خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند اثر رابین شارما

بفرست برای دوستت
مشخصات کتاب

فهرست مطالب

با مطالعه خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند اثر رابین شارما خودتان را درگیر یک زندگی موفق کنید و در حین انجام آن به دیگران کمک کنید.

نمی توان انکار کرد که ما در دنیایی زندگی می کنیم که به سرعت در حال تکامل است و به نظر می رسد همه چیز یکباره اتفاق می افتد. ما دائماً با یکدیگر در ارتباط هستیم و همیشه هیجان جدیدی وجود دارد که می‌ کوشد توجه ما را به خود جلب کند. با توجه به این شرایط، جای تعجب نیست که گاهی اوقات عقب نشینی و فکر کردن در مورد معنای حقیقی زندگی دشوار باشد. اما این فقط به شما مربوط نمی شود.

خودسازی خوب است، اما برای اینکه واقعاً موفق شوید، مهم است که بر اثرات آن روی عزیزان و کل جامعه نیز فکر کنید. در این کتاب، یاد خواهید گرفت که چگونه یک زندگی با هدف داشته باشید. خواهید دید که چگونه می توانید تأثیر مثبتی بر دنیای اطراف خود داشته باشید، به طوری که وقتی از این دنیا رفتید، ضرری احساس نشود.

 

خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند + نکات کلیدی

در این خلاصه کتاب یاد خواهید گرفت:

  • آنچه رومیان در مورد ورزش فکر می کردند.
  • چگونه می توان رفت و آمد خود را سازنده تر کرد.
  • دقیقاً چند ساعت دیگر به خاطر ورزش، زندگی خواهید کرد.

 

حفظ چشم انداز و تمرین انضباط شخصی به شما کمک می کند تا زندگی موفق و شادی داشته باشید.

خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند

چیزهای کمی شادتر از تولد در زندگی وجود دارد. هنگامی که به دنیا آمدید، احتمالاً اولین ناله شما فریاد و شادی را بر می انگیزد. تا آنجا که به رابین شارما (Robin Sharma) مربوط می شود، این احساسات همان چیزی است که باید ما را راهنمایی کنند، زیرا ما در بزرگسالی نیز زندگی خود را می گذرانیم.

ما باید این دنیا را با احساس شادی و رضایت ترک کنیم. به این ترتیب، وقتی دیگران متوجه می ‌شوند که ما مرده ‌ایم، اشک ‌هایشان از شادی خواهد بود تا غم. خوشبختانه، قوانین ساده ‌ای در زندگی وجود دارد که می‌ توانید از آنها پیروی کنید تا مطمئن شوید که شما نیز زندگی‌ ای دارید که هم برای شما و هم برای اطرافیانتان مفید است. اولین قانون، حفظ دیدگاه یا چشم انداز است.

فیزیکدان نظری مشهور استیون هاوکینگ دوست داشت داستانی ساده برای مردم تعریف کند. ما انسان ها در یک سیاره کوچک زندگی می کنیم که دور یک ستاره بسیار معمولی می چرخد، جایی در لبه کهکشانی که فقط یک کهکشان در میان صدها میلیارد کهکشان وجود دارد.

او اساساً می‌ گوید که ما نباید مسائل را آنقدر جدی بگیریم. حالا، فکر نکنید که برای رسیدن به آن باید در اعماق روان خود کاوش کنید. شما می توانید مسیر جدیدی را در زندگی خود آغاز کنید. به عنوان مثال، بگویید که وقتی به آسانسور نزدیک می شوید، کسی درها را برای شما نگه نمی دارد؟ گاهی اوقات، حتی یک تخلف کوچک مانند این کافی است تا شما را عصبانی کند، که چگونه کسی به شما احترام نمی گذارد.

بهترین پاسخ این است که دیدگاه خود را تغییر دهید و متوجه شوید که هیچ کدام از اینها ربطی به شما ندارد. اصلا به این موضوع اهمیت ندهید و فقط با تمام خوش بینی که می توانید روز خود را آغاز کنید. به جای اینکه خشمگین باشید، اجازه دهید حسن نیت شما نسبت به دیگران آشکار شود.

