با مطالعه خلاصه کتاب هفت استراتژی برای کسب ثروت و خوشبختی اثر جیم ران می توانید سفر خود را به سوی موفقیت با توصیه های این میلیونر خودساخته و مربی برترین اساتید حال حاضر مثل تونی رابینز و دارن هاردی آغاز کنید.
آیا اغلب خود را بخاطر مشکلات مالی خشمگین می بینید؟ آیا احساس می کنید موفقیت چیزی دست نیافتنی است و فقط در خیالات شما وجود دارد؟ اگر نگرش شما به این شکل است، باید بگویم که شما تنها نیستید. نویسنده، جیم ران، وقتی کالج را رها کرد و به عنوان مدیر منابع انسانی شروع به کار کرد، همین احساس را داشت. او شش سال با حقوق و موقعیت یکسان سخت کار کرد. اما وقتی او با مربی خود، ارل شُف، ملاقات کرد تحولاتی در زندگی او رخ داد.
براساس تجربیات آقای شف، جیم ران راهبردهای مؤثری برای ثروتمند شدن از طریق نظم، انضباط و تلاش متمرکز را یاد گرفت. با اجرای آنها، او در سن 31 سالگی میلیونر شد.
در حالی که ثروت و موفقیت برای افراد مختلف می تواند معانی متفاوتی داشته باشد، اما پیروی از هفت استراتژی در این کتاب می تواند به شما کمک کند تا به هر هدف مالی که دارید دست پیدا کنید.
خلاصه کتاب هفت استراتژی برای کسب ثروت و خوشبختی + نکات کلیدی
در این خلاصه کتاب، شما یاد می گیرید که:
- چگونه می توانید با خرید شام برای یک فرد ثروتمند سود ببرید.
- چرا باید از پرداخت مالیات خود لذت ببرید؟
- اتخاذ یک طرز فکر دو چهارم به چه معناست؟
تعیین اهداف روشن به شما کمک می کند خود را منضبط کنید و ساختار ایجاد نمایید.
به آخرین باری که یکی از اهداف خود را تکمیل کردید یا یکی از برنامه هایتان را از لیست کارهای خود حذف کردید، فکر کنید. بعد از آن چه اتفاقی برای شما رخ داد؟ به ناچار وظیفه دیگری جای آن ظاهر شد. اگرچه این کار ممکن است خسته کننده به نظر برسد، اما در نهایت چیز خوبی است.
شما نمی خواهید در یک زمان فقط یک هدف داشته باشید، زیرا پس از رسیدن به آن، ممکن است گم شوید و بی هدف بمانید.
به فضانوردان آپولو پس از بازگشت از سفر تغییر دهنده زندگیشان یعنی ماه فکر کنید. متأسفانه، چند نفر از فضانوردان به دلیل اینکه دیگر چیزی برای تلاش نداشتند، دچار افسردگی شدند. امروزه، فضانوردان به عنوان بخشی از آموزش اجباری خود، اهدافی را ایجاد می کنند تا پس از اتمام ماموریت، به سمت اهداف جدید حرکت کنند.
شما هم باید چندین هدف داشته باشید. برای شروع، یک زمان مشخص را به تمرکز روی اهدافتان اختصاص دهید. تمرین ژورنال نویسی زیر را امتحان کنید تا به شما کمک کند اهداف بلند مدت خود را تجسم کنید و در مورد چگونگی دستیابی به آنها فکر کنید.
یک دفترچه بردارید و در مورد آنچه می خواهید در یک تا ده سال آینده به دست آورید فکر کنید. سپس در اسرع وقت فهرستی از آن اهداف را روی کاغذ بنویسید. در مجموع حدود 50 هدف را یاداشت کنید. پس از تکمیل لیست خود، هر هدف را بر اساس مدت زمانی که فکر می کنید برای انجام آن نیاز دارید به چهار دسته تقسیم کنید:یک، سه، پنج یا ده سال.
در مرحله بعد، این لیست اهداف زندگی خود را متعادل کنید تا اهداف زیادی در یک دسته نداشته باشید. مواردی را از دسته هایی که دارای اهداف زیادی هستند حذف کنید و اهداف جدید را به دسته هایی که اهداف کمتری دارند اضافه کنید. سپس چهار هدف مهم را از هر دسته انتخاب کنید.
اکنون باید فهرستی از 16 هدف داشته باشید. در نهایت یک پاراگراف در مورد هر هدف بنویسید. در نیمه اول هر پاراگراف، دقیقاً هدف خود را توضیح دهید. برای مثال، اگر هدف شما محصولی است که می خواهید بخرید، مدل، رنگ، هزینه و هر چیز دیگری را که فکر می کنید برایتان مهم است در مورد آن بنویسید.
