خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها اثر دین گرازیوسی

مطالعه خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها اثر دین گرازیوسی باعث می شود بتوانید ذهنیت میلیون دلاری را بپذیرید.

آیا افرادی که از ثروت و موفقیت لذت می برند، فقط دست خوش شانس در زندگی خود شده اند؟ جواب منفی است! موفقیت ربطی به شانس ندارد. افراد موفق فقط نمی نشینند تا چیزهای خوب به سراغشان بیاید، بلکه بیرون می روند و رفاه را برای خودشان قبضه می کنند. اینها افرادی هستند که بینش دارند، ریسک می کنند و خود را در موقعیت های ناآشنا می اندازند.

در حالی که هر سرمایه گذاری یا ریسکی نتیجه نمی دهد، اما این طرز فکر باعث می شود افرادی که آنها را دنبال می کنند، بیشتر در زندگی موفق شوند. این چیزی است که افراد موفق را از افراد معمولی متمایز می کند. آنها ذهنیت میلیونری دارند.

اگر شما هم بخواهید، می توانید این طرز فکر را داشته باشید! شما فقط باید مثل یک میلیونر فکر و رفتار کنید. این بدان معناست که باورهای محدودکننده خود را با باورهای توانمند و عادات مضر خود را با عادات موفق عوض کنید.

کتاب عادات موفقیت میلیونرها برای کمک به شما در انجام این کار طراحی شده است. نویسنده آقای دین گرازیوسی در این کتاب مجموعه‌ ای از اصول ساده و در عین حال قدرتمند را ارائه می‌ دهد که شما می ‌توانید آن را همین الان در روال امور روزانه زندگی خود بگنجانید.

در حالی که این کتاب بر موفقیت مالی تمرکز دارد، عادت‌ های ارائه ‌شده در اینجا به گونه ‌ای طراحی شده ‌اند که شما را در تمام زمینه‌ های زندگی ‌تان، از زندگی عاشقانه گرفته تا سلامتی‌ تان، به سوی رضایت ‌مندی سوق می دهند. شما می توانید با صرف زمان برای کار کردن روی خودتان، به سطوحی از ثروت، رفاه و شادی باورنکردنی دست یابید.

خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها + نکات کلیدی

در این خلاصه کتاب در سایت نگرش نیک یاد خواهید گرفت:

• چرا توصیه هایی که از دوستان و بستگان خود می گیرید ممکن است به شما آسیب برساند؟
• چگونه یک افسانه ناواهو می تواند موفقیت را به ما بیاموزد؟
• کدام عنصر ضروری را همه افراد موفق دارند؟

آگاهانه تر عمل کنید و با شناسایی آنچه واقعاً به شما انگیزه می دهد، به اهداف خود پایبند باشید.

آیا به درستی می ‌توانید بگویید که از زندگی چه می ‌خواهید؟ اگر نه، شما تنها نیستید. اکثر مردم با این سوال دست و پنجه نرم می کنند. با این حال، آنها هیچ مشکلی ندارند که بگویند از زندگی چه چیزی نمی خواهند!

به عنوان مثال، آنها ممکن است بگویند که نمی خواهند تنها یا فقیر باشند. اما وقتی نوبت به خواسته ‌هایشان می ‌رسد، سرگردان هستند. اگر می خواهید در زندگی موفق باشید، این عدم شناسایی، یک مشکل است.

اگر ندانید که چه چیزی از زندگی می خواهید، چگونه می توان از شما انتظار داشت که خواسته های خود را به واقعیت تبدیل کنید؟ اگر بخواهید یک سفر طولانی با ماشین را بدون اطلاع از مقصد خود شروع کنید، تصور می کنید چه اتفاقی می افتد؟ خب، احتمالاً در نهایت گم خواهید شد و بنزین ندارید.

