مطالعه این مقاله باعث می شود
شما از گنج درون انسان آگاه شوید.
فرانک لیود رایت معماری سرشناس است که ساختمان های زیبا، خانه ها و بناهای باشکوه بسیاری را طراحی کرده است.
پس از پایان یکی از سازه هایش خبرنگاری از او پرسید:
«در بین این طراحی های زیبای تان، ساختمان محبوب شما کدام است؟»
فرانک بدون تأمل پاسخ داد:
«ساختمان بعدی ام!»
فرانک قواعد ترقی را دریافته بود. می دانست که همچنان باید به جلو حرکت کند. تمام کائنات به انتظار ماجرای بعدی تو ایستاده اند. او از گنج درون انسان مطلع بود.
اغلب افراد همان جا که هستند، باقی مانده اند و درجا می زنند و از گنج درون انسان آگاه نیستند. آنها برای این کار خود اینگونه بهانه تراشی می کنند که «تا جایی که می شد به دست آوردم»، «بیشتر از این نمی توانم تلاش کنم»، «به اندازه والدینم درآمد دارم».
عالی است، اما خداوند می خواهد تو جلوتر بروی. خدای ما خدای پیشرفت کردن است. مهم نیست وضعیت زندگی شما در حال حاضر چگونه است. خداوند نعمت های بیشماری را برای شما آماده کرده است.
باید همواره در تمام زمینه های معنوی، مالی، کاری، روابط شخصی و روابط با دیگران، سطح توانمندی های خود را بالا ببریم.
در این مورد کلیپ انگیزشی جول اوستین را هم ببینید:
متن کلیپ انگیزشی بالا:
من متوجه شده ام که عمق گذشته ی تو نشانه ی ارتفاع آینده ی تو است. وقتی کارگران ساختمان می خواهند یک ساختمان بسیار بلند بسازند آنها مجبورند ابتدا چندین متر عمق زمین را بکَنند تا شالوده آن را بسازند.
هر چقدر ساختمان بلندتر باشد، شالوده آن نیز باید عمیق تر باشد. ممکن است شرایط غیرمنصفانه ای را تجربه کرده باشید مثلا عزیزتان را از دست داده باشید. دوست تان به شما خیانت کرده باشد یا بیمار شده باشید. در این شرایط آسان است که در همانجا بمانید و ناامید شوید.
اما باید متوجه شوید که خداوند به خاطر اینکه چیز بزرگی در آینده برای شما در نظر دارد، می خواهد به اعماق شما نفوذ کند.
شاید الان در جایگاه پایینی قرار داشته باشید اما خداوند شما را در جایگاهی قرار می دهد تا بتوانید پیشرفت کنید.
سطوح جدیدی از زندگی در جلوی شما قرار دارد. سطوح جدیدی از شادی، سطوح جدیدی از تأثیرگذاری، روابط و فرصت های جدید در آینده شما قرار دارد.
مانند آن خانم رفتار نکنید و اجازه ندهید اتفاقات گذشته شما را تعریف کند. به عنوان فردی که عزیزش را از دست داده یا سرطان داشته یا طلاق گرفته است، شناخته نشوید.
این چیزها شما را تعریف نمی کند، بلکه فقط اتفاقاتی است که تجربه کرده اید. شما فرزند خداوند بلندمرتبه هستید. اسم شما غم، ناراحتی، شکست یا معمولی نیست.
اسم شما پیروزی است، اسم شما شادی است، اسم شما لطف است، اسم شما امید است، اسم شما آینده ای درخشان است.
مهم نیست زندگی چه بلایی سرت می آورد، شما باید این نگرش را داشته باشید که:
«من آمده ام تا برنده میدان باشم، شاید بلایای زیادی سرم آمده باشد، اما برای توقف دیگر خیلی دیر شده است. من عصبی نمی شوم و زندگی ام را تلخ نمی کنم.
همواره رو به جلو حرکت خواهم کرد و می دانم چیزی که در آینده من قرار دارد بزرگتر از چیزی است که در گذشته من قرار داشت».
اگر این خانم کاری که در موردش صحبت می کنم را دقیقا انجام نمی داد، ما امشب اینجا نبودیم. خانم جویس مایر زندگی خوبی را شروع نکرده بود. عوامل ناگوار زیادی بودند که باید با آنها دست و پنجه نرم می کرد.
