خلاصه کتاب شیب اثر ست گادین

با مطالعه خلاصه کتاب شیب (The Dip) اثر ست گادین می توانید به اسرار پایبند ماندن در تصمیمات خود و اینکه چه زمانی باید کار را متوقف کنید، دست یابید. این که بدانید چه زمانی باید نسبت به تصمیمات خود پایبند باشید و چه زمانی باید کار را متوقف کنید، توصیه بسیار خوبی برای کاهش ضرر و زیان در دنیای بیزینس یا هر پروژه شخصی است.

مهم نیست که در زندگی به خواسته تان اهمیت می دهید یا خیر، همیشه این احتمال وجود دارد که به مشکلی دست پیدا کنید که در آن همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.

بسیاری از ما شاهد این بوده ‌ایم که همکاران مان پیش از ما ارتقا می ‌یابند، ارقام فروش بالا می ‌رود، روابط سرد می ‌شود یا احساس می‌ کنیم که کارمان به جای بهتر شدن، بدتر می ‌شود. به قول نویسنده کتاب شیب ست گادین این زمانِ دشوار به عنوان شیب شناخته می شود و تقریباً در هر جنبه ای از زندگی یافت می گردد.

اما ناامید نشوید! هرچند “شیب” عملا اجتناب ناپذیر است، اما اغلب نور در انتهای تونل وجود دارد. وقتی دردهای فزاینده به پایان برسد و تبلیغات، مشتریان و روابط به سمت بهتر شدن بروند، به کسانی که صبر و اراده از خود نشان داده اند، پاداش تعلق می گیرد.

شیب فقط یک پیشرفت طبیعی برای هر تلاش و در نهایت رسیدن به قله موفقیت است.

خلاصه کتاب شیب + نکته کلیدی

در این خلاصه کتاب یاد می گیرید که:

• چگونه می توان از شیب به عنوان یک ابزار مفید استفاده کرد.
• چگونه شیب باعث شکل گیری غول هایی مثل مایکروسافت شد.
• چرا نباید نگران شیب باشید و باید یاد بگیرید که شیب را دوست داشته باشید.

هدف شما هر چه باشد، یک شیب یا یک دوره مبارزه را تجربه خواهید کرد.

فرض کنید می خواهید در اسکیت بازی تسلط داشته باشید. یادگیری نحوه سر خوردن روی یخ می تواند خیلی سریع اتفاق بیفتد. اما یادگیری نحوه فرود پرش چهارگانه، زمان و تلاش زیادی را می طلبد تا بتوانید آن را انجام دهید. این زمانی است که شما در اعماق شیب مبارزه می کنید.

همین تجربه ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که یک کسب و کار جدید را شروع می کنید. در ابتدا کار آسانی خواهد بود زیرا عاشق ایده های هیجان انگیز و نوآورانه خود می شوید. اما پس از آن، کوه های اجتناب ناپذیری از کاغذ بازی وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد و باید به چگونگی حل مشکلات بسیاری که در مراحل اولیه ایجاد می شود، رسیدگی شود. این احتمال سال ها وجود دارد تا مرحله شیب به پایان برسد و شما به راحتی یک تجارت موفق را اداره کنید.

گاهی اوقات شیب می تواند به طور هدفمند در یک فرآیند به عنوان راهی برای موفقیت افراد فداکار و سخت کوش باشد. تصور کنید در ایالات متحده دانشجو هستید و به رفتن به دانشکده پزشکی فکر می کنید. یکی از کلاس های اجباری شما در سال اول شیمی آلی خواهد بود که یک درس بسیار دشوار است و مقدار زیادی از زمان مطالعه شما را می گیرد.

در حالی که شیمی آلی مهم ‌ترین کلاس در برنامه درسی نیست، اما باعث می ‌شود که بسیاری از دانش‌ آموزان در اوایل کار احساس ناامیدی کنند. بسیاری از مردم ایده دکتر شدن را در سر می پرورانند، بنابراین ایجاد یک شیب در ابتدای مسیر، راه آسانی برای دانشگاه ها است تا اندازه کلاس را فقط به دانشجویان اختصاص داده شده کاهش دهند.

