تمرکز روی اهداف: نوشتن اهداف، به من انگیزه می دهد. توجه من را روی جایی که می خواهم باشم، می گذارد، نه جایی که هستم.
موضوع: تمرکز روی اهداف
زمان: 5 دقیقه
این ویدیوی زیبا از گرنت کاردون را که در مورد تمرکز روی اهداف صحبت می کند، می توانید آنلاین تماشا کنید یا دانلود کنید و در گوشی خود ذخیره کنید چند بار ببینید:
متن ویدیو
موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ در یک کلمه.
اکثر مردم فکر می کنند که موفقیت یک خط مستقیم است. از دبیرستان فارغ التحصیل می شوم، کار پیدا می کنم و همه چیز خوب پیش می رود اما رفقا این طوری ها هم نیست.
این طوری اتفاق می افتد که یک نفر تصمیم می گیرد که چیزی را می خواهد و این مسیر او تا خواسته اش پیچ و تاب دار می شود. اینطوری کار نمی کند، خب؟
تصور کنید یک نفر همین الان در تابستان تصمیم می گیرد که من قصد دارم تابستان وارد فلان شغل شوم و یک پولی در تابستان بدست آورم و بعد او با اولین عامل انحرافی حواسش از خواسته اش پرت می شود.
نمی دانم او دارد چکار می کند. از مسیرش خارج شده است چون او روی موفقیتش متمرکز نیست. وقتش را تلف می کند. تا الان از این اصطلاح استفاده کردین؟
«آره من دارم خودم را سرگرم اتفاقات مسیر می کنم. من می خواهم آخر هفته بیرون بروم و با دوستانم وقت بگذرانم.»
این وقت تلف کردن است. از مسیر خارج شدنست. از هدف دور شدنست، خارج از توانایی شماست. پس او در این چرخه گیر می کند.
بیشتر بخوانید: تغییر مسیر زندگی دیگران – جول اوستین
اکثر مردم در این چرخه ها گیر می کنند. من این کار را انجام دادم، وقتی که از دبیرستان فارغ التحصیل شدم، مشکلات زیادی داشتم. هیچ تمرکزی نداشتم. از توانایی هایم استفاده نمی کردم. حواسم پرت بود، مربی نداشتم، برادر بزرگتر نداشتم، پدر نداشتم، گم شده بودم، چکار دارم می کنم؟ نمی دانم کجا دارم می روم؟
می دانم که این پتانسیل را دارم، درونم وجود دارد، مثل یک شمع روشن در وجودم هست، می دانم که هست. وقتی 20 سالم بود، کاملاً خاموشش نکرده بودم، اما شعله ی کوچکی بود، هیچکدام از شما چنین تجربه ای داشتید؟
✔ هر روز دارم چکار می کنم؟
✔ چرا هر روز از خواب بیدار می شوم؟
✔ چرا به مدرسه می روم؟
من حتی نمی دانستم که چرا به مدرسه می روم. فقط به مدرسه می رفتم و فقط انجامش می دادم. من حتی نمی خواستم که به مدرسه بروم.
اگر مصر باشید، متمرکز بمانید و دورتان را با افرادی که سماجت به خرج می دهند و متمرکز می مانند، احاطه کنید. چه کسی می داند، شاید سرنوشت تان تغییر کند.
2 مدل آدم داریم، می دانید چیست؟
آدم هایی که به خواسته شان می رسند و زندگی ای که دلشان می خواهد را دارند و بقیه مردم، خب؟
شما می خواهید اهداف بزرگی داشته باشید که مشکلات تان در مقابل آنها کمرنگ شوند. چند نفر از شما در زندگی تان مشکل دارید؟ همه در این اتاق.
بیشتر بخوانید: داستان انگیزشی رسیدن به هدف – جول اوستین (قسمت سوم)
می خواهم به شما پیشنهاد بدهم که روی جایی که می خواهید بروید تمرکز کنید، روی توانایی هایتان. آنقدر روی جایی که می خواهید به آن برسید، تمرکز کنید که مشکلات الان تان کوچک شوند.
داستان این است که اگر به مشکلات تان توجه کنید، یعنی اهداف تان به اندازه کافی بزرگ نیستند. اگر به هر مشکلی که در زندگی تان دارید، توجه کنید، به این دلیل است که اهداف تان به اندازه کافی بزرگ نیستند.