او می توانست خیلی راحت اجازه دهد که زندگی اسم او را تغییر دهد. می توانست افسرده و ناامید شود اما در عوض او به سمت جلو حرکت کرد و به خدا اجازه داد که او را بسازد و شکل دهد.
می دانی چه اتفاقی افتاد؟
خدا عوامل جدیدی را به زندگی او اضافه کرد. او در جایگاه پایینی بود اما خدا او را آماده کرد تا بتواند رشد کند.
گوش کنید، خدا اجازه نمی دهد یک اتفاق یا یک شخص، زندگی شما را تباه کند.
بسیارخب، من خیلی راحت گریه می کنم!!!
خدا اجازه نمی دهد ناامیدی، اتفاقی بد، دوران کودکی بد یا یک بی عدالتی بتواند سرنوشت شما را متوقف سازد. تمام نیروهای تاریکی هم نمی توانند چیزی که خداوند دستور داده است را متوقف سازند.
حالا شما باید سهم خودتان را انجام دهید. درست همانطور که جویس عزیز هم انجام داد.
✔ با احساس «دلسوزی به حال خود» مبارزه کنید.
✔ با احساس «خشم» مبارزه کنید.
✔ با احساس «عصبانیت» مبارزه کنید.
اگر همواره به سمت جلو حرکت کنید عوامل مناسبی وارد زندگی تان می شوند.
بزرگی می گوید:
«وقتی همواره چشم امیدت به خدا باشد، هیچوقت ناامید نخواهی شد».
شاید عقب نشینی یا ناامیدی های موقتی داشته باشیم اما اگر شما همواره چشم امیدتان به خدا باشد، به او اعتماد داشته باشید و برایش احترام قائل باشید، خواهید دید که او در نهایت از یک طریقی تمام شرایط را به نفع شما تغییر می دهد و دیگر هیچوقت ناامید نخواهید شد.
رو به جلو حرکت کن
بدون شک در گذشته خداوند کمک های زیادی به ما کرده است. درهایی را برای ما باز کرده است که هیچکس دیگری نمی توانست باز کند.
ممکن است خانه و خانواده ای بی نظیر نصیب ما کرده باشد یا شغل خوبی به ما داده باشد.
عالی است، مطمئنا به خاطر تمام این نعمت ها باید از او سپاسگزار باشیم، اما مراقب باشید! گاهی اوقات در همین حین که دارید از زندگی لذت می برید، ممکن است به آسانی راضی شوید و خود را قانع کنید و فکر کنید که:
«بله، خدا خیلی با من خوش رفتار است، نمی توانم شکایت کنم، به اهدافم رسیده ام و چوب خطم پر شده است و بیشتر از این نمی توانم پیشرفت کنم.»
اشتباه نکنید، خداوند هیچوقت شاهکارهای خود را در گذشته شما بنا نمی کند. همیشه اهداف جدید وجود دارد، باید قله های جدیدی را فتح کنیم، همیشه آرزوهای جدیدی هستند که باید دنبال آنها باشیم.
✔ یعنی اگر معلم هستی، هنوز بهترین درس هایت را نداده ای.
✔ یعنی اگر معمار هستی، هنوز بهترین طرح خودت را پیاده نکرده ای.
✔ یعنی اگر ساختمان ساز هستی، هنوز بهترین ساختمان خودت را نساخته ای.
✔ یعنی اگر تاجر هستی، هنوز بهترین معامله خودت را انجام نداده ای.
✔ یعنی اگر خیاط هستی، هنوز بهترین لباس خودت را ندوخته ای.
پس برای زندگی ات نقشه های کوچک نداشته باش. خدا پیش از آنکه در رحم مادر شکل بگیری، تماشایت می کرد و تو را به دلیلی آفریده است، وظیفه ای داری، رسالتی داری و کاری هست که خدا می خواهد تو به سرانجام برسانی.
کلیپ زیر از جول اوستین را در این مورد ببینید:
متن کلیپ بالا:
نکته این است که شما هرگز نمی توانید نظر همه را جلب کنید. انتظار نداشته باشید همه از شما راضی باشند.
وقتی به انتهای زندگی خود می رسید در برابر مردم قرار نمی گیرید تا حساب پس دهید، بلکه تنها در برابر خداوند قرار می گیرید.