مشابه این استراتژی در فرآیندهای استخدام شرکت ها در سراسر جهان وجود دارد. به منظور کاهش تعداد متقاضیان، بسیاری از درخواست های شغلی به مقدار زیادی مدارک نیاز دارند و شامل چندین دوره مصاحبه استرس زا هستند. خبر خوب این است که با تشخیص این شیب ها می توانید به راحتی به موفقیت برسید.

بهترین بودن، با دریافت جوایز بزرگ و همچنین برخی مزایای آشکار همراه است.

زمانی که در حال رشد بودید، شانس بسیار خوبی وجود داشت تا به شما یاد داده شود که به جای جاه طلبی های جسورانه و بزرگ، اهداف متوسط و واقع بینانه داشته باشید. در واقع اگر هدفتان این است که در کاری که انجام می دهید بهترین باشید، می توانید پاداش خارق العاده ای دریافت کنید.

به عنوان مثال، طعم بستنی را در نظر بگیرید: وانیل در رتبه اول قرار می گیرد که 30 درصد از کل فروش بستنی در ایالات متحده را به خود اختصاص می دهد. در همین حال، شکلات در رتبه دوم قرار دارد، اما تنها 10 درصد از فروش را به خود اختصاص می دهد. این همان تفاوت بزرگ بین بهتر و بهترین است و این پدیده در مورد غذاهای اصلی بیشتر از میان وعده صدق می کند.

طبق قانون زیف Zipf، شکاف قابل توجهی بین رتبه اول و دوم در همه جا وجود دارد. طبیعتاً معنای قانون Zipf این است که شماره یک بودن سود زیادی به همراه دارد، اما مزایای کمتری برای بهترین بودن در کاری که انجام می‌دهید وجود دارد. یکی از این مزیت ها، تبلیغ دهان به دهان یا مُسری است که به عنوان اثر گلوله برفی شناخته می شود.

تصور کنید در یک شهر خارجی هستید و می خواهید یک مکان مناسب برای غذا خوردن پیدا کنید. اگر از یک فرد بومی بپرسید، احتمالاً یک رستوران برتر محلی را به شما معرفی می کند. بنابراین، شما بعنوان صاحب رستوران و به لطف تبلیغات شفاهی رایگان، مطمئن هستید که مسافران گرسنه شما را انتخاب می کنند.

از آنجایی که بهترین بودن یک ویژگی نادر است که شما را از دیگران متمایز می کند، می توانید هزینه بیشتری برای محصول یا خدمات ممتاز خود دریافت کنید. تقریباً این موضوع در مورد همه چیز صدق می کند، خواه در مورد بازیگران محبوب، نوازندگان، هتل ها، رستوران ها، مارک های مواد غذایی یا تولیدکنندگان باشد.

برای موفقیت باید تخصص داشته باشید و یاد بگیرید که چگونه به طور استراتژیک حرکت کنید.

موفقیت به معنای تخصص در کاری است. خاص بودن مزایای زیادی دارد. برای شروع، برخی از افراد در مورد شغلی که باید دنبال کنند مطمئن نیستند. اما اگر به اندازه کافی در رشته خود مهارت خاصی داشته باشید، تصمیم گیری شغلی برای شما بسیار آسان می شود.

اگر حسابدار هستید، برای مشتریان شما اهمیتی ندارد که یک گلف باز شگفت ‌انگیز یا یک هنرپیشه در رشته گیتار هستید. تنها چیزی که برای آنها اهمیت دارد این است که شما بهترین حسابدار باشید. بخش مهمی از تخصص شما این است که یاد بگیرید چگونه به طور استراتژیک از چیزهایی که مانع بهترین بودن شما در انجام کاری می شود، جلوگیری کنید.

به اکثر مردم آموزش داده می شود که ترک کار یک اشتباه بزرگ است، و آنها باید نسبت به هر پروژه ای که شروع کرده اند پایبند بمانند و هرگز تسلیم نشوند. متأسفانه، مردم نمی توانند در طیف وسیعی از کارها بهترین باشند. درعوض، مردم باید انتخاب ‌های متمایز داشته باشند، به این معنی که فعالیت‌ های فشرده ‌ای را که به تمرکز اصلی شما مرتبط نیستند، کنار بگذارید.