چند نفر از شما امروز صبح اهداف تان را نوشتید؟ دیروز چطور؟ این هفته چطور؟
من هر روز صبح و هر شب اهدافم را می نویسم. هر صبح وقتی که بیدار می شوم، قلم و کاغذ می گیرم:
- در زندگی ام دارم به کجا می روم؟ کجا دارم می روم؟
- چه کاری می خواهم انجام دهم؟
- چه زندگی ای برای خانواده ام می خواهم؟
- چقدر پول می خواهم؟
- دلم می خواهد صاحب یک جت شخصی باشم؟
- دلم می خواهد یک هلی کوپتر داشته باشم؟
- دلم می خواهد یک قایق بزرگ داشته باشم؟
- برای بچه هایم چه می خواهم؟
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم، اولین کاری که انجام می دهم، نوشتن اهداف است. شب ها هم قبل از اینکه بخوابم، اهدافم را می نویسم.
بیشتر بخوانید: چگونه هدف گذاری کنیم و به آن برسیم؟
هر زمان که در زندگی ام گم می شوم، هر زمان که گم می شوم، هر زمان که شکست می خورم، اهدافم را می نویسم. چرا می خواهم این کار را انجام دهم؟ این کار چه سودی برای من دارد؟
به من انگیزه می دهد. توجه من را روی جایی که می خواهم باشم، می گذارد، نه جایی که هستم.
مثلاً دارم قرارداد جدیدی می بندم و اخیراً هم در قراردادی که بستم، شکست خوردم. آیا می خواهم توجه ام روی شکست باشد یا می خواهم توجه ام روی جایی که دارم می روم، باشد؟
من می خواهم توجه ام روی جایی که دارم می روم، باشد. بنابراین کاغذ اهدافم را می بینم، به شکست نگاه نمی کنم، به جایی که می خواهم بروم، نگاه می کنم.
در زندگی کجا می خواهم بروم؟ مقصد من کجاست؟ اگر تا به حال در ماشین نشسته باشید دیده اید که شیشه جلوی ماشین چقدر بزرگ است، اما آینه عقب ماشین چقدر است؟ کوچک است، فکر می کنید چرا اینطور است؟
چون شما می خواهید توجه تان روی آینده تان باشید، روی توانایی هایتان باشد، روی جایی که دارم می روم، باشد، روی اهدافم باشد.
خب چند تا کاری که دوست دارم وقتی از اینجا رفتید، انجام دهید:
شماره 1، چند نفر از شما ایده ی نوشتن روزانه اهداف را دوست دارید؟
این تکلیفی نیست که معلم تان به شما می دهد. من صبح از خواب بیدار می شوم، کجا دارم می روم؟ برایم مهم نیست چقدر خواسته ات بزرگ است. من یک بیلیون دلار پول می خواهم، خب؟ من جذاب ترین دختر دنیا را می خواهم، می خواهم جزو 5 نفر اول باشم. هر چیزی که می خواهید، مهم نیست چه هست، من یک پسر کوچک می خواهم، هر چیزی که می خواهید. این ها اهداف شما هستند، خب؟
رفقا شما اهدافی را می خواهید که خیلی بزرگ هستند، آنقدر بزرگ که وقتی هر روز صبح از خواب بیدار می شوید، هیجان زده تان کنند و دلیل اینکه وقتی من همسن شما بودم، هیجانی نداشتم این بود که کسی نبود که به من بگوید «پسر، باید هدف داشته باشی».
چون اگر برای خودتان هدف نداشته باشید، این کاری است که می کنید:
کل زندگی تان را صرف رساندن دیگران به رؤیاهایشان می کنید.
سوال این است که آیا به اندازه کافی اقدام خواهید کرد؟ چون اگر به اندازه کافی تلاش نکرده باشید، اگر به اندازه کافی تمرکز روی اهداف نداشته باشید، اگر به اندازه کافی تلاش متمرکز نداشته باشید، تلاشی که هم راستای توانایی هایتان است و همچنین سازگار با خودِ واقعی تان و جایی که می خواهید بروید، باشد، اگر چنین تلاشی نداشته باشید، در نهایت نتیجه ای مشابه بقیه خواهید گرفت.
بیشتر بخوانید: کلیپ انگیزشی 10 عادت افراد فوق موفق – دن لاک
اهداف من، من هر روز صبح اهدافم را می نویسم. من نمی خواهم برای دیگران کار کنم، می خواهم برای اهداف خودم کار کنم، نمی خواهم برای یک شخص کار کنم، می خواهم برای اهدافم کار کنم، می خواهم برای رؤیاهایم کار کنم. این نکته ای است که امروز باید دریافت کنید.
شکاف، شکاف تفاوت بین جایی است که الان هستید، جایی که درست همین الان در آن ایستاده اید و کجاست؟ و جایی که می خواهید باشید. برایم مهم نیست که چه کسی هستید. تمام کاری که باید بکنید این است که روی این شکاف تمرکز کنید.