به همین ترتیب، اگر زندگی را بی هدف بگذرانید، به جایی نخواهید رسید که قابل توجه باشد. به همین دلیل مهم است که گهگاه بررسی کنید و به خود یادآوری کنید که واقعاً برای چه چیزی تلاش می کنید. به عبارت دیگر، شما باید دلیل یا چرایی خود را بیابید، پس باید با چرا شروع کنید. این همان چیزی است که شما را به حرکت در می آورد. این عمیق ترین، ضعیف ترین و واقعی ترین آرزوی شماست.

کشف این امر می تواند کمی به خود تحلیلی نیاز داشته باشد. خوشبختانه، نویسنده و تیمش تکنیکی را برای کمک به تسریع روند خودیابی ابداع کرده اند. این تکنیک سطوح عمیق 7 گانه نام دارد. این تکنیک شامل هفت بار سوال «چرا» است. پاسخی که شما ارائه می ‌دهید، مبنای سؤال بعدی را تشکیل می ‌دهد.

به عنوان مثال، در پاسخ به این سوال که “چرا می خواهید 100000 دلار در ماه درآمد داشته باشید؟” ممکن است بگویید: “زیرا من را آزاد می کند.” سؤال بعدی این خواهد بود: «چرا آزاد بودن مهم است؟» و ممکن است بگویید، “بنابراین می توانم زمان بیشتری را با خانواده ام بگذرانم.” هر دور سوال شما را وادار می کند تا کمی عمیق تر در انگیزه های خود کاوش کنید. نویسنده این تمرین را در یکی از دوره های انگیزشی اش روی یکی از حضار انجام داد.

او از پاسخ نهایی شرکت کننده متحیر شد. این مرد فاش کرد که زمانی که مادرش درگذشت، معتاد به مواد مخدر بوده است. او از این اتفاق شرمنده بود و بقیه عمرش را صرف انجام کارهای خوب برای جبران گذشته در دنیا کرد. دلیل شما هر چه که باشد، این کار به اصلاح دیدگاه شما برای ادامه مسیرتان، کمک می کند.

بر نیروهای منفی درون خود که شما را عقب نگه می دارند، غلبه کنید.

در درون همه ما دو گرگ وجود دارد که دائماً با یکدیگر مبارزه می کنند. یکی از گرگ ها موجودی حسود و بدخواه است که در دنیا فقط بدی می بیند. دیگری پر از عشق و شفقت است. او معتقد است که می تواند به هر چیزی که در ذهنش باشد دست یابد. کدام یک از این گرگ ها برنده مبارزه است؟

همه ما صدای کوچکی در درون خود داریم که عامل رشد شک و تردید و عدم تغذیه عزت نفس است. این صدا لذت را از زندگی می رباید و ما را از پیشبرد زندگی منصرف می کند. اگر می ‌خواهیم موفق باشیم، باید یاد بگیریم که چگونه این صدا را قطع کنیم، یعنی مراقب رشد عادت ‌های بد باشیم.

یکی از نمونه ‌های آن زمانی است که برای اصلاح نقاط ضعفمان وقت صرف می‌ کنیم. به عنوان مثال، ممکن است تجربه کرده باشید که در پاسخ به نمره بد در درس حساب دیفرانسیل و انتگرال، والدین یا معلمان شما را مجبور کرده اند که زمان بیشتری را نسبت به دروسی که واقعاً از آن لذت می ‌بردید، برای این دو درس صرف کنید.

این توصیه بسیار رایج و بسیار مضر است، زیرا وقتی روی نقاط ضعف خود تمرکز می کنید، بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای به دست آوردن نتایج متوسط در بهترین حالت می کنید، که فقط باعث می شود احساس حقارت کنید. بنابراین، در اینجا چند توصیه وجود دارد:

• نقاط ضعف خود را افزایش دهید!
• کاری را که دوست دارید انجام دهید!

وقتی روی چیزی که در آن عالی هستید کار می کنید، رضایت بیشتر، اعتماد به نفس بیشتر و بهره وری بیشتری خواهید داشت. به یاد داشته باشید، استاد بودن در چند مهارت اصلی مهم تر از متوسط بودن در بسیاری از مهارت ها است.