به عنوان مثال، فرض کنید شما علاقه زیادی به تولید اولین ماشین پرنده جهان دارید، اما همچنین می خواهید در یک گروه موسیقی جاز نوآورانه ترومپت بزنید و یک گروه غیرانتفاعی راه اندازی کنید که استفاده از انرژی سبز سازگار با محیط زیست را ترویج می کند.

همه علایق شما ممکن است ارزشمند باشند، اما انجام همه آن و بهترین بودن در همه چیز امکان پذیر نیست. استراتژی بهتر این است که شفاف سازی کنید. بنابراین شما باید بر روی پروژه ‌ای که مهارت ‌های لازم را برای انجام آن دارید و بیشتر به آن علاقمند هستید، تمرکز کنید.

شما در هر کسب و کار یا تلاش شخصی با افت مواجه خواهید شد.

همانطور که گفته می شود، “دانستن نیمی از نبرد است.” و دانستن اینکه یک شیب در راه است، بینش مهمی است که به شما زمان می ‌دهد تا از قبل برنامه ‌ریزی کنید و خودتان را با شکل شیب خاص آشنا کنید. از آنجایی که هر نوع کسب و کاری شیب مخصوص به خود را دارد، بیایید نگاهی به برخی از رایج ترین آنها بیندازیم که از مرحله تولید شروع می شود.

اگر به تولید علاقه دارید، ممکن است از ساختن چیزی در کارگاه خود لذت ببرید. اما اگر می ‌خواهید پیشرفت کنید، به سرمایه‌ گذاری قابل توجهی در فناوری و ابزار نیاز دارد.

همچنین ممکن است لازم باشد برای یادگیری مهارت های جدید مانند نحوه ایجاد یک مدار الکتریکی یکپارچه نیاز به سرمایه گذاری داشته باشید. بنابراین در این مورد “شیب”، مقدار زمان، تلاش و هزینه ای است که برای انتقال از کارگاه به یک عملیات تولید حرفه ای لازم دارید. این سه اصل مهم شامل جمع آوری سرمایه، یافتن شرکا، ایجاد خط تولید و تضمین اولین مشتریان شما خواهد بود.

شما در طول هر مرحله از این روند آهسته و خسته کننده، ممکن است وسوسه شوید که آن را ترک کنید، بنابراین زمانی که شما پشتکار داشته باشید، شیب پایان خواهد یافت (سختی ها تمام می شوند).

اگر تجارت شما در زمینه فروش است، متوجه خواهید شد که ایجاد یک ایده خوب و جذب سرمایه گذاران، زمانی که در تلاش برای گسترش کسب و کار خود و ایجاد یک نیروی فروش موثر هستید، ممکن است بخش آسان فعالیت شما باشد. این همان زمانی است که کسب و کار شما به جذب و استخدام کارمندان جدید می پردازد، زیرا فروش مستلزم کار طاقت فرسا برای راه اندازی ساختارهای عملیاتی روزمره و اطمینان از انطباق قانونی است. همچنین ارزش آگاهی از زمان ورود شیب در پروژه های شخصی شما را نیز دارد.

فرض کنید می خواهید زبان چینی یاد بگیرید. ابتدا مجذوب شخصیت‌ های غیرمعمول، معانی آنها و صداهای جدید می ‌شوید که معانی جدیدی برای شما دارند. اما طولی نمی کشد که این لذت های اولیه جای خود را به شیب می دهند، شما برای روان صحبت کردن، نیاز به تمرین ماهانه یا سالانه دارید و باید برای آن تلاش کنید و سختی بکشید.

موفقیت از پذیرش چالش های شیب و محدودیت ها حاصل می شود.

اگر می شد باد را راحت پیش بینی کرد، موج سواری احتمالاً بسیار آسان می شد. در واقع، بسیاری از مردم به موج سواری علاقه دارند و یک هیجان اولیه را تجربه می ‌کنند، اما در نهایت از وزش باد گله مند هستند، بنابراین از چیزی که در ابتدا سرگرمی به نظر می‌ رسد، دست می ‌کشند. باد علیرغم مشکلاتی که گاهی اوقات ممکن است به همراه داشته باشد، اما واضح است که بدون آن نمی توانید موج سواری کنید! در واقع، باد بهترین بخشی است که ما را به کلید اصلی مقاومت در برابر شیب می رساند.

