سریال جول اوستین – قسمت هشتم
مدت: 9 دقیقه
قسمت هشتم را می توانید رایگان دانلود کنید یا همینجا آنلاین تماشا کنید:
متن قسمت هشتم سریال «10 نکته ناب از جول اوستین»:
نکته اول: خدا شما را تحت هر شرایطی دوست دارد
رفتار طبیعی انسان ها اینگونه است که می گویند اگر تو مرا دوست نداری پس من هم تو را دوست ندارم. اما خداوند مثل انسان ها نیست.
انساها همدیگر را معمولاً تحت شرایط خاصی دوست دارند:
✔ اگر کارهای خوبی بکنی،
✔ عملکرد خوبی داشته باشی،
✔ با من درست رفتار کنی
آنوقت بعد من تو را دوست خواهم داشت اما اگر ناامیدم کنی من هم می روم یکی دیگر را پیدا می کنم.
وقتی ما اشتباه می کنیم خداوند نظرش را در مورد ما عوض نمی کند. شما می توانید از مسیر خدا خارج شوید و راه دیگری را انتخاب کنید، اما خدا باز مستقیم به سمت شما می آید.
دیگر برای بدست آوردن اینگونه عشق ها و دوست داشتن ها تلاش نکنید. هیچ راهی وجود ندراد تا بتوانید خدا را مجبور کنید که شما را بیشتر یا کمتر از قبل دوست داشته باشد.
این یک هدیه است و فقط با داشتن ایمان می توانید این هدیه را دریافت کنید.
نکته دوم: خدا عاشق شماست
چیزی که برای خدا بسیار مهم است عشقی که شما به او دارید، نیست، بلکه این است که شما بفهمید که او شما را دوست دارد.
وقتی شما به این درک می رسید که خداوند شما را دوست دارد، خدا را خوشحال می کند.
اگر پسرم در حالی که نگران و شرمنده است و سرش پایین است، پیش من بیاید و بگوید:
ببخشید که مزاحمت می شوم، می دانم که سرت شلوغ است، می دانم که پسر لایقی نیستم، ولی پدر خواهش می کنم می توانی در این مورد به من کمک کنی؟
من اینجا برای او احساس تأسف نمی کنم بلکه برای خودم احساس تأسف می کنم.
به عنوان یک پدر با خودم فکر می کنم که چه کار اشتباهی از من سر زده است که پسرم با احساس حقارت و سرافکندگی پیش من می آید تا از من درخواست کمی کمک کند؟
این به خاطر این نیست که من پسرم را کم دوست دارم، من دنیا را به او می دهم، بلکه به خاطر این است که او نمی داند که من چقدر دوستش دارم.
نکته سوم: الهامات خداوند را باور کنید (قسمت اول)
او به شما الهام می کند که چه اتفاقی قرار است بیفتد و اغلب اوقات تمام این الهامات، مخالف شرایطی هستند که در ظاهر می بینید.
✔ صدای درون تان در مورد فراوانی به شما می گوید اما چیزی که در ظاهر می بینید کمبود است.
✔ صدای درون تان در مورد شفا به شما می گوید اما چیزی که در ظاهر می بینید، بیماری است.
✔ صدای درون تان در مورد رفتن به مراحل جدید زندگی تان به شما می گوید اما چیزی که در ظاهر می بینید، همان شرایط قبل است.
سوال این است که شما قرار است کدام گزارش را باور کنید؟
چیزی را که در ظاهر با چشمان تان می بینید یا گزارش خداوند را، یعنی چیزی که در درون تان به شما الهام می شود؟
نکته چهارم: الهامات خداوند را باور کنید (قسمت دوم)
شرایط کنونی شما ممکن است به شما بگویند که شما به حداکثر خود رسیده اید، تا آنجایی که می توانستی رشد کردی، در همین نقطه بمان.
بدانید که این فقط یک گزارش است و اگر آن را باور کنید در زندگی تان اتفاق می افتد.
اما اگر به صدای درون تان گوش کنید و گزارش خداوند را باور کنید، صدایی که در درون تان می شنوید را باور کنید، آنوقت آن چیزی که در درون تان شنیده اید جایگزین چیزی می شود که با گوش بیرونی تان شنیده اید.
اگر با خداوند موافق باشید تبدیل به همان کسی می شوید که او در مورد شما گفته است.
ممکن است مبتلا به یک بیماری باشید، خداوند به تو نشانه هایی می دهد تا شفا پیدا کنی، به گزارش خداوند باور داشته باشید و می بینید که شفا پیدا می کنید.
نکته پنجم: مراقب حرف هایی که می زنید، باشید
دشمنان تان از افکار شما مطلع نیستند، آنها مثل خدا نیستند. خداوند از افکارمان قبل از اینکه به آنها فکر کنیم، آگاه است.
از کلمات مان قبل از اینکه آنها را به زبان بیاوریم، آگاه است، خداوند همه چیز را می داند.