سپس، در نیمه دوم پاراگراف، در مورد علت رسیدن به اهدافتان بنویسید. اگر نمی توانید به درستی در مورد یک هدف فکر کنید، یعنی آن هدف خاص ارزش وقت گذاشتن را ندارد. در آن صورت، به دنبال یک هدف جایگزین باشید. پس از اینکه فهرست خود را اصلاح کردید، می توانید پیشرفت خود را بررسی کنید و تشخیص دهید که کدام اهداف هنوز برای شما مهم هستند و کدام اهداف برای شما اهمیتی ندارند.
یادگیری خودراهبری، کلید ثروت و توسعه شخصی است.
مردم در بیشتر زمینه ها می خواهند بدون سال ها مطالعه و تمرین به موفقیت برسند. هیچ پزشکی بدون سال ها مطالعه در مورد قلب انسان، اقدام به جراحی نمی کند. پس چگونه می توانید انتظار داشته باشید که بدون مطالعه در زمینه مدیریت مالی یا تجارت، بتوانید ثروتمند و موفق شوید؟
خوشبختانه، شما برای یادگیری در زمینه افزایش ثروت، نیازی به صرف زمان و هزینه آکادمیک ندارید. در عوض، شما می توانید ثروت را از طریق یادگیری خود رهبری بدست آورید. یکی از راه های شروع این است که از تجربیات زندگی روزمره خود درس بگیرید. برای این کار، در پایان هر روز زمانی را به خود اندیشی اختصاص دهید. سعی کنید هر رویداد مهمی را که برای شما اتفاق افتاده است با جزئیات زیاد به یاد آورید.
این نکته مهم است که سعی کنید عملکردهای خوب یا ضعیف خود را شناسایی کنید. این تکنیک به شما یاد می دهد که چه چیزی را تکرار کنید و از چه چیزی در آینده اجتناب کنید. راه دیگری برای توسعه شخصی و شناسایی استراتژی های موفقیت، استفاده از دانش کتاب ها، فیلم ها و فایل های صوتی است.
شما باید به دنبال زندگی نامه افراد موفق و کتاب های در زمینه موفقیت باشید، یکی از این کتاب ها، کتاب کلاسیک بیندیشید و ثروتمند شوید اثر ناپلئون هیل است.
در حالی که توصیه های افراد موفق را می خوانید، حتماً سؤالاتی ذهن شما را درگیر می کند. برای رسیدن به پاسخ این سوالات خودتان را یک فرد ثروتمند و موفق در نظر بگیرید و به شام دعوت کنید. شما باید بعد از سرو شام قبض را که ممکن است گران باشد پرداخت کنید. اما اگر از زمان خود به طور موثر استفاده کنید و در مورد استراتژی های افزایش درآمد از خودتان سؤال بپرسید، راحت تر می توانید این شرایط را پیش ببرید.
هر چه زمان بیشتری را در حضور افراد موفق بگذرانید، برای شما بهتر است. بنابراین، سعی کنید در سخنرانی ها یا سمینارها شرکت کنید تا رفتار افراد موفق را مشاهده کنید. به حرکات کوچک، مانند نحوه دست دادن یک تاجر دقت کنید. اگر بتوانید عادت های مشترک افراد موفق را شناسایی کنید، می توانید از آنها در زندگی خود استفاده کنید. هر روشی را که برای رسیدن به توسعه شخصی انتخاب می کنید، ارزش زمان گذاشتن و سرمایه گذاری را دارد.
حداقل 30 دقیقه در روز را به یادگیری اختصاص دهید و بخش کوچکی از درآمد خود را در هر ماه به خود اختصاص دهید. با این روش می توانید دانشی را که انباشته می کنید در آینده سرمایه گذاری کنید.
موانع پیشرفت شخصی خود را از بین ببرید و ارزش خود را افزایش دهید.
در ادامه خلاصه کتاب 7 شیوه برای دستیابی به ثروت جیم ران آمده است که چند بار با خود فعل نتوانستن را تکرار کرده اید؟ من نمی توانم موفق شوم، من نمی توانم در زندگی برنامه ریزی کنم و یا من نمی توانم به اهدافم دست پیدا کنم.
این جملات رایج، به عزت نفس ما آسیب می رسانند و باعث می شوند احساس کنیم نمی توانیم بر تمایلات طبیعی خود غلبه کنیم. اما در واقع، خود شما یکی از معدود چیزهایی هستید که می توانید زندگی خود را تغییر دهید و با بهبود شخصی، ارزش خود را به عنوان یک کارمند، دوست یا همسر افزایش دهید. متأسفانه، بسیاری از مردم به دنبال راه هایی برای بهبود شرایط خود هستند و در عین حال از انجام عملکرد بهتر اجتناب می کنند!