او نخواهد گفت آیا همه را خوشحال نگه داشتی؟ آیا توانستی کل خانواده را راضی نگه داری؟ آیا حمایت همکارانت را داشتی؟
بلکه او خواهد پرسید:
✔ آیا هدفی که برایت در نظر گرفته بودم را تحقق بخشیدی؟
✔ آیا در مسیرت گام برداشتی؟
✔ آیا رسالتت را انجام دادی؟
گنج درون
متخصصان اعصاب دریافته اند انسان عادی کمتر از 10 درصد از ظرفیت ذهن خود را استفاده می کند و این یعنی بیش از 90 درصد قابلیت های ذهن غیرفعال باقی می ماند.
ما باید دارایی های خود را بشناسیم. باید از گنج درون انسان آگاه شویم و بدانیم که خدا بخشی از خودش را درون ما جای داده است.
خدا هنگام تولدت گفته است:
«بگذار مقداری از این استعداد را در وجودش قرار دهم، مقداری از آن موهبت، مقداری از این خلاقیت.»
برای این آفریده نشده ای که به یک مرحله خاص برسی و همانجا بمانی. اگر راکد بشوی پس از مدتی از بین می روی.
محدودیتی وجود ندارد
در رشد و پیشرفت آدمی هیچ محدودیتی وجود ندارد. محدودیت فقط در ذهن ماست. تمام این ها در دل و ذهن ما شروع می شود.
باید باور داشته باشیم که می توانیم بهای آن را پرداخت کنیم. باید باور داشته باشیم که درون خود گنجینه ای از موهبت ها داریم.
ممکن است دیگران تلاش کنند جلوی پایت سنگ بیاندازند، شاید برای موفقیت تلاش کرده ای اما هربار به در بسته خورده باشی، اما باز هم تلاش کن.
شاید هزار بار جواب «نَه» شنیده باشی، یک بار دیگر خواسته خود را مطرح کن و آنقدر ادامه بده تا سرانجام همان «بله»ای را بشنوی که منتظرش بودی.
کمی روی این داستان تأمل کنید
سال ها پیش یکی از دوستانم همراه با دوستش در حال رانندگی در یکی از بزرگراه های آلمان بود که برخلاف بزرگراه های آمریکا محدودیت سرعت نداشت و می توانست با هر سرعتی که بخواهد رانندگی کند.
دوستم پدال گاز را فشار می دهد و سرعت خودرو را به 130 کیلومتر در ساعت می رساند و به شدت هیجان زده می شود. سپس 145، 160 و 180 کیلومتر در ساعت!
احساس می کرد فرمانروای جاده است، راه را می شکافت و دیگر خودروها از جلویش کنار می رفتند.
چند دقیقه بعد خودرویی دیگر در اتوبان ظاهر شد، دقیقا هم مدل خودروی دوستم! اما طوری از آن سبقت گرفت که بدون شک 270 کیلومتر در ساعت سرعت داشت. همراه دوستم به او می گوید:
«ببین به اندازه ای که می توانستی تند نمی رفتی، به اندازه ای که دلت می خواست سرعت داشتی.»
به این داستان فکر کنید. خودروی دوستم پتانسیلی به نظیر داشت. شرکت سازنده خودرو، آن ظرفیت را برای خودرو در نظر گرفته بود. سرعتی که دوست من می راند به ظرفیت خودرو ربطی نداشت.
به عبارت دیگر، اینکه دوست من تصمیم نداشت از ظرفیت های خودرو استفاده کند چیزی از ارزش های خودرو کم نمی کرد.
ما هم همین گونه هستیم. توانایی های ما را سازنده ما، یعنی خدای متعال، در وجود ما قرار داده است. اینکه از آن ها استفاده کنیم یا نکنیم چیزی از آن کم نمی کند، اما بر آینده ما تأثیر می گذارد.
حوادث گذشته چیزی از استعدادهای تو کم نمی کند. اینکه دیگران چطور با تو رفتار کرده اند یا چه حرف هایی پشت تو زده اند، چیزی از توانایی هایت کم نمی کند.
تمام این ظرفیت ها در وجودت جای گرفته اند. تو پتانسیل بی نظیری داری. این ها همان گنج درون تو هستند. سوال اصلی این است که:
«آیا تمایل داری محدودیت های خودساخته ی ذهن خود را بشکنی و به مرحله بعد قدم برداری؟»
چه کسی گفته؟
افراد بسیاری اعتماد به نفس و عزت نفس لازم را ندارند، زیرا دائم به افکار منفی اجازه اقامت در ذهن شان را می دهند.