دشمنان شما فقط چیزی را که شما به زبان می آورید و می شنوید را می دانند، مراقب حرف هایی که می زنید، باشید.
من هیچوقت حالم خوب نمی شود، این بیماری قرار است همیشه با من باشد، من نمی توانم به رؤیاهایم دست پیدا کنم، هیچوقت نمی توانم از اعتیادم نجات پیدا کنم.
شما خیلی دارید به دشمن تان اطلاعات می دهید. شما دارید با این کار شک و ترس و ضعف تان را به او نشان می دهید.
اما وقتی او می شنود که شما می گویید من مورد لطف و رحمت خداوند قرار دارم، حالم خوب است، سالم و قوی هستم.
من صدای فراوانی را می شنوم، صدای لطف خدا را می شنوم، صدای رشد و پیشرفت را می شنوم.
هر چیزی که دشمن تان از شما می داند به خود شما بستگی دارد. او نمی تواند مانع آنچه که خداوند برای شما مقدر کرده است، بشود.
نکته ششم: الهامات مانند بذر در درون ما کاشته می شوند
سوال اصلی اینجاست:
با وجود اینکه شرایط به شما می گویند که غیرممکن است آیا شما همچنان به صدای درونتان باور دارید؟
✔ صدای درونتان می گوید که به زودی صاحب فرزند خواهید شد اما گزارشات پزشکی می گویند که این امر غیرممکن است.
✔ صدای درونتان می گوید که به زودی مدرک ارشد خود را می گیرید اما هیچکسی در خانواده تان حتی به دانشگاه نرفته است.
✔ صدای درونتان می گوید که کسب و کارتان قرار است رشد کند اما در حال حاضر صورت حساب هایتان را هم به زحمت می توانید پرداخت کنید.
خداوند این الهامات را مانند بذرهایی در درون ما می کارد. اگر این نشانه ها را نادیده بگیریم و بگوییم امکان ندارد، هیچوقت این اتفاق نمی افتد، این بذرها هیچوقت ریشه دار نمی شوند.
اما اگر مثل پدرم، مثل آن خانمی که صاحب دوقلو شده بود یا مثل الیاس رفتار کنید و بگویید که خدایا من راهی نمی بینم، اما این را می دانم که تو اگر راهی سراغ نداشتی، هیچوقت این بذر را درون من نمی کاشتی.
نکته هفتم: چگونه به دیگران کمک کنیم؟ (قسمت اول)
اینکه فقط یک بیمار شکرگزار باشیم، کافی نیست، بلکه فقط باید یک قدم بیشتر بردارید و از یک بیمار تبدیل به یک پزشک شوید.
شما اکنون درمان شده اید پس باید به یکی دیگر هم کمک کنید تا حال اش خوب شود. شما الان اعتیاد خود را ترک کرده اید پس باید به یک نفر دیگر هم کمک کنید تا اعتیاد خود را ترک کند.
خداوند فقط به خاطر اینکه شما حالتان خوب شود درمان تان نکرده است، این می تواند یک دلیل باشد اما تنها دلیل نیست.
او شما را درمان کرد تا شما هم بتوانید شخصی دیگر را درمان کنید.
فقط کافی نیست که مجذوب کاری شویم که خدا برای ما انجام داده است و از او تشکر کنیم.
اینها خوب هستند، اما شما مسئول این هستید که به افرادی که در موقعیت مشابه شما قرار گرفته اند، کمک کنید.
نکته هشتم: چگونه به دیگران کمک کنیم؟ (قسمت دوم)
من نمی دانم که مبارزه با اعتیاد چه حسی دارد، نمی دانم که درمان دارویی چه حسی دارد. نمی دانم که پیشروی در مسیر نادرست و انجام کار اشتباه چه حسی دارد، چون این شرایط را تجربه نکرده ام.
نمی توانم شما را تشویق کنم و یا شما را درک کنم اما وقتی شما یک موضوعی را تجربه می کنید مثلا:
✔ داشتید دوران درمان سرطان را طی می کردید
✔ یا داشتید از همسر خود طلاق می گرفتید
✔ یا از یک سردرگمی نجات پیدا کردید
✔ یا دوران بچگی سختی را پشت سر گذاشته اید
در یک نگاه می توان گفت که در واقع به شما هدیه ای بخشیده شده است، شما به طور ویژه ای لیاقت این را پیدا کرده اید که به شخص دیگری که در شرایط مشابه شما قرار گرفته است، کمک کنید.
شما می دانید که او الان چه حسی دارد. درد، ناامیدی و تمام افکاری که الان در ذهن شان در حال مبارزه با آنها هستند، شما می توانید از روش هایی به آنها کمک کنید که هیچکس دیگر نمی تواند.