قانون بعدی که باید از آن پیروی کرد، انضباط شخصی است. اگر آن را تمرین کنید، این نیز به شما در دستیابی یک زندگی شاد و موفق کمک می کند. متوجه خواهید شد که اگر منضبط باشید، زندگی شما آسان تر می شود. دلیل خوبی برای این کار وجود دارد.

زندگی اغلب به معنای مبارزه با مشکلات است، مهم نیست که چقدر دشوار به نظر می رسند. تصور کنید چه اتفاقی می ‌افتد اگر دعوا با دوستانتان را متوقف نکنید. خیلی زود، هیچ دوستی نخواهید داشت و زندگی شما سخت تر خواهد شد. از طرف دیگر، اگر به اندازه کافی منضبط باشید و بتوانید با دوستانتان در مورد مشکلات صحبت کنید، نه تنها در این راه چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت، بلکه می توانید دوستانتان را نیز حفظ کنید.

 

برای داشتن زندگی شادتر، با دیگران صادق باشید و یاد بگیرید که چگونه با شکست برخورد مثبت کنید.

بسیاری از مردم با آگاهی کامل در مورد ناتوانیشان، انواع قول ها را می دهند. به عنوان مثال، همه ما در یک مهمانی قول داده ‌ایم که به دوستانمان کتاب قرض دهیم و سپس کوچک ‌ترین کاری برای آن انجام نداده ‌ایم. شکستن وعده ها عادت بدی است. این به سادگی منجر به یک زندگی غمگین می شود، زیرا هر بار که به قول هایتان عمل نکنید، دیگران ناامید خواهند شد و همچنین عزت نفس خودتان هم پیش خودتان زیر سوال می رود.

تنها تصوری که از خود باقی خواهید گذاشت این است که غیرقابل اعتماد هستید. در عوض، باید سعی کنید رویکردی را اتخاذ کنید که صداقت را در زندگی شما محور قرار دهد و آن را حفظ کنید.

  خلاصه کتاب خاص بودن یا معمولی ماندن اثر گرنت کاردون

مرحله بعدی این است که یک هفته خود را وقف صداقت کامل کنید. ساده ترین هدف این است که به قول هایتان نسبت به خودتان و دیگران صادق باشید. در ابتدایی ‌ترین سطح، این بدان معناست که اگر تعهدی می ‌دهید، باید به آن پایبند باشید، حتی اگر هیچکس دیگری از آن اطلاعی نداشته باشد.

اگر به وعده های خود عمل کنید، تعجب خواهید کرد که چقدر خوشحال می شوید، به خصوص اگر به آن عادت نداشته باشید! یک قانون اساسی دیگر وجود دارد که برای تبدیل شادی به بخشی از زندگی شما بسیار مفید است. یاد بگیرید که با شکست و مشکلات کنار بیایید. این به آن اندازه که به نظر می رسد منفی نیست.

در واقع، تجربیات دشوار بهترین درس ها را به شما می آموزد. فقط به افرادی که بیماری های جدی را تحمل کرده اند نگاه کنید. از نگاه نویسنده یعنی آقای رابین شارما این افراد بعدها در زندگی خود شادتر و سالم تر می باشند، زیرا آنها یاد گرفتند که چگونه در سخت ترین شرایط از خود مراقبت کنند و بنابراین درک عمیق تری از زندگی دارند. به زبان ساده، زندگی زمانی بهتر است که ریسک کنید و کامل زندگی کنید. شما اغلب ممکن است شکست بخورید، اما این خیلی بهتر از یک زندگی متوسط خسته کننده است.

زمانی شما آرزوی جراح شدن را داشتید، اما از عدم موفقیت در امتحانات می ترسیدید یا شاید نگران بودید که نمی توانید با فشار شغلی روبرو شوید. اگر اینطور است، ممکن است شغل رویایی خود را به دلیل ترس از دست داده باشید. با این حال، اگر تلاش می‌ کردید، شاید واقعاً موفق می‌ شدید. اگر در این مسیر چند بار شکست بخورید، چه اتفاقی می افتد؟ در واقع «شکست‌ ها» تجربیات غنی هستند که اغلب می ‌توانند در آینده برای یافتن مسیر شغلی جایگزین شما به خوبی مورد استفاده قرار گیرند!

