سریال جول اوستین – قسمت چهارم
مدت: 14 دقیقه
قسمت چهارم را می توانید رایگان دانلود کنید یا همینجا آنلاین تماشا کنید:
متن قسمت چهارم سریال «10 نکته ناب از جول اوستین»:
نکته اول: در محدودیت، رشد می کنید
تا به حال ماشین تان را در خانه شسته اید؟ شما شیلنگ آب خودتان را دارید، شیرآب را باز می کنید و شاید یک یا دو متر آب بالا بیاید.
اما وقتی واقعاً بخواهید ماشین خودتان را با دقت اسپری و تمیز کنید، لازم است عقب تر بروید.
اگر مثل من باشید، آخر شیلنگ هم سرلوله نخواهید داشت و آنگاه انگشت شست تان را در انتهای لوله قرار می دهید و جلوی آب را می گیرید.
شما فکر می کنید که وقتی جلوی آب را می گیرید، آّب کمتر می آید اما دقیقاً برعکس است.
وقتی که آب را محدود می کنید، چون تحت فشار بیشتری است، آب چهار یا پنج متر به بیرون پرتاب می شود و نسبت به وقتی که تحت فشار نیست خیلی دورتر می ریزد.
به همین صورت، وقتی که دشمن تان شما را تحت فشار قرار می دهد، او فکر می کند که قرار است شما را متوقف کند.
چیزی که او متوجه نیست این است که تنها کاری که او می کند، این است که باعث می شود شما دورتر پرتاب می شوید.
وقتی احساس محدود بودن کردید، وقتی با مخالفان رو به رو شدید، ناامید نشوید، بلکه آماده ی پرتاب شدن شوید.
برای مرحله جدید آماده شوید. برای ارتقاء پیدا کردن آماده شوید. آن فشار نمی تواند شما را متوقف کند، بلکه شما را رشد می دهد.
نکته دوم: اجازه هر چیزی دست خداوند است
اما زندگی همیشه عادلانه پیش نمی رود و در راه رسیدن به سرنوشت مان پستی بلندی های زیادی وجود دارد. چیزهایی که ما اصلاً درکشان نمی کنیم.
خداوند مشکل را برای شما نمی فرستد اما به مشکل این اجازه را می دهد که وارد زندگی تان شوند.
ممکن است اجازه دهد شما وارد کوره آتش شوید، اما خودش ترموستات را تنظیم می کند و به آن اجازه نمی دهد که قبل از موعد، زندگی تان را بگیرد.
نکته سوم: برای خدا محدودیتی قائل نشوید
من به مردم می گویم که تو می توانی همانطور که با دوستت صحبت می کنی، در تمام طول روز با خدای خود هم در ذهنت صحبت کنی.
مثلاً می توانی بگویی خدایا به خاطر امروز از تو متشکرم.
من فکر می کنم که خداوند به همان اندازه که تو از او بخواهی می تواند در زندگی تو حضور داشته باشد.
به همین خاطر است که ما همیشه سعی می کنیم یکشنبه ها به مردم آموزش دهیم تا محدودیتی برای حضور خداوند در زندگی شان قائل نباشند.
نکته چهارم: زمانبندی خدا
شاید همکاری ارتقاء درجه ای گرفته است که شما برای آن بسیار تلاش کرده بودید. غبطه و حسادت سراغتان خواهد آمد مثل:
«کاش من جای آنها بودم، من از آنها باهوش ترم من آن را متوجه نمی شوم.»
به جای آنکه اجازه دهید آن جملات در شما بمانند بگویید:
«خدایا من می دانم کسی را به ناحق بالای کسی قرار نمی دهی، همانگونه که برای آنها انجام دادی، می دانم که می توانی برای من هم انجام بدهی.»
خبر خوب این است که لطف خداوند تمامی ندارد. او منابع محدودی ندارد.
✔ اگر خودتان را از حسادت خالی کنید، وقتی که زمان ارتقاء شما برسد خداوند درهایی را برای شما باز می کند که هیچ انسانی قادر به بستن آنها نیست.
✔ اگر کسی چیزی را که شما می خواستید به دست بیاورد، به این معناست که آن قرار نبوده برای شما باشد.
✔ اگر آنها ارتقاء گرفتند، برای آنها خوشحال باشید، خداوند چیز بهتری برای شما در نظر دارد.
✔ اگر آنها مردی را که شما می خواستید با او قرار بگذارید، به دست بیاورند، اگر به دختری رسیدند که شما به او علاقه داشتید، ناراحت نباشید، خداوند می داند که دارد چه کار می کند.
✔ اگر او را از دست دادید، حتما گزینه بهتری وجود داشته است. چیزی که اسم شما روی آن باشد، به هیچکس دیگری نخواهد رسید.
سراغ نگرانی و اضطراب و حسادت نروید. این موارد زندگی شما را سمی می کند، آنها را خارج کنید.