یکی دیگر از عادت های بدی که همه ما در آن مقصریم، این است که به توصیه های افراد بی صلاحیت بیش از حد توجه می کنیم. معمولاً به افرادی که رویای بزرگ دارند توصیه های تحقیر آمیز داده می شود. به آنها گفته می شود که تجربه مناسب، تحصیلات مناسب یا مقدار پول مناسب برای راه اندازی یک کسب و کار را ندارند. بدتر از همه صدایی است که ما را ترغیب می کند تا تلاش را متوقف کنیم. این نوع توصیه ها فقط ما را تشویق می کند که به حد وسط بسنده کنیم.

توانایی دفع موفقیت آمیز توصیه های منفی، اتخاذ این دو روش است:

1. اولا، فقط به توصیه های افرادی موفق در حوزه مورد نظرتان توجه کنید.
2. دوما، همیشه به غرایز خود اعتماد کنید.

هنگامی که صداهای منفی درون شما خاموش می شوند، حتی نمی توانید تصور کنید که در زندگی شخصی و حرفه ای خود چقدر بیشتر موفق می شوید!

شیوه هایی را اتخاذ کنید که به درخشش در بهترین نسخه از خودتان کمک می کند.

خوشبختانه، نیروهای منفی درون شما توسط نیروی دیگری به نام قهرمان درونی شما تعدیل می شوند. قهرمان درونی شما، خودتان هستید که در بهترین حالت با اعتماد به نفس، با انگیزه و مشتاق زندگی می کنید. وقتی به قهرمان درونی تان اجازه درخشش می دهید، واقعاً کاری وجود ندارد که نتوانید انجام دهید.

در این کتاب، سه عادت موفقیت برای پرورش قهرمان درونی شما را بررسی می کنیم. اولین عادت موفقیت این است که خود را مانند یک برنده تصور کنید. دو مرد را تصور کنید که پشت میزهای مختلف در یک رستوران نشسته اند. یکی عبوس است، وضعیت بدنی ضعیفی دارد و با پیشخدمت بدرفتاری می کند. دیگری صاف نشسته است و به گارسون لبخند می زند و شوخی می کند.

به نظر شما کدام یک از این مردان بیشتر از زندگی لذت می برند؟ چه کسی در کار خود بهتر است؟ چه کسی عاشق تر است؟ به طور شهودی، نتیجه می گیریم که اولین انسان، افسرده و تحت تاثیر چالش های زندگی به نظر می رسد. در مقابل، مرد دوم پر از انرژی و نشاط به نظر می رسد یا به عبارت دیگر بیشتر شبیه یک برنده است.

مطالعات بی ‌شماری نشان داده ‌اند که لبخند زدن در واقع احساس بهتری به شما می ‌دهد و اتخاذ ژست‌ های قدرتی باعث می ‌شود احساس قدرت بیشتری داشته باشید. شما باید خود را مانند یک برنده نگه دارید زیرا حتی اگر در ابتدا نقش بازی کنید، به زودی به آن چیزی که انتظارش را دارید، خواهید رسید.

این در مورد نحوه صحبت شما در مورد خودتان نیز صادق است. به همین دلیل است که دومین عادت موفقیت این است که همیشه وقتی در مورد خود صحبت می کنید از بیان و زبان مثبت استفاده کنید. وقتی جملاتی مانند «احساس عصبانیت دارم» یا «احساس استرس دارم» را بیان می کنید، شما را درگیر این احساسات می‌ کند.

در عوض، سعی کنید مثبت صحبت کنید و کلمات منفی را قبل از اینکه از دهانتان خارج شوند، حذف نمایید. سپس با آرامش بایستید و دوباره صحبت کنید. برای مثال، اگر می ‌گویید «احساس استرس دارم»، این را به‌ صورت «من در تلاش هستم تا چیزهای زیادی یاد بگیرم» تکرار کنید.

سومین عادت موفقیت این است که حلقه اجتماعی خود را پرورش دهید. شما ممکن است از آن آگاه نباشید، اما از افراد اطراف خود تقلید می کنید. همه ما این کار را انجام می دهیم. ما عادات و الگوهای فکری دیگران را انتخاب می کنیم. به عنوان مثال، اگر می خواهید از نظر بدنی مناسب باشید، دوستی با افرادی که به تناسب اندام علاقه مند هستند، به شما کمک می کند.

