دیگر فکر می کنم همه شما با ناپلئون هیل آشنا باشید. او نویسنده کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید است که در ایران او را بیشتر با این کتاب می شناسیم. زندگینامه ناپلئون هیل را در مقاله ای دیگر می توانید بخوانید و با او بیشتر آشنا شوید. اکنون بی مقدمه برویم به سراغ 12 ثروت زندگی از کتاب شاه کلید ثروت ناپلئون هیل:
12 ثروت زندگی
1- نگرش ذهنی مثبت
تمامی ثروتها، با هر ماهیتی، به شکل حالتی ذهنی شروع میشوند، و باید بهخاطر بسپاریم که حالتی ذهنی یک و تنها چیزی است که هر کسی حق کنترل کامل و بیچون و چرا بر آن را دارد. بسیار مهم است که بدانیم هیچیک از ما بر چیزی غیر از نیروی شکل دادن به افکارمان و امتیاز گنجاندن آنها در هر الگویی با انتخاب خود کنترل نداریم.
نگرش ذهنی مهم است، زیرا مغز را به آهنربایی الکتریکی تبدیل میکند که همتای نیات و افکار غالب شخص را جذب میکند. در عین حال همتای ترسها، نگرانیها و تردیدهای شخص را نیز جذب میکند.
نگرش ذهنی مثبت نقطهی شروع تمامی ثروتهاست، خواه ثروتهایی با ماهیت مادی باشند یا ثروتهای ناملموس. نگرش ذهنی مثبت ثروتِ رفاقت راستین و ثروتی را جذب میکند که شخص به امید موفقیت در آینده کسب میکند. ثروتی را فراهم میکند که شخص میتواند در کاردستی طبیعت بیابد، در شبهای مهتابی، در ستارگانی که در آسمان سوسو میزنند، در زیبایی مناظر و در افقهای دوردست.
ثروتی را جذب میکند که در کار انتخابی خود شخص یافت میشود؛ جایی که بالاترین سطح روح انسان آشکار شود.
ثروت هماهنگی در روابط خانوادگی را جذب میکند، جایی که تمامی اعضای خانواده همراه با روحیهای از همکاری دوستانه با یکدیگر کار می کنند.
ثروت رهایی از ترس، و اشتیاق – فعال و غیرفعال – خلق میکند.
ثروت آواز و خنده خلق میکند، که هر دو نشان دهندهی حالات ذهنی هستند.
و ثروت انضباط فردی میآفریند که شخص میتواند از لذت آگاهی از این موضوع بهرهمند شود که ذهن میتواند هر هدف مورد نظری را برآورده کند و خواهد کرد؛ اگر شخص آن را در اختیار بگیرد و به وسیلهی هدفی مشخص هدایت کند.
ثروت موجب بازی میشود که از طریق آن شخص میتواند با کنار گذاشتن تمامی بارهای زندگی، دوباره به بچهای کوچک تبدیل شود.
و ثروت کشف «خودِ دیگر» فرد؛ خودی که واقعیتی به عنوان شکست دائمی را نمیشناسد.
باعث ایجاد ثروت ایمان به کائنات میشود که هر ذهن جداگانهای تصویر کوچکی از آن است.
و ثروت عبادت، حلقهی رابطی که به وسیلهی آن هر کسی میتواند به دلخواه خود از منبع جهانی علم مطلق الهی بهرهبرداری کند.
این ثروتها و تمامی ثروتهای دیگر با یک نگرش ذهنی مثبت شروع میشوند. بنابراین، جای تعجب نیست که چرا نگرش ذهنی مثبت اولین جایگاه در فهرست دوازده ثروت را اشغال کرده است.
۲- سلامت کامل جسمانی
سلامت کامل با «آگاهی از سلامت» شروع میشود که به وسیلهی ذهنی ایجاد میشود که بر حسب سلامت نه برحسب بیماری میاندیشد. سلامت مستلزم رعایت اعتدال در خورد و خوراک و تعهد به فعالیت جسمانی است.
٣- هماهنگی در روابط انسانی
هماهنگی با دیگران با خود شخص شروع میشود. همان طور که شکسپیر گفت، رعایت این قانون مزایایی دارد. «با خودِ خودت صادق باش، در آن صورت نمیتوانی با کس دیگری دو رو باشی.»