خداوند همه چیز را تحت کنترل دارد، قدم هایتان را هدایت می کند، در زمان مناسب چیزی که اسم شما روی آن باشد، خودش را نشان خواهد داد.
نکته پنجم: راز داشتن عمری طولانی
دلیلی که بعضی از مردم جوان و قوی نیستند، منظورم فقط جوانی از نظر جسمی نیست بلکه جوانی روحی و شور و شوق و اشتیاق برای زندگی داشتن، به خاطر این است که آنها از چیزهای منفی پُر شده اند.
نگرانی، شما را ضعیف می کند. زندگی کردن با استرس، شما را پیر می کند و به شما چین و چُروک می دهد، شور و اشتیاق تان را می گیرد. ناراحت و عصبانی و بی میل بودن، زندگی شما را کوتاه خواهد کرد.
ضرب المثلی می گوید:
«نگرش و رفتار آرام، زندگی شما را طولانی می کند.»
شما می توانید 80 ساله باشید و قلباً جوان باشید، روح شما هرگز پیر نمی شود.
من زنی را در لابی دیدم که صدمین جشن تولد او بود. او با لباس بسیار زیبایی آنجا ایستاده بود. چین و چُروک های کمی داشت و خیلی خوشحال به نظر می رسید.
حواس او هم کاملاً سرجایش بود. از او پرسیدم راز او چیست تا بتوانم آن را به ویکتوریا بگویم!
او گفت:
✔ من نگران نمی شوم.
✔ بی خیال خیلی از مسائل می شوم و
✔ خیلی می خندم.
او با این اصل زندگی می کرد. شما می دانید که در این صدسال، او مشکل داشته است، مردم به او صدمه زده اند، اشتباه کرده است.
زندگی اینگونه است. مطمئنا مورد توهین واقع شده است. اما او به انها نچسبیده است. او آنها را از ذهنش بیرون کرده است.
همانگونه که خداوند قول داده است زندگی او را با چیزهای خوب پُر کرده و او را جوان و قوی نگه داشته است.
✔ من نمی خواهم پیر، فرتوت، چروکیده و به هم ریخته شوم.
✔ می خواهم جوان، قوی، زیبا، با ایمان و پر از لذت و انرژی باقی بمانم.
راه به وقوع پیوستن این چیزها این است که هیچ فضایی در اختیار افکار منفی قرار ندهید.
به خالی کردن دلخوری ها عادت کنید، خالی کردن نگرانی ها. اگر اشتباهی کردید، احساس گناهش را خارج کنید.
✔ بهترین تلاش تان را انجام ندادید؟
پشیمانی اش را از بین ببرید و دفعه بعد بهتر انجامش دهید.
✔ هیچکس به شما توجه نمی کند؟
زانوی غم بغل کردن را رها کنید.
✔ جدایی سختی داشته اید و آن را درک نمی کنید؟
خودتان را از سوال ها خالی کنید.
اگر در خارج کردن منفی ها حرفه ای شوید مثل این خانم، قوی، جوان، پُر از انگیزه و ایمان و لذت خواهید شد.
نکته ششم: وقتی زمین می خوری دوباره بلند شو
وقتی زمین می خورید، روی زمین نمانید، دوباره بلند شوید.
وقتی که افراد مدعی و منفی می گویند به خودت نگاه کن، دوباره گند زدی، تو هیچوقت نمی توانی کاری را درست انجام دهی، فقط جواب دهید:
«بله، می دانم که کامل و بی نقص نیستم، اما من بخشیده می شوم، شاید آنجایی که باید باشم، نیستم اما دارم پیشرفت می کنم، دارم به جلو حرکت می کنم و جایی که قبلاً بودم، نیستم.»
اجازه ندهید گناه، آینده تان را سمی کند. آن را خارج کنید.
نکته هفتم: فضای ذهنت را از منفی ها خالی کن
هر روز صبح، وقتی از خواب بیدار می شویم نیاز داریم که همه چیزهای منفی را که از روز قبل باقی مانده خارج کنیم.
کسی که در محل کار، شما را اذیت کرده است با شما درست رفتار نکردند. این آسان است که اجازه دهیم آن دلخوری باقی بماند. این که کینه را با خود حمل کنیم حس خوبی دارد.
شما باید منظم باشید و بگویید:
«من هیچ فضایی به این دلخوری اختصاص نخواهم داد و اجازه نخواهم داد که روزم را خراب کند.»
آنها یکبار به شما صدمه زده اند. اجازه ندهید که با نگه داشتن آن دلخوری به صدمه زدنشان ادامه دهند.
دلخور بودن به آنها آسیب نمی رساند بلکه به شما آسیب می رساند، جای چیزهایی که برای رسیدن به تقدیرتان نیاز دارید را از شما می گیرد.