 

یک زندگی معنادار مستلزم تمرکز بر چیزهای ضروری است

فراموش نکنید که با استراحت های منظم به خود پاداش دهید. شاید متوجه شده اید که روزها به سرعت می گذرند و احساس می کنید که حتی لحظه ای برای نفس کشیدن ندارید، این نشانه آن است که چیزی باید تغییر کند.

به طور خاص، شما باید اولویت های خود را مرتب کنید. در غیر این صورت، خواهید دید که خواسته ها و درخواست های دیگران شما را در خود فرو می برد. مهمتر از همه، اگر آنچه را که برای شما ضروری و مهم است بررسی کنید، در نتیجه زندگی شما معنادارتر خواهد شد. یک داستان قدیمی چینی وجود دارد که واقعاً این ایده را منتقل می کند.

داستان از این قرار است که روزی شمشیرسازی وجود داشت که آنقدر با استعداد بود که به جعل شمشیر برای حاکمان چین متهم شد. یکی از این پادشاهان چنان تحت تأثیر سلاح های خود قرار گرفت که نزد شمشیرساز رفت و از او پرسید راز موفقیت تو چیست؟ در کمال تعجب پادشاه، پاسخ این نبود که شمشیرساز در یک مهارت اسرارآمیز و عرفانی تسلط دارد، بلکه شمشیرساز به سادگی پاسخ داد که زندگی خود را وقف کار کرده است. او بیان کرد که در 20 سال گذشته هر ساعت بیداری خود را صرف تکمیل هنرش کرده است.

مایکل جردن بسکتبالیست مشهور جهان را در نظر بگیرید. او شخصاً قراردادهای خود را تضمین نکرد، کت و شلوارهای خود را انتخاب نکرد، یا به سختی ترتیبات سفر خود را انجام نداد. او دستیاران شخصی و وکلا داشت که به همه اینها رسیدگی می کردند. کار خودش ساده بود. قرار بود انرژی و زمان او صرف تمرین و بازی بسکتبال شود. بنابراین اگر مسیری با تمرکز شدید را دنبال کنید، متوجه خواهید شد که کمی خسته کننده می شود.

حتی کامل ترین حرفه ای ها نیز تنها با کار مداوم معنایی در زندگی پیدا نمی کنند. معنا نیز از حوزه های دیگر زندگی می آید. دوستی ‌ها و روابط عمیق به شما در این راه کمک می‌ کند، پس به خودتان زمان استراحت بدهید. بنابراین در حالی که تمرکز بر اهداف معنادار زندگی، شما را به راه طولانی می برد، حتماً به طور منظم به خود استراحت دهید تا بتوانید از جنبه های معنادار دیگر زندگی لذت ببرید. خانواده شما مطمئناً از شما برای اینکار تشکر خواهند کرد!

استراحت گاه به گاه یک مزیت جانبی دارد و آن این است که سطح استرس شما را کاهش می دهد. بنابراین خود را شادتر و سالم تر خواهید دید. این موضوع مطمئناً شادی زیادی را به همراه خواهد داشت. اما اوقات فراغت فقط یک جا ظاهر نمی شود. حتماً اوقات مرخصی منظم را در برنامه هفتگی خود قرار دهید.

شما به زمان نیاز دارید تا از زندگی عقب نشینی کنید و استراحت کنید. در عمل، همه اینها به این معنی است که شما باید سعی کنید تعطیلات خود را در حدود دو تا سه ساعت بسازید و باید آنها را در طول هفته توزیع کنید.

  10 قانون موفقیت ناپلئون هیل

 

به یاد داشته باشید که چگونه با تقلید از کودکان و مراقبت موثر بدن خود، از زندگی لذت ببرید.

خلاصه کتاب رابین شارما در نگرش نیک

شگفتی خاصی در دوران کودکی وجود دارد که با بزرگ شدن به راحتی فراموش می شود. در نظر بگیرید که بچه ها چگونه نان می خورند. بسیاری از آنها مستقیماً به سمت مرکز می روند و قطعه نرم را با دستان خود انتخاب می کنند. به عنوان یک والد، ممکن است چنین رفتاری کمی آزاردهنده باشد. اما در واقع دلایل زیادی وجود دارد که بچه ‌ها نسبت به آنچه که بیشترین لذت را به آنها می ‌دهد، علاقه‌ مند باشند.