به عنوان مثال، شما ممکن است برای افزایش حقوق، با رئیس خود مذاکره کنید یا حتی اعتصاب کنید. اما هیچ کدام از این دو روش درست نیست. شما باید ارزش خود را از طریق بهره وری بالاتر، عملکرد بهتر و مهارت های جدید افزایش دهید. این روش ها باعث می شود رئیس شما بخواهد حقوق تان را افزایش دهد. حتی بهتر از آن، ممکن است ارزش مهارت هایی را که در این فرآیند به دست می آورید بسیار فراتر از شغل فعلی شما باشد.
برای افزایش ارزش خود، ابتدا باید روی از بین بردن موانع توسعه شخصی کار کنید. یکی از مضرترین موانع، این است که کارهای ضروری خود را عقب بیندازید و ترجیح دهید که ابتدا به سراغ کارهایی با ضرورت کمتر بروید.
به هر حال، خودسازی یعنی تعیین و دستیابی به اهداف برای خود. این نکته خیلی آسان است که سخت ترین جنبه های کاری برای رسیدن به آن اهداف را به آینده ای دور موکول کنید. از آنجایی که به تعویق انداختن کارهای ضروری منجر به انباشت آنها می شود، طولی نمی کشد که از برنامه هایتان عقب می مانید.
دو مانع دیگر برای خودسازی، سرزنش دیگران و بهانه جویی است. وقتی مشکلی پیش می آید، نشان دادن انگشت به سمت دیگری بسیار آسان تر از پذیرش این است که مشکلی در درون خودتان نهفته است. وقتی این کار را انجام می دهید، مانع پیشرفت خود می شوید. به هر حال، اگر شکست هایی که تجربه می کنید واقعاً تقصیر شما نیستند، مسئولیت آن کار را یک بار دیگر بپذیرید و مطمئن شوید که دیگر شکست اتفاق نمی افتد.
همانطور که در حال کار بر روی بهبود شخصی خود هستید، به یاد داشته باشید که اغلب بهتر است یک قدم جلوتر از اهدافتان باشید. فرض کنید می خواهید وقت شناس تر باشید، سعی کنید هر روز چند دقیقه زودتر، زنگ ساعت خود را تنظیم کنید و برای یک صبحانه آرام و بدون عجله بیرون بروید. سعی کنید این چالش های کوچک را در هر زمینه ای که می خواهید بهبود ببخشید، انجام دهید. موفقیت هایتان شما را تشویق می کنند تا سخت تر تلاش کنید و موانع بزرگ تری را برطرف کنید.
با تغییر نگرش خود نسبت به مالیات و اتخاذ قانون 30/70، شادتر و ثروتمندتر خواهید شد.
برای اکثر مردم، کلمه “مالیات” طوفانی از تصاویر وحشتناک را به ذهنشان متبادر می کند. مالیات یعنی فرم های بی پایان، محاسبات هزینه ها، کسرها و بخش هایی از درآمد شما که از بین می رود. بدتر از آن، مالیات اغلب مانند یک بی عدالتی است. ممکن است با خود فکر کنید “چرا من نتوانم تمام پولی را که به سختی به دست آورده ام برای خودم نگه دارم؟”
جیم ران نیز در آغاز کار خود این سوال را از خود پرسید. اما مربی او، ارل شوف، از او خواست که با خوشحالی مالیات را پرداخت کند. زیرا او استدلال کرد، نگرش شما نسبت به پول به اندازه چگونگی خرج کردن آن مهم است. دیدگاه مثبت تر می تواند به شما کمک کند احساس ناامیدی کمتری داشته باشید و بر امور مالی خود کنترل بیشتری داشته باشید، بنابراین نیازی به فحش دادن به دولت برای دزدیدن پول شما نخواهید داشت.
برای رسیدن به این طرز فکر، پرداخت مالیات را به عنوان راهی برای کمک به جامعه و کمک به دولت در جهت بهبود زندگی تمام افراد جامعه در نظر بگیرید. با پرداخت مالیات دولت به شما در ازای بخشی از درآمدتان، امنیت، آزادی و فرصت می دهد.
آیا حاضرید این تغییر نگرش را یک قدم جلوتر ببرید؟ سعی کنید به جنبه روشن همه مخارج خود نگاه کنید. به عنوان مثال، هر زمان که مجبور به خرید چیزی هستید، پول خود را در گردش می گذارید و به اقتصاد کمک می کنید و هر زمان که صورتحساب های خود را پرداخت می کنید، بدهی های خود را کاهش می دهید. هنگامی که در مورد پرداخت مالیات احساس بهتری پیدا کردید، وقت آن است که به درآمد خالص خود روی آورید.
