شما کمک کند روشی خلاقانه برای اجتناب از این خطرات پیدا کنید یا ایده های کاملاً جدیدی را در ذهن خود ایجاد کنید.
با این حال، هنگام پوشیدن کلاه سبز، به یاد داشته باشید که خلاقیت فقط به یک “فرد خلاق” در گروه شما مربوط نمی شود، و دیگران مشتاقانه منتظر تفکر خردمندانه شما نیز هستند. بنابراین همه تشویق می شوند که کلاه سبز را امتحان کنند و تلاش خلاقانه ای انجام دهند. برای انجام این کار، باید انتظارات گروه خود را به درستی مدیریت کنید. مردم در انجام آنچه که دقیقا از آنها انتظار می رود بسیار خوب هستند، نه بیشتر، نه کمتر.
بنابراین، هنگامی که انتظار دارید گروهتان زیر کلاه سبز خلاق باشد، حتی کسانی که هرگز خود را « خلاق» نمی دانستند، شروع به تلاش خلاقانه می کنند. همانطور که اعتماد به نفس آنها افزایش می یابد، تعداد ایده های خلاقانه نیز بیشتر می شود.
کلاه آبی، در مورد کنترل فرآیند در هر زمان است.
کلاه آبی کلاهی برای «فکر کردن» است. مانند شاهینی که در آسمان آبی پرواز میکند تا دید بهتری از زمین های زیر آن به دست آورد، فردی که کلاه آبی بر سر دارد، قصد دارد یک دید کلی از کلاه های دیگر به دست آورد. کلاه آبی در ابتدای جلسه تفکر برای تعیین هدف جلسه استفاده می شود. ممکن است مشکل خاصی را تعریف کند که باید به آن پرداخته شود یا پارامترهای جلسه طوفان فکری شما را بیان کند.
شما در زیر کلاه آبی، در نظر می گیرید که در طول یک جلسه تفکر به کدام یک از کلاه های دیگر برای مقابله با یک مشکل نیاز دارید. شاید این جلسه خاص نیاز به تفکر قرمز و سبز یا تفکر سیاه و سفید زیادی داشته باشد. هر چه که باشد، همه اینها زیر کلاه آبی مشخص می شود. به طور معمول، کلاه آبی توسط تسهیل کننده، رئیس یا رهبر جلسه استفاده می شود.
این یک نقش دائمی است و به این ترتیب، رهبر گروه، کلاه آبی را در طول جلسه از سر خود بر نمی دارد. با این حال، در طول یک جلسه خاص، که در آن همه کلاه آبی بر سر می گذارند، هر کسی می تواند پیشنهاداتی را ارائه دهد.
در طول جلسه، کلاه آبی به حفظ نظم و انضباط گروه کمک می کند، زمان تعویض کلاه را اعلام میکند و اطمینان می دهد که همه، کلاه مناسب بر سر دارند. در پایان جلسه، این کلاه آبی است که نتیجه را می خواهد. این ممکن است به شکل خلاصه، نتیجهگیری، تصمیم یا راه حل و غیره باشد.
همچنین کلاه آبی، مراحل بعدی را که باید بعد از یک جلسه تعیین شود، مانند گام های عملی بعدی در یک پروژه یا موضوعات مربوط به آن را نشان می دهد. در حال حاضر شما همه چیز در مورد انواع مختلف کلاه ها و کاربرد آنها را می دانید. اما چرا باید از روش شش کلاه استفاده کرد؟ بخش آخر به این سوال پاسخ خواهد داد.
روش شش کلاه تفکر باعث صرفه جویی در وقت، پول و مشکلات می شود.
اکنون که همه چیز را در مورد روش شش کلاه تفکر یاد گرفتید، ممکن است تعجب کنید که چرا باید این استراتژی را نسبت به دیگران اتخاذ کنید؟ سه دلیل اصلی برای موفقیت روش شش کلاه تفکر وجود دارد:
اول از همه، باعث صرفه جویی در زمان می شود. در اینجا یک مثال واقعی آورده شده است. یک هفته پس از انتشار مقاله ای کوتاه در مورد روش شش کلاه توسط فایننشال تایمز، نویسنده، نامه ای از مردی دریافت کرد که به او گفت چگونه او و همسرش برای مدت طولانی در مورد خرید یک خانه بزرگ با هم بحث می کردند. اما به محض خواندن این کتاب، تصمیم گرفتند از روش شش کلاه استفاده کنند. با تقسیم عناصر مختلف گفتگوی واقعی، خلاقانه، احساسی و غیره آنها توانستند تنها در ده دقیقه به تصمیمی برسند که هر دو را راضی کند. همچنین شرکت بزرگ ABB، قبل از رسیدن به نتیجه، 20 روز را صرف بحث در تیم پروژه چند ملیتی خود کردند. آنها با استفاده از روش شش کلاه، به این بحث ها کمتر از دو روز پایان دادند!
دوم اینکه روش شش کلاه باعث صرفه جویی در پول می شود. شرکت چندملیتی نفت و گاز نروژی استات اویل نمونه بارز آن است. زمانی این شرکت با یک سکوی نفتی، حدود 100000 دلار در روز ضرر می کرد. سپس یک مربی معتبر آنها را با روش شش کلاه تفکر آشنا کرد و مشکل آنها را تنها در 12 دقیقه حل کرد.
در نهایت، سوم اینکه روش شش کلاه مشکلات را کاهش می دهد. تصور کنید با سه نفر دیگر در ماشینی هستید و باید رانندگی کنید اما کسی جاده را نمی شناسد. مسلماً مشاجرات داغ زیادی در مورد اینکه کدام مسیر را انتخاب کنید وجود دارد، و هر چه بیشتر در جاده باشید اوضاع بدتر می شود. با این حال، اگر نقشه راه داشته باشید، انتخاب بهترین مسیر بسیار ساده تر خواهد بود و بهترین انتخاب ممکن برای همه آشکار می شود. روش شش کلاه این نقشه راه را به شما نشان می دهد.
خلاصه نهایی
پیام کلیدی در خلاصه کتاب شش کلاه تفکر
تفکر مانند هر مهارت دیگری است و می توان آن را بهبود بخشید! با استفاده از روش شش کلاه، قادر خواهید بود به طور موثرتری فکر کنید، مشکلات را حل کنید، راه حل های خلاقانه ایجاد کنید، از هدر دادن انرژی ارزشمند خودداری کنید و طعمه تفکر آشفته نشوید.
اون قسمتی که در مورد عدم پیشرفت چینی ها گفت به نظرم برای تکتک زندگی ما هم صدق می کنه. ما هم مثل چینی ها به دیوار خوردیم، افکار و ذهنیتی در وجودمان گذاشتن که باید ازشون خلاص بشیم
کاملاً درسته، واقعا همینطوره، مرسی از همراهیت و اینکه همیشه نظرت رو میگی، خیلی باارزشه.
فضا را برای جذاب ترین ایده ها مهیا می کند.
عالی