خلاصه کتاب پول شادی بخش اثر کن هوندا

با مطالعه خلاصه کتاب پول شادی بخش اثر کن هوندا یاد می گیرید که چگونه با پول، شاد و خوشحال زندگی کنید و با آن راحت باشید.

شادترین افرادی که می شناسید چه کسانی هستند؟ آیا آنها ثروتمندترین افراد هستند؟ آنهایی که شغل های پردرآمد دارند یا بزرگ ترین خانه متعلق به آنهاست؟ ممکن است جواب مثبت باشد اما اینطور نیست و محتمل است. هر چند پول در پاسخ به این سوال دخیل است، اما خوشبخت ترین مردم دنیا کسانی هستند که ثروت شادی را در اختیار دارند. برای نویسنده، کن هوندا (Ken Honda) پول واقعاً به معنای مقدار نیست. این به معنای انرژی است.

وقتی پول می دهید یا دریافت می کنید چه احساسی دارید؟ آیا با میل و اشتیاق برای چیزها پول می پردازید؟ آیا در هر فرصتی که به دست می آورید از خودتان تشکر می کنید؟ یا اجازه می دهید فکر به پول شما را سنگین کند؟ در این کتاب، خواهید فهمید که چگونه پولی را که دارید و پولی را که به دنیا می ‌دهید، به پول شاد تبدیل کنید.

دو نوع پول وجود دارد: پول شاد و پول ناراضی، تفاوت در انرژی است.

در ژاپن، به اندازه غرب عجیب نیست، که یک غریبه بخواهد کیف پول شما را نگاه کند. زمانی که کن هوندا، نویسنده، یک روز در یک مهمانی شرکت کرد، این اتفاقی برای او افتاد. زنی که تازه با او آشنا شده بود، مؤدبانه از او کیف پولش را خواست. سپس آن را تحویل داد.

او مستقیماً به دنبال صورت حساب ها رفت. او پس از بررسی اولین صورتحساب گفت این خوب است. دومی و سومی هم خوب بود. در حالی که کیف پولش را به او پس داد، به او تبریک گفت. همه پولش خوب بود، او داشت بررسی می کرد که ببیند زن لبخند می زند یا نه.

در حال حاضر، نویسنده کتاب های زیادی در مورد پول نوشته است. اما این موضوع که پول می تواند لبخند بزند و اخم کند برای او تازگی داشت. زن مرموز به او توضیح داد: بستگی دارد که چگونه پول داده شده و چگونه دریافت شده است. اگر یک اسکناس را با عصبانیت یا از روی احساس گناه تحویل دهید، منجر به اخم شما می شود. اما اگر با خوشحالی آن را به یکی از عزیزان ارائه دهید، پول برای شما خوشحال کننده است. به عبارت دیگر، پول انرژی دارد.

بلافاصله بعد از این توضیحات، نویسنده متوجه شد. از این گذشته، او در زندگی حرفه ‌ای خود با افراد زیادی سروکار داشت و به افراد ثروتمند و فقیر مشاوره مالی ارائه می داد.

او می دانست که خوشبختی صرفاً به مقدار پولی که شما دارید نیست. او می‌ دانست که افراد ثروتمندی در ترس از دست دادن همه چیز زندگی می‌ کنند، یا با این حس مبارزه می‌ کنند که نتیجه دستاوردهایشان بروز افراد بداخلاق با مشاغل پردرآمدی است که از آنها متنفرند. البته، او همچنین افرادی را می ‌شناخت که برای پرداخت صورت ‌حساب‌ های خود تلاش می ‌کردند و احساس می ‌کردند در یک نوع متفاوت از رابطه ناخشنود با پول به دام افتاده ‌اند.

همچنین او برخی از افراد را می‌ شناخت که پول خوشی نداشتند. آنها عاشق شغل خود بودند، برای خانواده خود وقت می گذاشتند و اغلب سخاوتمندانه به اهداف خود می پرداختند. آیا آنها ثروتمندترین افرادی بودند که او می شناخت؟ پاسخ منفی است. اما آنها از همه خوشحال تر بودند. خبر خوب این است، خوشبختی به شما بستگی دارد. خوب یا بد بودن پول به نگرش مربوط می شود. این شما، دهنده و گیرنده پول هستید که آن را با انرژی خود تزریق می کنید. این در اختیار شماست که پول خود را خوشحال کنید.

هر کسی این قدرت را دارد که رابطه خود را با پول تعریف کند.

