با مطالعه خلاصه کتاب قدرت تمرکز تزلزل ناپذیر اثر دانداپانی (dandapani) شما می توانید با تسلط بر یک مهارت ساده یعنی تمرکز ذهنی، زندگی خود را بازیابید.
صبح بانشاط در ماه سپتامبر در بلک هیلز داکوتای جنوبی، نمادی از تمرکز ذهنی است. بادهای تند در میان علف های بلند منجر به ایجاد یک موسیقی دلنواز می شود. سرمای اول صبح، احساس سرزندگی را بوجود می آورد.
ناگهان در این میان، گله ای اسب وحشی از دره بالا می آید. ابر و مه در هوای اول صبح جوانه می زنند و در آسمان می چرخند. آنها صخره ها را نوازش می کنند و روی گیاهان می نشینند. چرخیدن ابر و مه در هوای خنک، چشم اندازی از قدرت و حرکت بی پایان است.
حالا تصور کنید از شما خواسته می شود همین الان سوار یکی از این اسب های وحشی شوید. بالا بروید و قدرت و سرعت را تجربه کنید. آیا تمایل دارید؟
این قدرت و انرژی عالی است اما غیر قابل کنترل می باشد. زیرا شما مهارت لازم جهت پیروی و وادار کردن اسب وحشی از دستورات شما و حفظ امنیت را ندارید.
ذهن شما هم همینطور است. ذهن انسان قدرتمند و پر از انرژی است، اما ما اغلب در طول روز چند کار را انجام می دهیم، جست و جو می کنیم، گذشته را مرور می کنیم یا نگران آینده هستیم و همه این موارد ذهن ما را پراکنده می کنند. این حواس پرتی ممکن است در روابط ما تداخل ایجاد کند، استرس را افزایش دهد و حتی ما را در شب بیدار نگه دارد.
تمرکز می تواند از قدرت آگاهی استفاده کند تا به شما کمک کند زندگی بدون استرس، موفق تر و پربارتری را داشته باشید. شما یاد می گیرید که چگونه تمرین مداوم در تمرکز می تواند روابط شما را عمیق تر کند، چگونه باید بر استرس غلبه کنید و به شما کمک کند مسیری را به سمت اهداف خود ترسیم کنید که واضح، قابل اندازه گیری و قابل دست یافتنی باشد.
اگر می خواهید با استفاده از قدرت فوق العاده ذهن، وارد یک زندگی شاد و رضایت بخش شوید، این خلاصه کتاب فوق العاده در مورد تمرکز را مطالعه کنید.
شادی یک سبک زندگی است، نه یک هدف
سارا صبح زود با چشمانی خواب آلود در آشپزخانه است و قبل از اینکه بچه ها برای مدرسه بیدار شوند قهوه درست می کند. در حالی که با یک دست قهوه را آماده می کند، با دست دیگر پیام هایش را در گوشی بررسی می نماید.
با توجه به محدودیت زمانی، او به سمت یخچال می رود تا شروع به آماده کردن صبحانه کند، در همین زمان ایمیل های جدیدی برای سارا ارسال می شود. با توجه به اینکه بوی قهوه در فضای آشپزخانه نمی پیچد، او متوجه می شود که آن را روشن نکرده است. او که ناامید شده است، زیر قهوه را روشن می کند و دوباره به سمت تلفنش می رود تا ایمیل های جدید را بررسی کند.
او متوجه می شود که یکی از همکارانش بیمار است و نمی تواند سرکار بیاید و سارا مجبور است بجای او کارها را انجام دهد. بنابراین استرس و نگرانی زیادی به او وارد می شود. درست همان موقع بچه هایش برای صبحانه از پله ها پایین آمدند. او به سرعت به سمت اتاقش می رود تا لباس هایش را بپوشد. فکرهای زیادی در ذهن سارا است و بچه هایش متوجه این استرس خواهند شد.
او در حال حاضر پر از ناامیدی، نگرانی، عصبانیت و غم است. پس از سال ها سارا احساس می کند که خسته شده و از فرزندانش جدا شده است. او ناراضی است و دلیل این آشفتگی را نیز می داند.
حالا بیایید همان صبح را تصور کنیم، اما این بار سارا یک کار را متفاوت انجام می دهد. او ذهن خود را متمرکز می کند. سارا بعد از یک خواب خوب، صبح زود بیدار می شود، رختخواب خود را مرتب می کند و قبل از شروع روز، برنامه ریزی می کند. پس از تکمیل برنامه، او تمام توجه خود را به کار بعدی، یعنی درست کردن قهوه معطوف می کند. سپس صبحانه را آماده می کند و بعد به سراغ ادامه کارها می رود.
او تصمیم گرفته است که پیام های خود را در محل کار بررسی کند تا بتواند تمام توجه خود را به صبح معطوف کند. بنابراین، بچه های سارا احساس شادی و عشق می کنند. شادی و گشاده رویی آنها در خوردن صبحانه، او را نیز خوشحال می کند و بنابراین آنها روز را شاد شروع می کنند.