در نهایت، پروژه شما هر چه که باشد، کار معقول این است که از چالش ها استقبال کنید و به جای تلاش برای مقاومت در برابر آنها، سپاسگزار باشید. در واقع، یافتن راه ‌هایی برای غلبه بر چالش ‌ها چیزی است که یک فعالیت را محرک و پاداش ‌بخش می ‌کند. اگر موج سواری آنقدر آسان بود که هر کسی می توانست آن را انجام دهد، احتمالاً خسته کننده می شد.

هدف از پذیرفتن هر شغلی، رویارویی با چالش ها و غلبه بر آن است. به عنوان مثال، اگر قرار باشد در یک فروشگاه خرده فروشی کار کنید و فقط اقلام خریداری شده را یاداشت کنید، چالش کمی وجود خواهد داشت و به راحتی اینکار قابل تعویض است. اما اگر به مشکلات مشتریان پاسخ دهید و به نیازهای آنها رسیدگی کنید، نشان خواهید داد که شما دارای مهارت هایی هستید که جایگزین کردن شما آسان نیست.

پذیرش چالش ها جوهره رشد و توسعه است. بنابراین اگر آنها را بپذیرید، نه تنها زنده خواهید ماند، بلکه در شیب شکوفا خواهید شد. به عنوان مثال ورزش کنید. اگر می ‌خواهید فیزیک بدنی خوبی داشته باشید، باید هدفمند وارد شیب شوید و خودتان را در این راه پرورش دهید. بسیاری از مردم خیلی زود در این راه ناامید می شوند.

اگر می خواهید که واقعاً عضله خود را توسعه دهید، باید تا مرز خستگی پیش بروید. فقط کسانی که هر بار از محدودیت های خود فراتر می روند می توانند به تناسب اندام دست پیدا کنند. همین امر در مورد هر تلاشی، چه ذهنی و چه فیزیکی، صادق است.

رقبا از شیب به نفع خود استفاده می کنند

بله، رقبا از شیب به نفع خود استفاده می کنند و پایداری در مرحله شیب باعث می شود که شما از حد متوسط بالاتر بروید.

رقابت به ندرت یک تجارت خوشایند است. برخورد با رقبا می تواند پر از خیانت و کینه باشد. اغلب، یکی از انگیزه های اصلی در کسب و کار، پذیرش شیب است. به طور خاص، یک رقیب تثبیت شده، بازاری بوجود می آورد که موفقیت شما را بسیار سخت می کند. به عنوان مثال، غول فناوری مایکروسافت، برنامه هایی مانند Word و Excel را به استانداردهای صنعتی تبدیل کرد.

در نتیجه، بازار نرم افزارهای پردازش متن عملاً تسخیرناپذیر بوده است. با توجه به اینکه دست یابی به موفقیت های رقیب سخت است، آنها عملاً هر رقیب بالقوه ای را در یک نزول طولانی مدت قرار داده اند. با این وجود، غیرممکن نیست.

شرکتی به نام Intuit نرم‌افزار حسابداری Quicken را منتشر کرد و از آنجایی که یک محصول نوآورانه قابل مقایسه با مایکروسافت بود، آنها توانستند پشتکار داشته باشند و کیفیت و امنیت برنامه خود را برجسته کنند. در نهایت رقبا در تغییر پلت فرمی که خدمات بر روی آن ارائه می شد نیز موفق شدند. به منظور رقابت موفقیت آمیز با مایکروسافت، گوگل بر روی پردازش کلمه و خدمات صفحه گسترده مبتنی بر وب متمرکز شده است که در حساب گوگل مشتری تعبیه شده است.

یکی دیگر از مزایای پایبند ماندن به آن و به چالش کشیدن خود برای عبور از شیب این است که شما را از قانع شدن به حد متوسط باز می دارد. در حالی که هیچ مشکلی برای کار به عنوان صندوقدار در یک مغازه عجیب و غریب حومه شهر وجود ندارد، یک احتمال وجود دارد که این کار به او کمک نکند تا به پتانسیل کامل خود برسد.

از سوی دیگر، استقامت در مسیر شیب می ‌تواند بهترین‌ ها را در شما به ارمغان بیاورد و حتی شما را با استعدادتر از زمانی که شروع کرده‌ اید، کند. برای مثال، اگر وبلاگ جدید عکاسی آنلاین شما فوراً مورد توجه قرار نگرفت، می ‌توانید از این زمان برای تقویت مهارت‌ های نوشتن، عکاسی و طراحی وب خود استفاده کنید و مقصد آنلاین خود را جذاب ‌تر کنید.