به عنوان بزرگسالان، ما باید از کودکان تقلید کنیم تا دوباره یاد بگیریم که زندگی را دوست داشته باشیم. ما باید به تمام انرژی هدر رفته ای که صرف انجام کارهای نفرت انگیز می کنیم، فکر کنیم. خواه پرداخت صورت ‌حساب، سازمان‌ دهی کمدها، به‌روزرسانی رزومه، پر کردن فرم‌ های مالیاتی یا فقط یک نگرانی کوچک باشد. این چیزها فقط لذت زندگی را از بین می برد.

نیازی به گفتن نیست، برخی از این کارها باید انجام شوند، اما این بدان معنا نیست که شما باید بیش از حداقل مطلق روی آنها سرمایه گذاری کنید.

یک استراتژی خوب برای کاهش تمرکز نسبت به انجام کارهای نفرت انگیز در طول روز، این است که انجام کارهای مورد علاقه تان را به خودتان یادآوری کنید و اگر در تلاش هستید که به یاد بیاورید از چه چیزی لذت می برید، کمی از کودکان الهام بگیرید. دوباره با کودک درونتان ارتباط برقرار کنید. بستنی خوردن، لباس پوشیدن یا بازی با حیوان خانگی، همه فعالیت هایی هستند که می توانید بدون توجه به سن خود از آنها لذت ببرید.

یک جنبه مهم دیگر برای لذت بردن از زندگی این است که از بدن خود به خوبی مراقبت کنید. در روم باستان، مردم به خوبی می دانستند که ذهن سالم تنها در صورتی امکان پذیر است که بدن نیز سالم باشد. این هنوز هم صادق است، به خصوص اگر می خواهید از زندگی لذت ببرید. از همه مهمتر، اگر بدن شما سالم باشد، به احتمال زیاد بیشتر عمر خواهید کرد. یک مطالعه در دانشگاه هاروارد دقیقا همین را نشان می دهد.

آنها زندگی 18000 نفر از فارغ التحصیلان را مورد بررسی قرار دادند و توجه ویژه ای به نحوه حضور ورزش در زندگی آنها داشتند. این مطالعه به این نتیجه رسید که به ازای هر ساعت ورزش که افراد انجام می ‌دهند، به طور متوسط سه ساعت به طول عمر خود اضافه می ‌کنند. بنابراین شما نیز باید از ورزش برای مراقبت از بدن خود استفاده کنید. لازم نیست افراطی هم باشد. حتی یک روال منظم روی تردمیل، شما را به مسیری طولانی می برد.

 

ارتباط با طبیعت، شادی و موفقیت شما را تضمین می کند.

اگر در یک شهر زندگی می کنید، این احساس را خواهید فهمید. به نظر می رسد همه چیز یکباره اتفاق می افتد. این همان چیزی است که بیش از حد بارگذاری می شود. به مقدار اطلاعات موجود در یک نسخه از نیویورک تایمز فکر کنید. اگر در انگلستان قرن هفدهم زندگی می ‌کردید، یک عمر طول می‌ کشید تا در معرض همین مقدار اطلاعات قرار بگیرید.

با توجه به همه اینها، بسیار مهم است که از این فرصت استفاده کنید و هر از چند گاهی برای مدتی مغز خود را خاموش کنید و استراحت کنید. یک راه عالی برای تقویت آرامش و شادی، ارتباط با طبیعت است. رابین شارما خودش از طرفداران پر و پا قرص این موضوع است. اغلب، پس از یک هفته مملو از سخنرانی، امضای کتاب و حضور در تلویزیون، او به بیرون می رود.

یک پارک زیبا یا جنگل، مکان‌ هایی هستند که به آرامش ذهن کمک می ‌کنند. صدای خش خش باد در میان درختان کافی است تا او را به حالت مراقبه برساند. اگر شما نیز بتوانید وارد چنین فضای ذهنی شوید، متوجه خواهید شد که اولویت های فعلی روشن می شوند. احساس فوریت مرتبط با کارهای بی معنی به سادگی ناپدید می شود. یک جنبه عالی دیگر برای طبیعت، کمک به تحریک خلاقیت است.

