دوستی داشتم که آرایشگر بسیار ماهری بود. او مشتریان خود را به طرز جادویی آرایش می کرد و در کار خود بسیار موفق بود.
او برنامه های زیادی در سر داشت تا بتواند سالن آرایشگاه خود را افتتاح کند. او سال هاست که برنامه های خود را در ذهنش مرور می کند، اما هنوز هم همان صندلی کوچک را در گوشه ای از مغازه فقیرانه خود گذاشته و به آرزوهای نشدنی خود فکر می کند.
یکی دیگر از دوستانم همسری دارد که به عنوان مهماندار هواپیما مشغول به کار است. او از شغل خود بسیار خسته بود و نمی توانست بیش از آن ادامه دهد. دو سال پیش او از کار خود استعفا داد و در زمینه آرایش و پیرایش تحت آموزش قرار گرفت.
از دوست دیگرم شنیدم که ماه پیش آن خانم موفق شد که سالن آرایش خود را افتتاح کند.
همه از او پرسیدند: چگونه آن خانم توانسته یک سالن آرایشی را افتتاح کند؟! او که هیچ توانایی در این زمینه نداشته است. علاوه بر آن او هیچ تجربه ای در این زمینه نداشته، مطمئناً او سال بعد در کار خود شکست خواهد خورد. احتمال زیادی وجود دارد که آن خانم شکست بخورد. زیرا 90 درصد از مشاغل در پنج سال اولیه تأسیس خود با شکست مواجه می شوند.
با مقایسه دو نفر بالا که هر دو شغل یکسانی داشته اند، پیداست که نفر اول با وجود استعداد و دانش کافی نتوانست به آرزوهای قلبی خود دست پیدا کند.
دلیل واقعی آن این است که او از ویژگی جرأت و جسارت برخوردار نبود، اما نفر دوم، اگر چه جرأت و جسارت خوبی داشت و با امیدواری خود، از شغل اول خود دست کشید و تحت آموزش های مجدد قرار گرفت، اما به دلیل عدم دانش و آگاهی کافی نتوانست در کار خود موفق شود.
امروزه افراد بسیاری هستند که دوست دارند هرچه زودتر به شغلی که هم اکنون به آن مشغول هستند، پایان بدهند و یک شرکت جدید تأسیس کنند و مدیر شوند. مشکل آنها این است که رؤیای مدیرشدن آنها فقط یک رؤیاست.
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا برخی از افراد در تجارت و یا تأسیس شرکت خود شکست می خورند؟
تنها جوابی که می توان برای این سوال داد این است که یک مدیر خوب به دو ویژگی نیاز دارد. دانش و جرأت.
برای موفق شدن در کسب و کار باید دانش مورد نیاز برای آن را داشت. همچنین جرات هم لازمه مدیر بودن است. چرا که اکثر مردم به دلیل ترس از تغییر شرایط نمی توانند به درستی تصمیم گیری کنند و جرأت و جسارت خود را نشان دهند و در نتیجه در کسب و کار خود شکست می خورند.
آنی راند نویسنده کتاب «اطلس چندگانه» می گوید: ارزش یک انسان به این است که به توانایی های درونی خود فکر کند و آنها را به درستی بشناسد.
اگر شما نیز آماده هستید که زندگی تان را تغییر دهید و در شرایط بهتری قرار بگیرید، می توانید روش های تقویت هوش مالی تان را از خودشناسی خود آغاز کنید و با تمامی توانایی های درونی خود آشنا شوید.