4- رهایی از ترس
کسی که از چیزی میترسد آزاد نیست. ترس منادی شرارت است، و هر جا ظاهر شود فرد میتواند علتی بیاید که باید آن را قبل از این که از هر لحاظ ثروتمند شود برطرف کند. هفت ترس عمدهای که بیشتر وقتها در ذهن ما ظاهر میشود عبارتند از: ۱. ترس از فقر ۲. ترس از انتقاد ۳. ترس از ناخوشی ۴. ترسِ از دست دادن عشق ۵. ترسِ از دست دادن آزادی ۶ ترس از پیری و ۷. ترس از مرگ.
5- امید به پیشرفت
بزرگترین نوع خوشبختی امید به رسیدن به خواستهای است که هنوز بهدست نیامده باشد. شخصی که نتواند با امید به تبدیل شدن به شخص دلخواهش، یا با ایمان به رسیدن به هدفی به آینده بنگرد که در گذشته موفق به رسیدن به آن نشده است، بهقدری فقیر است که در توصیف نمیگنجد.
6- ظرفیت برای ایمان
ایمان حلقهی رابط بین ذهن خودآگاه و جهان بزرگ است، خاک حاصلخیز باغ ذهن انسان است که در آن تمامی ثروتهای زندگی عمل میآید. «اکسیر جاودانی» است که به تکانههای فکر عمل و قدرت خلاق میبخشد. ایمان اساس تمامی معجزات و معماهای بسیاری را تشکیل میدهد که قوانین منطقی یا علمی نمیتواند آنها را توضیح دهد. «مادهی شیمیایی» روحانیای است که وقتی با دعا ترکیب شود، بین شخص و خدایش ارتباطی مستقیم و فوری برقرار میکند.
ایمان نیرویی است که انرژیهای معمولی فکر را به معادل روحانی آن تبدیل میکند.
7- تمایل به تقسیم موهبتها
افرادی که یاد نگرفتهاند موهبتهای خود را تقسیم کنند مسیر درست خوشبختی را نشناختهاند، زیرا خوشبختی فقط با تقسیم کردن به دست میآید. تمامی ثروتها میتواند با روند سادهی تقسیم آنها در جایی که به درد دیگران می خورد، تقویت و تکثیر شوند. فضایی که شخص در دل دیگران اِشغال میکند، تعیین کنندهی خدماتی است که وی با تقسیم موهبتهای خویش ارائه میدهد.
ثروتهایی که تقسيم نشوند، خواه مادی باشند یا ناملموس، مانند گل رز روی ساقهی بریده شدهای میمیرند، چون این یکی از قوانین طبیعت است که رکود و بلااستفاده بودن به مرگ و زوال منتهی میشود، و این قانون در داراییهای مادی صدق میکند؛ درست همانطور که در سلولهای زندهی هر بدن جسمانی صدق میکند.
8- کار تفننی
هیچ کس ثروتمندتر از شخصی نیست که کاری تفننی پیدا کرده باشد و سخت درگیر اجرای آن باشد. کار عالیترین نوع ابراز خواستهی انسان است. رابطی است بین عرضه و تقاضای تمام نیازهای انسان، طلایهدار هر نوع پیشرفت انسانی، و رسانهای است که به تخیل بال عمل میدهد. تمامی کارهای تفننی مقدس هستند، چون شادی ابراز وجود را به ارمغان میآورند.
9- فکری باز دربارهی تمامی موضوعها
بردباری که جزو ویژگیهای بالاتر فرهنگی است، فقط توسط شخصی ابراز میشود که همیشه راجع به همهی موضوعها فکری باز داشته باشد. و این فقط شخصی با فکری باز است که بهراستی فرهیخته و بدینسان آمادهی دریافت ثروتهای بزرگتر زندگی میشود.
10- انضباط فردی
انضباط فردی، به معنای واقعی شاه کلید موفقیت و ثروت است. به طوری که شخصی که انضباط فردی را یاد نگیرد هرگز صاحب چیز دیگری نمیشود. افرادی که خود را کنترل میکنند میتوانند ارباب سرنوشت دنیوی خویش شوند.
عالیترین شکل انضباط فردی در ابراز تواضع قلبی و هنگامی نمود مییابد که شخص ثروت کلان بهدست آورده باشد یا به چیزی رسیده باشد که اغلب «موفقیت» خوانده میشود.