نمی خواهم مغرور شوم، اما تمام روز تلاش می کنم در ذهنم به خود یادآوری کنم که:
«من تأیید شده ام، من خلاقم، من با استعدادم، من موفقم، من محبوب خداوند و بنده های او هستم.»
امتحان کن! اگر این طرز فکر را بپرورانی، دیگر عزت نفس پایین، کمبود اعتماد به نفس و خود کم بینی فرصتی برای رخنه کردن در وجودت نخواهند داشت.
خداوند امروز به تو چنین می گوید:
✔ چه کسی گفته که تو ایراد داری؟
✔ چه کسی گفته که بهترین نمره ای که می توانی کسب کنی 16 است و بیست نیست؟
✔ چه کسی گفته که به اندازه کافی جذاب نیستی تا بتوانی در رابطه عاطفی ات موفق باشی؟
✔ چه کسی گفته که استعدادش را نداری تا در شغلی که علاقه داری موفق باشی؟
✔ چه کسی گفته که زندگی زناشویی ات دوام نخواهد داشت؟
دوستان، تمام این ها محدودیت هایی است که فقط در ذهن شما شکل گرفته است. استانداردهای خود را بالا ببرید و خود را دست کم نگیرید.
روی داشته هایت تمرکز کن، نه نداشته هایت!
نمی دانم چندین و چندبار خدا اراده کرده است که عالی ترین را در زندگی ما رقم بزند، اینکه در نهایت سلامتی و رفاه باشیم اما ما کم لطفی کرده ایم و به جای تمرکز روی داشته هایمان، روی نداشته هایمان تمرکز کرده ایم و به خاطر آنها از خدا شکایت کرده ایم.
تمام موانع را پیش چشم خود می آوریم و در نتیجه دیری نمی پاید که خود را از خدا بسیار دور می کنیم.
باید از نگاه کردن به نداشته ها دست بکشی. باید شروع کنی و به این باور بال و پر بدهی که همه چیز ممکن است.
هیچگاه تصور نمی کردم روزی چنین کاری را بتوانم انجام دهم و مشوق مردم سراسر جهان شوم. پدرم به مدت هفده سال تلاش می کرد تا در کلیسای خودمان سخنرانی کنم، اما من تمایلی نداشتم.
ذاتاً آرام و کم حرف بودم و ترجیح می دادم پشت صحنه کار کنم. اما هنگامی که پدرم به رحمت خدا رفت، فهمیدم که باید وارد عمل شوم. با اینکه هیچ تجربه ای نداشتم و هیچ آموزشی ندیده بودم، گفتم:
«خدایا نمی خواهم به نداشته هایم نگاه کنم، به خودت چشم دوخته ام.»
توانستم ایمان خود را حفظ کنم، باورهای خوب در خودم ایجاد کرده بودم و خدا من را به جایی رساند که خوابش را هم نمی دیدم و اگر برای من چنین کاری را انجام داد، پس برای تو هم انجام می دهد.
به آینده نگاه کن، نه به گذشته!
با بندباز مشهوری صحبت می کردم، از او پرسیدم: «کلید راه رفتن روی بندها چیست؟ تو این کار را به راحتی انجام می دهی.»
او پاسخ داد:
«جول، راه حل این است که چشمانت را به جایی بدوزی که می خواهی بروی. هرگز پایین را نگاه نکن، جایی که نگاهت می رود همان جایی است که بدنت هم به آن سمت کشیده خواهد شد.
اگر پایین را نگاه کنی احتمال سقوط بسیار می شود. پس همیشه باید همان جایی را نگاه کنی که می خواهی بروی.»
زندگی هم به همین منوال است. برخی همیشه چشم به عقب دوخته اند و بر دردها و آرزدگی ها تمرکز کرده اند. راه حل پیشرفت این است که:
نگاهت را به همان جایی بدوز که می خواهی بروی.
رؤیای بزرگی در سر بپروران. به جایی که امروز قرار داری توجه نکن. نگرش مثبت داشته باش و خود را در حال تحقق آرزوها ببین.