همین را می توان در مورد موفقیت مالی نیز بیان کرد. اگر می خواهید از نظر مالی موفق باشید، با افرادی دوست شوید که خودشان از نظر مالی موفق هستند. احاطه کردن خود با افراد مثبت و تمرکز در این مسیر، بهترین راه برای گسترش عادات موفق و الگوهای فکری است.

شما همانی هستید که به خود می گویید.

همه ما یک داستان زندگی داریم، روایتی که به دیگران و خودمان می‌گوییم، که توضیح می ‌دهد ما چه کسی هستیم و چرا اینگونه شده ایم. البته، تا حدودی، این داستان‌ هایی که ما می ‌گوییم بر اساس نحوه بروز اتفاقاتی می باشد که در زندگی ما رخ داده است. با این حال، این یک خیابان دوطرفه است، زیرا داستان هایی که برای خودمان تعریف می کنیم، نحوه زندگی ما را نیز تعیین می کند.

برای مثال، اگر نویسنده واقعاً باور نداشت که داستان زندگی او داستان موفقیت آمیزی است، هرگز به سمت مربیگری موفقیت سوق داده نمی شد. در نتیجه، داستان او مانند موتور موشک است که او را به ارتفاعات بالاتر می برد، در حالی که داستان های دیگران بیشتر شبیه وزنه هایی است که آنها را به پایین می کشاند.

شما باید به داستان هایی که برای خودتان بازگو می کنید نگاهی دقیق بیندازید، زیرا ممکن است مانع پیشرفت شما شوند. از خود بپرسید: آیا داستان من بر دستاوردهایی که در زندگی به دست آورده ام تأکید دارد یا بر شکست هایم تمرکز دارد؟ روایت‌هایی مانند “من فقیر هستم چون تربیت بدی داشتم و به دانشگاه نرفتم؟” سمی هستند، زیرا فقط ما را تحقیر می‌ کنند و پتانسیل ما را محدود می‌ کنند.

البته تغییر این نوع خودارزیابی آسان نیست. در برخی موارد، ما چندین دهه است که همین داستان را برای خودمان تعریف کرده ‌ایم، حتی فکر می‌کنیم روش ما درست است. اما همانطور که داستان های زندگی ما ممکن است واقعی و ابدی به نظر برسند، مانند بسیاری از چیزها، قابل تفسیر هستند.

در نظر بگیرید که اختلال کمبود توجه نویسنده یا همان ADD، مربوط به بخشی از داستان او در زمان کودکی اش است. دین گرازیوسی (dean graziosi) در مدت زمان طولانی، ADD خود را به عنوان یک نقص تصور می‌ کرد که او را عقب نگه می ‌داشت و عمیقاً بر عزت نفس او تأثیر گذاشت. یک روز او متخصص مشهور ADD، ند هالوول را ملاقات کرد که این روایت را تغییر داد. ند می ‌گوید، افرادی که ADD دارند، در واقع افرادی با انگیزه و پرشور هستند.

ADD به عنوان یک مشکل تلقی می شود، زیرا والدین و معلمان از اختلال بی‌ توجهی یا حواس پرتی کودکان ناامید می شوند! از آن زمان، ADD نویسنده نقش مثبتی در روایت شخصی او از موفقیت ایفا کرده است.

در مورد این اختلال پیشنهاد می کنم قسمت اول سمینار طرز فکر موفقیت تونی رابینز را ببینید:

دانلود رایگان قسمت اول

با حذف کارهای غیرمولد، بازدهی زمان خود را به حداکثر برسانید.