او که از تعاملاتش در محل کار انرژی می گیرد، این احساس را در پایان روز برای خانواده اش به ارمغان می آورد. سارا پس از سال ها، احساس رضایت می کند. روابط او شکوفا می شود و پروژه های او بخوبی پیش می رود.
در حالی که هدف و هر دو برنامه سارا یکسان بود اما تمرین تمرکز و خودآگاهی باعث حس خوشایند و رضایت در او شد. چگونه تمرکز می تواند باعث ایجاد رضایت شود؟ همه چیز به ذهن بستگی دارد.
ذهن سرگردان نیست، اما آگاهی سرگردان است.
تمرکز، منجر به قدرتمندی ذهن می شود و ایده های خوبی را به همراه دارد. اکنون چند لحظه برای درک چگونگی عملکرد ذهن و آگاهی زمان بگذارید. در ادامه این خلاصه کتاب با ما همراه باشید.
اول اینکه باید بدانید ذهن شما در سه حالت خودآگاه، ناخودآگاه و فوق هوشیار قرار دارد. ممکن است دیگران این موارد را متفاوت تعریف کنند، اما با توجه به مثال سارا، اجازه دهید این موارد را با هم بررسی کنیم.
ضمیر خودآگاه سارا، ضمیری است که در حال تعامل با جهان است که او را در آشپزخانه حرکت می دهد، به احساسات بدن واکنش نشان می دهد و از گرسنگی او آگاه است. بنابراین او از طریق غریزه، به محیط اطرافش واکنش نشان می دهد. اگر چیزی تیز یا داغ پوست او را لمس کند، ضمیر خودآگاه او واکنش نشان می دهد و از او مراقبت می کند.
ضمیر ناخودآگاه وسیع است و برخلاف ذهن خودآگاه، تمام فعالیت های روزانه او را ثبت می کند و تصمیم می گیرد که آیا آنها را به خاطر می آورد یا نه. این الگوها و عملکردها شبیه به برنامه نویسی هستند و آنچه را که سارا با آن مواجه می شود، تفسیر و پیش بینی می کنند.
توصیف ضمیر ناخودآگاه سارا سخت است، زیرا از بسیاری جهات فراتر از کلمات می باشد. این بخش از ذهن خلاقیت و شهود را تولید می کند. این چیزی است که برخی آن را ذهن معنوی، خودِ اصلی یا ذهن بالاتر می نامند.
فقط ذهن سوم می فهمد که چه چیزی برای سارا در دراز مدت خوب است، اما او در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه زندگی می کند. رگبار روزانه اطلاعات و احساسات باعث می شود که فراخودآگاه سارا ساکت بماند.
در حال حاضر، واضح است که ذهن بسیار گسترده است. اما در تعریف ذهن گفته می شود که آگاهی، بخشی از ذهن است. بنابراین، بیایید نگاهی دقیق تر به این موضوع بیندازیم.
همانطور که سارا بدون تمرکز در صبح حرکت می کند، آگاهی او در مناطقی از ذهنش نیز در حال حرکت است. هوشیاری او را به عنوان یک توپ نوری تصور کنید که فقط یک ناحیه کوچک در اطراف خود را روشن می کند و فقط می تواند هر بار روی یک منطقه تمرکز کند.
برای مثال، وقتی سارا قهوه درست می کند، بدنش نیز حرکت می کند، در حالی که هوشیاری او، بعنوان یک توپ نوری درخشان، زمانی که پیام های جدید برای او ارسال می شود، روشن خواهد شد. وقتی متوجه می شود که قهوه روشن نیست، هوشیاری او به ناحیه «ناامیدی» ذهن می رسد. با خواندن ایمیل از همکارش، آن توپ درخشان از ناامیدی خارج می شود و به “ترس” می رسد.
ذهن سارا در تمام این مدت حرکت نکرده است، اما آگاهی او با سرعت نور از مناطق دوردست ذهنش عبور کرده است. دیدن بچه هایش که معمولاً آگاهی او را به سمت شادی می برد، اینبار منجر به “ترس” در سارا شد.
اما سارا با تمرین متمرکز تصمیم گرفت که آن توپ نور را به طور کامل با انجام هر کاری روشن نگه دارد و آن را تا تکمیل وظایفش دنبال کند. وقتی آگاهی او کاملاً بر روی خانواده اش باشد، آنها حضور او را احساس می کنند، حواس او پرت نمی شود و آگاهی به آینده یا گذشته منحرف نمی شود.
به عبارت دیگر، او تحت تأثیر محیط بیرونی قرار نمی گیرد و انتخاب می کند که آگاهی در ذهن او در کجا ساکن باشد. این انتخابی است که همه ما می توانیم انجام دهیم.
برای بازیابی آگاهی، از انجام چندوظیفه چشم پوشی کنید.
درک حالات ذهنی و نقشی که آگاهی در جهت یابی آنها ایفا می کند، به نقطه شگفت انگیزی منجر می شود. این ذهن شما نیست که منجر به انجام کارها می شود، بلکه آگاهی کلید موفقیت در هر کاری است.