در اینجا، شما باید قانون 30/70 را اتخاذ کنید. مفهوم این قانون ساده است. شما می توانید 70 درصد از درآمد ماهانه خود را صرف نیازها و خواسته هایی مانند اجاره، غذا و سرگرمی کنید، و قبل از اینکه تمام پول خود را خرج کنید، 30 درصد دیگر را به صورت زیر تقسیم کنید:
ابتدا 10 درصد از درآمد خود را به امور خیریه اهدا کنید تا به جامعه و به نیازمندان کمک کنید. سپس، 10 درصد دیگر را به پس انداز اختصاص دهید تا بتوانید در طول سالها ثروت جمع آوری کنید. در نهایت، 10 درصد آخر را برای ایجاد ثروت سرمایه گذاری کنید.
سرمایه گذاری در ملک جزو روش های سنتی برای انجام این کار است و رویکردهای غیر سنتی مانند کسب درآمد از هنر شخصی نیز برای انجام اینکار وجود دارد. با اتخاذ قانون 30/70 و تغییر به سمت نگرش مثبت تر، دیگر لازم نیست در مورد پرداخت مالیات و از دست دادن پولی که به سختی به دست آورده اید هراس داشته باشید.
با برنامه ریزی دقیق زمان خود را بصورت عاقلانه تخصیص دهید.
رویکرد شما برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی چیست؟ آیا شما یک آدم سرگردان هستید، کسی که در برابر هر محدودیت زمانی مقاوم است و فقط مایل به انجام کارهای موقت می باشد؟ یا اینکه شما به کار معتاد هستید و تمام روز خود را به حرفه تان اختصاص می دهید؟ شاید شما در وسط این دو هستید، نُه تا پنج عصر کار می کنید، اما تمایلی به انجام پروژه هایی با تعهدات زمانی بزرگ تر ندارید.
همانطور که ممکن است حدس زده باشید، هیچ یک از این رویکردها ایده آل نیستند. شما مجبور نیستید بین موفقیت با حجم کاری زیاد و حجم کاری متوسط به منظور داشتن زمان کافی برای استراحت یکی را انتخاب کنید. در واقع، شما باید برای هر جنبه از زندگی خود وقت بگذارید و تعادل را برقرار کنید. شما باید سخت کار کنید، وقت خود را با خانواده بگذرانید و گاهی هیچ کاری انجام ندهید.
وقتی زمان زیادی را به یکی از این زمینه ها اختصاص می دهید، سبک زندگی تان کجرو می شود و زندگی شما در درازمدت ناپایدار است.
فردی را تصور کنید که تصمیم دارد مدیرعامل شود و کسب و کار خودش را راه اندازی کند. او سخت کار می کند و در کوتاه مدت متوجه می شود که بیشتر از وقتی که یک کارمند ساده بود وقت خود را صرف کار کردن می کند. او حتی از سرایدارها هم زودتر سر کار می آید و دیرتر می رود. به زودی، او متوجه شد که اداره شرکت بعنوان مدیرعامل ارزش فعالیت را ندارد و باید مجددا به یک کار معمولی باز گردد.
بنابراین چگونه باید در مصرف زمان تعادل را برقرار کنید و به طور موثر از زمان خود استفاده کنید؟ نکته کلیدی در اینجا سازماندهی است. شما باید در زمینه فعالیت های خود یک تقویم برنامه ریزی ایجاد کنید و اطلاعات مهم آن را یاداشت کنید، در نهایت شما زمان خود را بی جهت هدر نمی دهید.
برای مثال اگر با یک گروهی کار می کنید، می توانید برای هر فرد یک برگه تنظیم کنید و اطلاعاتی در مورد عملکرد، نقاط قوت و ضعف یا سابقه خانوادگی آنها را یادداشت کنید. سپس، می توانید هر زمان که نیاز دارید، مانند بررسی عملکرد، به آن برگه مراجعه کنید.
یکی دیگر از استراتژی های ضروری مدیریت زمان، برنامه ریزی روزانه قبل از شروع فعالیت است. اگر برنامه ریزی نداشته باشید، چگونه مطمئن می شوید که زمان شما متعادل است و در مسیر رسیدن به ضرب الاجل های خود هستید؟ شما برای یاداشت برنامه روزانه خود در طول هفته به یک تقویم با فضای زیاد نیاز دارید. حتماً در هر روز مدتی را برای استراحت در نظر بگیرید.
برای سازماندهی و پایبندی به برنامه ها شما به نظم و انضباط قابل توجهی نیاز دارید، به خصوص اگر به یک سبک مدیریت زمان بیهوده عادت دارید. اگر تلاش کنید، متوجه خواهید شد که لازم نیست هیچ جنبه ای از زندگی خود را به نفع دیگری فدا کنید.
نظر شما چیست؟
مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب هفت استراتژی برای کسب ثروت و خوشبختی اثر جیم ران برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.
راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟
دوره شالوده موفقیت را از همین سایت نگرش نیک ببینید
واقعا کتابها و آموزشهای به جامانده از جیم ران فوق العاده هست
ممنون از شما آقای مهندس باقرپور عزیز