پول برای شما چه معنایی دارد؟ از هر کسی که ملاقات می کنید بپرسید، پاسخ هر شخصی متفاوتی است. بعضی ها می گویند پول به معنای خداست، برای بعضی ها به معنای شیطان است. اما معنای پول برای شما بر نحوه رفتار شما با آن تأثیر می گذارد. پول برای افراد به عنوان یک بازی فکری نیست و برای شکست دادن دیگران بازی نمی کنند، اگرچه هدف آنها این است که بر اساس شرایط خودشان احساس برنده بودن کنند. به عبارت دیگر، آنها از طریق پول به آنچه می خواهند می رسند.

در حالی که همه افراد متفاوت هستند، شش دلیل اساسی وجود دارد که چرا مردم پول را می‌ خواهند و مهم است که بدانید با کدام یک یا یکی از آنها آشنا هستید. اول از همه، مردم برای زنده ماندن پول می خواهند تا غذا را روی میز بگذارند و سقفی بالای سرشان بگذارند. برای برخی افراد، پول قدرت است و برای برخی، این راهی برای اصلاح برخی از اشتباهات درک شده، مانند قلدری یا تجربه شرم در جوانی است.

برای دیگران، پول به معنای آزادی است، آنها امنیت مالی را با استقلال یکی می دانند. همچنین پول می تواند به معنای عشق و دوستی باشد. برخی از افراد صرفاً برای تحت تأثیر قرار دادن مردم پول می خواهند و برخی دیگر می خواهند از پول برای بیان احساس خود در مورد عزیزانشان استفاده کنند.

برخی از این انگیزه‌ ها مشکل ‌ساز به نظر می ‌رسد، برای مثال، بدیهی است که اگر فقط برای تحت تأثیر قرار دادن مردم تلاش می‌ کنید ثروتمند شوید، هرگز واقعاً راضی نخواهید شد. اگر دنبال آزادی هستید، همیشه ناامید خواهید بود. پول می تواند به رهایی شما از برخی تعهدات کمک کند، اما آیا احساس آزادی واقعی و درونی دارید؟

به همین ترتیب، اگر پول را تنها با بقای اولیه یکی بدانید، با شروع به درآمد بیشتر، ممکن است تصور کنید که هر مشکلی با پول نقد قابل حل است. بنابراین سعی کنید روی هیچ انگیزه ای برای پول تمرکز نکنید و به یاد داشته باشید که پول به خودی خود خوشبختی نیست. این ابزاری است که ما از آن استفاده می کنیم و می تواند به چیزهای دیگری تبدیل شود که می خواهیم یا نیاز داریم.

در مورد پول، آرام و پذیرا باشید و در لحظه زندگی کنید. نه خیلی کم یا زیاد، بهترین مقدار پولی که باید داشته باشید، به اندازه نیاز شماست. اگر پول عامل خوشحالی شما باشد، برای آنچه دارید سپاسگزار خواهید بود و شما آن را با گفتن “متشکرم” در هر فرصتی که به دست می آورید نشان خواهید داد.

هوش هیجانی در پول، احساس شما نسبت به پول است و از ضریب هوشی شما نسبت به پول مهمتر است.

وقتی به مشاوره پولی فکر می کنید، چه چیزی به ذهنتان می رسد؟ برای اکثر مردم، مواردی مانند سرمایه گذاری، نرخ بهره، صندوق های بازنشستگی، مالیات بر همه این موارد است. به عبارت دیگر، مشاوره پولی معمولاً به معنای حقایق، ارقام و صفحات گسترده مشاوره پولی است و همه این موارد خوب است. اما این بدان معناست که بسیاری از مردم به طور کامل EQ (هوش هیجانی) پول را فراموش می کنند.

اگر می ‌خواهید پولتان عامل شادی باشد، داشتن  IQ (ضریب هوشی) پول کافی نیست، EQ شما در واقع مهم ‌تر است. زیرا همانطور که قبلاً شنیده اید، پول واقعاً به کمیت مربوط نمی شود. این موضوع به احساسات شما اشاره دارد. شما دارای چه نوع EQ پولی هستید؟ برخی افراد انباردار هستند و بخاطر ترس از دست دادن، پول را احتکار می کنند. در همین حال، پولسازان اجباری به سمت کسب درآمد هر چه بیشتر سوق داده می شوند تا جایی که نمی دانند چه زمانی باید متوقف شوند.