از محیط امن خود خارج شو
درخت بلوط را در نظر بگیر. اگر آن را در یک گلدان بکاری، رشد آن محدود می شود. به محض اینکه ریشه های آن گلدان را پُر کنند، دیگر نمی تواند رشد کند.
آیا مشکل از درخت بلوط است؟ خیر، مشکل از محیطی است که در آن قرار دارد.
شما هم شاید آرزوهایی داشته باشید که در محیط فعلی تان نتوانید به آن برسید. این نکته چیزی است که خدا می بیند و شاید خودتان نتوانید به این نکته دست یابید.
گاهی اوقات شیوه خداوند برای هدایت تو به مسیر جدید اینگونه است. او تلاش می کند تا تو را به سمت جلو هدایت کند. می داند اگر تو را هُل ندهد، جلوتر نمی روی. پس کاری می کند تا با شرایط یا حتی محیطی که در آن قرار گرفته ای احساس راحتی نکنی.
بنابراین تو را از محیط امن خود خارج می کند و در محیط و شرایط جدید که قرار بگیری پس از مدتی به این نتیجه می رسی که درهای جدید یا فرصت های جدید در حال رونمایی هستند.
در زندگی همیشه تمام اتفاقاتی که برایمان می افتد را ممکن است درک نکنیم. اما باید یاد بگیریم که به خدا اطمینان کنیم. باید باورهای خوب را در خود تقویت کنیم که در دستان او جای داریم، او ما را راهنمایی می کند و همیشه خیر ما را در نظر گرفته است.
ممکن است در زندگی زناشویی ات دچار مشکل شده باشی و راهی جز طلاق نداشته باشی. من باور ندارم که طلاق، طرح طلایی خداوند باشد، اما متأسفانه گاهی اوقات اجتناب ناپذیر است و شاید بهترین کار باشد.
اگر در این پروسه قرار گرفته ای، یقین داشته باش که خداوند برنامه های بهتری برایت دارد. نباید عقب نشینی کنی یا درجا بزنی. کمی شرایط قبلت تغییر می کند اما به این معنی نیست که دیگر نمی توانی خوشحال باشی.
آن را یک خط پایان نبین، بلکه یک شروع جدید ببین.
نتیجه گیری:
دوست من، نگذار عمرت به پایان برسد و گنجینه هایت سر به مُهر باقی بمانند. به جلو گام بردار، به فتح قله های جدید ادامه بده و به آنچه که خداوند در دلت نهاده است جان ببخش. تلاش کن بیشترین ظرفیت خود را به کار بگیری.
اگر این کارها را انجام دهی من باور دارم و اعلام می کنم که روزهای خوشی را تجربه خواهی کرد. خداوند می خواهد الطاف و موهبت های بیشتری به تو نشان دهد و تو، بهتر می شوی، بهتر از هر آنچه که تا به حال بودی.
اگر این مقاله برایت مفید بود، لینک کوتاه زیر را برای دوستی که فکر می کنی به آن نیاز دارد، ارسال کن:
https://negareshenik.ir/?p=13335
سلام و خسته نباشید
واقعا ممنون از این مطالب خوب و مفید تون ،من از خوندن این مطالب واقعا لذت میبرم
متشکرم
سلام دوست عزیز
خوشحالم که با من همراه هستید و اینکه مطالب رو دنبال می کنید
امیدوارم بیشتر از حد تصورتون توی زندگی تون مؤثر واقع باشند.
عالی . تاثیر شگرف . قطعا نتایج عالی میگیریم
شاکر لطف مردم دوستی شما
زنده باشید، مرسی از همراهی شما
خیلی قشنگ بود. خدا با مقاله شما با من حرف زد. هر چند که همه آن چیزی که خوندم رو تو مدت 7سال تلاش شبانه روزی درک کردم ولی امروز زد رو شونه ام و گفت ببین خلاصه اش همینه ببینم چیکار می کنی.☺
دمتون گرم.
در پناه فرمانروای عالم خوش بدرخشید.
سلام و خشته نباشید عرض می کنم خدمت شما ، بسیار ممنونم از مطالب مفیدی که در اختیار ما قرار دادین و از اینکه حال خوب را مهمون دل و زندگیمون می کنید بسیار سپاسگزارم
سلام دوست عزیز
خوشحالم که از مطالب راضی هستید، امیدوارم به بهترین شکل ممکن بتونید ازشون استفاده کنید
متشکرم از همراهی شما