در ادامه خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها آمده است که آیا حذف کارهای غیرمولد برای افزایش موفقیت به ما آموزش داده شده است؟ خیر، میلیونرها افراد خودساخته ای هستند که اخلاق کاری فوق العاده ای دارند. اما احتمالاً شما هم این کار را انجام می دهید، پس چرا از موفقیت در همان سطح لذت نمی برید؟ آیا میلیونرها خیلی بیشتر کار می کنند؟

آیا آنها ساعت های فوق العاده طولانی را برای کسب موفقیت صرف می کنند؟ پاسخ «خیر» است. مهم این نیست که آنها چقدر سخت کار می کنند یا چند ساعت وقت می گذارند. مهم این است که آنها چقدر از زمان خود استفاده موثری می کنند. در واقع، میلیونرها اغلب ساعات کمتری نسبت به افراد عادی کار می کنند. با این حال، ساعاتی که آنها وقت می گذارند بسیار پربارتر است.

زمان را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید که بازدهی شما را تضمین می کند. شما همیشه می خواهید بازده سرمایه گذاری را به حداکثر برسانید، بنابراین باید هدف خود را نیز در همین راستا به حداکثر برسانید. ولی این دقیقا چه معنایی می دهد؟

این بدان معناست که:

شما باید مدت زمانی را که صرف انجام کارهای پردرآمد می کنید، به حداکثر برسانید و بقیه موارد را به حداقل برسانید.

با شناسایی فعالیت هایی که برای شما سودآورترین هستند، شروع کنید، شاید یک مهارت خلاقانه، یا کسب و کاری که روی آن کار می کنیدT هر چه که باشد، این نقطه شیرینِ مالی شماست.

شما می خواهید بیشتر وقت خود را صرف این کار کنید، زیرا این چیزی است که منجر به رشد سریع تر در زندگی و درآمد شما می شود. به همین دلیل است که فهرست «نبایدها» می ‌تواند به اندازه فهرست «بایدها» مفید باشد! فهرست کارهایی که نباید انجام دهید می تواند به شما کمک کند به شناسایی و حذف کارهایی که ارزش چندانی ندارند، بپردازید و زندگی خود را ساده کنید.

در این فهرست، شما می ‌توانید تمام کارهایی را که در آن مهارت خاصی ندارید و از انجام آنها لذت نمی‌ برید، اما در طول هفته انجام می ‌دهید، بنویسید و سپس آنها را کاهش دهید، در نهایت زمان و انرژی‌ خود را در جای بهتری صرف کنید. به عنوان مثال می ‌توان به اتلاف ساعت‌ ها در وب‌ گردی اشاره کرد.

سپس، در کنار هر مورد، «حذف»، «جایگزین»، «اتوماتیک»، «تخصیص» یا «برون سپاری» را بنویسید. به عنوان مثال، شما احتمالاً می توانید به طور کامل از وب گردی بی هدف از زندگی خود خلاص شوید. هنگامی که همه چیزهای خسته کننده را از زندگی خود حذف کردید، آزاد خواهید بود بر روی آنچه شما را پولدار و خوشحال می کند، تمرکز کنید.

خلاصه نهایی

پیام کلیدی در خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها

شما می ‌توانید عادات رسیدن به موفقیت را همین الان پیاده سازی کنید تا مسیر زندگی خود را تغییر دهید و در مسیر آینده ‌ای که می ‌خواهید قرار بگیرید. این عادات شما را در تبدیل شدن به یک ترموستات به جای دماسنج حمایت می کنند.

به عبارت دیگر، به شما این امکان را می دهند که به جای اینکه زندگی شما توسط شرایط بیرونی کنترل شود، کنترل زندگی خود را در دست داشته باشید. برخی از این عادات برای کمک به تنظیم وضعیت ذهنی و سطح اعتماد به نفس و همچنین کمک به تنظیم دقیق داستان گذشته و اهداف آینده طراحی شده اند.

بنابراین دیگران از شما می خواهند که نحوه گذراندن وقت خود را کنترل کنید. شما با تلاش برای به دست گرفتن کنترل زندگی خود در حال حاضر، می توانید تغییرات مثبت عمده ای را در مسیر خود ایجاد کنید.

توصیه عملی

چالش 30 روزه زندگی بهتر را کامل کنید. یادگیری عادات موفقیت یک شروع عالی است، اما برای به فعلیت رساندن آنها باید این عادات را در زندگی خود بگنجانید. بنابراین، اکنون زمان آن است که خواندن را متوقف کنید و اقدام کنید!