یا اینکه صبح از خواب بیدار می شود و افکار نگران کننده ای سراغتان می آیند. مثلا:
✔ چگونه می خواهید قبض هایتان را پرداخت کنید؟
✔ اگز جواب آزمایش های پزشکی خوب نباشد چه می شود؟
هرگز از این جور سوالات خلاص نمی شوید. اجازه ندهید که آنها وارد ذهنتان شوند. اشتباه نکنید که به آنها جای دهید، فقط بگویید:
«نه متشکرم، من می دانم خداوند آن را کنترل می کند. او من را در دستان خود دارد و من را به جایی که باید باشم، می بَرد.»
اگر فضایی را که تمام این چیزهای بی ارزش اِشغال می کنند با هم جمع کنید، می بینید که شما فقط با حجم اندکی از توانایی هایتان عمل می کنید.
من از شما می خواهم که تمام آنها را بیرون بریزید. خداوند آماده است تا زندگی شما را با چیزهای خوب پُر کند. او می خواهد شما را جوان و قوی نگه دارد.
سهم خودتان را ایفا کنید و برای او فضا ایجاد کنید.
نکته هشتم: ماسک ات را بردار
اما اغلب اوقات فکر می کنیم که باید مشکلات مان را پنهان کنیم. نمی توانیم اجازه دهیم خدا ترس ما را ببیند.
فکر می کنیم آدم با ایمان که نمی ترسد. اما اگر این موضوع را آشکار نکنید هیچوقت نمی توانید بر نقطه ضعف هایتان غلبه کنید.
وقتی با خودتان و خدای خود صادق هستید و می گویید:
«خدایا کمکم کن که اعتیادم را بتوانم ترک کنم، من این کار را تنهایی نمی توانم انجام دهم. خدایا کمکم کن که بتوانم دیگر به همکارم حسادت نکنم. خدایا کمکم کن که در کارهای روزانه ام نظم بیشتری داشته باشم.»
این اولین قدم برای بهتر شدن است.
وقتی ماسک را بر می دارید و خودِ واقعی تان را قبول می کنید، ممکن است شخصیت خودِ واقعی تان ایمان نداشته باشد، تنها باشد یا احساس ناامنی کند. وقتی اینگونه در برابر خدا تسلیم می شوید، خدا اوضاع را برایتان تغییر می دهد.
باید بگویید:
«خدایا من امروز احساس ضعف می کنم، اما می دانم که با وجود تو من قدرتمند هستم.
خدایا من نگران مسائلی مالی ام هستم، نمی دانم چطور ممکن است درست شود، اما خدایا کمکم کن که به این موضوع باور پیدا کنم.»
این به معنی صادق بودن در برابر خداست، اینگونه در برابر خدا تسلیم می شوید.
نکته نهم: از زندگی لذت ببر
پدر آسمانی من، خالق کل جهان است و می دانید چیست؟
او دیوانه وار، من را دوست دارد.
من اشرف مخلوقات او هستم. من باارزش ترین دارایی او هستم و بله، من هنوز یک سری مشکلاتی دارم اما می دانم که روی چرخ سفالگری قرار دارم.
دارم رشد می کنم، پیشرفت می کنم و خداوند هنوز روی من کار می کند.
دوستان، در حالی که خداوند دارد شما را برای مرحله بعدی و یک زندگی باشکوه تر آماده می کند، شما می توانید از زندگی باشکوهی که هم اکنون در آن هستید، لذت ببرید.
من می خواهم که نسبت به کسی که هستید احساس خوبی داشته باشید.
وقتی که نسبت به خودتان مثبت باشید، آنگاه با خداوند در صلح هستید.
نکته دهم: نیت قلبی
ما فکر می کنیم که همیشه باید عملکرد بی نقصی داشته باشیم تا اینکه خداوند از نعمت های خوبش به ما بدهد.
اما کتاب مقدس می گوید:
«خداوند بر روی زمین به افرادی توجه می کند که قلبشان به طور کامل با خدا همراه است تا قدرتش را به آنها نشان دهد.»
خداوند به دنبال افرادی نیست که صرفاً عملکرد و رفتار درست و بی عیب و نقصی داشته باشند یا مثلاً افرادی که هرگز اشتباهی مرتکب نشده باشند، او به دنبال افرادی است که قلبی سرشار از عشق خدا دارند.
مهم نیست قلبی شماست، خداوند به درون شما نگاه می کند.
خداوند از فردی که قلب پاک و نیت خیری دارد حتی اگر هر از گاهی کار اشتباهی هم انجام بدهد، بیشتر راضی و خشنود است تا فردی که قلب پاک و نیت خیری ندارد ولی همیشه کارش را درست و کامل انجام می دهد.
اگر از دیدن این قسمت از سریال جول اوستین لذت بردید، حتما لینک کوتاه زیر را برای دوستان خود ارسال کنید:
https://negareshenik.ir/?p=13773