بازدید: 164

شغلی را انتخاب کنید که عاشقش هستید

دکتر ویکتور فرانکل، بانی معنی درمانی، معتقد است که برای هرکس چهارنوع شغل وجود دارد.

1- شغل اول:

اولین نوع کار، آموختنش دشوار است. این نوع کار دربرگیرنده ی مشاغلی مانند حسابداری و دفترداری برای کسی است که در این زمینه فاقد هرگونه مهارت طبیعی است. یاد گرفتن این کار دشوار است و بدون اینکه چند سال این کار را بکنید انجام دادنش هم دشوار است. بسیاری از اشخاص به کارهایی مشغول هستند که برای آن ساخته نشده اند.

2- شغل دوم:

دومین نوع کار مورد اشاره فرانکل، کاری است که آموختن آن دشوار، اما انجام دادنش ساده است. به عنوان نمونه می توان به تایپ کردن یا خلبانی اشاره کرد. آموختن این مشاغل به توجه و تمرکز فراوان احتیاج دارد، اما وقتی این کار را آموختید به سادگی می توانید آن را انجام دهید. متأسفانه، این نوع کارها پس از مدتی خسته کننده می شوند و به ندرت امکان آن وجود دارد که بتوانید استعدادهای خود را پرورش دهید.

این را هم بخوانید: برایان تریسی - 5 راه برای کاهش استرس

3- شغل سوم:

سومین نوع کار، آموختنش ساده و انجام دادنش دشوار است. انجام دادن کارهای جسمانی مانند کندن و حفاری نمونه ای است که می توان به آن اشاره کرد. این کارها را به سادگی می توانید یاد بگیرید، اما انجام دادن آن سخت و طاقت فرسا است.

4- شغل چهارم:

اما چهارمین نوع کار، کارهایی هستند که یادگیری شان آسان و انجام دادنشان هم ساده است. این کارها به قدری با استعدادهای شما همخوانی دارند که اصولاً فراموش می کنید چگونه آنها را آموختید و چگونه آنها را انجام می دهید.

همانطور که متوجه شده اید، نوع چهارم آن کاری است که به آن علاقه دارید و هیچوقت برای انجام دادن آن بی حوصله نیستید، کاری است که باید برای خود انتخاب کنید و به آن بپردازید. این کار کلید مؤفقیت برای شماست.

بسیاری از مردم عمری را به انجام دادن کارهایی که دوست نداشتند، گذراندند، تنها به این دلیل که هرگز شجاعت آن را نداشته اند که به سراغ کاری بروند که به آن علاقه داشتند.

این را هم بخوانید: مقاله معرفی 4 سایت برتر برای آموزش مهارت های زندگی

باید به زندگی خود نگاه کنید و ببینید از چه کاری بیشتر لذت می برید و همان کار را انجام دهید. بسیاری از شادترین و ثروتمندترین و مؤفق ترین افراد جامعه کسانی هستند که وقتی متوجه شدند از کارشان لذت نمی برند، از آن کار فاصله گرفتند و به کار مورد علاقه شان پرداختند. آنها از شجاعتی برخوردار بودند که بدانند از چه کاری لذت می برند. صادقانه استعداد های خود را مرور کردند و این زندگی آنها آ متحول کرد.