هیپی ها پول را عامل مشکلات می دانند و ترجیح می دهند نقش کلیدی در جامعه نداشته باشد. و افراد نگران همیشه مشکلات مالی خود را پیدا می کنند، صرف نظر از اینکه واقعاً چقدر خوب کار می کنند. انواع دیگر عبارتند از افراد ولخرج، بی تفاوت، سرمایه گذار و قمارباز. احساسات منفی در EQ بر این باور است که پول منبع مکرر اضطراب، ترس، شک و گناه می باشد. به همین دلیل است که درک پول در EQ بسیار مهم است تا بتوانید عادات منفی خود را بشناسید و مهار کنید. چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟

صرف نظر از نوع EQ شما، در اینجا چند نکته وجود دارد. اول از همه، اجازه دهید با خوشحالی پول دریافت کنید. وقتی کسی به شما پول می دهد، خواه حقوق شما باشد یا هدیه، واقعاً برای آن قدردان باشید. آن را با شادی دریافت کنید. نکته دوم اعتماد است. اگر با مشکلات مالی رو به رو هستید، اعتماد تقریبا غیرممکن به نظر برسد. اما چیزی که واقعا باید به آن اعتماد کنید، توانایی خودتان برای حل مشکلاتتان است.

اگر شک دارید که می ‌توانید خود را از یک موقعیت سخت خارج کنید، به احتمال زیاد این باور را گسترش خواهید داد، بنابراین باید از خود حمایت کنید و اعتماد کنید که حتما برای تلاش ‌های خود پاداش دریافت خواهید کرد. اعتماد به نفس بالا به معنای EQ مثبت در پول است.

نکته آخر اشتراک گذاری است. افرادی که با شادی پول دریافت می کنند می ‌دانند که همه چیز به نحوه گردش پول بستگی دارد و این موضوع به معنای احتکار نکردن آن است. پول را صرف چیزهایی کنید که به آنها اهمیت می دهید و چیزهایی که به دیگران کمک می کند. هدایا، تخصص، شادی، چیزهای دیگر را نیز به اشتراک بگذارید.

ایجاد یک EQ پول سالم ممکن است شامل پرسیدن سوالات دشوار در مورد گذشته شما باشد.

گفتن چیزهایی مانند «اعتماد» و «اشتراک» آسان است، اما تغییر عادات EQ پول سخت است. احساسی که نسبت به پول دارید از سنین پایین حتی از همان دوران کودکی به شما منتقل می شود.

یکی از مشتریان نویسنده، مردی ثروتمند 70 ساله بود که درباره سال های اولیه زندگی اش صحبت کرد. مرد به یاد آورد که مادرش آنقدر پول کم داشت، که حتی برای خریدن غذا هم سختی می‌ کشید و نمی ‌توانست برای او هدیه تولد بخرد. اشک ریخت، انگار یک بار دیگر بچه بود.

خاطره مشکلات پولی در تمام عمرش با او باقی مانده بود و اصرارش را برای ادامه کسب درآمد حتی در سن 70 سالگی توضیح داد. وقتی مردم با مسائل مالی دست و پنجه نرم می کنند، اغلب سعی دارند اشتباهات گذشته را اصلاح کنند. اگر دارای فرزند هستید، احتمالاً بصورت طبیعی سعی دارید آنها با مشکلات مالی مشابه شما بزرگ نشوند.

اما به یاد داشته باشید که همین امر در مورد والدین شما نیز صادق بود! اگر می خواهید واقعاً رابطه خود را با پول درک کنید، مفید است که تمام راه را به پدربزرگ و مادربزرگ خود نگاه کنید. بالاخره آنها کسانی هستند که بر والدین شما تأثیر گذاشتند.

به عنوان مثال، نویسنده همیشه فکر می کرد پدربزرگش یک تاجر موفق است، اما یک روز متوجه شد که او با پول خود بی پروا قمار می کرد. پدربزرگش عادت به ریسک ‌های بزرگ‌ داشت، کشتی ‌های کامل پر از کالا را می ‌خرید تا به کسب سود برسد. این به نوبه خود باعث شد که پدر نویسنده بسیار مراقب پول خود باشد، بنابراین او مانند یک تاجر، محترم و قابل اعتماد به نظر می رسید.

احتمالاً از خود می پرسید که هدف همه اینها چیست. جالب است که به این فکر کنید، که چگونه عادت‌ های پولی خود را توسعه دهید تا به شما کمک ‌کند پول ناراضی خود را به پول شاد تبدیل کنید؟ به عبارت ساده، تأمل در گذشته راهی برای توقف بازی سرزنش است.

اگر نسبت به پول احساس بدی دارید، هدف سرزنش والدینتان نیست. بلکه باید به این فکر کنیم که برای آنها نیز چگونه بود، آنها احتمالاً دلایل خوبی برای رفتارشان داشتند. به عبارت دیگر: درست مانند پولی که به گردش در می آوریم، همه ما بخشی از یک زنجیره هستیم. پس بپذیرید و قدرش را بدانید. یا اگر با ضرر مواجه هستید، آن را تغییر دهید و کاری متفاوت انجام دهید.