11- ظرفیت درک افراد
افرادی که در درک خویش از افراد توانگرند، همواره تشخیص میدهند همهی افراد در اصل مثل هم هستند، چون از یک منشأ تکامل یافتهاند. اساس تمامی فعالیتهای انسانی را یکی یا بیشتر از یکی از نُه انگیزهی عمده زندگی تشکیل می دهد که عبارتند از:
احساس عشق
میل به رابطهی جنسی
میل به سود مالی
میل به صیانت نفس
میل به آزادی ذهن و بدن
میل به ابراز وجود
میل به جاودانه کردن زندگی پس از مرگ
احساس خطر
احساس ترس
کسانی که درک می کنند چه چیزی دیگران را بر میانگیزاند، باید اول درک کنند چه چیزی خودشان را بر میانگیزاند.
ظرفیت درک دیگران بسیاری از علل رایج اصطکاک بین مردم را رفع میکند، اساس هر نوع رفاقت است و پایهی هر نوع همکاری و هماهنگی است. در هر نوع رهبریای که مستلزم هماهنگی و همکاری دوستانه باشد بسیار مهم است.
12- امنیت اقتصادی
آخرین و مهمترینِ دوازده ثروت، امنیت اقتصادی است.
امنیت اقتصادی با داشتن پولِ تنها کسب نمیشود، بلکه با خدماتی کسب میشود که شخص ارائه میدهد؛ چون خدمات مفید را میتوان به کلیهی نیازهای انسانی تبدیل کرد، حتی بدون استفاده از پول.
امنیت اقتصادی هنری فورد بهدلیل ثروت کلانش نبود، بلکه دلیلش این بود که برای میلیونها مرد و زن اشتغال سودآور ایجاد کرد، و نیز اولین خودروهای مطمئن را در دسترس تعداد باز هم بیشتری از افراد قرار داد.
خدمتی که وی به مردم کرد، باعث جذب ثروتی شد که اندوخت. هر نوع امنیت اقتصادی باید این گونه کسب شود.
من اصولی را به شما معرفی میکنم که به وسیلهی آنها انواع ثروتها را میتوان به دست آورد، لیکن در درجهی اول شما باید علاقهمند به اجرای این اصول باشید. ذهن شما باید برای پذیرش ثروت تقویت شود، درست همانطور که خاک زمین باید برای کاشت دانه آماده شود. شاید این اصطلاح را شنیده باشید: «موقعی که شاگرد حاضر باشد، معلم خودش ظاهر خواهد شد.»
این بدان معنا نیست که چیزهایی که شخص لازم دارد بدون دلیل ظاهر خواهند شد، چون اختلاف گستردهای بین «نیازهای» فرد و آمادگی وی برای دریافت کردن وجود دارد. نادیده گرفتن این فرق به معنای نادیده گرفتن منافع عمدهای است که من میکوشم به شما برسانم.
این بود از 12 ثروت زندگی از کتاب شاه کلید ثروت ناپلئون هیل. حال برویم به سراغ اینکه چگونه از این ثروت ها می توانیم در زندگی خود استفاده کنیم.
چگونه از دوازده ثروت زندگی استفاده کنیم؟
حال اجازه دهید داستانمان را با شرحی از فلسفهای ادامه دهیم که شخص باید به کمک آن دوازده نوع ثروت را بیندوزد.
من شیوهای را برای آماده کردن ذهن برای دریافت ثروت شرح دادهام. ليكن این فقط شروع داستان است و باز هم باید توضیح دهم که چگونه شخص میتواند این ثروتها را بهدست بیاورد و بیشترین بهرهبرداری را از آنها بکند.
شروع این داستان از زندگی اندرو کارنگی است، بشردوست بزرگی که محصول نظام سرمایهگذاری آزاد بود. آقای کارنگی دوازده نوع ثروت را کسب کرد، که بخش مالی آن بهقدری وسیع بود که عمرش کفاف نداد آن را ببخشد، از آن رو بیشتر آن را به افراد دیگری واگذار کرد که آن را به نفع نوع بشر به کار بردند. آقای کارنگی از موهبت تدریس این نُه تمرین نیز برخوردار بود. تمرین خرد کامل به قدری برایش مفید بود که ترغیب شد نهفقط تمامی ثروت مادی خود را ببخشد، بلکه فلسفهای کامل از زندگی هم در اختیار مردم بگذارد تا آنها هم از طریق آن بتوانند ثروت بیندوزند.
آن فلسفه شامل هفده اصل میشود که از هر حیث با اصول مسلم قانون اساسی ایالات متحده و نظام سرمایهگذاری آزاد آمریکا مطابقت میکند.
سازمان این فلسفه مدیون بیست سال تلاش بود، که در آن آقای کارنگی و بیش از پانصد تن دیگر از رهبران بزرگ صنایع دنیا نقش داشتند، که هریک از آنها مجموع چیزهایی را اهدا کردند که از عمری تجربهی زندگی تحت نظام سرمایهگذاری آزاد آمریکا فرا گرفته بودند.