یک راه خوب برای شروع، انجام چالش 30 روزه زندگی بهتر توسط سایت www.thebetterlife.com است. این برنامه هیجان انگیز چالش ها و تمرین هایی را طراحی کرده است تا هر روز، به مدت یک ماه، افکار شما را با درجات کمی تغییر دهد. شما تنها با چند دقیقه در روز، شروع به برنامه ریزی مجدد عادات خود می کنید، اعتماد به نفس خود را بهبود می بخشید و در مسیر آینده ای که می خواهید قرار می گیرید.

با پرورش اعتماد به نفس، از موانع فراتر بروید.

به نظر شما یک عنصر ضروری که همه افراد موفق در آن مشترک هستند چیست؟ پاسخ واضح تر از آن است که فکر می کنید، اعتماد به نفس است.

بیایید یک لحظه صادق باشیم. آیا تا به حال به چیزی ارزشمند بدون داشتن اعتماد به نفس در زندگی خود دست یافته اید؟ احتمالا نه. برای مثال، بدون اعتماد به نفس، هرگز نمی ‌توانستید با یک شخص خاص قرار ملاقات داشته باشید، یا آن حرکت شغلی تعیین کننده را انجام دهید. اعتماد به نفس، باعث می ‌شود که موانع و شک به خودمان را از بین ببریم. اعتماد به نفس دقیقا چیزی نیست که بتوانید آن را در لیوانی سرو کنید، اما کارهایی وجود دارد که می توانید برای توسعه و پرورش آن انجام دهید. یک فرمول مفید برای بهبود اعتماد به نفس شما این است که شجاعت، تعهد، توانایی و عزت نفس را بخاطر بسپارید. می توانید از تمرینات عملی افزایش اعتماد به نفس استفاده کنید.

بیایید با شجاعت شروع کنیم. تمام اعتماد به نفس دوباره با یک عمل شجاعانه شروع می شود. چه شروع یک کسب و کار باشد و چه بچه دار شدن، شجاعت به معنای نشان دادن تمایل برای خروج از منطقه راحت و پرتاب کردن خود به ناشناخته ها است.

تعهد به معنای قدردانی برای تماشای چیزهای بی انتها است. شما بدون داشتن تعهد به موفقیت در زمینه رابطه، شغل، رژیم غذایی یا یک اثر هنری دست نخواهید یافت.

توانایی به مهارت هایی که در حال حاضر داریم و تمایل ما به یادگیری مهارت های جدید با گذراندن دوره ها و خواندن کتاب اشاره دارد. اگر می ‌خواهیم به اهدافمان برسیم، باید آماده باشیم تا روی مهارت‌ های خاصی کار کنیم. به عنوان مثال، اگر هدف شما تبدیل شدن به یک سرآشپز خبره است، باید چند مهارت آشپزی را به دست آورید. با تمرکز بر سه اصل اول، اعتماد به نفس به طور پیش فرض بروز می کند. شجاعت، تعهد و توانایی همگی اعتماد به نفس شما را بهبود می‌ بخشند، زیرا پایه و اساس هر دستاورد واقعی هستند.

برای افزایش کمی اعتماد به نفس در حال حاضر، یک قلم و کاغذ بردارید و فهرستی از پیروزی های خود را بنویسید که شامل هر چیزی است که در آن مهارت دارید، هر دستاوردی که به آن افتخار می کنید و هر ویژگی که در خودتان تحسین می کنید. ما تمایل داریم خیلی سریع از پیروزی‌ هایمان فاصله بگیریم و بیشتر روی شکست ‌هایمان تمرکز کنیم. بنابراین، آخرین تمرین به ما کمک می کند تا به یاد آوریم که در واقع خیلی بیشتر از آنچه به خودمان اعتبار می دهیم، موفق شده ایم.

نظر شما چیست؟

مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب عادات موفقیت میلیونرها اثر دین گرازیوسی برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.

راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