مطمئناً تصادفی نیست که آیزاک نیوتن در حالی که زیر یک درخت سیب نشسته بود، جاذبه را کشف کرد. ممکن است برای نزدیک شدن به طبیعت نیاز به تلاش داشته باشید، اما شما می توانید با قدم زدن در پارک، کار را آسان تر کنید و از آن برای موفقیت استفاده کنید. میانگین رفت و آمد بین 30 تا 90 دقیقه است.

اگر رادیو یا تلفن هوشمند دارید، می ‌توانید از آن زمان برای گوش دادن به کتاب‌ های صوتی آموزشی یا پادکست استفاده کنید و اگر از حمل و نقل عمومی استفاده می کنید، می توانید انواع کارهای سازنده، از مدیتیشن گرفته تا مطالعه را در آنجاانجام دهید.

پیشنهاد من: می توانید از پادکست های سایت نگرش نیک استفاده کنید… ورود به بخش پادکست ها

اگر از قرار گرفتن در طبیعت برای بهبود خود استفاده می کنید، به زودی از مزایای آن بهره مند خواهید شد. واقعاً دلیلی وجود ندارد که آن ساعت ها را بیکار و با خیالبافی بگذرانید!

  خلاصه کتاب پول اثر آنتونی رابینز

 

به جای شکایت، فعالانه روی آنچه می توانید به دنیا بیاورید، تمرکز کنید.

همه ما دوست داریم که در مورد چیزی گلایه داشته باشیم، اما گاهی اوقات ممکن است بیش از حد پیش برود. شما افرادی را می شناسید که همیشه آه می کشند و شکایت دارند و همچنین وقت کافی برای تمرین کردن یا یادگیری یک زبان یا مهارت جدید ندارند.

اما چنین شکایتی ربطی به دنیای واقعی ندارد. این فقط نتیجه یک ذهنیت منفی است. اگر این شخص شما هستید، می توانید فقط با کمی پیشگیرانه تر بودن، از این شرایط خارج شوید. بنابراین اگر احساس می ‌کنید اغلب اوقات یک ساعت در روز کم دارید، صبح ‌ها خیلی زودتر از خواب بیدار شوید. همچنین اگر احساس می کنید که اقتصاد علیه شماست یا محیط زیست آلوده است، همین اصل صدق می کند.

نگرانی در مورد آلودگی شما را به جایی نمی رساند، اما بازیافت فعال و کاهش ردپای کربن تا حدودی تفاوت ایجاد می کند و اگر احساس می‌ کنید که اقتصاد پیشرفت شغلی شما را در شرکتتان متوقف می‌ کند، پس شروع به گسترش رزومه خود یا آماده کردن نمونه کارها برای ارسال کنید.

اگر مثلاً یک طراح هستید، بنشینید و چند پوستر یا طرح جدید را ایجاد کنید. گام های اولیه حیاتی هستند. وقتی دیدید که تغییر ممکن است، متوجه خواهید شد که شکایت صرفاً انرژی تلف کردن است.

یکی دیگر از عناصر موفقیت، شناخت ارزش خود در جهان است. بنابراین وقتی شغل خود را انتخاب می کنید، به خوبی فکر کنید که در چه چیزی می توانید به زندگی دیگران کمک کنید. دانستن ارزش خود، شما را وادار می کند تا به شغلی با درآمد خوب و رضایت بخش که شایسته آن هستید، برسید. پس از همه این موارد، شما می دانید که تلاش هایتان واقعا چیزی به جهان اضافه خواهد کرد.

جراحان، نمونه کلاسیک در این زمینه هستند. یک جراح ذاتا بهتر یا باهوش تر از هر حرفه ای دیگر نیست. اما جراحان ساعت های بی شماری را صرف کار بر روی مهارت های بسیار تخصصی کرده اند. تخصص آنها به آنها اجازه می دهد تا مشارکت های قابل توجهی داشته باشند و زندگی را تغییر دهند. این موضوع توضیح می دهد که چرا جراحان از نظر جامعه بسیار ارزشمند هستند.