آقای کارنگی دلیل خود را برای ایجاد فلسفهای از پیشرفت فردی اینگونه بیان میکند:
«من ثروتم را به واسطهی تلاش های افراد دیگر به دست آوردم، و بهمحض این که بتوانم راههایی بیابم آن را به افراد برخواهم گرداند، بدون این که میل به کسب چیزی به رایگان در کسی ایجاد کنم. بخش عمدهی ثروت من شامل دانشی میشود که با آن بخشهای ملموس و ناملموس ثروتم را کسب کردم. بنابراین، این آرزوی من است که این دانش بهصورت فلسفهای درآید و در دسترس افرادی قرار گیرد که به دنبال یافتن فرصتی برای خودمختاری زیر لوای علم اقتصاد هستند.»
این فلسفه بود که آقای کارنگی را ترغیب کرد به افرادی که دوازده نوع ثروت را در اختیار من قرار دادند فرصتی بدهد تا تمامی چیزهایی را به دست بیاورند که من در زندگی دارم. و این فلسفهای است که شما باید اتخاذ و اجرا کنید، اگر امیدوارید ثروتی را بهدست آورید که من دوست دارم با شما سهیم شویم.
پیش از این که اصول این فلسفه را شرح دهم، تاریخچهی کوتاهی از خدمتی ارائه میدهم که پیش از این به افراد دیگر در نیمی از جهان کرده است:
به چهار زبان محلی هندی ترجمه شده است و در دسترس بیش از دو میلیون نفر در هندوستان قرار گرفته است.
به زبان پرتغالی به نفع مردم برزیل ترجمه شده است؛ جایی که به بیش از یکونیم میلیون نفر خدمت کرده است.
برای توزیع در سراسر امپراتوری بریتانیا، در چاپ ویژهای منتشر شده است، و در آنجا به بیش از دو میلیون نفر خدمت کرده است.
به یک یا چند نفر در هر شهر، قصبه، و روستایی منفعت رسانده است که روی هم حدود بیست میلیون نفر میشوند.
و به خوبی میتواند به وسیلهای تبدیل شود که باعث ایجاد روحیهای بهتر با همکاری دوستانه بین تمامی مردم دنیا میشود، چون مبتنی بر هیچ آیین یا مسلکی نیست، ولی شامل مبانی تمامی موفقیتهای دیرپا، و پیشرفتهای سازندهی انسانی در هر میدان تلاش انسانی میشود.
ماهیت آن به قدری جهانی است که انسانها را در کلیهی مشاغل ناگزیر به موفقیت میرساند.
ولی آنچه بیش از اینهمه مدرک برای شما اهمیت دارد این است که این فلسفه به قدری آسان است که میتوانید درست از جایی که هستید بهرهبرداری از آن را شروع کنید.
این هفده اصل، به عنوان نقشهی راه قابل اطمینانی عمل میکند که به طور مستقیم به منبع تمامی ثروتها منتهی خواهد شد، خواه ثروت ناملموس باشد و خواه ثروت مادی. وقتی نقشه را دنبال کنید، دیگر راه را گم نمیکنید. برای اجرای تمامی دستورها آماده باشید و مسؤولیتهایی را به عهده بگیرید که تصرف ثروتهای کلان به همراه دارد. و مهمتر از همه، یادتان باشد که ثروتهای جاودانی را باید با دیگران تقسیم کرد؛ انسان برای آنچه بهدست میآورد باید بهایی بپردازد.
شاه کلید از طریق هیچیک از این هفده اصول آشکار نخواهد شد، چون رمز آن در ترکیبی از همهی آنهاست. این اصول، هفده در را نشان میدهد که شخص باید از آنها عبور کند تا به اتاق درونیای برسد که در آن منبع تمامی ثروتها قفل شده است. شاهکلید قفل در آن اتاق را باز خواهد کرد، و بهمحض این که آمادگی دریافت آن را داشته باشید در دستهایتان قرار خواهد گرفت.
در این مقاله با 12 ثروت زندگی از کتاب شاه کلید ثروت ناپلئون هیل و نحوه استفاده آنها آشنا شدیم. این مقاله برای شما مفید بود؟
کتاب شاه کلید ثروت ناپلئون هیل فوق العادست…انضباط شخصی و نگرش ذهنی درست میتونه باعث پیشرفت تون بشه