بیایید یک بار دیگر به اسبهای موستانگ وحشی نگاهی بیاندازیم، اما استعاره آن را کمی پیچیده تر کنیم. بیایید فقط یکی از آن اسب های موستانگ مسابقه ای را به عنوان آگاهی تصور کنیم.
برای بسیاری از ما، آگاهی در سراسر ذهن بصورت گسترده و بدون آموزش در جریان است. در نتیجه، آگاهی ما از مکانی به مکان دیگر، موقعیتی به موقعیت دیگر حرکت می کند تا زمانی که خود را خسته کند. ممکن است آگاهی در طول روز بین گذشته و آینده حرکت می کند، اما هیچ هدف مشخصی نداشته باشد. فقط در صورت خستگی متوقف می شود تا استراحت کند.
یک موجود براساس عادت، بارها و بارها در یک مکان مشخص، حتی اگر خطرناک و مضر باشد حرکت می کند. منطقه وسیعی که اسب ها در آن سرگردان هستند، تغییر چندانی نمی کند، اما تعیین می کند که چگونه زندگی را تجربه کنید.
حالا بیایید آگاهی را مانند همان اسب بعد از تمرین تصور کنیم. این اسب با گوش دادن دقیق به دستورات سوارکار، از منطقه ای به منطقه دیگر به طور موثر و با کنترل حرکت می کند. او هرگز خودش را خسته نمی کند. مسیرهای فرسوده را به مناطق شاد و سالم تبدیل می کند. هرچه هوشیاری طولانی تر باشد، اعتماد بیشتری ایجاد می شود. اسب دیگر مبهوت نمی شود و مهم نیست که چه اتفاقی می افتد، به هر حال او در مسیر درست حرکت می کند.
کلید موفقیت در این مسیر رهبری نیست، بلکه توجه به آگاهی است. ضمیر ناخودآگاه شما هسته ای از منبع شهود و خلاقیت است که می داند چه چیزی برای شما خوب است. تمرکز اجازه می دهد تا حالت سوم ذهن، یعنی فوق آگاه، فعال شود و آگاهی به سمت مکان هایی حرکت کند که سالم هستند و برای ماندگاری در ذهن مفید می باشند.
وقتی انرژی ذهنی شما به طور عاقلانه هدایت می شود، شما و اطرافیانتان رشد می کنید. شما می توانید بدون استرس غیر ضروری بر روی اهداف خود متمرکز شوید و تمام کارهای خود را بخوبی پیش ببرید.
تمام تمرینات در زمینه آگاهی باید به آرامی و پیوسته انجام شوند. با داستان سارا و تمرکز او در صبح، متوجه شدیم که او از برنامه های صبح خود برای تمرین تمرکز و آگاهی استفاده می کند. مطمئناً، برخی از صبح ها برنامه های او بخوبی پیش نمی رود. اما او از وظایف و تعاملات روزانه برای تمرین توجه و تمرکز ذهنی در دراز مدت استفاده می کند.
خلاصه نهایی
ذهن شما وسیع است و حوزه های زیادی در خود دارد، اما آگاهی شما محدود است. آگاهی را می توان با تمرکز به روش های سازنده و نه مخرب کنترل کرد. برای تمرین اینکار، از برنامه های روزانه خود استفاده کنید و آن را در طول زمان گسترش دهید تا شرایطی برای شما فراهم شود که انرژی ذهنی خود را هدایت و سرمایه گذاری کنید. همانطور که تمرکز شما تقویت می شود، این تمرین می تواند به ریشه کنی نگرانی، غلبه بر استرس مزمن، تعمیق روابط شما و تغییر نحوه زندگی شما کمک کند.
در اینجا یک توصیه عملی وجود دارد:
مهم نیست این تمرین چقدر طول می کشد، وقتی یاد گرفتید که در تمام برنامه های روزانه خود تمرکز کنید، آن را ادامه دهید. فهرست جدیدی را تهیه کنید و برنامه های دیگری را به آن اضافه کنید. حتماً پیشرفت خود را بررسی کنید و در مورد آن مرتبا فکر کنید. بنابراین متوجه خواهید شد که هر چه روزانه تمرکز شما بیشتر باشد، اولویت بندی کارها و آزادسازی انرژی ذهنی آسان تر است. این کار سبب می شود که شما روی چیزهایی که واقعاً در زندگی برایتان مهم هستند، تمرکز و سرمایه گذاری کنید.
نظر شما چیست؟
مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب قدرت تمرکز تزلزل ناپذیر اثر دانداپانی برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.
راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟
ممنون از زحماتی که برای آگاهی می کشید. مهمترین نکته این هست که تمرکز کامل و شش دانگ حواس را به اون کاری که در لحظه داریم انجام میدهیم بگذاریم
عزیزدلی، ممنونم از نکته ای که گفتی، دم شما گرم
این داداشمون معلوم نیست داره تبلیغ آدیداس می کنه یا علمی حرف می زنه، به نظرم این حرف ها ماله موقعی است که حداقل ی درآمدی داری و ی خونه و ماشین داری وگرنه به درد الان نمی خوره