این به شما بستگی دارد که انرژی مثبت یا منفی را به پول خود وارد کنید.

در اینجا یک تمرین ساده برای شما وجود دارد. به مرکز خرید بروید. فقط یک جایی بنشینید و تماشا کنید. شما احساس خواهید کرد که پول در اطراف شما جریان دارد. چه کسی خرید می کند؟ آنها چه احساسی دارند؟ انرژی چگونه است؟ بیایید به آن سوال قبلی برگردیم. پول چیست؟

یک پاسخ ساده این خواهد بود: پول، ارز است. لحظه ای به آن کلمه فکر کنید، زیرا این موضوع حقیقت عمیق تری را آشکار می کند. این نوعی جریان است که بین مردم و در جامعه وجود دارد. برخی از افرادی که نویسنده آنها را آهنربای پول می نامد، صرفاً مشتاق به دست آوردن هرچه بیشتر هستند.

برای آنها مهم نیست که این پول خوشحال است یا ناراضی، آنها فقط مقدار زیادی از آن را می خواهند. و صادقانه بگویم، این افراد احتمالاً با انبوهی از پول نقد در بانک مواجه خواهند شد. برعکس آن نیز صادق است: اگر از پول متنفر باشید، احتمالاً متوجه خواهید شد که به راحتی به سراغ شما نمی آید، شاید حتی آن را دفع کنید. البته، شما همیشه کنترل کامل جریان پول خود را در اختیار ندارید. چیزی که همیشه می توانید کنترل کنید نگرش شماست.

وقتی چیزهای زیادی در راه است، دو کار را انجام دهید: اول اینکه برای قدردانی از آن وقت بگذارید. از شانس خوب خود هیجان زده باشید و تشکر کنید. اما در مرحله دوم، به یاد داشته باشید که روی خودتان سرمایه گذاری کنید. پس برنامه ریزی معقولی انجام دهید و مقداری پول را کنار بگذارید.

زمانی که پول کمی در اختیار دارید و در مشکل هستید، حفظ خونسردی واقعاً دشوار است. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به یاد داشته باشید، این یک وضعیت موقتی است. به خودتان اعتماد کنید تا بفهمید که چگونه اوضاع را بهتر کنید. برای چیزهایی که دارید سپاسگزار باشید و آنچه را که قرار است شما را نه تنها موفق، بلکه خوشحال کند، بررسی کنید.

در نهایت، شما هستید که کنترل نوع دریافت پول خود را از طریق شادی و یا غم در اختیار دارید. باورنکردنی است که اگر پول خود را با خوشحالی بدست آورید، چقدر احساس بهتری خواهید داشت.

بنابراین در اینجا چند نکته وجود دارد. سخاوتمند باشید، به خیریه و دوستان خود پول و هدایا بدهید. وقتی پول دریافت می کنید، قدردان باشید و جشن بگیرید. خود را به چالش بکشید تا در هر فرصتی که دارید خوشحال باشید. با تغییر مسیر و انرژی نسبت به دریافت پول شگفت زده خواهید شد. شما شروع به دیدن دریافت پول با شادی در اطراف خود خواهید کرد.

خلاصه نهایی

پول سرشار از انرژی است و منجر به خوشحالی یا نارضایتی شما می شود. این که آیا پول عامل خوشحالی شما است یا ناراضی، نشانگر میزان رضایت شما از زندگی و سرمایه شما است. با ایجاد هوش هیجانی و ضریب هوشی مثبت نسبت به پول می توانید یاد بگیرید که چگونه آن را به نفع خود و جامعه بکار گیرید.

در اینجا چند توصیه عملی دیگر وجود دارد: به یک فروشگاه واقعی بروید. این روزها همه چیز به صورت آنلاین در حال حرکت است، اما فروشگاه های واقعی و حضوری به طرز شگفت انگیزی مطالب این کتاب را به شما نشان می دهند. توضیح نویسنده ساده است:

آنها سرگرم کننده تر هستند. و تعاملات انسانی شما در آنجا ارزشمندتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم. بنابراین، زمانی که فرصت پیدا کردید، یک فروشگاه واقعی را به جای فروشگاه اینترنتی انتخاب کنید. با کارکنان صحبت کنید. از آنها تشکر کنید. خرید خود را جشن بگیرید و مقداری پول شاد را به سمت جهان بفرستید.

نظر شما چیست؟

مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب پول شادی بخش اثر کن هوندا برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.

راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