دلگرمی های شما تأثیر بیشتری روی آنان می گذارد، چون دارید از تجربه هایتان صحبت می کنید و قبلا در شرایط مشابه قرار داشتید.
نکته نهم: بخشش نعمت به دیگران
همه ما چیزهایی برای بخشیدن داریم، چون در زندگی مان شرایط مختلفی را تجربه کرده ایم. نیاز نیست که حتما خیلی موضوع بزرگ یا غم انگیزی باشد.
مثلا شما در حال گذراندن یک واحد درسی خیلی مشکل در دانشگاه هستید، سخت تلاش می کنید و درس می خوانید.
دوست تان می آید تا به شما کمک کند، شما هم دعا می کنید، ایمان خود را حفظ می کنید. شما مریض بودید و مطمئنا کار آسانی نبود.
اما خداوند تلاش های شما را به ثمر رساند و شما توانستید آن درس سخت را قبول شوید. حالا ممکن است شما هم دوستی داشته باشید که در حال گذراندن آن درس است.
اصلا این درس را نمی فهمد، کلی استرس دارد و در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هست.
خداوند فقط به خاطر خودنان و اینکه فقط خودتان به تنهایی بدرخشید، شما را از دست این مشکل نجات نداده است.
او شما را نجات داده است تا شما هم بتوانید به شخص دیگری کمک کنید تا بدرخشد. وقت بگذارید و آنها را راهنمایی کنید.
چیزهایی که بلدید، استراتژی ها و نکاتی که می دانید را به آنها هم بدهید.
برایشان یک متن دلگرم کننده بفرستید، هر کاری می توانید انجام دهید تا آنها هم از این مشکل عبور کنند.
نکته دهم: وارد جر و بحث های بیهوده نشوید
در بزرگی از فرصت ها به روی شما باز می شود و از طرفی دیگر موانع زیادی برای شما به وجود می آید.
هر زمان که شما در حال پیشرفت هستید یا هر زمان که در حال دستیابی به سطوح بالاتر هستید، موانعی سر راه شما سبز می شوند و افراد تلاش می کنند تا شما را ناامید کنند، اتفاقاتی که حتی درکشان نمی کنید.
کسانی که به سرنوشت خود دست پیدا کردند تحت تأثیر اتفاقات و کارهایی که خوب پیش نرفته اند، قرار نگرفته اند.
آنها می دانند که همه چیز تحت کنترل خداوند است، او قدم هایشان را هدایت می کند و خداوند شرایطی را که قرار بود به آنها آسیب بزند را به نفع آنها تغییر می دهد.
آنها می دانند که:
شکست در واقع مقدمه ای هست برای خداوند تا بتواند برای آنها اتفاقات بهتری را رقم بزند.
موانعی که سر راهتان سبز می شوند در واقع نشانه ای هستند تا بفهمید که پیشرفت در راه است، درمان در راه است، سطوح جدیدتر در راه هستند.
ما نمی خواهیم که همه را به راه راست هدایت کنیم، ممکن است آنها اشتباه کنند و شما بدانید که حق با شماست، اما باید از خودتان بپرسید که اگر شما این بحث را برنده شوید، چه چیزی را بدست می آورید؟
آیا باعث رشد و پیشرفت شما می شود یا فقط باعث می شود که احساس خوبی داشته باشید؟
شما می توانستید کاری کنید تا برنده شوید اما اگر از بالا به موضوع نگاه کنید می بینید که زمان، انرژی و تمرکز شما هدر رفته است. یعنی چیزهایی که برای رسیدن به رؤیاهای خودتان به آنها نیاز دارید.
گاهی اوقات وارد جر و بحث هایی می شویم که اصلاً مهم نیستند. باید یاد بگیرید که بعضی مسائل را رها کنید.
برای حفظ آرامش خودتان باید اجازه دهید که گاهی اوقات دیگران فکر کنند حق با آنهاست.
مسیح در کتاب مقدس می گوید به بی احترامی هایی که به شما می شود، توجه نکنید. به دنبال تلافی کردن نباشید، تنها از شرافت تان محافظت کنید.
اگر یاد می گرفتیم که به سادگی یک سری مسائل را نادیده بگیریم، خیلی بیشتر از الان پیشرفت می کردیم و از زندگی لذت می بردیم.
کسی دارد پشت شما حرف می زند، تلاش نکنید تا او را از این کار بازدارید، همین که نادیده اش بگیرید، کافیست.
کسی که در حق شما بدی کرده است، تلافی نکنید فقط به خداوند اجازه بدهید که جای شما این مشکل را حل کند.
شما باید نادیده بگیرید و همواره به سمت جلو حرکت کنید. آنها نمی توانند مانع شما برای رسیدن به سرنوشت تان بشوند.
اگر از این قسمت لذت بردید، حتما آدرس زیر را برای یکی از دوستان تان بفرستید تا بتوانید کمکی به او کرده باشید:
negareshenik.ir/tenpoint8