به این ترتیب، حتی اگر وبلاگ شما هرگز آنطور که انتظار داشتید به نتیجه نرسد، مهارت های ارزشمندی کسب خواهید کرد که می توانید از آنها در پروژه آنلاین بعدی خود استفاده کنید.

برای مقاومت در برابر شیب، شما نیاز به رشد و شکیبایی دارید.

اگر تا به حال در صف طولانی سوپرمارکت گیر کرده اید، می دانید که چقدر وسوسه انگیز است که به صندوق دیگری برای انجام سریع تر کارهایتان بروید. اما همیشه این احتمال وجود دارد که وقتی به خط دیگر بروید، خط اول شروع به افزایش سرعت کند و در نهایت بیشتر از آنچه در وهله اول انتظار داشتید منتظر بمانید!

این سناریوی سوپرمارکت را می توان برای مشاغل و پروژه های شخصی نیز اعمال کرد. اگر به نظر می رسد چیزی کند یا متوقف می شود، ممکن است وسوسه شوید که همه چیز را به یک تلاش جدید منتقل کنید، اما آنچه واقعاً در این زمان مورد نیاز است، صبر و صلابت می باشد.

این موضوع مطمئناً در مورد فروش نیز صدق می کند. در یک مطالعه تأثیرگذار، محققان دریافتند که اگر فروشنده نتواند مشتری را متقاعد به خرید بعد از پنج مرحله فروش کند، از آن منصرف می شود. همچنین این مطالعه نشان داد که 80 درصد مشتریان پس از شنیدن هفت پیشنهاد فروش، تمایل بیشتری به خرید دارند.

بنابراین، اکثر فروشندگان خیلی زود آن را ترک می کردند. اگر آنها فقط کمی صلابت و شکیبایی بیشتری نشان می دادند، ممکن بود معامله را امضا کنند. برای زنده ماندن در زمان غوطه وری قبل از اینکه محصول شما به بازار بیاید، نیاز به صبر و اراده دارید. ممکن است فکر کنید که ما در زمانی زندگی می ‌کنیم که مردم سریعاً آخرین محصول نوآورانه را خریداری می ‌کنند، اما همیشه اینطور نیست.

حتی اگر ایده ‌ای هوشمندانه یا محصولی دارید که بازی را تغییر می ‌دهد، عموم مردم همیشه منتظر هستند تا چیزهای جدید با کیفیت بالا، قابل اعتماد یا معتبر را به دست آورند. در نتیجه، حتی ایده ‌های مبتکرانه نیز می ‌توانند زمان زیادی را قبل از محبوب شدن در شیب بگذرانند.

یک مثال خوب، کفاش جیمی چو است. چو که در سال 1948 متولد شد، از 11 سالگی کفش های باکیفیت می ساخت. اما حرفه ‌اش تا اواخر سی سالگی، یعنی چند سال پس از اینکه از مالزی به لندن نقل مکان کرد و اولین فروشگاه کفش آمریکایی ‌اش را در سال 1986 افتتاح کند به موفقیت نرسید. پشتکار از طریق شیب به او اجازه داد تا به یک برند مد بین ‌المللی تبدیل شود.

وقتی شرایط سخت است، تجربه ای را که به دست آورده اید رها نکنید

عاقلانه این است که بدانید چه زمانی باید ضررهای خود را کاهش دهید و از پروژه ای که به وضوح در حال فروپاشی است دست بردارید. اما یک راه هوشمندانه هم برای ترک کار و هم ‌برای چسبیدن به حوزه شغلی انتخابی ‌تان وجود دارد. وقتی چیزی به وضوح کار نمی ‌کند، هیچ معنایی ندارد که اجازه دهید همچنان زمان، انرژی و منابع شما را تخلیه کند. این بدان معنا نیست که شما باید بازاری را که با آن آشنا شده اید و در آن تجربه کسب کرده اید، رها کنید.