هیچ وقت برای شروع دیر نیست. شما نیز می توانید بر روی کسب مهارت های کمیاب که در جامعه مورد نیاز است، کار کنید. شروع به خواندن و مطالعه کنید و خود را برای تفکر اصیل آماده کنید.

بیایید اکنون به جایی برگردیم که این کتاب از آنجا شروع شد. اگر زندگی خود را در بهترین نسخه ممکن سپری کرده باشید، دیگران مطمئناً هنگام مرگ برای شما گریه خواهند کرد. این نسخه چیزی انتزاعی نیست. اگر برای وقت خود ارزش قائل شوید، روی اهداف زندگی خود تمرکز کنید و به یاد داشته باشید که از آن لذت ببرید و زندگی را همانطور که اتفاق می افتد جشن بگیرید، در این حالات، همه چیز کاملاً طبیعی ظاهر می شود.

 

خلاصه نهایی

راهبی که فراری خود را فروخت

پیام کلیدی در خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند

از خود بپرسید که وقتی بمیرید چه کسی گریه می کند؟ اگر احساس می کنید که افراد کمی دلتنگ شما خواهند شد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که تغییراتی ایجاد کنید. غنی سازی زندگی دیگران کمی تلاش می خواهد، اما ارزشش را دارد. شما باید هدف خود را برای یافتن رضایت شخصی مشخص کنید و با ارزش کامل آن زندگی کنید.

شما می توانید با استفاده مفید از زمان خود و تشخیص آنچه برای شما مهم است، تغییری فعال ایجاد کنید. بهترین نسخه از شما نسخه ای است که مطمئناً دیگران آن را از دست خواهند داد.

 

توصیه عملی کتاب رابین شارما

کمی ژورنال نویسی کنید. داشتن دفتر خاطرات یک راه عالی برای کمک به شما در سفر خود به سمت رشد است. آنچه را که هر روز اتفاق می افتد یادداشت کنید و در مورد آن فکر کنید. چگونه می‌ توانید جنبه ‌هایی را که کمتر از حد کامل بودند، بهبود بخشید؟

همانطور که رویدادها را به این روش پردازش می کنید، بیشتر و بیشتر از نقاط قوت و ضعف خود آگاه می شوید. این آگاهی پیش شرط تغییر و توسعه فردی است. هنگامی که می دانید چه چیزی را می توانید بهبود بخشید، در آن زمان است که می توانید روی چند استراتژی مثبت کار کنید تا به شما در رسیدن به آن هدف کمک کند.

 

نظر شما چیست؟

مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب وقتی بمیری چه کسی برایت گریه می کند اثر رابین شارما برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.

راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟

 

امتیاز 4.30 از 20 رای

آموزش پیشنهادی

آیا ویدیوهای آموزشی نویسنده این کتاب در سایت نگرش نیک موجود است؟

آیا پادکست (صوت فارسی) این
خلاصه کتاب نیز موجود است؟

اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حسین
حسین
1 سال قبل

۶۵ ساله هستم و در محاصره بیماری ها کاش دیر نمیشد و سالهایی که مفت بر باد دادم و میتوانستم مفید باشم اگ در این گرداب غفلت سرگردان و گم نمیشدم وسر از نا کجاآباد در نمیآوردم.

محمد کیان
محمد کیان
1 سال قبل

رابین شارما کلا عالیه و مخصوصا این کتاب ممنون

آیدا نیازی
آیدا نیازی
1 سال قبل

این کتاب رابین شارما فوق العاده ست، ممنونم که خلاصه اش رو قرار دادید.

متین گرایلی
متین گرایلی
8 ماه قبل

درود فراوان و وقت بخیر. ممنون بابت خلاصه گذاری. کار عالیه. لطفا اگه میشه خلاصه کتاب « هوشیار باشید و فریب نخورید» اثر لیبرمن و ترجمه آقای مکی رو بداری. سپاسگزارم

آموزش جدید: مسترکلاس خواب – دکتر متیو واکر 

خانه
منو
کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی
×