فرض کنید شما تصمیم گرفته اید مجله ای را تعطیل کنید که دیگر از نظر مالی برای شما سودآور نیست. ممکن است آنقدر از عدم موفقیت مجله دلشکسته باشید که بخواهید به طور کلی دنیای نشر را رها کنید و یک رستوران راه اندازی کنید. اما طرح هوشمندانه این است که در بازار رسانه بمانید و از تجربیاتی که به دست آورده اید برای تبدیل شدن به سردبیر مجله یا روزنامه شخص دیگری یا شاید راه اندازی یک نشریه آنلاین استفاده کنید.

دفعه بعد که می خواهید کارتان را رها کنید، مطمئن شوید که همه گزینه ها را در نظر گرفته اید. بهتر است برای تفکر خلاقانه فراتر از همه انتخاب های واضح وقت بگذارید. دیوید دوست نویسنده، ست گادین است و در یک مقطع زمانی از کارش آنقدر ناراضی بود که احساس می کرد می خواهد آن را ترک کند. مشکل این بود که رئیس او آنقدر بی کفایت بود که باعث می شد دیوید نتواند در کارش موفق باشد و نمی توانست از شغلش احساس رضایت کند.

ناامیدی دیوید سرانجام به جایی رسید که می خواست استعفا دهد. اما به جای واکنش بیش از حد، عاقلانه وقت گذاشت و همه گزینه های دیگر را در نظر گرفت. در پایان، او گفتگوهای سازنده ای با رئیس خود و همچنین مافوق رئیس خود داشت. دیوید در توضیح دلایلی که چرا احساس می کرد در شرایط فعلی قادر به ارائه بهترین کار خود نیست، صادقانه بود. در نتیجه، دیوید به بخش دیگری منتقل شد و در آنجا ارتقاء یافت! مطمئناً این نتیجه بهتر از بیکاری بود.

بنابراین به یاد داشته باشید، وقتی خود را در شیب می بینید، به خود و تعهد یا توانایی های خود شک نکنید. در عوض، به آن تکیه کنید و آن را دوست خود نه دشمن خود بدانید. شما در پایان، خود را فردی قوی ‌تر در راه رسیدن به پیروزی خواهید دید.

خلاصه نهایی

پیام کلیدی در خلاصه کتاب شیب

در زندگی باید تلاش کنید تا در کاری که انجام می ‌دهید بهترین باشید و برای تحقق این امر، مهم است که زمان و انرژی خود را بر روی چیزی که در مورد آن مهارت و اشتیاق دارید، متمرکز کنید و پروژه هایی را که به ضرر شما هستند، کنار بگذارید. هنگامی که پروژه ای را شروع کردید، با یک دوره مبارزه، تلاش و پاداش روبرو خواهید شد.

برای گذراندن این دوره، باید از ظرافت و صبر استفاده کنید. هنگامی که از شیب عبور کردید، متوجه خواهید شد که مهارت های شما بهبود یافته است و اکنون در موقعیت بهتری نسبت به بسیاری از رقبای خود قرار دارید. بنابراین، شیب مسیر موفقیت شما است.

توصیه عملی کتاب

به راه خود ادامه دهید، مخصوصاً وقتی دردناک است. ما بیشتر تمایل داریم که در لحظاتی که احساس آسیب و دلسردی می کنیم تسلیم شویم. به عنوان مثال، در سال 1988 جو بایدن نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده بود. اما پس از آن شایعه ای در مورد یک تصادف پیش پا افتاده در یکی از سخنرانی های بایدن که به اشتباه به شخصی نسبت داده شده بود، به راه افتاد. بایدن از این واکنش بیش از حد دلسرد شد و از نامزدی خود انصراف داد.

با این حال، اگر او استقامت می ‌کرد و اجازه می ‌داد این رسوایی جزئی از بین برود، به خوبی می ‌توانست برنده شود. بنابراین زمانی که احساس می کنید زخمی و آسیب پذیر هستید، بیشتر فکر کنید و سریع عقب نشینی نکنید. احتمالاً بهتر است لحظه ‌ای وقت بگذارید و زخم‌ هایتان را ترمیم کنید و سپس به سمت جلو بروید.

نظر شما چیست؟

مهمترین نکته ای که از این خلاصه کتاب شیب اثر ست گادین برداشت کردید را در قسمت دیدگاه های پایین صفحه برای من و دوستان تان بنویسید.

راستی، خلاصه چه کتاب دیگری را دوست دارید برای شما قرار دهم؟